قتل را از 'من‌وتو' آموختم

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
پسر جوانی که متهم است پدر و خواهرش را به قتل رسانده می‌گوید بر سر تماشای دو سریال ماهواره‌ای و ایرانی با خواهرش مشاجره کرده بود.

ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه شامگاه یکشنبه ۱۶ فروردین ماه مأموران کلانتری ۱۰ فلسطین در جریان قتل دو عضو یک خانواده در مجتمع مسکونی شماره ۳۷۵ خیابان فلسطین قرار گرفتند. مأموران پلیس بلافاصله در محل حادثه که طبقه سوم این مجتمع بود، حاضر شدند و با جسد خونین مرد ۶۵ ساله به نام ساسان داخل آشپزخانه و در اتاق خواب با جسد دختر ۲۷ساله او که آرزو نام داشت و طنابی به گردنش آویزان بود، مواجه شدند.

پس از این قاضی احمد بیگی، بازپرس ویژه قتل از دادسرای جنایی به همراه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. بازپرس در اولین گام دریافت که این حادثه را پسر ۲۷ ساله خانواده به نام فرید به پلیس خبر داده است. نخستین بررسی‌های تیم جنایی نشان داد ساسان که پزشک متخصص طب سوزنی است با اصابت سه ضربه چاقو به گردن، قلب و دست به قتل رسیده و آرزو که دانشجوی فوق لیسانس ژئوفیزیک است با فشار بر عناصر حیاتی گردن فوت شده است. همچنین بررسی‌های بیشتر نشان داد قفل در سالم است و چیزی از خانه سرقت نشده است و این فرضیه برای بازپرس پرونده قوت گرفت که عامل یا عاملان این حادثه افراد آشنایی هستند.

بنابراین با توجه به آثار زخم در کف و روی دست فرید بازپرس ابتدا وی را مورد تحقیق قرار داد. وی در ادعایی گفت: عصر روز قبل به خاطر موضوعی با خواهرم درگیر شدم که او با چاقو به من حمله کرد اما من چاقو را از او گرفتم و دستم زخمی شد تا اینکه پدرم وارد خانه شد و من از خانه خارج شدم و بعد پیش دوستم سعید رفتم و با هم به سینما رفتیم و شب را هم خانه آنها خوابیدم تا اینکه امروز عصر به خانه آمدم و دیدم خواهرم در اتاق خواب حلق آویز است و پدرم هم در آشپزخانه با چاقو به قتل رسیده است و احتمال دادم آرزو پدرم را کشته و بعد خودکشی کرده است. بنابراین طناب دار را پاره کردم و جسد را به کف اتاق منتقل کردم.

صحنه‌سازی جرم

تیم جنایی در بررسی‌های خود متوجه آثار خونی روی لباس آرزو شدند که معلوم شد این خون را عامل این حادثه بعد از قتل با ظرفی به لباس او ریخته است تا با صحنه‌سازی و فریب پلیس صحنه را طوری جلوه دهد که آرزو ابتدا پدرش را کشته و بعد دست به خودکشی زده است. همچنین بررسی‌های بیشتر نشان داد آرزو اصلاً حلق آویز نشده است بلکه قسمتی از طناب بعد از بریده شدن به گردن آرزو بسته شده و قسمت دیگری هم به چنگک لوستر بسته شده تا صحنه را خودکشی جلوه دهند. بنابراین با توجه به تناقض‌گویی‌های فرید و بررسی صحنه جرم، بازپرس به فرید مظنون شد و وی را دوباره مورد بازجویی قرار داد. وی این بار هم در ادعایی با انکار قتل پدر و خواهرش گفت: روز حادثه بعد از درگیری با خواهرم، پدرم وارد شد و من قهر کردم و از خانه خارج شدم. ساعتی در پارک بودم تا اینکه به خانه برگشتم و وارد خانه شدم و با این صحنه روبه‌رو شدم. خیلی ترسیدم و با توجه به اینکه دستم زخمی بود احتمال دادم پلیس به من مشکوک شود به همین خاطر به خانه دوستم رفتم و با هم به سینما رفتیم و شب را خانه آنها ماندم تا اینکه امروز عصر به خانه برگشتم و با دیدن این صحنه از دوستم سعید کمک خواستم و او گفت که به پلیس خبر دهیم.

