با سلام خدمت دوستان گرامی
طبق روال تاپیک های صراط با آخرین تاپیک صراط تالار مشاوره از سلسله مراتب این تاپیک در خدمت شما هستیم
در تاپیک صراط های 1 و 2 ما ایجاد برنامه , نظم ,هدفدار کردن خود را شروع کردیم.
از مدت یک هفته و بیشتر به برنامه ریزی شروع کردیم تا درتاپیک صراط 2 خواستیم یک نظم کلی به زندگی بدهیم.
یک هفته فقط برای خودمان و طبق خواسته های خودمان زندگی کردیم و بعد خواستیم که به زندگی خود چارچوب بدهیم طبق یک روال حرکت کنیم.
در صراط 2 بیرون آمدن از کسالت تنبلی بی میلی از زندگی را بحث کردیم و خواستیم بیشتر به زندگی فکر کنیم.
اما تا اینجا بازهمان برنامه چارچوب ها باید رعایت می کردیم و باید به زندگی خود نظم می بخشیدیم.
و ما تا اینجا فقط یک چهارم راه رفتیم !
اما مهم ترین عامل ها که باعث میشه ما به برنامه ها به نظم ها و قواعدی که ایجاد کردیم عمل کنیم :
انگیزه:
خودمان باید بخواهیم خوب زندگی کنیم
انسانها دسته های متفاوتی دارند یک دسته به دنیا آمده اند تا فقط زنده بمانند!
یعنی خودشان این طور می خواهند
یک دسته به دنیا امده اند تا علاوه بر زنده ماندن .....زندگی کنند!
فرق بین زنده ماندن زندگی کردن همین تلاش انگیزه و اهداف ماست
وقت ما هیچ انگیزه تلاشی برای زندگی خود نداریم حتی اگر بهترین آینده هم برای خود ترسیم کنیم هیچ موقع به آن نمی رسیم , بعد می رسیم به جایی که تمام دنیا مقصر می دانیم!
اما جرات نمی کنیم یک نگاه به خودمان بیاندازیم....
وقتی انگشت رو به دنیا میگیریم می گوییم تو مقصری ...سه انگشت دیگر ما طرف خود ماست!
انسانهای سخت حتی برای دیوارهای زندگیشان هم تلاش می کنند تا پل ایجاد کنند اما یک سری هم خود دوست دارند برای زندگیشان دیوار بکشند....
اینکه انسانها چه طور زندگی کنند چه طور بخواهند زنده بمانند فقط به خودشان بستگی دارند حتی با سخت ترین موانع
خودشان باید بخواهند خوب زندگی کنند....
حال خوب زندگیمان فقط دست خودمان هست...
پس ساختن را ازخودمان شروع کنیم
زندگی کردن درحال:
بیشتر مردم اگر در زندگیشان موفق نیستند بخاطر این هست که یا درگذشته خود زندگی کرده اند افسوس آن را خورده اند یا در آرزوی آینده هستند.
غافل ازاینکه
حال گذشته ای است که روزی حسرت آن را می خوریم و آینده ای است که روزی انتظار آن را می کشیدیم!
بیشتر مردم با عدم موفقیت ها اتفاقات زندگی خود در گذشته زندگی میکنند اما هیچ وقت به این فکرنمی کنند لحظه ای که درآن هستن بهترین و طلایی ترین لحظه زندگیشان است اگر از آن بهترین استفاده را بکنند هیچ وقت پشیمان نمی شوند
اثرات منفی , نا کامی ها, به فکر فرو رفتن جلوی عملکرد صحیح مغز انسان را می گیرد.بهترین عملکرد فکر وقتی است که درهمان لحظه فکر کنی تلاش کنی و راه بروی .
درست مثل یک مسابقه وقتی برای اولین بار شرکت می کنی تمام تلاش می کنی تا برنده بشی اما اگر برای بار دوم بخواهی شرکت کنیم اولین چیزی که در فکر میاد اینه که یکبار قبول نشدین!
اینکه از گذشته درس بگیریم خوب هست اما فقط درس نه مانعی بسازیم برای آینده
سعی کنیم درحال در همین لحظاتی که داریمشون زندگی کنیم تمام ثروت ما همین لحظاتمون هستن , خوب زندگی کنیم تا ثروتمان بیهوده هدر ندهیم
زیستن در حال با تمام انگیزه تلاش خود یک مهارت است که مهم ترین بنیاد موفقیت ما هست .
داشته ها و نداشته ها:
مشکل دیگر ما این هست که هیچ وقت دوست نداشتیم با داشته های خود زندگی کنیم مدام دوست داشتیم با نداشته هایمان زندگی کنیم .
مدام دوست داشتیم یک خط کش بر داریم زندگیمان را اندازه بگیریم چه چیزی کم دارد!
حتی اگر روزی همه آنها را به دست بیاوریم باز خط کش زندگیمان بلدنتر میشود تا بیشتر دقیق شویم.
اما هیچ وقت انسان نخواسته چیزهایی را که دارد قدر بداند و از آنها بهترین استفاده را کند.وقتی یک انسان موفق نمی شود اولین آوار ناکامی خود را روی کمبود ها نداشته ها یش خراب می کند اما هیچ وقت نمی گوید چرا با این داشته هایم موفق نشدم و درس بگیرد!
یادمان نرود شاید داشته های ما شاید لحظات زندگی ما آرزوی یک نفر دیگر باشد
پس با داشته هایمان بهترین باشیم!
دل به دریا بسپار
در پی گردش دهر و اتفاقی که می افتد مباش
این هم شکوه نکن
دنیای تو گر نیست به کام
بگذار از تو شود شرمنده
که نیاوردی کم
که نیفتد به ابروی تو خم
گر روزی ز کسی رنجیدی عاشق بودن باش
زندگی جاده پر پیچ و خمی است که تو را کم دارد
مرد پیمودن باش!
طبق روال تاپیک های صراط با آخرین تاپیک صراط تالار مشاوره از سلسله مراتب این تاپیک در خدمت شما هستیم
در تاپیک صراط های 1 و 2 ما ایجاد برنامه , نظم ,هدفدار کردن خود را شروع کردیم.
از مدت یک هفته و بیشتر به برنامه ریزی شروع کردیم تا درتاپیک صراط 2 خواستیم یک نظم کلی به زندگی بدهیم.
یک هفته فقط برای خودمان و طبق خواسته های خودمان زندگی کردیم و بعد خواستیم که به زندگی خود چارچوب بدهیم طبق یک روال حرکت کنیم.
در صراط 2 بیرون آمدن از کسالت تنبلی بی میلی از زندگی را بحث کردیم و خواستیم بیشتر به زندگی فکر کنیم.
اما تا اینجا بازهمان برنامه چارچوب ها باید رعایت می کردیم و باید به زندگی خود نظم می بخشیدیم.
و ما تا اینجا فقط یک چهارم راه رفتیم !
اما مهم ترین عامل ها که باعث میشه ما به برنامه ها به نظم ها و قواعدی که ایجاد کردیم عمل کنیم :
انگیزه:
خودمان باید بخواهیم خوب زندگی کنیم
انسانها دسته های متفاوتی دارند یک دسته به دنیا آمده اند تا فقط زنده بمانند!
یعنی خودشان این طور می خواهند
یک دسته به دنیا امده اند تا علاوه بر زنده ماندن .....زندگی کنند!
فرق بین زنده ماندن زندگی کردن همین تلاش انگیزه و اهداف ماست
وقت ما هیچ انگیزه تلاشی برای زندگی خود نداریم حتی اگر بهترین آینده هم برای خود ترسیم کنیم هیچ موقع به آن نمی رسیم , بعد می رسیم به جایی که تمام دنیا مقصر می دانیم!
اما جرات نمی کنیم یک نگاه به خودمان بیاندازیم....
وقتی انگشت رو به دنیا میگیریم می گوییم تو مقصری ...سه انگشت دیگر ما طرف خود ماست!
انسانهای سخت حتی برای دیوارهای زندگیشان هم تلاش می کنند تا پل ایجاد کنند اما یک سری هم خود دوست دارند برای زندگیشان دیوار بکشند....
اینکه انسانها چه طور زندگی کنند چه طور بخواهند زنده بمانند فقط به خودشان بستگی دارند حتی با سخت ترین موانع
خودشان باید بخواهند خوب زندگی کنند....
حال خوب زندگیمان فقط دست خودمان هست...
پس ساختن را ازخودمان شروع کنیم
زندگی کردن درحال:
بیشتر مردم اگر در زندگیشان موفق نیستند بخاطر این هست که یا درگذشته خود زندگی کرده اند افسوس آن را خورده اند یا در آرزوی آینده هستند.
غافل ازاینکه
حال گذشته ای است که روزی حسرت آن را می خوریم و آینده ای است که روزی انتظار آن را می کشیدیم!
بیشتر مردم با عدم موفقیت ها اتفاقات زندگی خود در گذشته زندگی میکنند اما هیچ وقت به این فکرنمی کنند لحظه ای که درآن هستن بهترین و طلایی ترین لحظه زندگیشان است اگر از آن بهترین استفاده را بکنند هیچ وقت پشیمان نمی شوند
اثرات منفی , نا کامی ها, به فکر فرو رفتن جلوی عملکرد صحیح مغز انسان را می گیرد.بهترین عملکرد فکر وقتی است که درهمان لحظه فکر کنی تلاش کنی و راه بروی .
درست مثل یک مسابقه وقتی برای اولین بار شرکت می کنی تمام تلاش می کنی تا برنده بشی اما اگر برای بار دوم بخواهی شرکت کنیم اولین چیزی که در فکر میاد اینه که یکبار قبول نشدین!
اینکه از گذشته درس بگیریم خوب هست اما فقط درس نه مانعی بسازیم برای آینده
سعی کنیم درحال در همین لحظاتی که داریمشون زندگی کنیم تمام ثروت ما همین لحظاتمون هستن , خوب زندگی کنیم تا ثروتمان بیهوده هدر ندهیم
زیستن در حال با تمام انگیزه تلاش خود یک مهارت است که مهم ترین بنیاد موفقیت ما هست .
داشته ها و نداشته ها:
مشکل دیگر ما این هست که هیچ وقت دوست نداشتیم با داشته های خود زندگی کنیم مدام دوست داشتیم با نداشته هایمان زندگی کنیم .
مدام دوست داشتیم یک خط کش بر داریم زندگیمان را اندازه بگیریم چه چیزی کم دارد!
حتی اگر روزی همه آنها را به دست بیاوریم باز خط کش زندگیمان بلدنتر میشود تا بیشتر دقیق شویم.
اما هیچ وقت انسان نخواسته چیزهایی را که دارد قدر بداند و از آنها بهترین استفاده را کند.وقتی یک انسان موفق نمی شود اولین آوار ناکامی خود را روی کمبود ها نداشته ها یش خراب می کند اما هیچ وقت نمی گوید چرا با این داشته هایم موفق نشدم و درس بگیرد!
یادمان نرود شاید داشته های ما شاید لحظات زندگی ما آرزوی یک نفر دیگر باشد
پس با داشته هایمان بهترین باشیم!
دل به دریا بسپار
در پی گردش دهر و اتفاقی که می افتد مباش
این هم شکوه نکن
دنیای تو گر نیست به کام
بگذار از تو شود شرمنده
که نیاوردی کم
که نیفتد به ابروی تو خم
گر روزی ز کسی رنجیدی عاشق بودن باش
زندگی جاده پر پیچ و خمی است که تو را کم دارد
مرد پیمودن باش!