masoomeh.bnv
عضو جدید
در دیاری که در نیست کسی یار کسی / یا رب ای کاش نیافتد به کسی کار کسی
من اين حروف نوشتم چنانكه غيرندانست.ما زیاران چشم یاری داشتیم
خودغلط بود آنچه می پنداشتیم
من اين حروف نوشتم چنانكه غيرندانست.
توهم زروي كرامت چنان بخوان كه تو داني..
روزي زسر سنگ عقابي به هواخواستیوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
اگر بيني كه نابينا و چاه هستترسم این قوم که بر درد کشان می خندند
در سرکار خرابات کنند ایمان را
يارب اين شمع شب افروز زكاشانه كيستتو به تقصیر خود افتادی ازین در محروم
ازکه می نالی و فریاد چرا میداری
يارب تو چنان كن كه پريشان نشومتشنه بادیه را هم به زلالی دریاب
به امیدی که در این ره به خدا می داری
يارب تو چنان كن كه پريشان نشوم
محتاج به بيگانه و خويشان نشوم...
اگر این شراب خام است اگر آن حریف پخته
به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی
یا رب این بنده ی بیچاره ی بی فایده عمر
همچنان از کَرَمت برنگرفته است امید
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |