خدا هر کسی که مومن تره رو بیشتر امتحان میکنه. اینو اویزه ی گوشت کن....
حتما بده!مرسی از همگی.به بعضیا باید جواب بدم. الان وقت ندارم. حتما میدم.
مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ای بابا ....مجردی که بهتره....همه چیز ازدواج که نیستایپیک قبلی رو دیدم گفتم من هم بنویسم. همه پست ها رو خوندم. من نه آرایش غلیظ میکنم، نه خانواده بدی دارم، آفتاب مهتاب هم ندیدم زیاد.اما تا به حال هم خواستگار جدی نداشتم. دارم دیوونه میشم. وقتی دوستام از خواستگارای دکتر مهندسون تعریف می کنند داغون میشم. میدونم که دروغ نمیگن. نمیدونم چرا انقد بدبختم. الان مدتیه که با خدا لج کردم. اون منو دوست نداره. من از زندگیم هیچ لذتی نمیبرم. همش روزمرگیه. من دختری بودم که از سن کوچیکی نماز میخوندم. حجابم هم تقریبا کامله. چادری نیستم اما مانتوم موردی نداره. دیگه نماز نمیخونم. واسم خیلی جالبه که فامیل دورمون دخترش جلو بابای من و همکارای باباش که نامحرمن با تاپ و شلوار میاد و در سن 16 سالگی ازدواج کرد.با یک آدم خوب. دلم خیلی گرفته. همین الان دارم مثل ابر بهار اشک میریزم. به نظرم حرفای تایپیک قبلی فقط امید واهی بود. خداااااااااا دارم دیوونه میشم.
هر سوالی بود بپرسید جواب میدم. مرسی
تایپیک قبلی رو دیدم گفتم من هم بنویسم. همه پست ها رو خوندم. من نه آرایش غلیظ میکنم، نه خانواده بدی دارم، آفتاب مهتاب هم ندیدم زیاد.اما تا به حال هم خواستگار جدی نداشتم. دارم دیوونه میشم. وقتی دوستام از خواستگارای دکتر مهندسون تعریف می کنند داغون میشم. میدونم که دروغ نمیگن. نمیدونم چرا انقد بدبختم. الان مدتیه که با خدا لج کردم. اون منو دوست نداره. من از زندگیم هیچ لذتی نمیبرم. همش روزمرگیه. من دختری بودم که از سن کوچیکی نماز میخوندم. حجابم هم تقریبا کامله. چادری نیستم اما مانتوم موردی نداره. دیگه نماز نمیخونم. واسم خیلی جالبه که فامیل دورمون دخترش جلو بابای من و همکارای باباش که نامحرمن با تاپ و شلوار میاد و در سن 16 سالگی ازدواج کرد.با یک آدم خوب. دلم خیلی گرفته. همین الان دارم مثل ابر بهار اشک میریزم. به نظرم حرفای تایپیک قبلی فقط امید واهی بود. خداااااااااا دارم دیوونه میشم.
هر سوالی بود بپرسید جواب میدم. مرسی
الان مشکل بی شوهریه ؟
چه گیری دادین شماها
وقتی دارین یه جور ناز میکنید
وقتی ندارید یه جور اه و افسوس
چی توشه؟؟؟؟؟مگه چیزی باید توش باشه؟دیییییییمن نميدونم چي چي تو اين شوهر كردن هست كه شوهر شوهر ميكني؟؟!!!!!!
چی توشه؟؟؟؟؟مگه چیزی باید توش باشه؟دییییییی
اخه من نميدونم واقعا اين شوهر چي داره كه اين خانوم داره ديوونه ميشه از بي شوهري
نیدونم...شوهر کردی میفهمی.....دیاخه من نميدونم واقعا اين شوهر چي داره كه اين خانوم داره ديوونه ميشه از بي شوهري
اخه من نميدونم واقعا اين شوهر چي داره كه اين خانوم داره ديوونه ميشه از بي شوهري
نیدونم...شوهر کردی میفهمی.....دی
بحث شوهر کردن نیست...
تا به حال دوست داشتی کسی رو داشته باشی که همه چیزت بشه و همه حرفاتو بهش بگیو و بتونی بهش تکیه کنی (این هم برای پسر صدق می کنه هم دختر)
حتی اگه خوب خانواده رو دارم اما واقعاً نمیشه هر چیزی رو به خانواده گفت...
انسان یکی رو میخواد که هم فکرش باشه...
نه ميخوام شوهر نكرده بدونم
آره خوب ولی اون نیاز به هم دل و هم فکرو چیکار کنیم؟؟؟بله يه مدت دلم ميخواست....شايد الانم دلم بخواد هم صحبت داشته باشم
ولي وقتي ادم حوصله هيچ كس حتي خودشو نداشته باشه...تنها باشه بهتره
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
کمکم کنید!:( | تالار مشاوره | 0 | ||
بچه ها کمکم کنید گیج شدم | تالار مشاوره | 8 | ||
ی | کمکم کنید | تالار مشاوره | 11 | |
کمکم کنیییییییییییید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!! | تالار مشاوره | 37 | ||
یک مشاور کمکم کنه | تالار مشاوره | 4 |