در حالی که بررسی‌ها نشان می‌داد حرف‌های فرید متناقض است، متهم بار دیگر مورد تحقیق فنی قرار گرفت اما این بار او به قتل پدر و خواهرش اقرار کرد. او گفت وقتی برای تماشای تکرار سریال در حاشیه به اتاق رفتم دیدم خواهرم مشغول تماشای کانال دیگری است. بر سر تغییر کانال با هم درگیر شدیم و او را به قتل رساندم. بعد از آن بود که پدرم وارد خانه شد. از آنجا که ترسیده بودم با چاقو به پدرم حمله کردم و او را هم به قتل رساند. بعد با صحنه‌سازی قصد فریب داشتم که گرفتار شدم.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران گفت : تحقیقات بیشتر از متهم به دستور قاضی احمد بیگی ادامه دارد.

گفت‌وگو با متهم

فرید کمی درباره خانواده‌ات توضیح بده؟

ما خانواده تحصیلکرده‌ای بودیم. پدرم پزشک طب سنتی بود و مدرکش را از ایتالیا گرفته بود و تخصصش را هم از کشور کانادا. خواهرم دانشجوی فوق لیسانس ژئوفیزیک دانشگاه آزاد علوم تحقیقات بود و خودم نیز دانشجوی کارشناسی رشته بیولوژیک دانشگاه آزاد تهران شمال هستم. من علاوه بر تحصیل در کار خرید و فروش لوازم برقی بودم و با دوستم شرکت واردات داشتم. چند سال قبل که مادرم بر اثر بیماری سرطان فوت کرد، من و خواهر و پدرم در خانه‌مان در خیابان فلسطین با هم زندگی می‌کردیم تا اینکه این حادثه رخ داد.

با پدر و خواهرت مشکل داشتی؟

نه. با پدرم که خیلی دوست بودم و اصلاً مشکل نداشتم اما با خواهرم با توجه به اینکه از نظر سنی به هم نزدیک بودیم، گاهی اوقات بگو مگو داشتیم آن هم در حد مشاجره لفظی.

پس چی شد که دست به این جنایت هولناک زدی؟

من به خاطر تماشای تلویزیون با خواهرم درگیر شدم که این اتفاق افتاد.

پذیرفتن حرف شما کمی سخت است. اینکه آدم به خاطر تماشای تلویزیون نزدیک‌ترین عزیزانش را به قتل برساند؟

واقعیت را گفتم. این حادثه پیش آمد، خودم هم فکرش را نمی‌کردم.

بیشتر توضیح بده؟

عصر روز حادثه خواهرم در حال تماشای شبکه ماهواره‌ای جی ام سی بود و من قصد داشتم یک سریال ایرانی را از شبکه ۳ تماشا کنم اما وقتی خواستم کانال را عوض کنم خواهرم مخالفت کرد و اصرار داشت می‌خواهد برنامه شبکه جی ام سی ماهواره را نگاه کند که با هم درگیر شدیم. پس از این آرزو را در اتاقش حبس کردم که بیرون آمد و ناگهان چاقویی از آشپزخانه برداشت و به طرف من حمله کرد. من توانستم چاقو را با دستم بگیرم که دستم زخمی شد و بعد گلویش را گرفتم و ‌کش زیر شلواری را که نزدیکم بود به گردنش انداختم و آنقدر فشار دادم که نفسش قطع شد و فوت کرد.

چرا پدرت را کشتی؟

پس از این خواهرم را به اتاقش بردم و قصد داشتم برای فریب پلیس صحنه‌سازی کنم که پدرم در خانه را باز کرد. او با نایلونی که داخلش نان شیرمال بود وارد آشپزخانه شد که فکرم به جایی نرسید و در تاریکی آشپزخانه با همان چاقویی که آرزو به من حمله کرده بود، چند ضربه به پدرم زدم تا تنها شاهد حادثه را از بین ببرم.

بعد چه کار کردی؟

بعد کمی فکر کردم و این صحنه‌سازی به ذهنم رسید. طنابی را از بالکن بریدم و قسمتی از آن را به دور گردن خواهرم گره زدم و قسمتی را هم به چنگک لوستر و بعد هم مقداری از خون‌های پدرم را به لباس آرزو پاشیدم تا صحنه را اینگونه جلوه دهم که خواهرم ابتدا با چاقو پدرم را کشته و بعد اقدام به خودکشی کرده است.

