مدیریت تغییر
اولین نکته شروع کار طرح سئوالات زیر و پیدا نمودن جوابهای منطقی و درست برای این سوال هاست.
-آنچه که تا بحال توسط مدیریت های شما به مرحله اجرا در آمده و بالاتر از حد روال عادی مدیریت در اجراء بوده است , چه بوده؟
-برجسته ترین کاری که برای کارکنان خود و برای تولید انجام داده اید چه بوده؟
-ایکاش هایی که گفته اید , تا بحال در چه مواردی بوده اند؟
-آیا شما در مدیریت خودتان نیاز به تغییر را حس میکنید و در چه مواردی ؟
-آیا فکر میکنید وظائف و مسئولیت همکارانتان را به درستی معین کرده اید و آیا آنها تا چه حد به وظائفشان عمل میکنند و چند درصد موفق عمل میکنند؟
-دلائل موفقیت و عدم موفقیت افراد و خودتان را در چه مواردی میدانید؟
-شما برای برگزاری جلسات نوع , رسمی و یا نوع غیر رسمی را ترجیح میدهید؟
-آیا دستورات جلسه را از قبل آماده میکنید و هدف ها را با موفقیت طرح و بیان میکنید؟
-چند در صد از برنامه های مصوب شما در جلسات توسط همکارانتان جامه عمل میپوشند؟
-میدانید که در دنیای پرشتاب امروز همه شرکتها حداقل برای بقا و حفظ جایگاه رقابتی خود ناگزیر از تغییر های پیاپی و بعضأ تغییرات سریع بنیادی هستند . و این تغییر را با مدیریت صحیح به نفع شرکت رهبری میکنند. یکی از مهمترین بخش هایی که باید تغییر را درک کرده و با سیاست های شرکت همسو بشوند , کارکنان شرکت هستند. شما به این اصل تا چه حد احساس نیاز کرده اید؟
-شما برای تغییر , چه نوع مسیر و یا معیاری را پیشهناد میکنید؟ و آیا شما و کارکنانتان به این نتیجه رسیده اید که ماندن در شرایط فعلی خیلی سخت تر از رسیدن به نتایج تغییر است ؟
-سیستم و یا استراتژی اندازه گیری شما برای دستیابی به نتایج واقعی و دست یافتنی چیست؟
-شما به کدامیک از شرایط رهبری که در زیر پیشنهاد میشود مسلط هستید و فکر میکنید با کدامیک از این شرایط موافقید؟ رهبری و مدیریت از طریق قدرت؟ - رهبری و مدیریت از طریق استدلال ؟ و یا رهبری و مدیریت از طریق بازآموزی؟
-شما برای پر معنی کردن اهداف نو شرکت , برای کارکنان , چه روشی را پیشنهاد میکنید؟
- دستاورد های شرکت را جمع آوری و مکتوب کرده اید ؟ و نتیجه اش را چگونه میبینید؟
-شما در مورد توان چشم انداز چه نظری دارید؟
-شما در بازنگری فعالیت های شرکت , نیاز به تغییر را حس میکنید یا نه ؟ و اگر جواب شما بلی است , نیاز به تغییر در کدام موارد را ترجیح میدهید؟
-خروج از انجماد – تغییر و سپس انجماد و بازگشت به ثبات و پایداری را معنی کنید.
-به نظر شما فرهنگ شرکت از طریق افراد تغییر می یابد یا از طریق شرکت ؟
-میدانید که کجا هستید تا بعدأ برنامه ریزی کنید که به کجا برسید؟
-کارکنان شما چه حسنی دارند که شما به ماندگاری آنان اهمیت میدهید؟
- براي تغيير زندگي منتظر تغيير ديگران میشوید و يا منتظر عوض شدن دنيا ؟ آیا تغيير را در خود جستجو میكنيد و یامنتظر معجزه میشوید ؟ آیا هرگز فکر کرده اید که میتوانید خودتان هم معجزهگر باشيد؟
-زندگي ما عكسالعملهايي از عمل ما است. شما در این مورد چه نظری دارید؟
ارتباط بين دو انسان ارتباط بين دو دل است، بر هر دلي يك قفل رمزداري است كه هنر انسانها در پيدا كردن رمز آن قفلها است، تا بتوانند خانه دل انسانها را بگشايند. البته در ارتباطات هدف فقط گشودن قفل خانه دل نيست بلكه بايد توانايي اين را داشت که پس از گشودن بتوان در آن نقش زيبايي نيز به تصوير كشيد.
