فراق یار

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عادت نکرده ام هنوز ...

خیال می کنم

روزی باز می گردی

آرام از پشت سر می آیی،

مرا که به انتهای خیابان خیره شده ام

دوباره به نام کوچک صدا می زنی و

عمر تنهایی ام به پایان می رسد...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در کوچه پس کوچه ها
خیال میکنم
تو کنارم هستی
اما میدانم این تنها خیال هست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از استادی پرسیدﻧﺪ :ﺁﯾﺎ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ مي ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﺩ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯾﺪ؟ ..
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟
 

t4t

عضو جدید
همیشه فکر میکردم
اگه یه روز خواستیم از هم جدا شیم با دل خوش و خاطره خوب جدا شیم
ولی حالا می بینم که بهترین کار جدا شدن در حین بدترین خاطره هاست
چون اینجوری به حس رفتنت پای بند میمونی و دیگه وسوسه برگشتن تو ذهنت نمی یاد..
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بخوان مرا به شروعی زیبا

مرا بخوان به آوای خیس باران در این خشکی دلها،بخوانم تا در

آغوش تو بیابم دلهای خیس بارانی را،که مرهمی یابم بر تنهایی ها

و ترس ها و اشک ها و همدمی یابم برای شادی ها و مرهمی یابم

و همدمی همچنین به پاس خواندنت...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ســعے میڪـُنـґ یآ ایـלּ پــــُـڪ آפֿـر بآشـב ...

یآ ایـטּ نفـَــــَـــس...

نفـــَـــس آפֿـرґ بـآشـב...

یآ تـــــَــرڪ...!! یآ مــــَـــرگ...!!

בیگر ڪآґ نمےבهــב این روزهــ ـآ سیگآر ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزهــا حسابــےخالــے ام ..
خالــے از
شــورشعــف
شــوق
شــادے

خالــے از
امیــد
انگیــزه

خالــے از
زندگــے ...
خالـــے از ....
خالــے ..

این روزهـــا
خالــے ام
یک خالـــے ِ پــُــــــــــر از
درد... !!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوشبختی من

پیدا کردن تــــــــو

از میان این همه ضمیر بود ...!!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در سکوت به این میاندیشم
بعد از این
نبودنهایت را چگونه
سر کنم
وقتی نیستی دگیر
حوصله نوشتن را هم ندارم
چه برسه به عاشقانه حرف زدن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعـا وقتــی که تو نیستـــی ...

مـن نمـی دانم برای گم و گـور شدن

به کـدام جانب جهـان بگریــزم...

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

تنهــــــــــایمـ !
تنهــــــــــاتــر از همیشـــــهـ ...
تنهـــــــــــــاتر از کـــــوه...
تنهــــــــــــاتر از زمیــن ...
تنهـــــــــــــاتر از آسمان...
تنهـــــــــــــاتر از دریـــــا...
تنهـــــــــــــاترازدنیـ ـــــــا...
تنهــــــــــــاتر از عشــق...
تنهــــــــــــــاتر ازمــــرگ...
تنهـــــــــــــایـمـ !


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزهـــآيے ڪـﮧ مے ـديــدَمــت نـَفـَســمـ ميــگـــِرفــت ..

حــآلــآ ڪـﮧ نـيـســتـے دِلــَمـ مے ــگــيرَد ..

بـَـرگـَـرد ...

تـَــحَـمُــل اولــے آسـآטּ تـَـر اســت ... !!
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امیدوارم روزی بتوانم بهترین شعر زندگیم را برای تو بسرایم
و تقدیم تو کنم
گرچه که یقیین دارم که می دانی
نه تنها اشعارم
که تمام هستی ام
وجودم
تقدیم به توست
تو الهام بخش بهترین ابیات شعرهای منی
وقتی اولین سلام
نخستین دیدار
ملتهب ترین نگاه را به یاد می آورم
آن زمان که با نگاهی معصومانه
با لبخندی کودکانه
و با صداقتی شاعرانه
دستهایم را فشردی
و آن زمان را که شوق هر روز دیدنم
و هر روز دیدنت
آرامم می کرد ...
آه ! افسوس که چه زود گذشت !
باور می کنی ؟
باور کن که لحظه لحظه اندیشیدن به تو
حتی با اینهمه فاصله و درد
خون زندگی ، عشق به زندگی ، عشق به بودن را در رگهایم به جوش می آورد!
باور کن که هنوز هم دوست دارم
کودکانه
بی پروا
صادقانه
عاشقانه
دیوانه وار
بگویم
دوستت دارم
بگویم از ازل تا به ابد
عاشقانه و دیوانه وار
دوستت دارم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

آدم که تنها باشد


عاشق عکس هم میشود...


انگار که تنهایی


فقط دنبال جمع کردن حسرت است

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آغــــــــــــازی دوباره، قلبم دیگر تنها نیست ، با تو جان گرفته است دوبـــــــــــــاره
آغازی بی پایان ، مرا از غروب عشق نترســـــــــان
طلوع عشـــــــــــــــق ما ، غروبی نخواهد داشت ،
قلب من با تو ، هیچ غمیـــــــــــــ نخواهد داشت
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
صدا کن مرا

با همان "م" مالکیت معروف!

بگذار بدانم هنوز هم بعد از نوشیدن شوکران فراف

جایی برایم در قلبت کنار گذاشته ای

کالبد بی جانم را پذیرفته ای

روح خودت را با عطر نفسهایت در من دمیده ای

و در میان نوسان بین مرگ و زندگی

مرا مطلق به خود خطاب کرده ای...

