فراموشي ....

sh@di

عضو جدید
مرد دانایی برای جمعی سخنرانی میکرد و جکی برای حضار تعریف کرد
همه دیوانه وار خندیدند. بعد از لحظه ای او دوباره همان جُک را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند
او مجدد جُک را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن جُک نخندید
او لبخندی زد و گفت:

وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به جُکی یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

........................................

گذشته را فراموش کن و به جلو حرکت کن
نظر شما چيه ؟؟:confused:
 
Similar threads

Similar threads

بالا