فرآیند تدوین استراتژی مسیر شغلی شخصی

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]فرآیند تدوین استراتژی مسیر شغلی شخصی[/h]


حسین سبزیان پاپی*
احمد رضا شیری**
امروزه مديران، كارمندان، محققان و قانونگذاران عمومي به بهبود كيفيت زندگي كاري اهميت زيادي مي‌دهند. سازمان‌های امروزی، برای اینکه از لحاظ درونی بر محیط بسیار متلاطم بیرونی، فائق آیند، در حال انجام دادن تغییرات فراوانی هستند.
در سازمان‌ها مسیرها و فرصت‌های پیشرفت شغلی با سازماندهی مجدد، کوچک‌سازی، مناسب سازی، عدم لایه‌بندی، فشردگی هرم، تیم سازی و منبع گزینی بیرونی در میان تغییرات زیادی که اتخاذ می‌شود، عمیقا دگرگون می‌شود. در اغلب ملاحظات، این روزها وضعیت مسیرهای شغلی یکی از چالش‌ها و جنجال‌هایی است که به دلیل بی ثباتی پیش رونده در روابط بین مردم و سازمان‌ها روی می‌دهد. صاحبنظران سازمانی به تازگی کوشیده‌اند که پیامدهای مسیر شغلی را از لحاظ تغییرات جاری در ساختار و تقسیم کار در سازمان‌ها نشان دهند.
مسیر شغلی به مجموعه‌ای از کارها و مشاغلی اشاره می‌کند که افراد در مدت زندگی کاری خود بر عهده دارند. عمومی‌ترین کاربرد این عبارت پیشرفت در کار است. در برخی موارد، مسیر شغلی دلالت بر یک حرفه یا شغل داشته و مستلزم سطح بالایی از تربیت و آموزش بوده است. در موارد دیگر اصطلاح مسیر شغلی به هر تعهد بلندمدتی که همراه با سرمایه‌گذاری روانشناختی وسیع در یک حرفه یا یک سازمان دارد، اشاره می‌کند.
برخی شاید کلمه مسیر شغلی را دارای معنای درونی و بیرونی می‌دانند. از نظر آنها مسیر شغلی درونی شامل احساس درونی است که فرد نسبت به زندگی کاری خود معمول می‌دارد. این مفهوم به توالی نقش‌های زندگی که یک فرد برای پیشرفت خود از طریق یک یا چند مسیر شغلی بیرونی در رویا و خیال خود می‌پروراند، اشاره می‌کند.
از نظر بیرونی مسیر شغلی به توالی نقش‌های رسمی که با یک حرفه معین پیوند می‌خورد، اشاره دارد. مراحل و نقش‌های اجتماعی به وسیله خط مشی‌های سازمانی و مفاهیم اجتماعی که از یک فرد می‌توان در ساختار شغلی انتظار داشت، تعریف می‌شود. بسياري از افراد تصميم‌هاي شغلي خود را از طريق مشاهده دنياي اطراف و تلاش براي تطابق خودشان با اين دنيا اتخاذ مي‌كنند. اين امر مخالف كاري است كه واقعا بايد انجام شود. بهترين مسير شغلي فرآيندي است كه از درون آغاز مي‌شود (يك نوع تكامل خودآگاهي). شما باید از مهارت‌ها، استعدادها، توانايي‌ها، امكانات و ويژگي‌هاي منحصر به فردتان آگاه شويد، چون اين خودآگاهي چرخه‌اي است كه فرد را به سمت يك شغل رضايت‌بخش هدايت مي‌كند.
مسیر شغلي به دلایلی از قبیل كسب هويت و مقام و منزلت، تامین غناي زندگي كاري، شکل‌گیری بر اساس مفاهيم اجتماعي، به وجود آوردن فرصتي براي ارضاي اميال كاركنان جهت شناخت، پيشرفت و ترقي از اهمیت بسزایی برخوردار است.
در این نوشتار سعی شده است که یک دستورالعمل ده مرحله‌ای برای تدوین استراتژی مسیر شغلی شخصی ارائه شود.
