شما عشق رو چی تعریف می کنین؟؟

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یک مثل قدیمی هست که میگه : عشق : علاقه شدید قلبی ...
اما تعریف عشق ، مقوله ای فراتر و بالاتر از علاقه آتشینه ...
عشق قرار نیست کسی را در خود بسوزاند
در عشق نابودی نیست ، آسیب نیست ، جنگ و جدل نیست ، عشق شفافیت نقره است در کوره ، آن حدی که تصویر هر چه مقابلش باشد را باز می تاباند ...
نقره با تمام براقی و شفافبت ، تا در کوره ذوب نشه و ناخالصی هاش رو از دست نده ، هیچ تصویر شفافی نمیده ...

عالی بود دوستم;)
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
از همه دوستایی ک نظرشونو دادن مننونم من فک میکنم منظور شما فقط عشقای زمینی بود منم دچار همین اشتباه شده بودم چند وقت پیش ی حاج آقایی برامون صحبت می کرد اونم همین سوالو پرسید ولی من واقعا نمیدونسم عشق یعنی چی البته بعضی از دوستام جوابایی دادن ولی منظور اونا ام دقیقا همین دوستیایی بود ک هوسه و اسم عشق روروش گذاشتن
من هیچ وقت عاشق هیچ پسری ک تو خیابون ببینمش نمیشم چون میدونم ک آخرش چی میشه از این جور دوستیا ک میگن عشقه و در واقعا هیچی نیست متنفرم
ب نظر من عشق ی مسیره تو زندگی ک هر آدم عاشق رو به طرف هدف مشخصی می بره
و خوشبختی و بدبختی ب معشوق آدم بستگی داره
 

*tasnim*

کاربر فعال تالار پزشکی ,
کاربر ممتاز
عشق رو هییییییییییییچی معنی نمیکنم .....

ولی نمیگمم اعتقادی بهش ندارم !!!
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
عشق چی هست ؟!!
خب معلومه
بزار تا بگم
.
.
ممم
مممم
.
.
هیچی ..بیخیال
اصن بلد نیستم .. !!
 

sahara2

کاربر فعال
چرا اكثرتون ميگين عشق بعد از ازدواج؟

من ك تا عاشق نشم ازدواج نميكنم.

من دوست دارم يكي رو از ته دلم دوست داشته باشم تا بتونم بعد از ازدواج هم دوستش داشته باشم و تا آخرش
باهاش بمونم
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
به خدا ایمان دارم حتی اگر او را نبینم
به عشق ایمان دارم حتی اگر ان را لمس نکنم


عشق در واقع من فکر میکنم اول یه حس خوبه که به طرف مقابل داریم ..اگر در یک نگاه عاشق شیم اون عشق نیست در اثر ندیدن اون خواستن از بین میره ..اما اگر اول یه حس خوب یا بهتره بگم یه خوش اومدن خوب که عقل ودل با هم شریکن باشن وکم کم از اون فرد ببیشتر خوشمون بیاد که در اثر شناخت خود حقیقی فرده و عاشق اون بشیم درست تره .
 

babakmail

عضو جدید
کاربر ممتاز
ویکی:در گذشته تصور می‌شد که واژهٔ عشق ریشهٔ عربی دارد. ولی عربی و عبری هر دو از خانوادهٔ زبان‌های سامی‌اند، و واژه‌های ریشه‌دار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنی‌های یکسان دارند. و عجیب است که واژهٔ «عشق» همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم خانواده‌است. ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژهٔ «عشق» از iška اوستایی[SUP][۶][/SUP] به معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژهٔ اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جست‌وجوکردن» پیوند دارد. هم‌چنین، به گواهی بهرام فره‌وشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توان‌گری است. خود واژه‌های اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهٔ هندی و اروپایی(زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن می‌آید که شکل آن aisskā به چم خواست، گرایش و جست‌وجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفته‌هایی از واژهٔ هندی و اروپایی نخستین ais بازمانده‌است.[SUP][۶][/SUP]
فردوسی نیز که برای پاس‌داری از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی آگاهانه و هوشمندانه خودداری می‌کند ولی واژهٔ عشق را به آسانی و باانگیزه به کار می‌برد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی می‌دهد که واژهٔ دیگری را جای‌گزین عشق کند، واژهٔ حُب را به کار نمی‌برد.

