سند هایی از اهل تسنن در مورد ولایت مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نام خدا
با سلام
یکی از اصلی ترین سند های شیعه در مورد ولایت مولانا امیرالمونین علی بن ابی طالب(ع) واقعه غدیر خم می باشد و که در سال آخر عمر مبارک پیامبر واقع شد
در راه بازگشت از مسیر مکه در محلی به نام غدیر خم آیه ای نازل شد
.
یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ إِنَّ اللهَ لایَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (67 س.ره مبارک مائده)
اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است، به طور کامل (به مردم) ابلاغ کن; و اگر چنین نکنى، رسالت او را انجام نداده اى. خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، حفظ مى کند; و خداوند، گروه کافران (لجوج) را هدایت نمى کند.

پیامبر دستور فرمودند که بروید به جلویی ها دستور داده برگردند و صبر کنید عقبی ها هم برسند تا موضوع مهمی را برسانیم
.
صبر می کنند و صبر تا جمعیت انبوهی می رسند
در بعضی نقل ها 70000 نفر و بعضی هم 120000 نفر جمع می شوند تا پیامبر خطبه بخواند
.
.
فرمودند
"معاشر النّاس الست اولی بکم من انفسکم؟ قالو: بلی. قال من کنتُ مولاه فهذا غلیِّ مولاه"
(ای جماعت مردم آیا من اولی به تصرف از شما نیستم (اشاره به آیه شریف النبی اولی بالمونین من انفسکم) عرض کردند: چرا؟ فرمود: هر که را من مولای او هستم پس این علی مولای اوست)
آنگاه دستها را برداشت و دعا کرد:
"اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله"
(خداوندا دوست بدار کسی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی که علی را دشمن بدارد، یاری کن کسی که علی را یاری کند و واگذار کسی که علی را وگذارد)
.
.
سپس امر فرمود خیمه ای بر پا کنند و امیرالمونین را امر فرمود در خیمه بنشیند و به تمام امت که حاضر بودند، امر قرمود: بروید و با علی بیعت کنید، زیرا که من از جانب پرودگار مامورم که از شما بیعت بگیرم برای علی
.
.
اول کسی که با او بیعت کرد در آن روز عمر و پس از آن ابوبکر و عثمان و طلحه و زبیر بودند و این پنج نفر هر سه روز که پیغمبر در آن بیابان توقف فرمود، متوالیا بیعت نمودند.

.
.
.
در زیر سند هایی از منابع اهل تسنن برای شما می آورم
باشد که متذکر شویم.
1.امام فخرالدین رازی در "تفسیر کبیر مفاتیح الغیب"
2.امام احمد ثعلبی در "تفسیر کشف البیان"
3.جلال الدین سیوطی در تفسیر "درّ المنثور"
4.ابوالحسن علی بن احمد و احدی نیشابوری در "اسباب النزول"
5.محمد بن جریر طبری در "تفسیر کبیر"
6. حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب "ما نزل من القرآن فی علی" و در "حلیه الاولیاء"
7.محمد بن اسمعیل بخاری در جلد اول تاریخ خود
8. مسلم بن حجاج نیشابوری در جلد دوم "صحیح"
9.ابی داوود سجستانی در "سنن"
10.محمد بن عیسی ترمذی در "سنن"
11.حافظ ابن عقده در "کتاب الولایه"
12.ابن کثیر ضافعی دمشقی در "تاریخ" خود
13.امام آئمه الحدیث احمد بن حنبل (رییس حنابله) در جلد چهارم "مسند"
14.ابو حامد محمد بن محمد الغزالی در "سرّ العالمین"
15.ابن عبدالبرّ در "استیعاب"
16.محمد بن طلحه شافعی در "مطالب السئول"
17.نورالدین بن صباغ مالکی در "فصول المهمه"
18.بن مغازلی فقیه شافعی در "مناقب"
19.حسین بن مسعود بغوی در "مصابیح السنه"
20.ابوالموئد موفق بن احمد خطیب خوارزمی در "مناقب"
21.مجد الدین بن اثیر محمد بن حمد شیبانی در "جامع الصول"
22.حافظ ابوعبدالرحمن احمد بن علی نسائی در "خصائص العلوی" و "سنن"
23.سلیمان بلخی حنفی در باب 4 "ینابیع الموده"
24.شعاب الدین احمد بن حجر مکی در "صواعق محرقه" و کتاب "المنخ الملکیه"
26.محمد بن یزید حافظ ابن ماجه قزئینی در "سنن"
27.حافظ ابو عبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری در "مستدرک"
28.حافظ سلیمان بن احمد طبرانی در "اواسط"
29.ابن اثیر جزری در "اسد الغابه"
30.یوسف سبط ابن جوزی در "تذکره خواص الامه"
31.ابو عمر احمد بن عبدربه در "عقد الفرید"
32.علامه سمهودی در "جواهر العقدین"
33.ابن تیمیه احمد بن عبدالحلیم در "منهاج السنه"
34.ابن حجر عسقلانی در "فتح الباری" و "تهذیب التهذیب"
35.ابوالقاسم محمد بن عمر جار الله زمخشری در "ربیع الابرار"
36.ابو سعید سجستانی در کتاب "الداریه فی حدیث الولایه"
37.عبیدالله بن عبدالله حسکانی در "دعاه الهی الی اداء حق الموالات"
38.رزین بن معاویه العبدری در "جمع بین الصحاح السته"
39.امام فخر رازی در کتاب "الاربعین" می گوید که اجماع نموده اند تمام امت بر این حدیث شریف و مقبلی در احادیث متواتره
40.سیوطی در "تاریخ الخلفاء"
41.میر سید علی همدانی در "موده القربی"
42.ابوالفتح نظزی در "خصائص العلوی"
43.خواجه پارسای بخاری در "فصل الخطاب"
44.جمال الدین شیرازی در "کتاب الاربعین"
45.عبدالرئوف المناوی در "فیض القدیر فی شرح جامع الصغیر"
46.محمد بن یوسف گنجی شافعی در باب 1 "کفایه الطالب"
47یحیی بن شرف النووی در کتاب "تهذیب السماء ئ اللغات"
48.ابراهیم بن محمد حموینی در "فرائد السمطین"
49.قاضی فضل الله بن روزبهان در "ابطال الباطل"
50.شمس الدین محمد بن احمد شربینی در "سراج المنبر"
51.ابوالفتح شهرستانی شافعی در "ملل و نحل"
52.حافظ ابوبکر خطیب بغدادی در "تاریخ" خود
53.حافظ ابن عساکر ابوالقاسم دمشقی در "تاریخ کبیر"
54.ابن ابی الحدید معتزلی در "شرح نهج البلاغه"
55. علاء الدین سمنانی در "عروه الوثقی"
56.ابن خلدون در مقدمه "تاریخ" خود
57.شمس الدین ابولخیر دمشقی در "اسنی المطالب"
58.مولی علی متقی هندی در "کنز العمال"
59.سید شریف حنفی جرجانی در "شرح مواقف"
60.نظلن الدین در تفسیر "غرائب القرآن"
...
..
.
و این ایه نازل شد
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً

امیدوارم که عینک تعصب را برداریم و بدون تعصب بنگریم
.
در روز محشر باید به رسول الله پاسخ بدیم

 

Similar threads

بالا