صحنه‌سازی برای فریب پلیس از کجا به ذهنت رسید؟

من خیلی برنامه‌های شبکه‌های مختلف ماهواره را نگاه می‌کنم. این صحنه‌سازی را هم در شبکه ماهواره‌ای من و تو یاد گرفتم و بعد از حادثه به ذهنم خطور کرد.

چی شد که بعد از قتل پدر و خواهرت به سینما رفتی؟

پس از حادثه لباس‌هایم را عوض کردم و لباس‌های خونی و کش زیر شلواری را به داخل سطل زباله‌ای انداختم و با دوستم سعید و پرهام تماس گرفتم و به سینما رفتیم. من رفتارم را عادی جلوه دادم تا کسی به من شک نکند و شب را هم در خانه سعید خوابیدم و حتی صبح از خانه آنها چند بار با خانه‌مان تماس گرفتم و بعد خودم را نگران جلوه دادم تا سعید هم به من شک نکند. تا عصر خانه آنها بود‌م و فوتبال تماشا کردیم تا اینکه با هم برگشتیم و من وارد خانه شدم و به سعید زنگ زدم و گفتم پدرم به قتل رسیده و خواهرم نیز حلق آویز شده است.

حرف آخر؟

با کاری که کردم حرفی ندارم اما خیلی پشیمان هستم. کاش تصمیم درست‌تری می‌گرفتم.

[h=3]خبرگزاری بین المللی تسنیم - اعتراف تکان‌دهنده عامل جنایت[/h]
 

a.m.i.r 94

عضو جدید
این دیگه عجیبه واقعا.ظاهرا طرف مشکل داشت وگرنه که پدرشو که دوست داشت دیگه نمیکشت.بعد نگفت قتل رو از منو تو یاد گرفتم.صحنه سازی رو گفت با توجه به نوشته ها
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نتیجه جنون آنی که قبلا هم تظاهراتی داشته و کسی بهش اهمیتی نداده.
 

Ice Man

مدیر تالار مهندسی برق
مدیر تالار
منظور از من و تو احتمالا نمونه ای از مستند های بررسی پرونده های جنایی هست که در خیلی از کانالهای عمومی و مستند سرتاسر دنیا پخش میشن هست ولی خبرنگار به منظور جلب مخاطب بیشتر و در عین حال کوبیدن ماهواره مشکلات روانی قاتل و مقتول و... را کنار گذاشته و من و تو را تیتر خبر کرده.

البته کیفیت، اهداف و... من و تو جای بحث جداگانه داره ولی برنامه ای که بحث میشه از سری مستند های عادی هست.
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
من کلا نه تنها با ماهواره مشکل دارم ، بلکه اصلا با رسانه و تی وی شدیدا مشکل دارم و معتقدم وقت آدم ها رو دارن تلف میکنن و ذهنشون رو میشویند...

به جز شبکه ی 4 و شبکه مستند (و گاهی به ندرت سالی یکی دو دفعه فیلم های طنز) ، دیگه هیچ برنامه ای رو قبول نداشته و ندارم و اصلا معتقدم دجّال همون دوربین و رسانه هستش...
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظور از من و تو احتمالا نمونه ای از مستند های بررسی پرونده های جنایی هست که در خیلی از کانالهای عمومی و مستند سرتاسر دنیا پخش میشن هست ولی خبرنگار به منظور جلب مخاطب بیشتر و در عین حال کوبیدن ماهواره مشکلات روانی قاتل و مقتول و... را کنار گذاشته و من و تو را تیتر خبر کرده.

البته کیفیت، اهداف و... من و تو جای بحث جداگانه داره ولی برنامه ای که بحث میشه از سری مستند های عادی هست.
سلام به دوست عزیزم.......معذرت میخوام که از شما نقل گرفتم.......در شرایطی که جوابم کلی است
من توانستم چاقو را با دستم بگیرم که دستم زخمی شد و بعد گلویش را گرفتم و ‌کش زیر شلواری را که نزدیکم بود به گردنش انداختم و آنقدر فشار دادم که نفسش قطع شد و فوت کرد.
پس از این خواهرم را به اتاقش بردم و قصد داشتم برای فریب پلیس صحنه‌سازی کنم که پدرم در خانه را باز کرد. او با نایلونی که داخلش نان شیرمال بود وارد آشپزخانه شد که فکرم به جایی نرسید و در تاریکی آشپزخانه با همان چاقویی که آرزو به من حمله کرده بود، چند ضربه به پدرم زدم تا تنها شاهد حادثه را از بین ببرم.