-فرصتها و موانع با هم چه فرقي دارند؟ فرق آنها در ديد ما است هر فرصتي مشكلي دارد و هر مشكلي فرصتي. نظر شما چیست؟
-آیا شما پرمایگی موجود در بی نظمی را به کم مایگی موجود در نظم ترجیح میدهید؟
از فرنك لويد رايت معمار بزرگ و نامدار در سن 83 سالگي پرسيدند از ميان كارهاي بزرگي كه كردهاي كدام را بيشتر ميپسندي، او پاسخ داد كار بعدي را !
براي ايجاد بهبود در شرکت ها لازم نيست به دنبال تغييرات انفجاري يا ناگهاني باشيم ، هر نوع بهبود يا اصلاح به شرط آنكه پيوسته و مداوم باشد، ارتقاي بهره وري را به ارمغان خواهد آورد.
اگربه رفتاراطرافیان خود دقت کرده باشیم و رفتار کسانی را که با آنها تماس داریم را در نظر بگیریم،میبینیم که در موقعیت های مختلف رفتار های متفاوتی دارند0گاهی کاملا خونسرد، گاهی عصبانی هستند0زمانی بر سر یک صد تومانی چانه می زنند وزمانی دیگرده هزار تومان را هم می بخشند؛به قول معروف، گاهی ازسوراخ سوزن ردمیشوند وگاهی از دروازه هم رد نمی شوند 0باوجود این،در رفتار آنها نوعی ثبات می بینیم، به طوری که می تونیم اعمال آنها را درموقیت هایی با اطمینان تقریبا"بالایی پیش بینی کنیم این صفات را که به مااجازه میدهدرفتار یک فردرا درموقعیتهای مختلف پیش بینی کنیم همان شخصیت فرد مینامیم. همه ما در دیدگاه ها، ادراکات، رفتارها، احساسات، تجربیات و تاریخچه یزندگیمان با یکدیگر تفاوت داریم. هیچ فرد دیگری را در کل دنیا نمی توانید پیدا کنیدکه از نظر خصوصیات کاملاً شبیه به ما باشد.همین تفاوت هاست که زندگی را جذاب و زیبا و البته چالش انگیز می کند. برخورد با افراد دیگری که زندگی را از دریچه ای کاملاً متفاوت با ما می بینند باعثزیبا شدن رابطه ها می شود. این اختلافات است که در زندگی فرصت رشد، بینش و آگاهی ایجاد می کند. تنها نقطه تاسف در این است که این تفاوت ها گاهي ایجاد درگیری،استرس، و ناامیدی میکند.
افراد از لحاظ درجهانگیزشنیز متفاوت از یکدیگر هستند. برخی افراد از لحاظ سطح انگیختگی بالاتر هستند یعنی میزان انگیختگی آنها بالاتر از دیگران است و برخی افراد برعکس. همچنین از لحاظ انواع انگیزش نیز افراد میتوانند تفاوتهایی با یکدیگر داشته باشند. برخی افراد از انگیزش پیشرفت بالایی برخوردارند. برخی ازانگیزش پیوندجویی بالا و برخی از لحاظ انگیزش قدرت. بعضی از انسانها حلال مشکلات هستند.بصورت اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حلمی کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستند و طرحها و نقشه های بزرگی دارند ودوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم رابا هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها رارئیس ببینندو یا افراد بیشمار دیگری که هر یک از آنها خصوصیات و ویژه گیهای مختص به خود را دارند و بقول یک مثل معروف : هر انسانی دارای یک قلبی است که برای ورود به آن باید کلید مخصوص قفل آن را پیدا کرده و بتوانیم قفل آنرا باز کنیم و سپس وارد شویم.