در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلدار و به کسی که مورداحساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر یا دلربا می‌گویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، درباهٔ عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختی‌های عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. همچنین گاهی اوقات، این کلمه درباره عشق انسان به خدا نیز آمده‌است که در مقوله عرفان و مذهب می‌گنجد.[SUP]
[۷]
اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و نیازمند بحث‌های طولانی و دقیق است، اما جنبه‌های گوناگون آن را می‌توان از راه بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت (وشکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولاً درنقطه مقابل تنفر (یا بی احساسی محض) قرار می‌گیرد و در صورتی که درآن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد ودیگر افراد را توصیف کند که درآن زمزمه‌های رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار می‌گیرد؛ با وجود آنکه در برخی از تعریف‌ها «عشق» بروجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافت‌های خاص تاکید دارد.[SUP][۸][/SUP]
«عشق» در معنای عام خود بیشتر به وجود رابطه دوستانه بین دونفر دلالت دارد. عشق معمولاً نوعی توجه واهمیت دادن به یک شخص یا شیء است که حتی گاهی این عشق محدود به خود نمی‌شود (مفهوم خودشیفتگی). با این وجود در مورد مفهوم عشق نظرات متفاوتی وجود دارد. عده‌ای وجود عشق را نفی می‌کنند. عده‌ای هم آنرا یک مفهوم انتزاعی جدید می‌دانند و تاریخ «ورود» این واژه به زبان انسان‌ها و در واقع اختراع آن را طی قرون وسطی یا اندکی پس از آن می‌دانند که این نظر با گنجینه باستانی موجود در زمینه عشق و شاعری در تضاد است.[SUP][۹][/SUP]. عده دیگری هم می‌گویند که عشق وجود دارد و یک مفهوم انتزاعی صرف نیست، اما نمی‌توان آن را تعریف کرد و در واقع کمیتی معنوی و متافیزیک است. برخی از روان‌شناسان اعتقاد دارند که عشق عمل به عاریه سپردن «مرزهای خودی» یا «حب نفس» به دیگران است. عده‌ای هم سعی دارند عشق را از طریق جلوه‌های آن در زندگی امروزی تعریف نمایند.[SUP][۱۰][/SUP]
تفاوت‌های فرهنگی میان کشورها و اقوام مختلف امکان دستیابی به یک معنای همگانی و فراگیر درمورد کلمه عشق را تقریبا ناممکن ساخته‌است. در توصیف کلمه عشق ممکن است عشق به یک نفس یا عقیده، عشق به یک قانون یا موسسه، عشق به جسم (بدن)، عشق به طبیعت، عشق به غذا، عشق به پول، عشق به آموختن، عشق به قدرت، عشق به شهوت، و یا عشق به انواع مفاهیم دیگر در نظر باشد و افراد مختلف برای افراد و چیزهای مختلف درجه دوست داشتن متفاوتی را بروز می‌دهند. عشق مفهومی انتزاعی است که تجربه کردن آن بسیار ساده تر از توصیفش است. به علت پیچیدگی مفهوم عشق و انتزاعی بودن آن معمولاً بحث درمورد آن به کلیشه‌های ذهنی خلاصه می‌شود و درمورد این کلمه ضرب المثل‌های زیادی وجود دارد، از گفته ویرژیل یعنی «عشق همه جا را تسخیر می‌کند» گرفته تا آواز گروه بیتلز یعنی «همه چیزی که به آن احتیاج داری عشق است». برتراند راسل عشق را یک «ارزش مطلق» می‌داند که در برابر ارزش نسبی قرار دارد
[/SUP]
 

hasan_g2002

عضو جدید
کاربر ممتاز
عالی بود دوستم;)

یک مثل جدید هم هست که میگه عشق و هوس مثل سیگنالن ...
عشق مثل سیگنال دیجیتال میمونه ، اگر دقیقا فرستنده و گیرنده روبروی هم باشند ، همه چیز خوبه
اگر مقابل هم نباشند ، هیچ چیز وجود نداره ...
اما هوس مثل سیگنال آنالوگه ، حتما لازم نیست فرستنده و گیرنده روبروی هم باشند
مقابل هر فرستنده با گیرنده دیگری هم قرار بگیره ، پاسخ میده ، گاهی خوب ، گاهی ضعیف ...
درست عین تلویزیون ...
تلویزیون های قدیمی ، آنالوگ بودند و هر کانال رو با یک کیفیت می گرفتند ، یکیش خوب ، یکیش متوسط ، یکی رو نمی گرفت ....
الان سیگنالا دیجیتاله ، تا دقیقا دیش مقابل فرستنده قرار نگیره ، تصویر نداریم
اما وقتی ...
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا اكثرتون ميگين عشق بعد از ازدواج؟

من ك تا عاشق نشم ازدواج نميكنم.

من دوست دارم يكي رو از ته دلم دوست داشته باشم تا بتونم بعد از ازدواج هم دوستش داشته باشم و تا آخرش
باهاش بمونم
از کجا میفهمین ک اونی ک میگه عاشقتونه راست میگه و گولتون نمیزنه؟
 

*جیگر طلا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ویکی:در گذشته تصور می‌شد که واژهٔ عشق ریشهٔ عربی دارد. ولی عربی و عبری هر دو از خانوادهٔ زبان‌های سامی‌اند، و واژه‌های ریشه‌دار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنی‌های یکسان دارند. و عجیب است که واژهٔ «عشق» همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم خانواده‌است. ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژهٔ «عشق» از iška اوستایی[SUP][۶][/SUP] به معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژهٔ اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جست‌وجوکردن» پیوند دارد. هم‌چنین، به گواهی بهرام فره‌وشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توان‌گری است. خود واژه‌های اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهٔ هندی و اروپایی(زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن می‌آید که شکل آن aisskā به چم خواست، گرایش و جست‌وجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفته‌هایی از واژهٔ هندی و اروپایی نخستین ais بازمانده‌است.[SUP][۶][/SUP]
فردوسی نیز که برای پاس‌داری از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی آگاهانه و هوشمندانه خودداری می‌کند ولی واژهٔ عشق را به آسانی و باانگیزه به کار می‌برد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی می‌دهد که واژهٔ دیگری را جای‌گزین عشق کند، واژهٔ حُب را به کار نمی‌برد.

در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلدار و به کسی که مورداحساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر یا دلربا می‌گویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، درباهٔ عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختی‌های عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. همچنین گاهی اوقات، این کلمه درباره عشق انسان به خدا نیز آمده‌است که در مقوله عرفان و مذهب می‌گنجد.[SUP]
[۷]
اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و نیازمند بحث‌های طولانی و دقیق است، اما جنبه‌های گوناگون آن را می‌توان از راه بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت (وشکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولاً درنقطه مقابل تنفر (یا بی احساسی محض) قرار می‌گیرد و در صورتی که درآن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد ودیگر افراد را توصیف کند که درآن زمزمه‌های رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار می‌گیرد؛ با وجود آنکه در برخی از تعریف‌ها «عشق» بروجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافت‌های خاص تاکید دارد.[SUP][۸][/SUP]
«عشق» در معنای عام خود بیشتر به وجود رابطه دوستانه بین دونفر دلالت دارد. عشق معمولاً نوعی توجه واهمیت دادن به یک شخص یا شیء است که حتی گاهی این عشق محدود به خود نمی‌شود (مفهوم خودشیفتگی). با این وجود در مورد مفهوم عشق نظرات متفاوتی وجود دارد. عده‌ای وجود عشق را نفی می‌کنند. عده‌ای هم آنرا یک مفهوم انتزاعی جدید می‌دانند و تاریخ «ورود» این واژه به زبان انسان‌ها و در واقع اختراع آن را طی قرون وسطی یا اندکی پس از آن می‌دانند که این نظر با گنجینه باستانی موجود در زمینه عشق و شاعری در تضاد است.[SUP][۹][/SUP]. عده دیگری هم می‌گویند که عشق وجود دارد و یک مفهوم انتزاعی صرف نیست، اما نمی‌توان آن را تعریف کرد و در واقع کمیتی معنوی و متافیزیک است. برخی از روان‌شناسان اعتقاد دارند که عشق عمل به عاریه سپردن «مرزهای خودی» یا «حب نفس» به دیگران است. عده‌ای هم سعی دارند عشق را از طریق جلوه‌های آن در زندگی امروزی تعریف نمایند.[SUP][۱۰][/SUP]
تفاوت‌های فرهنگی میان کشورها و اقوام مختلف امکان دستیابی به یک معنای همگانی و فراگیر درمورد کلمه عشق را تقریبا ناممکن ساخته‌است. در توصیف کلمه عشق ممکن است عشق به یک نفس یا عقیده، عشق به یک قانون یا موسسه، عشق به جسم (بدن)، عشق به طبیعت، عشق به غذا، عشق به پول، عشق به آموختن، عشق به قدرت، عشق به شهوت، و یا عشق به انواع مفاهیم دیگر در نظر باشد و افراد مختلف برای افراد و چیزهای مختلف درجه دوست داشتن متفاوتی را بروز می‌دهند. عشق مفهومی انتزاعی است که تجربه کردن آن بسیار ساده تر از توصیفش است. به علت پیچیدگی مفهوم عشق و انتزاعی بودن آن معمولاً بحث درمورد آن به کلیشه‌های ذهنی خلاصه می‌شود و درمورد این کلمه ضرب المثل‌های زیادی وجود دارد، از گفته ویرژیل یعنی «عشق همه جا را تسخیر می‌کند» گرفته تا آواز گروه بیتلز یعنی «همه چیزی که به آن احتیاج داری عشق است». برتراند راسل عشق را یک «ارزش مطلق» می‌داند که در برابر ارزش نسبی قرار دارد
[/SUP]
خیلی جالب بود ممنون از تعریف علمیتون
 

مسعود140

عضو جدید
عشق

عشق

عشق به معنی یافتن انسانی بی نقص نیست, بلکه بی نقص دیدن انسانی ناقص است


عشق یعنی درک کردن و کنار اومدن با تفاوتها


به هر کسی ک میگه دوست دارم, نمیشه اعتماد کرد. اونوقت یروز به خودت میای و میبینی.......!!!!!!



هرگز ب دیگران اجازه نده قلم خودخواهی دست گیرند, دفتر سرنوشتت را ورق بزنند, خاطراتت را تلخ کنند و در پایین ان بنویسند:
قسمت نبود...!!!!
 

shila_kt

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه توهم!!
هیچ علاقه ای رو عشق نبین!
عشق یه حس خیلی قوی و واقعیه ک تا ابد میمونه اما حس های این روز ما آدما.... همش دروغیه!توهمه تصورات غلط خودمونه!
یه عاشق معشوقشو عذاب نمیده!خودشو به آبو آتیش میزنه تا معشوقش راضی و خوشحال باشه....!
بهت پیشنهاد میکنم حداقل الان عشق رو نادیده بگیر!!
علاقه وجود داره اما عشق...
یه نصیحت خواهرانه بهت میکنم... تو دنیای امروز ما آدما تاریخ مصرف دارن!اگه یه وقت درگیر یه رابطه شدی قبل ازینکه تاریخت تموم شه خودت محترمانه برو!حداقل عزت نفست باقی میمونه!!
آجی گلم نمیگم عشق وجود نداره اما انگار هنوووووووز مردم ما نمیتونن عاشق باشن یا آمادگی اینو ندارن که معشوق دیگری باشن...!
بنظرم عشق هم مثل خیلی چیزای دیگه علاوه بر درک و فهم به فرهنگ هم نیاز داره!فرهنگ عشق و عاشقی!!
مرسی تاپیک خوبی زدی من خوشم اومد!امیدوارم که هیچوقت درگیر رابطه ای نشی که به جای شادکردنت لبخند رو از لبات محو کنه!:gol:
 

love eternal

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه توهم!!
هیچ علاقه ای رو عشق نبین!
عشق یه حس خیلی قوی و واقعیه ک تا ابد میمونه اما حس های این روز ما آدما.... همش دروغیه!توهمه تصورات غلط خودمونه!
یه عاشق معشوقشو عذاب نمیده!خودشو به آبو آتیش میزنه تا معشوقش راضی و خوشحال باشه....!
بهت پیشنهاد میکنم حداقل الان عشق رو نادیده بگیر!!
علاقه وجود داره اما عشق...
یه نصیحت خواهرانه بهت میکنم... تو دنیای امروز ما آدما تاریخ مصرف دارن!اگه یه وقت درگیر یه رابطه شدی قبل ازینکه تاریخت تموم شه خودت محترمانه برو!حداقل عزت نفست باقی میمونه!!
آجی گلم نمیگم عشق وجود نداره اما انگار هنوووووووز مردم ما نمیتونن عاشق باشن یا آمادگی اینو ندارن که معشوق دیگری باشن...!
بنظرم عشق هم مثل خیلی چیزای دیگه علاوه بر درک و فهم به فرهنگ هم نیاز داره!فرهنگ عشق و عاشقی!!
مرسی تاپیک خوبی زدی من خوشم اومد!امیدوارم که هیچوقت درگیر رابطه ای نشی که به جای شادکردنت لبخند رو از لبات محو کنه!:gol:

خيلي جالب بودآجي
 

arash 4

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق ، عشق ، عشق

من کوچکتر از اونیم که بخوام نظری در مورد واقعه ی بزرگی به نام عشق چیزی بگم. معمولاً خوب حرف نمیزنم به خاطر همین زیاد حرف نمیزنم ولی
ولی یه چیزای فهمیدم نمیدونم درسته یا نه ولی به ذهنم اومد شاید اینجوری باشه:
توزندگی بعضی چیزها هست که برای فهمیدنش باید درکش کنی خیلی ها هستن که تا کسیرو دوس دارن میگن عشقمه و عاشق شدم ولی تا یکی دیگرو میبینن از یادش میره ولی درکل عشق به تفسیر من باید درکش کرد تا فهمید حس آرامش و امنیتی رو که پیش معشوق احساس میشه و فکرتون جز اون به هیچ چیز دیگه مشغول نیست به پول یا ماشین یا.. فقط و فقط معشوق
عشق جوری تولد دوباره است ولی اگر بفهمی کجای و تو چه جایگاهی هستی.
 
آخرین ویرایش:

حنا جون

عضو جدید
وافعا شما عشق رو چی تعریف میکنین؟تفاوت عشق واقعی با هوس چیه؟؟؟میخوام بدونم...من هنوز برا این حرفا بچه ام ولی باید ذهنیت درستی ازش داشته باشم تا بزرگ ک شدم اشتباه نکنم

دیگری چون تو مرا این همه ازار نکرد انچه کردی تو به من هیچ ستمکار نکرد:cry: این نتیجه ی عشق رفیق حالا خود دانی .......................
 

Sima.N

عضو جدید
شما مطمئنین که تعریف واحد و مشخصی وا سه عشق وجود داره؟؟؟؟
 

eghlimaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستی داشتم که میگفت " عشق یعنی نفس کشیدن های کسی که چونش گذاشته رو شونت داره نفس میکشه و گوش تو شنواترین دروازه های بهشت میشه از اینکه زندگی رو دریابی "
تمثیل زیبایی بود برام :smile:
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وافعا شما عشق رو چی تعریف میکنین؟تفاوت عشق واقعی با هوس چیه؟؟؟میخوام بدونم...من هنوز برا این حرفا بچه ام ولی باید ذهنیت درستی ازش داشته باشم تا بزرگ ک شدم اشتباه نکنم

بزار بچه بموني و اين چيزارو نديني؟
برات بهتره
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هرکسی عشق واقعی رو تجربه نمیکنه!
اینو شک نداشته باشین
عشق واقعی و لذت بخش اینه که تو زندگی مشترک خودشو نشون بده و موندگارم باشه

عشق واقعی تو زندگی یعنی:
همسر خوبی باشی
وفادار بمونی
مراقبش باشی
تو زندگی خوشبختش کنی
هواشو داشته باشی و هیچوقت بهش خیانت نکنی
به قول شکسپیر خیانت فقط گرفتن دست یکی دیگه نیست
خیانت دروغ دوست داشتنم هست
هیچوقتم بهش دروغ نگی

عشقو هوسم خود آدم میفهمه
نیازی به گفتن و شنیدن از ماها نیست
اگه واست زوده به کارو زندگیت برس
سعی کن آدم لایقی باشی تا همسر لایقی گیرت بیاد
عشق واقعی به موقعش پیدا میشه و وقتی چند سال گذشت تازه میفهمی عشق رو تجربه کردی...
دوستی ها و رابطه هایی که الان هست خیلیهاشون خیلی خوبو پاکه اما ممکنه عشق نباشنو عشقم نشم
اینو زمان نشون میده
تو ادبیات ما وقتی از کسی خوشمون میاد این جمله رو میگیم که فلانی رو دوسش دارم عاشقش شدم
واسه همینم هست که هی اسم عشقو عاشقی میاد
 
آخرین ویرایش:

sajad 3000

کاربر فعال تالار اقتصاد ,
کاربر ممتاز
مادر گفت:عـــــشقـ یعنی فــرزندــ

پدر گفت:عـــــشقـ یعنی هــمسر

دخترک گفت:عـــــشقـ یعنی عــروسکــ

معلم گفت:عـــــشقـ یعنی بـــچه ها

خسرو گفت:عـــــشقـ یعنی شــیرینــ

شیرین گفت:عـــــشقـ یعنی خـــسرو

اما فرهاد هیچ نگفتــ...

نگاهش را به آســــــــمان بردــ

با چشمانی بارانی میخواست فـــــــریاد بزند اما
ســـــــکوت کردــ...

میخواست شکایت کند اما نکردــ

نفسش دیگر بالا نمی آمدــ

سرش را پایین انداخت و رفتـــــــ

هر چند که باران نمی گذاشت جلوی پایش را
ببیندــ

ولی او نایستاد ســــــــکوتــ کرد و رفتـــــــ

چون می دانستـــــ او نباید بماندــ

و
عــــــــشقــ معنا شد...!!!
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
چرا منو دوست داری ؟! حتما بخونید …
.
روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید :
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
پسر گفت :
نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …
دختر گفت :
وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟
پسر گفت :
واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …
دختر گفت : اثبات.!.!.؟
نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …
شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…
اما تو نمی توانی این کار را بکنی …
پسر گفت :
خوب … من تو رو دوست دارم …
چون … زیبا هستی…
چون… صدای تو گیراست …
چون… جذاب و دوست داشتنی هستی…
چون … باملاحظه و بافکر هستی …
چون … به من توجه و محبت می کنی …
تو را به خاطر لبخندت … دوست دارم …
به خاطر تمامی حرکاتت… دوست دارم …
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …

چند روز بعد …
دختر تصادف کرد و به کما رفت…
پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…
نامه بدین شرح بود …:
عزیز دلم …
تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …
اکنون دیگر حرف نمی زنی …
پس نمی توانم دوستت داشته باشم …
دوستت دارم …
چون به من توجه و محبت می کنی …
چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…
نمی توانم دوستت داشته باشم…
تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …
آیا اکنون می توان


 

Similar threads

بالا