استراتژی مسیر شغلی شخصی
در ارزیابی عملکرد باید نقاط قوت و ضعف فرد را مشخص کرد. این اقدام با تهیه برنامه مسیر شغلی آغاز می‌شود. استراتژی شخصی باید به گونه‌ای طرح‌ریزی شود که از نقاط قوت وی بهره‌برداری و نقاط ضعف او منتفی شود تا خود بتواند از فرصت‌های موجود در مسیر شغلی خود استفاده کند. اگر چه برای تعیین مسیر شغلی روش‌های متفاوتی وجود دارد، در اینجا ما آن را یک فرآیند تدوین استراتژی شخصی می‌نامیم که از دیدگاه نظری با استراتژی سازمان مشابه است.
1- تهيه يك شناخت نامه شخصي:
يكي از مشكل‌ترين كارهاي تخصصي اين است كه فرد خود را بشناسد؛ ولي اين اصلي‌ترين گامي است كه در راه تدوين استراتژی شغلي بايد برداشته شود. مدير بايد از خود بپرسد: آيا من درونگرا هستم يا برونگرا؟ درباره زمان، دستاورد كار، مسائل مادي و پديده تغيير، چه نگرش‌هايي دارم؟ ‌پاسخ به اين پرسش‌ها و پرسش‌هاي مشابه و روشن يا مشخص كردن ارزش‌ها مي‌تواند به فرد كمك کند تا مسير حرفه يا شغل آينده خود را تعيين کند.
سه گروه از مهارت‌ها وجود دارند. مهارت‌هاي فني، اكتسابي و قابل انتقال. مهارت‌هاي فني تخصص گرايي درون يك رشته خاص را مطرح مي‌كند و فرد را قادر مي‌سازد كه يك شغل به خصوص را داشته باشد؛ مانند طراحي يك فرآيند شيميايي. مهارت‌هاي اكتسابي ريشه در ويژگي‌هاي شخصي يك فرد مانند انعطاف‌پذيري، كنجكاوي و... دارد. مهارت‌هاي قابل انتقال مهم‌ترين نوع مهارت‌ها در توسعه مسير شغلي است. اين مهارت‌ها را مي‌توان از حرفه‌اي به حرفه ديگر و از يك حوزه صنعت به حوزه ديگر منتقل كرد. شناخت مهارت‌هاي
قابل انتقال اولين قدم در خودآگاهي و برنامه‌ريزي شغلي است. اين مهارت‌ها در هفت مقوله ارتباطات، خلاقيت، تحقيق، تشريح، حل مسائل، سازماندهي و تركيب جاي مي‌گيرند.
2- تعيين هدف‌هاي شخصي و حرفه‌اي بلند مدت
اين پرسش مطرح است كه مسير شغلي مديران تا چه اندازه براي آن روشن است؟ اغلب افراد در برابر برنامه‌ريزي شغلي (تعيين مسير شغلي) مقاومت مي‌كنند، زيرا آن مستلزم اتخاذ تصميمات مي‌شود. شخص با انتخاب يك هدف فرصت‌هاي ديگر را از دست خواهد داد. مديران در برابر تعيين هدف مقاومت مي‌کنند، زيرا عوامل نامطمئن در محيط باعث مي‌شود كه نتوانند به تعهدات خود عمل کنند. علاوه اينکه اين ترس نیز وجود دارد كه مبادا نتوانند به هدف‌هاي خود دست يابند و در اصطلاح شكست می‌خورند.
با درك عوامل موجود بر سر راه تعيين هدف، مي‌توان در مسير افزايش تعهدات گام‌هايي برداشت. نخست هنگامي كه تعيين هدف‌هاي عملكردي به صورت بخشي از فرآيند ارزيابي در مي‌آيد، تعيين هدف‌هاي مسير شغلي ساده‌تر مي‌شود. گذشته از اين به ندرت امكان دارد كه شخص همه هدف‌هاي مسير شغلي خود را در يك لحظه از زمان تعيين كند، بلكه تعيين هدف يك فرآيند مستمر و از نوعي انعطاف‌پذيري برخوردار است و شخص مي‌تواند با توجه به تغيير شرايط در هدف‌هاي خود تجديد نظر نمايد. عامل ديگري كه موجب كاهش مقاومت بر سر راه تعيين هدف مي‌شود يكپارچه كردن هدف‌هاي بلند مدت با هدف‌هايي است كه در همان لحظه بايد تامين شوند.
ولي تا چه اندازه بايد از پيش برنامه‌ريزي کرد؟ پاسخ در اصل تعهد قرار دارد. اصل مزبور بيانگر اين است كه دوره زماني براي انجام تعهدات براساس تصميمي تعيين مي‌شود كه امروز اتخاذ مي‌شود. استفاده از اين چارچوب زماني براي برنامه‌ريزي مسير شغلي بر اساس شرايط مختلف فرق مي‌كند. به هر حال هدف بلند مدت را بايد به هدف‌هاي كوتاه مدت تبديل كرد.
