جام جم آنلاين: مردي در حضور قاضي دادگاه خانواده مدعي شد: همسرم مرا با جارو جلوي عروس و داماد و فرزندانم كتك مي‌زند و من بعد از اين همه سال تحمل، ديگر طاقت ندارم.
به گزارش فارس ، مردي با مراجعه به دادگاه خانواده شهيد محلاتي از قاضي شعبه 254 تقاضاي كمك كرد.
اين مرد در حضور قاضي شعبه 254 اين مجتمع با بيان اينكه همسرش اجازه نمي‌دهد فرزند ارشدش را ببيند، گفت: من داراي 9 فرزند هستم و حدود 45 سال است كه با همسرم زندگي مي‌كنم و ديگر تحمل بهانه‌گيري‌هاي همسرم را ندارم.
اين مرد در مقابل قاضي دادگاه بيان كرد: همسرم به دليل اينكه عروس ارشدم به او بي‌اعتنايي مي‌كند، مانع ديدار من نيز با آنها مي‌شود.همسرم بيماري اعصاب دارد و قرص اعصاب مصرف مي‌كند و گاهي اوقات لكنت زبان نيز مي‌گيرد و اگر روزي متوجه شود كه كاري بدون اجازه او انجام دادم به دليل بيماري قلبي به بيمارستان روانه مي‌شود و مشكلاتم 2 چندان مي‌شود.
اين مرد در ادامه اظهاراتش گفت: همسرم مرا با جارو، جلوي عروس و داماد و فرزندانم كتك مي‌زند و من بعد از اين همه سال تحمل ، ديگر طاقت ندارم. من آشپز هستم و در يك آشپزخانه كار مي‌كنم و منزل پسر ارشدم در طبقه بالاي ما است ولي من همچنان حق ديدار او را ندارم. ولي گاهي اوقات پسرم را به دور از چشم مادرش در آشپزخانه مي‌بينم.
اين مرد بيان كرد: من دادخواست طلاق داده‌ام تا حداقل يك سال يا 2 سال بقيه زندگي خود را با آرامش و بدون زن بهانه‌گيرم زندگي كنم.
قاضي شعبه 254، رسيدگي به اين پرونده را با احضار زن به دادگاه به جلسه آينده موكول كرد.
منبع
به گزارش فارس ، مردي با مراجعه به دادگاه خانواده شهيد محلاتي از قاضي شعبه 254 تقاضاي كمك كرد.
اين مرد در حضور قاضي شعبه 254 اين مجتمع با بيان اينكه همسرش اجازه نمي‌دهد فرزند ارشدش را ببيند، گفت: من داراي 9 فرزند هستم و حدود 45 سال است كه با همسرم زندگي مي‌كنم و ديگر تحمل بهانه‌گيري‌هاي همسرم را ندارم.
اين مرد در مقابل قاضي دادگاه بيان كرد: همسرم به دليل اينكه عروس ارشدم به او بي‌اعتنايي مي‌كند، مانع ديدار من نيز با آنها مي‌شود.همسرم بيماري اعصاب دارد و قرص اعصاب مصرف مي‌كند و گاهي اوقات لكنت زبان نيز مي‌گيرد و اگر روزي متوجه شود كه كاري بدون اجازه او انجام دادم به دليل بيماري قلبي به بيمارستان روانه مي‌شود و مشكلاتم 2 چندان مي‌شود.
اين مرد در ادامه اظهاراتش گفت: همسرم مرا با جارو، جلوي عروس و داماد و فرزندانم كتك مي‌زند و من بعد از اين همه سال تحمل ، ديگر طاقت ندارم. من آشپز هستم و در يك آشپزخانه كار مي‌كنم و منزل پسر ارشدم در طبقه بالاي ما است ولي من همچنان حق ديدار او را ندارم. ولي گاهي اوقات پسرم را به دور از چشم مادرش در آشپزخانه مي‌بينم.
اين مرد بيان كرد: من دادخواست طلاق داده‌ام تا حداقل يك سال يا 2 سال بقيه زندگي خود را با آرامش و بدون زن بهانه‌گيرم زندگي كنم.
قاضي شعبه 254، رسيدگي به اين پرونده را با احضار زن به دادگاه به جلسه آينده موكول كرد.
منبع
خوب شد مجردما
.....................