این پسر شیوه قتل رو کاملا از شبکه من و تو یاد گرفته و خودشم گفته ........

بعد کمی فکر کردم و این صحنه‌سازی به ذهنم رسید. طنابی را از بالکن بریدم و قسمتی از آن را به دور گردن خواهرم گره زدم و قسمتی را هم به چنگک لوستر و بعد هم مقداری از خون‌های پدرم را به لباس آرزو پاشیدم تا صحنه را اینگونه جلوه دهم که خواهرم ابتدا با چاقو پدرم را کشته و بعد اقدام به خودکشی کرده است. صحنه‌سازی برای فریب پلیس از کجا به ذهنت رسید؟
من خیلی برنامه‌های شبکه‌های مختلف ماهواره را نگاه می‌کنم. این صحنه‌سازی را هم در شبکه ماهواره‌ای من و تو یاد گرفتم و بعد از حادثه به ذهنم خطور کرد.

مستند عادی؟.......چه دلیلی دارد که شیوه قتل و بازسازی جنیی رو نشان دهد؟......آیا این ها جز هدف ترویج خشونت و جنایتکاری میشود هدف دیگری متصور شد؟.......در برنامه های ماهواره ای فیلم و مستند با موضع خیانت و کشتار بیداد میکند
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
پسر جوان خانواده‌ای ٣ نفره، با انگیزه‌ مرموز، بعد از روبه‌رو شدن با جسد پدر و خواهرش با خونسردی به خانه دوست‌اش رفت، فیلم سینمایی تماشا کرد و ٢۴ ساعت بعد پلیس را در جریان جنایت فجیع خانه‌شان در خیابان ایتالیا قرار داد. روایت اول از قتل عام خانگی

ساعت ٧:٣٠ دقیقه ١۶ فروردین‌ماه ماموران کلانتری ١٠٧ فلسطین در جریان یک کشتار خانوادگی در آپارتمانی واقع در خیابان ایتالیا قرار گرفتند. مردی از آن سوی خط با صدایی لرزان به ماموران جمله‌ای کوتاه گفت: «پدر و خواهرم به قتل رسیده‌اند.» چند دقیقه بعد تیمی از ماموران برای رازگشایی از این ماجرا راهی محل حادثه شدند. ساختمان ظاهرا آرام بود و ماموران با راهنمایی‌های پسری که ادعا می‌کرد پدر و خواهرش کشته شده‌اند وارد ساختمان شدند. دقایقی بعد با اعلام این خبر به قاضی کشیک ویژه قتل، قاضی «احمدبیگی» بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران به همراه تیمی از کارآگاهان و کارشناسان بررسی صحنه جرم، راهی محل جنایت در خیابان ایتالیا شدند. خیابان شلوغ بود و مردم در مقابل یک آپارتمان ۶ طبقه جمع شده بودند. ماموران با احتیاط وارد واحد ٣۵ در طبقه سوم آپارتمان شدند.
سکوت سنگین بر خانه حکمفرما بود. با آغاز تجسس‌های جنایی، کارآگاهان با صحنه هولناکی روبه‌رو شدند. مردی میانسال در آشپزخانه روی زمین افتاده بود و آثار ٣ ضربه چاقو روی بدنش نشان می‌داد او به طرز فجیعی به قتل رسیده است. تنها پسر این خانواده به بازپرس ویژه قتل گفت: « مادرم چند‌سال پیش به علت سرطان فوت کرد، من با پدر و تنها خواهرم در این خانه ساکن هستیم. پدرم پزشک متخصص طب‌سوزنی بود. دیروز بعد از ظهر با خواهرم مشاجره کردم و به همین خاطر با حالت قهر از خانه‌مان بیرون رفتم. شب هم به خانه برنگشتم و با دوستم شهاب که نسبت فامیلی دوری با هم داریم به سینما رفتیم. شب را هم در خانه شهاب گذراندم و امروز عصر که برای برداشتن وسایلم به خانه برگشتم با جسد پدر و خواهرم روبه‌رو شدم.»