3- تجزيه و تحليل محيط:‌ تهديدات و فرصت ها
در تجزيه و تحليل عوامل موجود در محيط داخلي و خارجي بايد به عوامل مختلف توجه كرد. این عوامل عبارتند از؛ عوامل اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فناوري و بوم شناسي. همچنين شامل بازاركار، رقابت و ساير عواملي مي‌شوند كه براي يك حالت خاص اهميت دارند و بر تصميم مربوطه اثر مي‌گذارند. براي مثال پيوستن به يك شركت در حال گسترش به آن معني است كه فرد براي مسير شغلي خود به فرصت‌هاي بيشتري دست مي‌يابد، در مقايسه با استخدام در يك شركت كه در چرخه زندگي به حالت اشباع رسيده است و انتظار ندارد رشد كند.
بنابراین نه تنها بايد به عوامل موجود در محيط فعلی، بلكه به عوامل به وجود آمده در محيط آينده هم توجه كرد. اين كار نياز به پيش‌بيني دارد. از آنجا كه بايد عوامل زيادي را مورد تجزيه و تحليل قرار داد، برنامه‌ريزي مسير شغلي ايجاب مي‌كند تا عواملي را انتخاب كرد كه در مسير موفقيت شخص اهميت بيشتري دارند و بر آنها تمركز کرد.
4- تجزيه و تحليل نقاط قوت و ضعف شخصي
اگر مديري بخواهد در برنامه‌ريزي مسير شغلي خود موفق شود بايد تهديدها و فرصت‌هاي موجود در محيط را با نقاط ضعف و قوت خود مقايسه نمايد. او مي‌تواند توانايي‌ها يا مهارت‌هاي خود را به صورت زير در نظر بگيرد: مهارت‌هاي فني، انساني و طرح‌ريزي. مديران در سلسله مراتب سازماني و پست‌هاي مختلف داراي مهارت‌هاي متفاوت هستند كه براي مديران رده پایين و سرپرستان مهارت‌هاي فني و براي مديران ارشد مهارت‌هاي طرح‌ريزي و اظهار نظرها اهميت بيشتر دارند در حالي كه مهارت‌هاي انساني در همه سطوح اهميت دارند.
5- تدوين استراتژی مسير شغلي:
معمولا هنگامي كه فرد براي مسير شغلي خود استراتژ‍ي تدوين مي‌کند چندين گزينه پيش رو دارد. موفق‌ترين استرات‍ژي آن است كه فرد بتواند با توجه به نقاط قوت خود از فرصت‌هاي مربوطه استفاده کند. همچنين مساله مهم اين است كه فرد بتواند عوامل تهديد كننده در محيط را بشناسد و با تدوين يك استراتژي با آنها روبه‌رو شود. اگر شخص در شرکت يا صنعتي مشغول است كه سير نزولي مي‌پيمايد، ولي او از نظر فني و مديريتي مهارت‌هاي عالي دارد، در آن صورت استراتژي درست اين است كه به سراغ شركتي برود كه در يك صنعت رو به رشد و در حال گسترش باشد.
6- آزمون سازگاري و گزينه‌هاي استراتژيك
فرد هنگام تدوين يك استراتژي شخصي بايد به اين واقعيت توجه كند كه يك گزينه معقول يا بخردانه كه بر اساس نقاط ضعف و قوت پيش رو انتخاب شود نمي‌تواند مناسب‌ترين پست باشد. اگر چه امكان دارد شخص داراي مهارت‌هاي مورد تقاضاي بازاركار باشد، احتمالا مسير شغلي در رشته مزبور با علايق و ارزش‌هاي شخصي وي سازگار نباشد.
امكان دارد برخي در سايه داشتن تخصص ارضا شوند و باز اينكه عده‌اي ترجيح مي‌دهند كه داراي مهارت و دانش گسترده شوند. گزينه‌هاي استراتژیك نياز به معامله يا نوعي بده و بستان دارند. برخي از گزينه‌هاي
پيش رو داراي ريسك زياد و برخي داراي ريسك كم هستند. برخي از گزينه‌ها مستلزم اين است كه هم اكنون عمل کرد و برخي ديگر را بايد مدتي انتظار كشيد. تجزيه و تحليل منظم تنها يكي از گام‌هايي است که بايد در برنامه‌ريزي مسير شغلي برداشت، زيرا انتخاب راه همواره مستلزم رعايت اولويت‌هاي شخصي، ارزش‌ها و جاه‌طلبي‌هاي
شخصي است.
