غلبه بر کمال گرایی

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
آیا کمال گرایی چیز خوبی هست؟ کدام داوطلب دوست ندارد جز نفرات برتر کنکور شود ؟کدام بازیگر دوست ندارد که جز بهترین ها شود؟ کدام ...
با این حساب کمال گرایی چیز خوبی هست بهتر است بگوییم "کمال گرایی نرمال" چیز خوبی هست. کمالگرایان نرمال استانداردهای بالایی برای خود در نظر می گیرند اما در موقع لزوم استانداردهایشان را پایین می آورند و انعطاف پذیری در استانداردها چیز خوبی هست چون هیچ استانداردی وحی منزل نیست.


اما آنچه که از آن نهی شده هست و روانشناسان گفته اند "کمال گرایی مطلق" هست. روانشناسان افرادی را که کمال گرایی مطلق دارند را کمال گرایان نابهنجار می نامند. پس در این پست (همچنین دو پست دیگر که ادامه ی بحث کمال گرایی هست) هرجا کلمه کمال گرا را بکار بردم منظورم "کمال گرای مطلق" هست. افراد کمال گرا خود را کاملا محدود و متعهد به انجام کارهای جزئی و کوچک می نمایند. برای اتمام هر کار کوچکی مصر باقی می مامند. هیچگاه حس نمی کنند که کارشان را به درستی انجام داده اند. آنهادرباره خطا بسیار متعصب و بی گذشت اند و خود را به باد انتقاد می گیرند. افراد کمال گرا چنان دقتی در فعالیت های جزئی خود به خرج می دهند که گاهی اهداف کلی و ارزش مند خویش را فراموش می کنند.


عوامل کمال گرایی:



عزت نفس افراد کمال گرا براساس معیارهای خارجی، پایه ریزی شده است، این معیارهای خارجی عبارتند از : تنبیه افراطی، تشویق افراطی، تحقیر، توقعات دور از انتظار
مثال: جابر سال سوم دبیرستان است و امسال آزمایشی در کنکور آزاد شرکت کرد اتفاقا قبول هم شد آنهم یک رشته ی خوب. تشوق های افراطی اطرافیان شروع می شود جابر که امسال قبول شد سال بعد حتما سراسری قبول می شود، حتما شریف قبول می شود و ... زمینه برای کمال گرایی فراهم می شود.


 
آخرین ویرایش:

