فقط دهه شصتیا بیان تووووووووو

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز

دهه شصتیا بگین کیا اینارو یادشونه؟؟؟؟

.
.
.

کیا یادشونه اینو؟
:D







اینو دیگه عممممممممممرا یادتون مونده باشه

اسمش چی بوووود؟؟؟

اهنگش چی؟؟؟


 
آخرین ویرایش:

مهندس خرده پا

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز




کیا خاطره دارن با این صحنه؟




کیا تو بچگی این کارو میکردن؟؟؟؟؟

اخییییییی یادش بخیررر
زنگ کلاس ک میشد ب بهانه گچ آوردن از معلم اجازه میگرفتیم و بدو بدو می رفتیم بیرون تو حیاط ی چرخی می زدیم و آخرشم ی سر میرفتیم اتاق مدیر و میگفتیم:ببخشید...خانم معلم مارو فرستاده ک گچ ببریم براشون.....وقتیم برمی گشتیم خانم معلم ی رب بود ک منتظر گچ بود و با ی نگاه کمی تا قسمتی ابری حساب کارو برامون روشن میکرد....مام پررو پررو میگفتیم:اخه جای گچارو عوض کرده بودن طول کشید تا پیدا کنیم خو
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
اخییییییی یادش بخیررر
زنگ کلاس ک میشد ب بهانه گچ آوردن از معلم اجازه میگرفتیم و بدو بدو می رفتیم بیرون تو حیاط ی چرخی می زدیم و آخرشم ی سر میرفتیم اتاق مدیر و میگفتیم:ببخشید...خانم معلم مارو فرستاده ک گچ ببریم براشون.....وقتیم برمی گشتیم خانم معلم ی رب بود ک منتظر گچ بود و با ی نگاه کمی تا قسمتی ابری حساب کارو برامون روشن میکرد....مام پررو پررو میگفتیم:اخه جای گچارو عوض کرده بودن طول کشید تا پیدا کنیم خو

آره واقعا منم از این کارا کردم:دی
 

مهندس خرده پا

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز




کیا خاطره دارن با این صحنه؟



اواسط شهریور ک میشد با چ ذوق و شوقی میرفتیم کتابخونه کتابای سال اینده رو میخریدیم...چسب 5 سانت میگرفتیم و کتابارو با عشق جلد میگرفتیم....

چ خوب بود اون روزا
کیا تو بچگی این کارو میکردن؟؟؟؟؟


تمام تلاشمونو میکردیم ک بر عکس از رو سرسره ها بریم بالا...انگار پله ها رو برا ما نذاشته بودن و فقط برا زیبایی کار بود....

ممنون استارتر..روحم تازه شد واقعا
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمام تلاشمونو میکردیم ک بر عکس از رو سرسره ها بریم بالا...انگار پله ها رو برا ما نذاشته بودن و فقط برا زیبایی کار بود....

ممنون استارتر..روحم تازه شد واقعا

دخیخا آخ که چه حالی میداد از اینوری رفتن رو سرسره
خواهش میشه
:gol:
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز







من این دوتا کارو انجام میدادم قدیما...
چقد کیف میکردیم بخدااااا
یادش بخیر
...
بیچاره مورچه ها :دی
اون نوارم که دیگه نگووووووووووووو....:دی
 

مهندس خرده پا

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

دخیخا آخ که چه حالی میداد از اینوری رفتن رو سرسره
خواهش میشه
:gol:

چ دنیای خوبیه دنیای بچگی....
این کارا و چیزا برامون نهایت همه چی بود..فکر میکردیم دنیا فقط همیناست دیگه چیزی نیس ک بخایم ....
تمام دلخوشیمون ی عروسک بود ک همه حرفامونم بش میگفتیم....
ی جوجه میخریدیم تابستونا..تمام فکر و ذکرمون میشد همون...شبا با دلواپسی برای اون جوجه میخابیدم ک نکنه اقا گربهه بیاد بخوردش....

ولی حالا چی؟؟؟؟؟؟؟؟
کاش برگردیم ب کودکی
 

مهندس خرده پا

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز







من این دوتا کارو انجام میدادم قدیما...
چقد کیف میکردیم بخدااااا
یادش بخیر
...
بیچاره مورچه ها :دی
اون نوارم که دیگه نگووووووووووووو....:دی

اهوم...منم دقیقا...
وای خدای من چ دنیایی بود....
حیف ک دیگه تکرار نمیشه
 

mahtab2689

عضو جدید
کاربر ممتاز
چ دنیای خوبیه دنیای بچگی....
این کارا و چیزا برامون نهایت همه چی بود..فکر میکردیم دنیا فقط همیناست دیگه چیزی نیس ک بخایم ....
تمام دلخوشیمون ی عروسک بود ک همه حرفامونم بش میگفتیم....
ی جوجه میخریدیم تابستونا..تمام فکر و ذکرمون میشد همون...شبا با دلواپسی برای اون جوجه میخابیدم ک نکنه اقا گربهه بیاد بخوردش....

ولی حالا چی؟؟؟؟؟؟؟؟
کاش برگردیم ب کودکی

با حرفات کاملا موافقم...عروسکمونم از این عروسکای چوبی بود خودمون درست میکردیم با پارچه...
تازه تشک و بالش هم براش درست میکردیم....

کاش میشد برگشت به همون دوران...
 

مهندس خرده پا

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با حرفات کاملا موافقم...عروسکمونم از این عروسکای چوبی بود خودمون درست میکردیم با پارچه...
تازه تشک و بالش هم براش درست میکردیم....

کاش میشد برگشت به همون دوران...

تمام فکر و ذکرمون این بود ک مامانمون ی پارچه بخره و لباس بدوزه برا خودش...بعد از تیکه های باقیمونده از لباس مامان مام بریم برا عروسکمون لباس نو درس کنیم....
همه روزای خدا روزه تولد عروسکمون بود...همش جشن میگرفتیم براش...
هییییی روزگار کج مدار
 

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آقا اون تاب زنجیریارو یادتونه..بجای اینکه مث بچه آدم تاب بازی کنیم این تابرو یه 20دوری میچرخوندیمش تاجایی ک به بالای سرمون میرسید گره هاش بعد ییهو ولش میکردیم..کلللیم حال میکردیم.خخخ
اصا یه وضیااا
:biggrin:
 

مهندس خرده پا

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آقا اون تاب زنجیریارو یادتونه..بجای اینکه مث بچه آدم تاب بازی کنیم این تابرو یه 20دوری میچرخوندیمش تاجایی ک به بالای سرمون میرسید گره هاش بعد ییهو ولش میکردیم..کلللیم حال میکردیم.خخخ
اصا یه وضیااا
:biggrin:

:biggrin:
اره اره واقعا...اصن انگار همین ی ثانیه پیشه..
بعد جالب اینجاس ک الان ی بچرو میبینیم ک این کارو میکنه ی قیافه حق ب جانب ب خودمون میگیریمو میریم میگیم:بچه تو نمیتونی مثه بچه آدم سوار شی و تاب بخوری...اخه این کارا ینی چی؟
یکی نیس بگه:اخه تو خودتم ک این کاره بودی دیگه چ مرگته:biggrin:
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
اونی که آرمین هم هست اسمش قایم موشک بود ولی توو این فقط نگاه هست و اسمش "اگه منو دوستم داری" هست.
نمی‌شنوی صدامو، نمی‌بینی نگامو، دلم هواتو کرده، چرا نداری هوامو؟
اون موقع رفته بودیم شهرستان، تازه تلویزیون رنگی گرفته بودند، دکور و رنگ لباساشون جذابیت داشت.
 

Similar threads

بالا