روایت دوم از جنایت خیابان ایتالیا
در یکی از اتاق‌های این خانه دختری جوان درحالی‌که طنابی زرد رنگ دور گردنش را پوشانده بود کف اتاق افتاده و به کام مرگ فرو رفته بود. این درحالی بود که سر طناب پیچیده شده به دور گردن دخترک از لوستر اتاق آویزان بود، کمی آن طرف‌تر از جسد دختر جوان قیچی بود که نشان می‌داد طناب با آن بریده شده است. تحقیقات و بررسی اجساد نشان می‌داد که ابتدا پدر خانواده به قتل رسیده است.
درحالی‌که جسد حلق‌آویز شده دختر جوان فرضیه قتل پدر و سپس خودکشی دخترش را پیش روی کارآگاهان قرار می‌داد، ورق برگشت. با تجسس‌های بازپرس پرونده مشخص شد آثار دفاعی چاقو در لابه‌لای انگشتان مرد میانسال وجود دارد. پسر خانواده درحالی‌که زخمی از چاقو روی دستش نمایان بود، پیش روی بازپرس پرونده دچار تناقض‌گویی شد. او که در ابتدا ماجرا را به شکلی دیگر بیان کرده بود این‌بار روایتی دیگر از قتل پدر و خواهرش را پیش روی «بازپرس احمدبیگی» قرار داد و گفت: «روز شنبه با خواهرم مشاجره کردم، او یک چاقو از آشپزخانه برداشت و به سمت من حمله کرد. برای دفاع از خود سعی کردم چاقو را از دستانش خارج کنم و به همین خاطر روی دستم دچار خراشیدگی شد. آن لحظه پدرم در خانه نبود و من با حالت قهر از خانه خارج شدم، اما شب به خانه برگشتم و ناگهان با جسد پدر و خواهرم روبه‌رو شدم. پدرم کف آشپزخانه با چاقو به قتل رسیده و خواهرم خودش را از لوستر خانه حلق‌آویز کرده بود. احساس کردم امکان دارد خواهرم هنوز زنده باشد به همین خاطر با قیچی طناب را بریدم و جسدش را پایین کشیدم. وقتی دیدم او هم نفس نمی‌کشد وحشت وجودم را گرفت. با زخم چاقویی که در درگیری ظهر روی دستم مانده بود ترسیدم که اگر پای پلیس به ماجرا باز شود من به‌عنوان مظنون دستگیر خواهم شد. به همین خاطر خانه‌مان را ترک کردم و برای مسلط شدن به اعصابم به خانه یکی از دوستانم به نام شهاب رفتم. فکرم درگیر بود و برای خلاصی از این حالت با دوستم به سینما رفتیم. تمام شب را به این ماجرا فکر کردم و درنهایت تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قتل پدر و خواهرم قرار دهم. ساعت ٧:٣٠ عصر روز یکشنبه با شهاب به خانه‌مان آمدیم و وقتی او هم با این صحنه جنایت روبه‌رو شد بلافاصله با پلیس تماس گرفتم.»
همین تناقض‌گویی‌های پسر خانواده کافی بود تا به دستور بازپرس ویژه قتل او برای روشن شدن زوایای مبهم این جنایت خانوادگی بازداشت شود. این پسر ٢۴ ساله که رشته میکروبیولوژی را در دانشگاه آزاد تحصیل کرده بود و در خیابان لاله‌زار در کار لوازم برقی فعالیت داشت به‌عنوان مظنون شماره یک کارآگاهان در این قتل قرار گرفت. تحقیقات برای رازگشایی از این ماجرای جنایی ادامه دارد.
همسایه‌ها چه گفتند؟
٢ روز از کشتار خانوادگی در ساختمان خیابان ایتالیا می‌گذرد، واحد ٣۵ ساختمان ۶ طبقه‌ای که روز شنبه یک پدر و دختر در آن به قتل رسیدند، توسط پلیس پلمب شده است. هیچ‌کس اجازه ورود به این واحد از ساختمان را ندارد. با این حال ساکنان این آپارتمان هنوز تحت‌تأثیر جنایتی که در خانه همسایه‌شان رخ داد در شوک به سر می‌برند.
همسایه روبه‌روی این واحد در رابطه با روز یکشنبه که قتل به پلیس گزارش شد به «شهروند» گفت: «این خانواده ٣ نفره چند روز پیش از سفر برگشته بودند. دخترشان ٢۶ساله و دانشجوی فوق‌لیسانس بود و پدرش یک مطب تخصصی طب سوزنی در خیابان زرتشت داشت. با آنها رفت‌وآمد نداشتم و فقط در راهرو و آسانسور یکدیگر را می‌دیدیم. ساعت ٣ ظهر روز یکشنبه صدای کلید و باز شدن در خانه‌شان را شنیدم. به نظر می‌رسید یک نفر وارد خانه‌شان شده است اما نفهمیدم که چه کسی بود. تنها چیزی که در رابطه با این حادثه ذهنم را درگیر کرده این است که لوستر نمی‌تواند وزن دخترک را برای حلق‌آویز شدن نگه دارد. با این حال از این جنایت خیلی متاثر شده‌ایم.»
همسایه طبقه ششم این آپارتمان زنی جوان است که با دخترک مقتول رابطه دوستی نزدیکی داشت. این زن جوان در رابطه با این خانواده به «شهروند» گفت: «دیروز وقتی از خرید به خانه‌مان برگشتم تعدادی از همسایه‌ها و خودروهای پلیس را در مقابل در خانه‌مان دیدم. وحشت کرده بودم که تازه متوجه شدم مرد پزشک و دختر دانشجویش را می‌گویند. دخترک معصوم نامش «آرین‌دخت» بود، دختری درس خوان و هدفمند، دانشجوی فوق‌لیسانس ژئوفیزیک. خانواده آرام و شریفی بودند. پدرشان پزشک متخصص طب‌سوزنی بود. بعد از فوت همسرش که به علت سرطان درگذشته بود با دختر و پسر مجردش، زندگی می‌کرد. اما شنیده بودم که آرین‌دخت و پدرش با پسر خانواده اختلاف دارند. آخرین بار آنها را در هفته اول عید در پارکینگ خانه دیدم، از میهمانی برگشته بودند و وقتی من مشغول سلام و علیک با پدر و دختر بودم متوجه شدم پسر جوان کمی ناراحت است و به سرعت به داخل آسانسور رفت.»
پرس‌وجو‌های از همسایه‌های این ساختمان نشان می‌دهد پسر خانواده که به‌عنوان مظنون شماره یک پلیس در این جنایت خانگی بازداشت شده پسری عصبی بوده و زیاد سیگار می‌کشیده است. با این حال با گذشت ٢ روز از این جنایت همچنان حال اهالی این ساختمان خوب نیست و در شوک این جنایت فجیع به سر می‌برند.
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.
مطلب تکان دهنده ای بود و من ازش چندتا درس گرفتم:

1- مدارس ایران که زیر نظر حکومت و دولت هستند با کلی معلم پرورشی و معارف به قدری آدمارو ضعیف و بی منطق بار میارن که با دیدن یک فیلم دست به قتل میزنن.

2- برنامه های صدا و سیما با بودجه حکومتی به قدری بی کیفیت هست که مردم رو به ماهواره آوردن.
و هیچ نهادی در کشور ما نیست که رئیس صدا و سیما و سیاست هاشو به چالش بکشه و اونو اصلاح کنه، مگر ... !!!!

3- وقتی زورمون به رسانه ای نمیرسه به جای تقویت خودمون، رو به تخریب اون رسانه و عوامل اون رسانه میاریم.

4- سریال داخلی میسازیم با موضوع معاشرت روح یک پسر و دختر، و سر همین سریال داخلی چندتا نوجوان خودکشی کردن تا روحشون داخل شهر به پرواز در بیاد و سفر کنه.

و ....

سلام علیکم.......اظهارات شما به جا و حرف دل ما هم بود.......ولی خطای برخی زیردستان دال بر ضعف رئیس نیست .........همینطور که ما اکثر معلمانمان معلمان خوب و صادق و فداکاری هستند.....یه عده قلیل هم داریم که معلمی لیاقتشان نیست.......چرا که معلمی شغل انبیا است
دستگاه ها و نهادها مستقل اند.....وظایف ها مشخص......و اجازه دخالت وجود ندارد.....
بهتر است بفرمائید جذابیت لازم رو با توجه به تغییر فرهنگ عده ای ندارند.........دانشجویان بارها از صدا و سیما انتقاد کردند و همینطور مجلسی ها و حتی خود رهبری در برهه های مختلف.......این طور نیست که نهادی در نظر گرفته نشده باشد!

شورای نظارت بر صدا و سیما - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد



.......در کنار همه این ها نقش خانواده غیر قابل انکاره........وای به اون روزی که خانواده ها فرزندانشون رو به حال خود رها کنند......
 