اولین نکته شروع کار طرح سئوالات زیر و پیدا نمودن جوابهای منطقی و درست برای این سوال هاست.
-آنچه که تا بحال توسط مدیریت های شما به مرحله اجرا در آمده و بالاتر از حد روال عادی مدیریت در اجراء بوده است , چه بوده؟
-برجسته ترین کاری که برای کارکنان خود و برای تولید انجام داده اید چه بوده؟
-ایکاش هایی که گفته اید , تا بحال در چه مواردی بوده اند؟
-آیا شما در مدیریت خودتان نیاز به تغییر را حس میکنید و در چه مواردی ؟
-آیا فکر میکنید وظائف و مسئولیت همکارانتان را به درستی معین کرده اید و آیا آنها تا چه حد به وظائفشان عمل میکنند و چند درصد موفق عمل میکنند؟
-دلائل موفقیت و عدم موفقیت افراد و خودتان را در چه مواردی میدانید؟
-شما برای برگزاری جلسات نوع , رسمی و یا نوع غیر رسمی را ترجیح میدهید؟
-آیا دستورات جلسه را از قبل آماده میکنید و هدف ها را با موفقیت طرح و بیان میکنید؟
-چند در صد از برنامه های مصوب شما در جلسات توسط همکارانتان جامه عمل میپوشند؟
-میدانید که در دنیای پرشتاب امروز همه شرکتها حداقل برای بقا و حفظ جایگاه رقابتی خود ناگزیر از تغییر های پیاپی و بعضأ تغییرات سریع بنیادی هستند . و این تغییر را با مدیریت صحیح به نفع شرکت رهبری میکنند. یکی از مهمترین بخش هایی که باید تغییر را درک کرده و با سیاست های شرکت همسو بشوند , کارکنان شرکت هستند. شما به این اصل تا چه حد احساس نیاز کرده اید؟
-شما برای تغییر , چه نوع مسیر و یا معیاری را پیشهناد میکنید؟ و آیا شما و کارکنانتان به این نتیجه رسیده اید که ماندن در شرایط فعلی خیلی سخت تر از رسیدن به نتایج تغییر است ؟
-سیستم و یا استراتژی اندازه گیری شما برای دستیابی به نتایج واقعی و دست یافتنی چیست؟
-شما به کدامیک از شرایط رهبری که در زیر پیشنهاد میشود مسلط هستید و فکر میکنید با کدامیک از این شرایط موافقید؟ رهبری و مدیریت از طریق قدرت؟ - رهبری و مدیریت از طریق استدلال ؟ و یا رهبری و مدیریت از طریق بازآموزی؟
-شما برای پر معنی کردن اهداف نو شرکت , برای کارکنان , چه روشی را پیشنهاد میکنید؟
- دستاورد های شرکت را جمع آوری و مکتوب کرده اید ؟ و نتیجه اش را چگونه میبینید؟
-شما در مورد توان چشم انداز چه نظری دارید؟
-شما در بازنگری فعالیت های شرکت , نیاز به تغییر را حس میکنید یا نه ؟ و اگر جواب شما بلی است , نیاز به تغییر در کدام موارد را ترجیح میدهید؟
-خروج از انجماد – تغییر و سپس انجماد و بازگشت به ثبات و پایداری را معنی کنید.
-به نظر شما فرهنگ شرکت از طریق افراد تغییر می یابد یا از طریق شرکت ؟
-میدانید که کجا هستید تا بعدأ برنامه ریزی کنید که به کجا برسید؟
-کارکنان شما چه حسنی دارند که شما به ماندگاری آنان اهمیت میدهید؟
- براي تغيير زندگي منتظر تغيير ديگران میشوید و يا منتظر عوض شدن دنيا ؟ آیا تغيير را در خود جستجو میكنيد و یامنتظر معجزه میشوید ؟ آیا هرگز فکر کرده اید که میتوانید خودتان هم معجزهگر باشيد؟
-زندگي ما عكسالعملهايي از عمل ما است. شما در این مورد چه نظری دارید؟
ارتباط بين دو انسان ارتباط بين دو دل است، بر هر دلي يك قفل رمزداري است كه هنر انسانها در پيدا كردن رمز آن قفلها است، تا بتوانند خانه دل انسانها را بگشايند. البته در ارتباطات هدف فقط گشودن قفل خانه دل نيست بلكه بايد توانايي اين را داشت که پس از گشودن بتوان در آن نقش زيبايي نيز به تصوير كشيد.
