یاده یه چیزی افتادمو خندم گرفت...جک بود؟؟
ایشالله همیشه بخندی
من برم
شب همه خوش
خداحافظ
افشینو خداحافظ
امیرم خداحافظ عزیزم
امین جان خداحافظ
الهه عزیزم خداحافظ
همه خداحافظ
شب خوش...
یاده یه چیزی افتادمو خندم گرفت...جک بود؟؟
ایشالله همیشه بخندی
من برم
شب همه خوش
خداحافظ
افشینو خداحافظ
امیرم خداحافظ عزیزم
امین جان خداحافظ
الهه عزیزم خداحافظ
همه خداحافظ
من بچه کویرما...
برو کویر دکتر شریعتی را بخون...
من اونجا اونطوری!!!!
شبت بخير . موقع خواب دعاي باز شدن باشگاه يادت نره ...جک بود؟؟
ایشالله همیشه بخندی
من برم
شب همه خوش
خداحافظ
افشینو خداحافظ
امیرم خداحافظ عزیزم
امین جان خداحافظ
الهه عزیزم خداحافظ
همه خداحافظ
خوشم اومد آقا افشين اهل كجايي ؟البته اگه خواستي بگو فضولي نباشه؟امین جان شوخی میکنم ...
آرامشی که در کویر هست رو هیج جا نمیشه پیدا کرد ؛ بالاخص شب کویر
اما من کلا عاشق کوهستانم ...
هرچه کوه مرتفع تر و برفش بیشتر ، دلبستگی منم به اون بیشتر
فقط کویر...امین جان شوخی میکنم ...
آرامشی که در کویر هست رو هیج جا نمیشه پیدا کرد ؛ بالاخص شب کویر
اما من کلا عاشق کوهستانم ...
هرچه کوه مرتفع تر و برفش بیشتر ، دلبستگی منم به اون بیشتر
شبت بخير . موقع خواب دعاي باز شدن باشگاه يادت نره ...
جک بود؟؟
ایشالله همیشه بخندی
من برم
شب همه خوش
خداحافظ
افشینو خداحافظ
امیرم خداحافظ عزیزم
امین جان خداحافظ
الهه عزیزم خداحافظ
همه خداحافظ
ببخشید مامانم به لهجه بوشهری گفت....افشینو دیگه چیه ؟
حالا همه همه هم نه...
ولی خب ...هستن...گیر نده دیگه...
شب تو هم بخيرفقط کویر...
ایوولا...
چجوری؟؟ینی چجوری میشه که اینجوری میشه؟؟؟چجوری موقع خواب....
من که هم سرمو میذارم...بای بای...
..........................................................
دوستان...شب خوش
ما هم رفتیم
....
خوشم اومد آقا افشين اهل كجايي ؟البته اگه خواستي بگو فضولي نباشه؟
بله نوشته خيليم كامل . ولي من كمي سوادم به دليل رطوبت زياد نم كشيده نميتونم بخونم ميخواستم خودت بگي .اوناهاش دیگه ...
زیر آواتارم نوشته محل سکونتم رو ...
ببخشید مامانم به لهجه بوشهری گفت....
بله نوشته خيليم كامل . ولي من كمي سوادم به دليل رطوبت زياد نم كشيده نميتونم بخونم ميخواستم خودت بگي .
منم برم .
شب همتون خوش
به اميد فردايي با باشگاه اپن
ما هم دلمون برات تنگ شده بوددلم برای همتون تنگ شده بود
ای جانمما هم دلمون برات تنگ شده بود
سلام برو بچ ظهرتون بخیر افسون جونم دل منم برات تنگیده بودای جانم
سلام عزیزمسلام برو بچ ظهرتون بخیر افسون جونم دل منم برات تنگیده بود
مردم نميدانند پشت چهره من ـ
يكمرد خشماگين درد آلوده خفته است
مردم ز لبخندم نميخوانند حرفي
تا آنكه دانند ـ
بس گريه ها در خنده تلخم نهفته است
وز دولت باران اشكم ـ
گلهاي غم در جان غمگينم شكفته است
دوست می دارم که با خویشان خود بیگانه باشم
همدم عقلم چرا هم صحبت دیوانه باشم
دل به هر کس می سپارم ، من که در دل ها مقیمم
تا توانم شمع مجلس شد ، چرا پروانه باشم
آزمودم آشنایان را فغان از آشنایی
آرزو دارم که با هر آشنا بیگانه باشم
مرغ خوشخوانم وگر در حلقۀ زاغان نشینم
کی توانم لحظه ای در نغمۀ مستانه باشم
مردمی گم شد میان آشنایان از تو پرسم
با چنین نا مردمان بیگانه باشم یا نباشم ؟
سلام داداش جونم اینا که شعرای من نیساز جایی خوندم خوشم اومد فرستادمشونسلام چه خبر خوبه بعضيا اومدن تنها نيستيم
نيلو جان حالت خوبه شعراتو بزار برا گلابتون تا نظر بده من كه خوشم اومد ادامه بده