مشاعرۀ سنّتی

[aynaz.m]

دیده دریا کنم و صبر بصحرا فکنم
و اندرین کار دل خویش بدریا فکنم

نگاهت که بارانی میشود
خواستی تر از همیشه هستی
برای همین دوست دارم که همیشه چشمانت را بارانی ببینم
ان هم بخاطر نبودن خودم در کنارت

 

[دختر شرقی]

تو در خوابي و من مست هوس ها
تن مهتاب را گيرم در آغوش

فروغ

 

[aynaz.m]

آن نواساز نو آیین چو شود نغمه سرای
سرخوش از ناله ی مستانه کند جان مرا

سرمیکشم جام غم نبودت را
ان هم بدون درنگ
بدان در نبودت غمی در دلم جا میگیرد

 

[aynaz.m]

تو در خوابي و من مست هوس ها
تن مهتاب را گيرم در آغوش

فروغ

چشمانت مرا مدهوش میکند یار زیبایم
بگو تو را در کدامین ستاره منزل دهم
تا هر شب تماشایت کنم

 

[eng shimi]

می دو ساله و محبوب چارده ساله
همین بسست مرا صحبت صغیر و کبیر

 

[aynaz.m]

می دو ساله و محبوب چارده ساله
همین بسست مرا صحبت صغیر و کبیر

مجنونت که میشوم
انگار که هیچ چیز نمیتواند مرا از خودم دور کند
اخر تازگیها تو شده ام

 

[eng shimi]

مجنونت که میشوم
انگار که هیچ چیز نمیتواند مرا از خودم دور کند
اخر تازگیها تو شده ام

مکارم تو بآفاق میبرد شاعر
از و وظیفه و زاد سفر دریغ مدار

 

[Sima.N]

مکارم تو بآفاق میبرد شاعر
از و وظیفه و زاد سفر دریغ مدار

رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت /راهی به جز گریز برایم نمانده بود /این عشق اتشین پر از درد و بی امید /در وادی گناه و جنونم کشانده بود......

 

[eng shimi]

درونم خون شد از نادیدن دوست
الا تعسا لایام الفراق

 

[Sima.N]

درونم خون شد از نادیدن دوست
الا تعسا لایام الفراق

قذ خمیده ی ما سهلت نمایداما/بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد.......

 

[aynaz.m]

مکارم تو بآفاق میبرد شاعر
از و وظیفه و زاد سفر دریغ مدار

به سفر میروم ان هم
همینجا به دل مهربان تو

 

[901010]

درونم خون شد از نادیدن دوست
الا تعسا لایام الفراق

قلم بتراشم از هر استخوانم
مرکب گیرم از خون رگانم
بگیرم کاغذی از پرده دل
نویسم بهر یار مهربانم

 

[aynaz.m]

قذ خمیده ی ما سهلت نمایداما/بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد.......

گاهی باید
رفت
ان هم نه دور
بلکه در نگاهی که دوستش دارم

 

[eng shimi]

وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند




عجب شیر تو شیری شد
من که رفتم

 

[دختر شرقی]

وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند




عجب شیر تو شیری شد
من که رفتم

دکمه ای هست ، نامش ویرایش ! میتوان استفاده کرد :دی

در اتاقي که به اندازهء يک تنهاييست
دل من
که به اندازهء يک عشقست
به بهانه هاي سادهء خوشبختي خود مينگرد

فروغ

 

[aynaz.m]

دکمه ای هست ، نامش ویرایش ! میتوان استفاده کرد :دی

در اتاقي که به اندازهء يک تنهاييست
دل من
که به اندازهء يک عشقست
به بهانه هاي سادهء خوشبختي خود مينگرد

فروغ

دنیای من دیگر مثل قبل نیست
اخر تو تمام دنیایم شدی
عشق زیبایم

 

[دختر شرقی]

مرا به زوزه ي دراز توحش
درعضو جنسي حيوان چکار
مرا به حرکت حقير کرم در خلاء گوشتي چکار
مرا تبار خوني گل ها به زيستن متعهد کرده است
تبار خوني گل ها ميدانيد ؟

فروغ

 

[aynaz.m]

مرا به زوزه ي دراز توحش
درعضو جنسي حيوان چکار
مرا به حرکت حقير کرم در خلاء گوشتي چکار
مرا تبار خوني گل ها به زيستن متعهد کرده است
تبار خوني گل ها ميدانيد ؟

فروغ

دروغ میگویند همه انها که میگویند
عاشقت هستند
انها
روزی تنهایت میگذارند و فراموشت میکنند
به قلبت بنگر ببین چگونه در برابر کسی که دوستش داری میتپد

 

[دختر شرقی]

در سرزمين قد کوتاهان
معيارهاي سنجش
هميشه بر مدار صفر سفر کرده‌اند

فروغ

 

[aynaz.m]

در سرزمين قد کوتاهان
معيارهاي سنجش
هميشه بر مدار صفر سفر کرده‌اند

فروغ

در روزگاری که تو را از من جدا میکنند
جز گریه چه کنم

 

[salvador]

من خسی بی ســر و پایم که به سیل افــــتادم

او که مـی رفـــــــت مرا هم به دل دریا بـرد

 

[31434]

من خسی بی ســر و پایم که به سیل افــــتادم

او که مـی رفـــــــت مرا هم به دل دریا بـرد

دیده ای نیست نبیند رخ زیبای تورا
نیست گوشی که همی نشنود آوای تورا
.....

 

[امالیا]

دیده ای نیست نبیند رخ زیبای تورا
نیست گوشی که همی نشنود آوای تورا
.....

امشب کمند زلف تو را تاب دیگریست
ای فتنه در کمین دل و هوش کیستی؟

 

[DOZI]

امشب کمند زلف تو را تاب دیگریست
ای فتنه در کمین دل و هوش کیستی؟

يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل

گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت
[SIZE=+0]
[/SIZE][SIZE=+0][/SIZE][SIZE=+0]
[/SIZE]

 

[اورابانی]

يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل

گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت
[SIZE=+0]
[/SIZE][SIZE=+0]
[/SIZE]

تا بوده شچم عاشق در راه یار بوده
بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده

 

[DOZI]

تا بوده شچم عاشق در راه یار بوده
بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده

هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز

 

[aynaz.m]

هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد
دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز

زیباست
لحظه دیدار
زیباست حضور همیشگیت
همیشه بمان

 

[eng shimi]

نزدیک شد آندم که رقیب تو بگوید
دور از رخت این خسته رنجور نماندست

 

[aynaz.m]

نزدیک شد آندم که رقیب تو بگوید
دور از رخت این خسته رنجور نماندست

تو همانی هستی
که هر روز برایم ناز میکنی
و من چه زیبا نازت را میخرم

 

[eng shimi]

میان جعفر آباد و مصلی
عبیر آمیز میاید شمالش