-فرصتها و موانع با هم چه فرقي دارند؟ فرق آنها در ديد ما است هر فرصتي مشكلي دارد و هر مشكلي فرصتي. نظر شما چیست؟
-آیا شما پرمایگی موجود در بی نظمی را به کم مایگی موجود در نظم ترجیح میدهید؟
از فرنك لويد رايت معمار بزرگ و نامدار در سن 83 سالگي پرسيدند از ميان كارهاي بزرگي كه كردهاي كدام را بيشتر ميپسندي، او پاسخ داد كار بعدي را !
براي ايجاد بهبود در شرکت ها لازم نيست به دنبال تغييرات انفجاري يا ناگهاني باشيم ، هر نوع بهبود يا اصلاح به شرط آنكه پيوسته و مداوم باشد، ارتقاي بهره وري را به ارمغان خواهد آورد.
اگربه رفتاراطرافیان خود دقت کرده باشیم و رفتار کسانی را که با آنها تماس داریم را در نظر بگیریم،میبینیم که در موقعیت های مختلف رفتار های متفاوتی دارند0گاهی کاملا خونسرد، گاهی عصبانی هستند0زمانی بر سر یک صد تومانی چانه می زنند وزمانی دیگرده هزار تومان را هم می بخشند؛به قول معروف، گاهی ازسوراخ سوزن ردمیشوند وگاهی از دروازه هم رد نمی شوند 0باوجود این،در رفتار آنها نوعی ثبات می بینیم، به طوری که می تونیم اعمال آنها را درموقیت هایی با اطمینان تقریبا"بالایی پیش بینی کنیم این صفات را که به مااجازه میدهدرفتار یک فردرا درموقعیتهای مختلف پیش بینی کنیم همان شخصیت فرد مینامیم. همه ما در دیدگاه ها، ادراکات، رفتارها، احساسات، تجربیات و تاریخچه یزندگیمان با یکدیگر تفاوت داریم. هیچ فرد دیگری را در کل دنیا نمی توانید پیدا کنیدکه از نظر خصوصیات کاملاً شبیه به ما باشد.همین تفاوت هاست که زندگی را جذاب و زیبا و البته چالش انگیز می کند. برخورد با افراد دیگری که زندگی را از دریچه ای کاملاً متفاوت با ما می بینند باعثزیبا شدن رابطه ها می شود. این اختلافات است که در زندگی فرصت رشد، بینش و آگاهی ایجاد می کند. تنها نقطه تاسف در این است که این تفاوت ها گاهي ایجاد درگیری،استرس، و ناامیدی میکند.
افراد از لحاظ درجهانگیزشنیز متفاوت از یکدیگر هستند. برخی افراد از لحاظ سطح انگیختگی بالاتر هستند یعنی میزان انگیختگی آنها بالاتر از دیگران است و برخی افراد برعکس. همچنین از لحاظ انواع انگیزش نیز افراد میتوانند تفاوتهایی با یکدیگر داشته باشند. برخی افراد از انگیزش پیشرفت بالایی برخوردارند. برخی ازانگیزش پیوندجویی بالا و برخی از لحاظ انگیزش قدرت. بعضی از انسانها حلال مشکلات هستند.بصورت اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حلمی کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستند و طرحها و نقشه های بزرگی دارند ودوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم رابا هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها رارئیس ببینندو یا افراد بیشمار دیگری که هر یک از آنها خصوصیات و ویژه گیهای مختص به خود را دارند و بقول یک مثل معروف : هر انسانی دارای یک قلبی است که برای ورود به آن باید کلید مخصوص قفل آن را پیدا کرده و بتوانیم قفل آنرا باز کنیم و سپس وارد شویم.
Great minds discuss ideas
Average minds discuss events
Small minds discuss people