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
داستان زیر را بخوانید: عنوان: فریب نقطه اوج دیگران را نخور؟!
بین جوانان دهکده شیوانا مسابقه وزنه برداری در گرو های سنی مختلف برگزار شده بود. طبیعی است که از مدرسه شیوانا هم جوانانی در مسابقه شرکت می کردند.معمولا چون شاگردان مدرسه افرادی سالم و ورزشکار بودند در اکثر مسابقات امتیازهای خوبی بدست می آوردند و این برای کدخدای دهکده زیاد خوشایند نبود. به همین دلیل هنگام شروع مسابقه کدخدا با صدای بلند خطاب به جمعیت گفت:" امسال بچه های مدرسه شیوانا می خواهند سنگ تمام بگذارند و سه برابر وزنه های سال قبل را بالای سر خود ببرند. پس همگی جوانانی که سه برابر قبل وزنه بالای سر می برند را تشویق کنید!" و مردم دهکده هم بی خبر از نقشه کدخدا به تشویق شاگردان مدرسه پرداختند.
شاگردان مدرسه نگران و ناراحت به شیوانا که گوشه ای نشسته بود نگاه کردند و یکی از آنها به شیوانا گفت:" اگر ما سه برابر وزنه بالای سر ببریم تمام استخوانبندی بدنمان زیر سنگینی آن خرد خواهد شد. کدخدا با اینکار خود کاری کرد که ما حتی اگر بالاترین وزنه را هم بالای سر ببریم باز هم انتظار مردم برآورده نشود و مورد تمسخر قرار گیریم. چه کنیم؟"
شیوانا تبسمی کرد و از جا برخاست و با صدای بلند خطاب به مردم گفت:" کدخدا امسال با شما مزاح کرد و می خواست با این سخن خود درس مهمی به شما بدهد. کدخدا می دانست که وزنه سه برابر سنگین تر استخوان بچه های مدرسه را خرد خواهد کرد. او با این جمله می خواست به شما مردم بگوید که هرگزاجازه ندهید فریبکاران با تعریف نقطه اوج دست نیافتنی شما را ناامید کنند و یا پیشرفت های کوچک شما را بی ارزش نمایند و شما هم هرگز نباید فریب نقطه اوج ذهنی دیگران را بخورید و هیچوقت نباید خود را برای رساندن به نقطه ای که دیگران تعیین می کنند به دردسر اندازید. شما فقط سعی کنید در هر لحظه عالی و بی نقص عمل کنید. به هر نقطه ای که برسید همان نقطه عالی ترین نقطه زندگی شما خواهد بود."
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
در واقع آن چه در بر خاستن گرایش کمال گرایی نقش مهمی ایفا می کند توقعات بیش از حد والدین( و دیگر بزرگتران تعیین کننده در زندگی کودک) و عکس العمل ها ی آنان به هنگام انجام کارها ووظایف از جانب کودک می باشد. در این مسیر لزومی ندارد که والدین حتما به وسیله گفتار و زبان توقعات و انتقادات خود را به کودک منتقل کنند . انتقال توقعات ، انتقادات و سرزنشها حتی با یک حرکت چشم یاسر یا شانه و...هم می تواند انجام گیرد .
و باز گفته شد در مسیرپیدایش کمال گرایی، تایید کودکان توسط والدین مشروط به عملکرد کودکان بوده و والدین هنگامی برای فرزندان خود ارزش قائل می شوند که آنان فضیلت هایی کسب کنند و هر گاه جنین بود محبتی نثار آنان خواهد شد و هر گاه چنین نبود آنان با انتقادهای سخت و کم محلی والدین روبرو خواهند شد.
فشار برای کامل بودن ونیز محبت و تایید مشروط، با نیازهای رشدی کودکان برخورد پیدا می کند ، به عبارت دیگر شناخت فردی و اجتماعی کودک را تحت تاثیر قرار داده و باعث می شود کودک" خود" و تمامی محیطش" را بر این اساس بنا نهد. از لحاظ فردی هر گاه احساس "خود" در کودکان بر روی فضایل متوقف شود آنها معتقد خواهند شد که فقط زمانی که پیشرفت کنند خوبند. چنین باوری باعث بروز مشکلاتی در رشد" مفهوم خود" شده آن ها را به سمت "خود- تمرکزی" می برد.
مشکلاتی که بر سر راه رشد مفهوم خود به وجود می آید فقط در چارچوب شخصیت فردی کودکان باقی نمی ماند بلکه در رشد اجتماعی آنان نیز تاثیر سوء خود را گذارده و زندگی اجتماعی آنان را نیز دچار افت می نماید.
نکته مهمی که ذکرآن بجا به نظر می رسد آنست که احتمال دارد کمال گرایی با "عالی بودن" اشتباه گرفته شود. "عالی بودن" با کمال گرایی متفاوت است ، اگر چه در این گرایش هم توجه به سوی پیشرفت و موفقیت وجود دارد. آنچه "عالی بودن" را از کمال گرایی متفاوت می سازد آزادی و سلامت روانی فرد در انتخاب فعالیت های سازنده و مثبت و لذت بخش بودن این فعالیت ها برای او است . عالی بودن لذت را در انجام کارهاوارد می کند و نیز احساس خوب از یادگیری و توسعه اعتماد به نفس را به همراه دارد.در حالیکه کمال گرایی احساس بدی از انجام کارها ایجاد می کندو آنچه در آن برجسته است یافتن اشتباهات است و آنچه مهم نیست آنست که تو چه گونه این کار را خوب انجام میدهی.
 
آخرین ویرایش:

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
برخی از صاحب نظران کمال گرایی را به دو مفهوم مثبت و منفی طبقه بندی کرده اند.بر این اساس می توان گفت آن چه در این نوشتارآمده است مربوط به کمال گرایی منفی است وآنچه بسیار گذرا در باره "عالی بودن" ذکر شده همان کمال گرایی مثبت می باشد.


چگونه می توانیم با کمال گرایی مبارزه کنیم

  • به تماشای یک فیلم یا طلوع آفتاب بپردازید و یا فعالیت های دیگری ( مثل ورزش های تفریحی) برگزینید که تحت تاثیرمجاهدت های کمال گرایانه قرار ندارند.توجه داشته باشید که چگونه می توانید لذت بیشتری از آن ها ببرید.
  • خود را در یک فعالیت واقعی بررسی کنید. مثلا شما در بازی شطرنج با دوست خود یک حرکت صحیح را از دست داده اید. از خودتان بپرسید : این کوتاهی درخصوص "خود- ارزشمندی" من چه معنی دارد؟
  • چنین بینشی را در ارتباط با فعالیت های دیگر خود به کار ببرید.
  • حالا شما احتیاج نیاز دارید که راه های متفاوتی را جهت ارزشگذاری خود و عملکرد خود تجربه کنید.بنا بر این عمدا یک اشتبا ه را مرتکب شوید و نشخوار های فکری خود را در این زمینه تجزیه – تحلیل کنید. ( مثلا اگر در حال بازی فوتبال هستید عمدا یک شوت اشتباهی داشته باشید. بعد از خودتا ن بپرسید : آیا رقیب شما فکر می کند شما چه بی مقدارید؟آیا تماشاچیان این فکر را در باره شما می کنند؟ آیا اگر رقیب شما جنین خطایی مرتکب می شد شما فکر می کردید او چه بی مقدار است؟)
  • در مرحله بعد فوتبالتان را بازی کنید و فقط بر روی حرکات بدنی تان تمرکز کنید. آیا لذت نمی برید؟
  • سعی کنید طبیعت اشتباهتان را بفهمید ، آن ها چیزهایی هستند که ما از آن ها بیش از موفقیت هایمان یاد می گیریم.
  • به شکست ها ی خود به عنوان یکسری اطلاعات بنگرید، نه یکسری نتایج منجمد غیر قابل تغییر.این شکست ها علائمی هستند برای تلاش دیگر – و فرصتی دیگر برای یادگیری.
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
تجزیه و تحلیل هزینه – فایده
یک نگاه دقیق تری به تلاش های کمال گرایانه خود بندازید.شاید شما فکر کنید که بسیار موثرید به لحاظ کمال گرا بودنتان( اگر چه تحقیقات نشان می دهند که این به احتمال زیاد حقیقت ندارد) اما به چه قیمتی؟کمال گرایی پی آمدهای بسیار منفی داردو شماممکن است تعدادی از آنها را تجربه کرده باشید.
یک لیست از همه صدماتی که کمال گرایی به شما و اطرافیانتان می زند تهیه کنید و آن گاه می بینید که انگیزه بیشتری خواهید داشت برای اینکه این تمایلات را برانید.


از افکار و تمایلات خود با خبر شوید

ممکن است ندانید که کمال گرایی چگونه می تواند جاری باشد.
به وسیله آگاهی بیشتر از الگوهای فکری تان شما در موقعیت بهتری برای عوض کردن آنها خواهید بود.
اگر شما بر این کار قادر باشید ثبت افکار کمال گرایانه ایده بیسیار خوبی خواهد بود.اگرثبت سریع آنها هنگامی که ظاهر می شوند غیر عملی باشد ، بهتر آنست که هر شب اوقاتی را در روز به یاد آورید که دچاراحساس شکست بوده اید یا نتوانسته اید کاری را به طور کمال به اتمام برسانید و بعد افکاری را که آن هنگام داشته اید را یادداشت کنید. این به شما کمک می کند تا آگاهی بیشتری به افکار کمال گرایانه خود که در آینده به سراغتان می آیند، پیدا کنید
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثبت ها را ببینید

اکر شما در حال مبارزه با کمال گرایی هستید احتمالامهارت تشخیص اشتباهات حتی در بهترین کارهای خود و دیگران را تیز کرده اید. شما معمولا در کارهایتان به نکاتی که دوست ندارید توجه می کنید.حالا وقت آنست که
تلاش های آگاهانه ای را آغاز کنید برای توجه به همه آن چه که در کار شما و دیگران خوب است.
سعی کنید در کارهایتان حداقل پنج مولفه مورد علاقه خود را بیابید. این کار توجه انتقادی شما را تعدیل کرده و یک عادت جدید مثبت در شما ایجاد می کند.


الگوی "خود- گفتگو" را در خود تغییر دهید:



آن هایی که با کمال گرایی مشغول هستند دائما صدایی در سرشان به آنها می گوید که کارهایشان به اندازه کافی خوب نیست ، به اندازه کافی سعی نمی کنند ونیز آن ها به اندازه کافی خوب نیستند.


برای غلبه بر این وضعیت شما نیازدارید بر روی تغییر این صداکار کنید."خود – گفتگو"های منفی می توانند موجب رفتارهای ناسالم شوند وصدمات بزرگی به عزت نفس شما بزنند.با عوض کردن "خود – گفتگو"های خود می توانیدبه سوی لذت بردن هر چه بیشتر از زندگی بروید وهم شخصیت و هم شغل خود را توسعه دهید. برای انجام این امر میتوانید:
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهداف لقمه ای" برگزینید"

کمال گراها تمایل دارند که اهداف عالی غیر قابل فهم (بیرون ازمنحنی یادگیری ) را برگزینند.این اهداف غیر واقعی بوده و چون بسیار خشک و متوقعانه هستند باعث مشکلاتی میشوند.شما می توانید با عوض کردن اهداف باعث کاهش استرس خود شوید .در حال حاضر شما از نتایج کارتان رضایت ندارید و این تصور را دارید که به اهدافتان نمی رسید ،اما اگر اهداف لقمه ای برای خود در نظر بگیرید و زمانی که به آن ها رسیدید به خودتان جایزه دهید ،هم به تمامی اهدافتان می رسید، هم تمایل پیدا خواهید کرد که بیشتر از اشتباهاتتان چشم پوشی کنید .مثلا شاید شما برای کسب درآمد بیشتر تصمیم به ضافه کاری بگیرید . چون کمال گرا هستید ابتدا در شروع کار با خودتان قرار میگذارید پنج روز در هفته را برای اضافه کاری اختصاص دهید. در حالیکه چون به اضافه کاری عادت نداشته اید نمی توانید خود را با این تغییرات سریعا سازگار کنید و به طور منظم این کار را ادامه دهید . احتمال زیادی دارد که این تصمیم شما عملی نشود و شما به اهدافتان نرسید. اما اگر این هدف را کوچک کنید و در شروع با دو روز اضافه کاری آن هم با فاصله بپردازید نه تنها می توانید به هدف خود نائل شوید بلکه لذت هم برده اید و به احتمال زیاد در آینده نزدیکی می توانید هدف خود رابسط بیشتری داده و اضافه کاری را به پنج روز در هفته برسانید.در این صورت است که احتمال بیشتری می رود تا شما به هدفتان برسید و از موفقیتتان در مراحل کار لذت ببرید.
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
از مراحل کار لذت ببرید:

ممکن است که شما بر روی نتایج متمرکز شوید و و خودرا به خاطر نتایج نه چندان عالی سرزنش کنید.
یک راه مهم برای بهبود کمال گرایی آنستکه بیشتر بر روی فرایند رسیدن به اهداف متمرکز شویم تا اینکه فقط بر روی خود اهداف .پیشنهاد قبل مبتنی بر گزینش اهداف لقمه ای کمک کار شماست . در ضمن میتوانید برای لذت بردن از مراحل کار،خود را با گروههای دیگری که با شما هم هدف هستند درگیر سازید . راه دیگر آنست که هر گاه پیشرفتی در کار خود نیافتید برگردید و ببینید در مسیر رسیدن به اهداف خود چه چیز هایی ییدا کرده اید و از آن چه در این پروسه به دستتان رسیده است قدر دانی کنید.


یاد بگیرید انتقادات را هدایت کنید:


اگر شما به انتقادگرایی به عنوان یک حمله یا یک واکنش تدافعی نگاه کنید،یک تغییر نگرش می تواند کمک کار باشد.
انتقادگرایی سازنده و راه گشا میتواند به شما اطلاعات مهمی راجع به چگونگی بهبودی عملکرد بدهد ، و نیز عملکرد کمال گرایانه شما را به سمت و سوی سازنده و مفید ببرد که خود راهنمایی برای عملکردی عالی می باشد.
انتقادگرایی سازنده به یاد شما می آورد که اشتباهات بزرگترین راه برای یادگرفتن هستند.


 

Similar threads

بالا