مشاعره با شعر سعدی

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روز وصال دوستان دل نرود به بوستان ........ یا به گلی نگه کند یا به جمال نرگسی
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار

ترک رضای خویش کند در رضای یار

گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ

بیند خطای خویش و نبیند خطای یار
 

Sahar Bavaghar

عضو جدید
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار

ترک رضای خویش کند در رضای یار

گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ

بیند خطای خویش و نبیند خطای یار

رقیب کیست ؟که در ماجرای خلوت ما ..................... فرشته ره نبرد تا به اهرمن چه رسد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رقیب کیست ؟که در ماجرای خلوت ما ..................... فرشته ره نبرد تا به اهرمن چه رسد
دل برگرفتی از برم ای دوست دست گیر
کز دست می*رود سرم ای دوست دست گیر
شرطست دستگیری درمندگان و من
هر روز ناتوان ترم ای دوست دست گیر
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شیرین تتماید به دهانش شکر وصل .................. آن را که فلک زهر جدایی بچشاند
دگر سر من و بالین عافیت هیهات
بدین هوس که سر خاکسار من دارد

به هرزه در سر او روزگار کردم و او
فراغت از من و از روزگار من دارد

مگر به درد دلی بازمانده‌ام یا رب
کدام دامن همت غبار من دارد
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
دگر سر من و بالین عافیت هیهات
بدین هوس که سر خاکسار من دارد

به هرزه در سر او روزگار کردم و او
فراغت از من و از روزگار من دارد

مگر به درد دلی بازمانده‌ام یا رب
کدام دامن همت غبار من دارد
دلی چون شمع می باید که بر جانم ببخشاید ................ که جز وی کس نمی بینم که می سوزد به بالینم
 

Similar threads

بالا