7- تعيين مسير شغلي كوتاه‌مدت و برنامه‌هاي عملي
تاكنون بحث حول محور تعيين مسير شغلي مي‌چرخيد، ولي اين استراتژي بايد مورد حمايت و تاييد هدف‌هاي كوتاه مدت و برنامه‌هاي عملي قرار گيرد، چيزهايي كه مي‌توانند بخشي از برنامه ارزيابي عملكرد باشند. از اين رو اگر هدف، رسيدن به يك پست مشخص است كه نياز به مدرك كارشناسي در آن حوزه دارد؛ در آن صورت احتمالا هدف كوتاه مدت، گذراندن دوره‌هاي آموزشي مربوطه است. مهلت يا زمان دستيابي به هدف و كيفيت عملكرد مشخص است. اغلب هدف‌ها بايد داراي برنامه عملي باشند. بديهي است كه برنامه مسير شغلي بر اساس استراتژي بلندمدت بايد مبتني بر هدف‌هاي كوتاه مدت و برنامه‌هاي عملي باشد.
8- تهيه برنامه‌هاي احتمالي
براي مسير شغلي، برنامه‌ها در يك محيط نامطمئن تهيه مي‌شود و نمي‌توان آينده را به صورتي دقيق پيش‌بيني كرد. از اين رو با توجه به مفروضات مختلف بايد برنامه‌هاي گوناگون و احتمالي تهيه كرد. اگر چه فرد از كار در يك شركت كوچك كه داراي رشد سريع است لذت مي‌برد شايد معقول اين باشد كه بر اساس اين فرض كه احتمال دارد واحد تجاري مزبور موفق نشود براي مسير شغلي خود برنامه ديگري تهيه كند.
9- اجراي برنامه مسير شغلي
امكان دارد برنامه‌ريزي مسير شغلي هنگام ارزيابي عملكرد آغاز شود. در آن زمان درباره رشد و توسعه شخص بحث مي‌شود. مي‌توان هنگام گزينش، ارتقاي مقام، طرح‌ريزي برنامه‌هاي آموزشي و توسعه كاركنان هدف‌هاي مسير شغلي و آرزوهاي شخصي را مورد توجه قرار داد.
10- نظارت بر پیشرفت
نظارت عبارت است از فرآيند ارزيابي پيشرفت در جهت هدف‌هاي گنجانده شده در برنامه مسير شغلي و به عمل آوردن اقدامات اصلاحي در هدف‌ها يا برنامه‌ها. براي ارزيابي برنامه‌هاي مسير شغلي هنگام ارزيابي عملكرد فرصت خوبي به دست مي‌آيد.
در اين زمان نه تنها بايد با توجه به هدف‌ها عملكرد را، بلكه بايد دستاوردهای مربوط به برنامه مسير شغلي را هم مورد بررسي قرار داد. گذشته از اين بايد در زمان‌هاي ديگري هم، مانند زمان تكميل شدن پروژه يا يك كار تخصصي مهم ميزان پيشرفت را مورد بررسي قرار داد.
نتیجه‌گیری
مسير شغلي موجب پيشرفت فرد در طي سنوات خدمتش مي‌شود. استراتژی شخصی باید به گونه‌ای طرح‌ریزی شود که از نقاط قوت وی بهره‌برداری و نقاط ضعف او منتفی شود تا او بتواند از فرصت‌های موجود در مسیر شغلی خود استفاده کند. يك مسير صحيح و عادلانه پيشرفت شغلي مي‌تواند موجب رضايت شغلي افراد، تعهد آنها نسبت به سازمان و مسائلي از اين قبيل شود. بنابراين سازمان‌ها با ايجاد مسير پيشرفت شغلي مناسب براي كاركنان نه تنها به پيشرفت سازمان بلكه به پيشرفت افراد نيز كمك مي‌كنند. اگر چه برای تعیین مسیر شغلی روش‌های متفاوتی وجود دارد، در اینجا ما آن را یک فرآیند تدوین استراتژی شخصی می‌نامیم که از دیدگاه نظری با استراتژی سازمان مشابه است.
 
بالا