صدا کن مرا...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه تناقض تلخی شده ام...
دلم شور میزند،
اما،
دستانم نمک ندارند...!!!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
فراق نبودن یار نیست
گاهی یار داری و دلداری داری
اما
همدرد و همزبان نداری
گاهی یار داری و دلدار داری
اما
رفیق نیمه راه همیشه کنارت پر هستند
گاهی یار داری و دلدار داری
اما
دوستت دارمهایی پر از ریا میشنوی
انگاه
زیاترین یار و دلدار را هم داشته باشی
باز میخواهی فریاد بزنی
از حجم عمیق تنهاییت
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم کسی را می خواهد،

از جنس خودم ...

دلش شیشه ای ...

گونه هایش بارانی ....

نگاهش ستاره باران باشد....

بیاید، با هم برویم ...

نمی خواهم فرهاد باشد کوه بتراشد

می خواهم انسان باشد

نمی خواهم مجنون شود ، سر به بیابان بگذارد

می خواهم گاهی دردم را درمان باشد

شاهزاده سوار بر اسب سفید نمی خواهم !

غریب آشنایی می خواهم با پای پیاده

قلبش در دستش باشد

چشمانش پر از باران باشد !

کلبه کوچک را دوست دارم ...

اگر این کلبه در قلب او باشد ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعـا وقتــی که تو نیستـــی ...

مـن نمـی دانم برای گم و گـور شدن

به کـدام جانب جهـان بگریــزم...

 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گیتارت را به من بسپار

من را در آغوش بکش

پس از میان حصار دستان من

این سیم های بی جان را نوازش کن

و ملودی عاشقانه ات را بنواز...

آنگاه در گوشم از مکنو نات دلت سخن بگو...

بگذار در این لحظات ناب دلدادگی

عطر وجودت زینت بخش لحظاتم باشد...
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر این گلایه های بغض آلود نبود

اگر این قلم معصومانه به به یاری ام نمی شتافت

اگر این لوح سپید کاغذ مظلومانه به دادم نمی رسید


اگر این واژه ها دستان بی پناهم را به تصرف خودشان در نمی آوردند

اگر این مرثیه های عاشقانه آرامم نمی کردند

دیگر نازنینی وجود نداشت که از غم هجران تو

با روزگار

با سرنوشت

سخن بگوید و خداوند مدد بخواهد...
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در دلم آشوب است

در و دیوارش سیاه

از شعار «من نمی خواهم تو را »

کوچه هایش باریک

روزهایش تاریک

خفقان حاکم دل

زندگی هم مشکل

تا دل شاد دراین دنیا هست

هوس این دل آشفته. . . دریغ

گذرعشق به این کوی خرابه. . . هرگز

انزوا در دل من جا کرده . . .

منصور عقیلی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
هر روز میشنوم
تنهایی ادمها را
ارام تنهایشان را پر میکنم
همان طور که ارام امدم
ارام میروم
نمیخواهم کسی بفهمد
تنهاییم را چگونه سر میکنم
نمیخواهم کسی بفهمد وقتی دلم پر از گلایه میشود با که سخن میگویم
 

E.M.F

عضو جدید
مثل دختر بچه ای که یک دفعه گوشه لباس مامانش از دستش در میره...

مثل اون کارگری که ظهر شده و کار گیر نیاورده

مثل کشاورزی که چندماهه بارون ندیده..!

ترسیدم

داغونم

خسته ام

حتی بعضی وقتا به حال خــودم گریه میکنم...

و میخندم که بقیه نپرسند.. "خـــوبی؟"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با همیم اما این رسیدن نیست

اون که دنیامه عاشق من نیست

با همیم اما پیش هم سردیم

این یه تسکینه این که هم دردیم

این حقم نیست این همه تنهایی وقتی تو اینجایی وقتی میبینی بریدم

این حقم نیست حق من که یه عمر با تو بودم اما با تو روز خوش ندیدم

تو یه شب میری قلب تو دریاست

بر نمیگردی چون دلت اون جاست

خیلی اشوبی خیلی درگیری

خیلی معلومه که داری میری

این حقم نیست این همه تنهایی وقتی تو اینجایی وقتی میبینی بریدم

این حقم نیست حق من که یه عمر با تو بودم اما با تو روز خوش ندیدم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ميخواهــــم راحـــــت باشم

بي جسـارت و بـي خجالت

در جواب چه خــــــــبر ها ..؟!

چشمانم را ببندم و بگويم...:

ناخـــــوشي

...

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدانی وقتهایی باید گفت این حق من هست
که هر روز تو سرد تر از روز قبل هستی
هر روز میشکنم
وتو هیچ نمیگویی
دیگر نمیخواهم بشکنم
تنها مبیخواهم با لبخند پیروزی بر لب بگویم
عاشق کسی هستم
که هرگز نمیفهمد عشقم را
و هر چه بگویم باز حرف خودش را میزند
او هرگز نمیفهمد
اخر چشمان او به ادمهای پر ستاره ای افتاده که نمیتواند چشم از انها بردارد
اخر او حواسش به نگاه من نیست
به دیگری حواسش هست
و نمیبیند اشکهایم را
و نمیبیند تحمل درد که میکشم چگونه
مرا زمین گیر کرده
که حال نمیتوانم به راحتی بلند شوم
 

**E.Kh**

عضو جدید
عــطر ِ تَنت روی ِ پــیراهنـم مــانده ..
امــروز بـویــیدَمَش، عمــیق ِ عمــیق ِ!
و با هـر نـفس بـغــضم را سـنگین تر کردم!
و به یــاد آوردم که دیـگر ، تـنـت سـهم ِ دیگری ست ..
و غمــت سـهم ِ مــن!
 
بالا