آخرین ویرایش:

Ice Man

مدیر تالار مهندسی برق
مدیر تالار
مستند عادی؟.......چه دلیلی دارد که شیوه قتل و بازسازی جنیی رو نشان دهد؟......آیا این ها جز هدف ترویج خشونت و جنایتکاری میشود هدف دیگری متصور شد؟.......در برنامه های ماهواره ای فیلم و مستند با موضع خیانت و کشتار بیداد میکند
محممد آقای عزیز همونطور که اشاره کردم کلا موضوعات این سری مستند ها بررسی و واکاوی پرونده های جنایی و... هست، و اتفاقا برای علاقه مندان از مستندهای جذاب هم هست.

همونطور که در خیلی از سریالها و فیلم های چه داخلی و چه خارجی روشهای خیلی فضایی تر نشان داده میشه، حتی شما می تونید با مطالعه مداوم صفحه های حوادث سایتها و روزنامه ها خیلی مسایل را یاد بگیرین.

کسی که این کار را انجام میده مشکل روانی داره و کسی که مشکل روانی داره نیاز نیست صرفا یاد بگیره به هر حال قتل را انجام میده.

متاسفانه این موارد هر از گاهی با بحث هایی نظیر بدی ماهواره و اینترنت مطرح میشه که من مخالف سرسخت این موضوعات هستم، اینها در ادامه همان افکار نادرست بدی ویدیو و رادیو و تلویزیون هست.

و اما راهکار چیست، اگه مسئولین و... این واقعیت را قبول کنند و اجازه فعالیت شبکه های مختلف داده بشه، اون زمان یه سازمانی هم شکل میگیره برای نظارت بر این شبکه ها که امروزه در کشورهای مختلف هم موجود هست، این سازمان می تونه نظارت دقیق بر ساعات پخش برنامه ها داشته باشه تا مثلا یه فیلم و مستند خشن تو ساعات عادی پخش نشه.
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
مستند عادی؟.......چه دلیلی دارد که شیوه قتل و بازسازی جنیی رو نشان دهد؟......آیا این ها جز هدف ترویج خشونت و جنایتکاری میشود هدف دیگری متصور شد؟.......در برنامه های ماهواره ای فیلم و مستند با موضع خیانت و کشتار بیداد میکند
سلام.
دوستان عزیز بنده مستند های من و تو رو بصورت 24ساعته و 7روز هفته نگاه می کنم.
تمامی مستند ها،اغلب مستند های شبکه های نشونال جئو گرافیک،مستند های شبکه ی Discovery Channel و همینطور مستند های طبیعت بی بی سی هستند.همگی در جهان پخش میشن و مخاطبشون یک جوون دیوونه ی ایرانی که خانوادشو کشته قتل رو میندازه گردن شبکه،نیست :|
بعد جالبه تا الآن یک عدد مستند در مورد چگونگی قتل و ماجرا ها نداشته
تنها مستندی که یکم ممکنه به این بخوره مستند گانگستر ها هستش که آدم های بد و سرنوشتتون رو میزاره
مستند چگونه از مرگ فرار کنیم هستش که یه آدم ـه نشون میده چطور از خطراتی مثل برق گرفتگی و سگ هار و غیره میشه فرار کرد
و سریال پوآرو و سریال کارآگاه مِرداک هستند که کمی به مرگ و این صحبت ها ربط دارن.

بقیه بلا استثنا مستند های گیاه و طبیعت و آشپزی و جا به جایی غول آسا و این صحبت هاست که همگی بلا استثناء علمی هستند.
(اتفاقا بسیار مفید هم هستند،صد برابر مفید تر از مستند های نصفه و نیمه ی شبکه های ایران)

با حرف دوستمون هم موافقم :
آقای عزیز همونطور که اشاره کردم کلا موضوعات این سری مستند ها بررسی و واکاوی پرونده های جنایی و... هست، و اتفاقا برای علاقه مندان از مستندهای جذاب هم هست.
همونطور که در خیلی از سریالها و فیلم های چه داخلی و چه خارجی روشهای خیلی فضایی تر نشان داده میشه، حتی شما می تونید با مطالعه مداوم صفحه های حوادث سایتها و روزنامه ها خیلی مسایل را یاد بگیرین.
کسی که این کار را انجام میده مشکل روانی داره و کسی که مشکل روانی داره نیاز نیست صرفا یاد بگیره به هر حال قتل را انجام میده.
متاسفانه این موارد هر از گاهی با بحث هایی نظیر بدی ماهواره و اینترنت مطرح میشه که من مخالف سرسخت این موضوعات هستم، اینها در ادامه همان افکار نادرست بدی ویدیو و رادیو و تلویزیون هست.
و اما راهکار چیست، اگه مسئولین و... این واقعیت را قبول کنند و اجازه فعالیت شبکه های مختلف داده بشه، اون زمان یه سازمانی هم شکل میگیره برای نظارت بر این شبکه ها که امروزه در کشورهای مختلف هم موجود هست، این سازمان می تونه نظارت دقیق بر ساعات پخش برنامه ها داشته باشه تا مثلا یه فیلم و مستند خشن تو ساعات عادی پخش نشه.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به باور بعضی ها که همش به غل و زنجیر جسم و روح اغتقاد دارند , انسان باید بشینه گوشه خونه و بجز کانالهای تلویزیون ایران هیچ کانالی رو نبینه و صمّ بکمّ زندگی کنه که یه وقت گربه شاخش نزنه.
همین آدمها مترصد یه همچین اعتراف از یه معلوم الحال هستند که فورا اینو ربط بدن به ماهواره و اینترنت و موبایل هوشمند و از به اصطلاح مضرات مظاهر تکنولوژی قصه ها بسازند.
انسان اگه درست تربیت بشه مثل لقمان حکیم میشه و اون حکایت : ادب از که آموختی . . ...
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
محممد آقای عزیز همونطور که اشاره کردم کلا موضوعات این سری مستند ها بررسی و واکاوی پرونده های جنایی و... هست، و اتفاقا برای علاقه مندان از مستندهای جذاب هم هست.

همونطور که در خیلی از سریالها و فیلم های چه داخلی و چه خارجی روشهای خیلی فضایی تر نشان داده میشه، حتی شما می تونید با مطالعه مداوم صفحه های حوادث سایتها و روزنامه ها خیلی مسایل را یاد بگیرین.

کسی که این کار را انجام میده مشکل روانی داره و کسی که مشکل روانی داره نیاز نیست صرفا یاد بگیره به هر حال قتل را انجام میده.

متاسفانه این موارد هر از گاهی با بحث هایی نظیر بدی ماهواره و اینترنت مطرح میشه که من مخالف سرسخت این موضوعات هستم، اینها در ادامه همان افکار نادرست بدی ویدیو و رادیو و تلویزیون هست.

و اما راهکار چیست، اگه مسئولین و... این واقعیت را قبول کنند و اجازه فعالیت شبکه های مختلف داده بشه، اون زمان یه سازمانی هم شکل میگیره برای نظارت بر این شبکه ها که امروزه در کشورهای مختلف هم موجود هست، این سازمان می تونه نظارت دقیق بر ساعات پخش برنامه ها داشته باشه تا مثلا یه فیلم و مستند خشن تو ساعات عادی پخش نشه.
سلام مجدد..........در مطلب گفته شد..........فردی عصبی بوده که زیاد هم دخانیات مصرف میکرده.........برادر من مگر هر چیزی صدا و سیما پخش میکنه خوبه؟........تاثیر یثیر مستند و یک متن رو یکی میدونید؟.......نزن از ایت حرف ها برادر جان .........اینکه گفته میشه ماهواره چیز خوبم داره بر منکرش لعنت.......ولی شما به من بگو دیدن این جور مستندها جز ایجاد استرس ئ عصبانیت و ترویج خشونت به چه دردی میخوره؟......باز هم تاکید میکنم بین مستند و یک فیلم تفاوتهاست........همانطور که تاثیر فیلم و عکس متفاوته و روزنامه.......شما میگین نظارت داخلی بشه چگونه؟.......اصلا هم تونستن .......باز صدای یک عده در نمیاد و دوباره در ایت باره هم پرونده نقض حقوق بشری دیگر!

اما تیتر فارغ از اینکه یک واقعیته.......من فکر نمیکنم تیتر جنگ با کل ماهواره باشد.!........
 

sevda66

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عجب...

اینم دیگه ازون حرفاست من قتل را از من و تو و ماهواره یاد گرفتم.

کارهایی که آدمها از رو جهالت و کوته نظری شخصی خودشون انجام میدن راحت میشه به هر چی نسبت داد واسه تبلیغ سوء یا بالعکس
 

Similar threads

بالا