{ راضيه جويباري }
عشق و غم
ماهرالنقش استاد بزرگ و مسلم هنر كاشيكاري جهان امروز است. اين استاد فرهيخته با بيش از هشتاد سال سن پربركت هنوز هم پر جنب و جوش است. هنوز هم بعد از هشتاد سال عمر به دنبال يادگيري و آموختن است.
ماهرالنقش يادگار ارزشمند و ميراث گرانبهاي فرهنگي و هنري كشور ماست هميشه آرزو داشتم تا با استاد ملاقاتي داشته باشم كه با همت يكي از دوستان كه اصرار داشت نامي از او نبرم اين اتفاق فرخنده رخ داد. ما مردم عجيبي هستيم. عدهاي در عين بيهنري و بي دانشي چنان شهره خاص و عام ميشوند كه امر به خودشان هم مشتبه ميشود كه حتماً خبري هست. و عدهاي در كمال علم و هنر چنان در گمنامي به سر ميبرند كه گويي عابري هستند در كوچه پس كوچههاي اين شهر شلوغ.
توان نشريه مسافران چه اندازه است؟ ميدانيم كه اندك، اما با همين توان سعي داريم به سراغ بزرگان اين سرزمين پرگهر برويم تا جايي كه ميتوانيم قدرشناس آنها باشيم. و استاد ماهرالنقش از افرادي است كه مثل و مانند ندارد.
با او به گفتگو نشستيم و گفتگويي كه آغازش با شوق ديدار همراه بود و پايانش با حكايت دل پرخون استاد. لطفاً مطالعه فرمائيد.
• در سال 1339 بنا به دعوت دانشگاه علم و صنعت كه در آن روزها به نام انستيتو تكنولوژي تهران بود وارد مرحله درسي شدم. براي تدريس نياز به كتاب يا كتابهايي براي مطالعه بود ولي به هر كتابفروشي كه سر ميزدم اظهار بياطلاعي از وجود چنين كتابهايي ميكردند، بنابراين بر آن شدم كه از هنرستانهاي كشور كمك بگيرم! پس از جستجو، مطلع شدم هنرجويان هنرستانها از جزوه و گفتههاي اساتيد خود استفاده ميكنند. در نتيجه در هر هنرستاني درس فني برابر بود با آنچه استادان رشتههاي درسي براي هنرجويان از دانستههاي خود بيان ميكردند و جزوات با هم تفاوتهايي را داشتند.
هنرجويان هنرستانها بعد از گرفتن ديپلم، محلي براي ادامه تحصيل نداشتند و به نام تكنسين وارد مرحله كار ميشدند.
اگر اشتباه نكنم در سال 1342 دانشگاه علم و صنعت كلاسهايي را براي پيشرفت اين هنرجويان دائر كرد و در دو مرحله روزانه و شبانه دانشجو پذيرفت، بنابراين چون تعداد فارغالتحصيلان هنرستانها زياد بود قرار بر اين شد از آنها امتحان ورودي به عمل آيد. طرح سوالات امتحان ورودي قسمت ساختمان به عهده اينجانب گذاشته شد بعد از يكي دو سال كه امتحانات برگزار شد و هنرجويان فهميدند كه طرح سوالات قسمت ساختمان با من است از گوشه و كنار كشور سوال ميكردند كه چه كتاب يا كتابهايي را مطالعه كنيم و من در جواب عاجز بودم چون كتابي غير از جزوهها نبود. در فكر فرو رفتم يادآور ميشوم كه قبلاً هم به من پيشنهاد براي نوشتن كتاب شده بود ولي خود را لايق چنين كاري نميدانستم بنابراين دست به كار شدم و پس از مطالعه زياد در سال 1344 كتابي به نام اصول عملي ساختمان در دويست صفحه نوشتم و خيلي سعي كردم با درسهاي هنرستانها مطابقت داشته باشد. در آن روزها دانشگاه هيأت علمي داشت كه نوشتههاي وارده را مطالعه و پس از بررسي و اظهار نظر چاپ يا رد ميكردند. با خود گفتم بهتر آن است كه نوشتهها را به هيأت علمي ارايه كنم و اين كار را كردم كه پس از بررسي و مطالعه، با راي مثبت هيأت علمي مواجه شد و همه به من تبريك گفتند و كتاب به چاپ رسيد و مورد استقبال هنرجويان قرار گرفت از اين مسأله خوشحال بودم. نوشتن را ادامه دادم تا سال 1350 كه كتاب اصول فني ساختمان را در 420 صفحه به چاپ رساندم و در سراسر كشور توزيع شد و همه دانشكدههاي معماري و هنرجويان هنرستانها از آن بهره بردند و در سال 1359 با پيروزي انقلاب آموزش فني و حرفهاي كشور از افراد فني براي نوشتن كتابهاي درسي براي همه رشتهها دعوت به عمل آورد تا كتابهاي درس فني هنرستانها را تدوين كنند بنابراين از من هم براي نوشتن كتابهاي درسي رشته ساختمان دعوت شد و در يك گروه سه نفري به اين مهم ادامه داديم تا كتابها نوشته و آماده شد. از سال 1360 هنرستانهاي كشور مانند ديگر مدارس از كتاب بهره ميبردند و كتاب فني در اختيار هنرجويان قرار داده شد و در سال 1379 دفتر فني آموزش و پرورش تجديد نظر در كتابهاي درسي رشته ساختمان را به اينجانب محول كرد (كتاب اصول فني ساختمان پايهگذار كتابهاي درس فني در ايران شد) كتاب اصول فني ساختمان كه از لحاظ فني و پايهگذار براي همه قشرهاي ساختماني مثل دانشجويان، هنرجويان و حتي دستاندركاران ساختمان مانند مهندسين فارغالتحصيل و ديگر قشرهاي ساختماني كاربرد داشت. هر دو يا سه سال يك بار تجديد چاپ ميشد تا در سال 1383 و گذشت بيش از 30 سال و تغيير بعضي از مصالح ساختماني و به كار گرفتن تكنولوژي روز و مطابقت دادن آن با استانداردهاي موجود تجديد نظر در متن آن به عمل آمد و چاپ يازدهم به علاقهمندان تقديم گرديد و اينك منتظر چاپ دوازدهم ميباشيم.
ميشود خواهش كنم بفرمائيد كه چند سال داريد؟ با توجه به سپري كردن اين همه سالهاي عمر پربار در زمينه مسير خدمت به هنر اين مرز و بوم كه بارزترين نشانه آن موي سپيدتان است و به زباني سادهتر از متقدمين و متاخرين هنر معماري كشور هستيد و معماري دوران مختلف را درك كردهايد يعني مرحله اول رضا شاهي، مرحله دوم دوران محمدرضا تا شروع انقلاب اسلامي چه نكات شاخصي را ميتوانيد به عنوان شاخصه معماري آن دوران نام ببريد؟