مشاعرۀ سنّتی

Farasystem

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم



من دگر سوی چمن هم پر پروازم نـیست *** که پر بــازم اگر هســت، دل بــازم نیست
آشیان سـاختن ارزانی مــرغــــــان چمن *** آشیان سوخته ام من که هم آوازم نیست :(

استاد شهریار
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من دگر سوی چمن هم پر پروازم نـیست *** که پر بــازم اگر هســت، دل بــازم نیست
آشیان سـاختن ارزانی مــرغــــــان چمن *** آشیان سوخته ام من که هم آوازم نیست :(

استاد شهریار
تو كمان كشيده و در كمين كه زني به تيرم و من غمين
همه غمم بود از همين كه خدانكرده خطا كني
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما چو خورشید پرستان همه صحرا کوبیم
سایه جویان چو زنان در پس دیوار شدند
دارم به اجــزای تشکیــل دهنــده‌ام،تجــزیــه مــی‌شــوم!


آب،
بــاد،
خــاک
و ایــن آتــش
کــه تــو بــه جــانــم انــداختــه‌ای . . .
 

rezamoazami22

عضو جدید
کاربر ممتاز
دارم به اجــزای تشکیــل دهنــده‌ام،تجــزیــه مــی‌شــوم!


آب،
بــاد،
خــاک
و ایــن آتــش
کــه تــو بــه جــانــم انــداختــه‌ای . . .

یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
ساعتی چند بر این آب نظر کن
 

samira93

عضو جدید
دارم به اجــزای تشکیــل دهنــده‌ام،تجــزیــه مــی‌شــوم!


آب،
بــاد،
خــاک
و ایــن آتــش
کــه تــو بــه جــانــم انــداختــه‌ای . . .

یادت شباهنگام دامن گير من بود
عمرى نگاهت بهترین تصویر من بود
وقتى که آزادانه با هم مى پریدیم
عاصى ترین احساس در زنجير من بود

 

samira93

عضو جدید
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
ساعتی چند بر این آب نظر کن

نه، دیگر از آن آخرین بغضت نمى گویم
آن گاه ساکت ایستادى روى در رویم
کاش از همان راهى که آن شب مهر چشمت رفت
یك صبح خيلى زود برمى گشت پهلویم


 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
من و انتظار و کابوس تنهایی .. من و حس اینکه هر لحظه اینجایی
دارم آینه ها رو گم میکنم کم کم .. تو رو هر طرف رو میکنم میبینم
نگو از تو چشمام چیزی نمیخونی .. تو که لحظه لحظه حالم رو میدونی
اگه این بهارم بر نگردی خونه .. دیگه چیزی از من یادت نمیمونه
منو رها کن از این فکر تنهایی .. تو نرفتی .. نه ! تو هنوزم اینجایی
دارم از خودم با فکر تو رد میشم .. دارم عاشقی رو با تو بلد میشم
 

malmal_r

عضو جدید
من و انتظار و کابوس تنهایی .. من و حس اینکه هر لحظه اینجایی

دارم آینه ها رو گم میکنم کم کم .. تو رو هر طرف رو میکنم میبینم

نگو از تو چشمام چیزی نمیخونی .. تو که لحظه لحظه حالم رو میدونی

اگه این بهارم بر نگردی خونه .. دیگه چیزی از من یادت نمیمونه

منو رها کن از این فکر تنهایی .. تو نرفتی .. نه ! تو هنوزم اینجایی

دارم از خودم با فکر تو رد میشم .. دارم عاشقی رو با تو بلد میشم

مائیم نوای بی نوایی
بسم اله اگر حریف مایی
نظامی!
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد
حسابش با کرام الکاتبین است

تو کی دانی که لیلی چون نکویی است/ کزو چشـــــمت همین بر زلف و رویی است
تو قد بینی و مجــــــــــــــنون جلوه ناز / تو چشــم و او نگاه نـــــــــــــــــــــاوک انداز
تو مو بینی و مجــــــــــــنون پیچش مو/ تو ابـــــــــرو، او اشـــــارت هــای ابـــــــــرو
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا