زنجیره ی خوبی

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چند وقتیست هر چه میگردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمیکننم نگاهم اما گاهی حرف میزند گاهی فریاد میکشد و من همیشه به دنبال کسی میگردم که بفهمد این نگاه خسته چه میخواهد بگوید...
سوال : مگه خدا رو گم کردی؟ فقط اوست که ما را میفهمد.
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چند وقتیست هر چه میگردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمیکننم نگاهم اما گاهی حرف میزند گاهی فریاد میکشد و من همیشه به دنبال کسی میگردم که بفهمد این نگاه خسته چه میخواهد بگوید...
سوال : مگه خدا رو گم کردی؟ فقط اوست که ما را میفهمد.


اگه خدا نبود که نمیشد تو این زمونه زندگی کرد! فقط باد نظر گرفتن اونه که زندگی میشه کرد
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
منظورتان چه جور زندگی ای است؟

زندگی همراه با انسانیت و خوبی در هر شرایطی به قول شیخ رجبعلی خیاط مرنج و مرنجان

چیزیکه من تو زندگی خودم میبینم اینه که آدما بیشتر دروغ میگن
بیشتر از خدا بیخبر شده اند
بیشتر بهم خیانت میکنند و دور میزند
بیشتر سرهمدیگه رو کلاه میذارن بدون هیچ انصافی
بیشتر به هر بهانه ای دل میشکنن
و...
لابد شماهم اینارو تجربه کردین
حالا با این اوصاف خوب بودن و خوب ماندن و بدی نکردن فقط با یاد خدا ممکن میشه
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
توریستی که به اسپانیا سفر کرده بود خاطره جالبی را تعریف می کرد.

می گفت در یکی از روستاهای اسپانیا وارد قهوه خانه ای شدم و برای خودم و همراهم قهوه سفارش دادم. در‌ حالی که منتظر سفارش مان بودیم در کمال تعجب دیدم که بعضی از مشتری های این قهوه خانه می آیند و سفارش دو قهوه یا دو تا چایی می دهند در حالی که یک نفر هستند و می گویند یکی برای خودم یکی‌ برای دیوار.

بعد از اینگونه سفارش ها پیش خدمت یک‌ برگه کوچک چای یا قهوه می نوشت و به دیوار می چسپاند و دیوار پر بود از اینگونه برگه ها.

در حالی که در‌ حیرت بودم از اینگونه سفارش ها و در ذهنم هزاران فکر به وجود آمده بود که دلیل این کارها چیست و اصلا چه معنی می دهد؟ در همین افکارها بودم که ناگهان یک آدم فقیر و ژنده پوش وارد قهوه خانه شد و سفارش یک قهوه را اینگونه داد.

ببخشید یک قهوه از حساب دیوار!
و پیش خدمت یکی از اون کاغذها را که قهوه نوشته شده بود را بر داشت و پاره کرد و قهوه را به مرد فقیر داد بدون آن که از مرد پولی بگیرد....

وقتی برای خرید به میوه فروشی های مورد اعتماد می روید مبلغی نیز برای میوه روی دیوار اختصاص دهید...
حساب دبوار در قنادی ، نانوایی و بسیاری جاهای دیگر هم می تواند باشد ....


از امروز متفاوت فکر کنیم....
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
شخصی نزد زرتشت رفت و گفت: فلانی پشت سرت چیزی گفته است...

زرتشت گفت: در این گفته ات سه خیانت است:

۱.شخصی را نزد من خراب کردی...
۲.فکر مرا بیهوده مشغول کردی...
۳.خودت را نزد من خوار کردی...

یکی نزد حکیمی آمد و گفت:
خبر داری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده

حکیم با تبسم گفت:
او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی
و در قلبم
فرو کردی ؟

یادمان نرود هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنیها نباشیم
 

Maryam.Eskandari

عضو جدید
انسان در زندگي خود همان چیزی را به طرف خود جذب می کند که انتظارش را دارد؛ ورزشکاری که به خود می گوید: برای برنده شدن باید حتما فلان گردنبند را به گردن بیندازم یا فلان کفش را بپوشم، واقعا بدون این ها قادر به بردن نیست! اما آنچه به او قدرت برنده شدن می دهد، مسلما این عقاید خرافی نیست؛ بلکه قدرت ذهن اوست! گربه های سیاه، روز های جمعه، روز های سیزدهم و راه رفتن زیر نردبان هم خرافاتی از ابن نوع هستند.

وقتی کسی می گوید : مردم فقط وقتی به دیدن من می آیند که وضعیت خانه به هم ریخته است، مسلم بدانید که این وضع مرتبا برایش تکرار خواهد شد.

اگر کسی بگوید که : من سالی یک مرتبه سرما می خورم، می توانید با اطمینان شرط ببندید که همین طور خواهد شد.
و اگر بگوید: هر وقت پولی کنار می گذارم، بلافاصله یک خرج غیر منتظره پیش می آید که جیبم را خالی می کند، مطمئن باشید که این رویه همچنان ادامه خواهد یافت.

آنکه می گوید: مردم همیشه نسبت به من بی اعتنا هستند، با من بدرفتاری می کنند و مرا در جمع خود نمی پذیرند، خیلی زود متوجه این مساله می شود که زندگی واقعا با او اینگونه تا خواهد کرد. و آنکه می گوید: مردم با من همیشه به خوبی رفتار می کنند، بعد از این هم شاهد همین رفتار ها خواهد بود...


اندرو متیوس

باور کن خوبی تو به خودت برمیگردد...
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
نذر خوبی

نذر خوبی

معمولاً نذرهایی که انسان می‌کند به صورت مشروط است یعنی مثلاً نذر می‌کند که
اگر بیماریم معالجه شد
اگر فرزندم در دانشگاه قبول شد
اگر فلان خطر از من دور شد
اگر به فلان خواسته ام رسیدم
این کار را بکنم:
بیشتر کارهایی که ما به عنوان نذر انجام می دهیم در؛
پختن غذا
تهیه و پخش شعله زرد
تهیه و پخش شربت و... خلاصه می شود.


زمانی مردم بسیار گرسنه بودند و نذری، صرفا در اطعام مردم خلاصه می شد اما با حضور و بروز تکنولوژی و رفاه عمومی مردم، باید در نذریها هم اتفاقهایی می افتاد که کماکان می افتد
اگر نذر کنیم برای رفع بلا و رسیدن به کامیابی ها یا دوری از بیماری


یک ماه دروغ نگوییم
یک ماه عصبانی نشویم
یک ماه هر روز به پدر و مادرمان سر بزنیم
یک ماه زودتر همه سرکار حاضر شویم
یک ماه تمام کارهای خدماتی را انجام دهیم
یک ماه برای رفتگر های محل غذا و نوشیدنی ببریم و...
ویا اینکه اگر قرار است از مال دنیوی ببخشیم


یک نیسان آسفالت نذرکنیم و در چاله های کوچه ها بریزیم
یک ماه قوانین راهنمایی رانندگی را رعایت کنیم
صدجلد کتاب نهج البلاغه بگیریم و راه و رسم زندگی را هدیه بدهیم


ده جفت کفش به کودکان بی بضاعت بدهیم
صد عدد سطل زباله بگیریم و در خیابان ها بگذاریم
دهها جمله و مقاله موفقیت بنویسیم و چاپ کنیم به مردم هدیه بدهیم
ویزیت ده بیمار
هزینه داروی ده بیمار
صندلی های شکسته مدرسه
لامپ های سر گذار و...
می تواند نذری خوبی باشد

 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
معمولاً نذرهایی که انسان می‌کند به صورت مشروط است یعنی مثلاً نذر می‌کند که
اگر بیماریم معالجه شد
اگر فرزندم در دانشگاه قبول شد
اگر فلان خطر از من دور شد
اگر به فلان خواسته ام رسیدم
این کار را بکنم:
بیشتر کارهایی که ما به عنوان نذر انجام می دهیم در؛
پختن غذا
تهیه و پخش شعله زرد
تهیه و پخش شربت و... خلاصه می شود.


زمانی مردم بسیار گرسنه بودند و نذری، صرفا در اطعام مردم خلاصه می شد اما با حضور و بروز تکنولوژی و رفاه عمومی مردم، باید در نذریها هم اتفاقهایی می افتاد که کماکان می افتد
اگر نذر کنیم برای رفع بلا و رسیدن به کامیابی ها یا دوری از بیماری


یک ماه دروغ نگوییم
یک ماه عصبانی نشویم
یک ماه هر روز به پدر و مادرمان سر بزنیم
یک ماه زودتر همه سرکار حاضر شویم
یک ماه تمام کارهای خدماتی را انجام دهیم
یک ماه برای رفتگر های محل غذا و نوشیدنی ببریم و...
ویا اینکه اگر قرار است از مال دنیوی ببخشیم


یک نیسان آسفالت نذرکنیم و در چاله های کوچه ها بریزیم
یک ماه قوانین راهنمایی رانندگی را رعایت کنیم
صدجلد کتاب نهج البلاغه بگیریم و راه و رسم زندگی را هدیه بدهیم


ده جفت کفش به کودکان بی بضاعت بدهیم
صد عدد سطل زباله بگیریم و در خیابان ها بگذاریم
دهها جمله و مقاله موفقیت بنویسیم و چاپ کنیم به مردم هدیه بدهیم
ویزیت ده بیمار
هزینه داروی ده بیمار
صندلی های شکسته مدرسه
لامپ های سر گذار و...
می تواند نذری خوبی باشد

:gol:





نذر ساخت و ساز در مناطق محروم

نذر اهدای خون
 

omid20110

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
پرﻓﺴﻮﺭ ﺣﺴﺎﺑﯽ می گفت:
ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ‌‌ی ﺗﺤﺼﻴﻼﺗﻢ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ، ﺩﺭ ﻳک ﻛﺎﺭ ﮔﺮﻭهی ﺑﺎ يک دﺧﺘﺮ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎیی ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﻭ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﻓﻴﻠﻴﭗ ، ﻛﻪ نمی‌شناختمش ﻫﻤﮕﺮﻭﻩ ﺷﺪﻡ.
ﺍﺯ ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﻓﻴﻠﻴﭗ ﺭﻭ می‌شناسی؟ ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻩ ، ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮی ﻛﻪ ﻣﻮﻫﺎی ﺑﻠﻮﻧﺪ ﻗﺸﻨگی ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺭﺩﻳﻒ ﺟﻠﻮ میشینه.
گفتم: ﻧﻤﻴ‌ﺪﻭﻧﻢ ﻛﻴﻮ میگی. ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺵ ﺗﻴﭗ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻴکی ﺗﻨﺶ می‌کنه. ﮔﻔﺘﻢ: بازم نفهميدم ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﻛﻴﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮی ﻛﻪ ﻛﻴﻒ ﻭ ﻛﻔﺸﺶ رو ﻫﻤﻴﺸﻪ با هم ﺳﺖ می‌کنه. ﺑﺎﺯﻡ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ کی ﺑﻮﺩ! ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ تن ﺻﺪﺍﺷﻮ ﻳﻜﻢ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ
ﮔﻔﺖ: ﻓﻴﻠﻴﭗ ﺩﻳﮕﻪ ، ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺮ ﻣﻬﺮﺑﻮنی ﻛﻪ ﺭﻭی ﻭﻳﻠﭽﻴﺮ می‌شینه. ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻛﻴﻮ ﻣﻴﮕﻪ ﻭلی ﺑﻪ ﻃﺮﺯ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺎﻭﺭی ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ. ﺁﺩﻡ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻭﻳﮋگی‌های منفی ﻭ ﻧﻘﺺﻫﺎ ﭼﺸﻢﭘوشی ﻛﻨﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﻣﺜﺒﺖ ﺩﻳﺪﻥ.
با خودم گفتم، ﺍﮔﺮ ﻛﺎﺗﺮﻳﻦ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﻓﻴﻠﻴﭗ می‌پرﺳﻴﺪ چی می‌گفتم؟ ﺣﺘﻤﺎ ﺳﺮﻳﻊ می‌گفتم: ﻫﻤﻮﻥ ﻣﻌﻠﻮﻟﻪ ﺩﻳﮕﻪ.
ﻭقتی ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺎﺗﺮﻳﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﻳﺪگاه ﺧﻮﺩﻡ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﺮﺩﻡ، ﺧیلی ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻛﺸﻴﺪﻡ.
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
designer.Ali آیا محمد (ص) را به خوبی شناخته‌ایم؟ تالار اسلام و قرآن 0

Similar threads

بالا