زنان عرب بعد از تحولات فرهنگي

vahmesabz

عضو جدید
جهاني شدن فرهنگ، در مناطق مختلف جهان و در حوزه‎هاي متنوع فرهنگي چالش‎هايي جدي پديد آورده است. منطقه خليج‎فارس و كشورهاي حاشيه جنوبي آن نيز از اين امر مستثني نبوده‎اند و جهاني شدن فرهنگ بخش‎هاي مختلف زندگي آنها را تحت‎الشعاع قرار داده است.


جايگاه زن بعداز تحولات فرهنگي

در جوامع قبيله‎اي كشورهاي حاشيه جنوبي خليج‎فارس، زنان از ابتدايي‎ترين حقوق محروم بوده‎اند و مردسالاري به عنوان يك هنجار مورد قبول همگان قرار داشت. نخستين بار، جبهه رهايي‎بخش ظفار آزادي زنان را سرلوحه مشي خود قرار داد و در بيانيه‎اي مبني بر پيامدهاي انقلاب، تأكيد كرد كه يكي از وظايف انقلاب، آزادي زنان، آموزش عامه و مبارزه با قبيله‎گرايي است.

فردهاليدي در كتاب «عربستان بي‎سلاطين»، در توصيف وضعيت زنان و رابطه آنها با مردان، معتقد است؛ زنان تحت حكومت چهار سلطان به سر مي‎برند. حاكم كشورها، سلاطين قبيله‎اي يا شيوخ، سلاطين مذهبي يا مفتي‎ها و سلاطين خانواده كه همان پدر، مادر و شوهر هستند.

به صراحت مي‎توان ادعا كرد كه زنان كشورهاي حاشيه جنوبي خليج‎فارس تا قبل از دهه 1990، از حقوق اجتماعي شناخته شده، محروم بودند. حتي در دورة اخير نيز، با وجود آن كه هر شش كشور عضو شوراي همكاري خليج‎فارس داراي مجلس شورا شدند، فقط اميرنشين عمان با رعايت تمامي مراحل در سال 1997 به زنان حق رأي داد. اختلاف نظري كه در مورد اين مسئله در قطر و كويت وجود دارد، منعكس‎كننده وضعيتي است كه بر تمام كشورهاي منطقه حاكم است يعني جايي كه آداب و رسوم، سنت‎ها و عرف‎هاي مذهبي و اجتماعي متعددي وجود دارد. در حالي كه رويه اسلامي مجلس ملي كويت، هر گونه مشاركت سياسي زنان را خلاف شريعت اسلام مي‎داند، مخالفان مشاركت سياسي زنان در قطر؛ بيانيه‎اي به امضاي خود به رئيس مجلس شورا تسليم كردند كه در آن، حق رأي زنان خلاف قوانين اسلام شمرده مي‎شود. در واقع، اين مسئله به آداب و سنن اجتماعي يا مذهبي و يا احتياط كاري‎هاي محافظه‎كارانه محدود نمي‎شود، بلكه با بي‎ميلي بخش عمده‎اي از زنان براي مشاركت در زندگي سياسي نيز مرتبط است. در خصوص نحوه نگرش‎هاي موجود در اين كشورها بايد گفت كه موقعيت سياسي و اجتماعي زنان هر يك از اين كشورها با ديگري متفاوت است اما در عمل تا دهه 1990 هيچ يك از آنها از كوچك‎ترين حقوق سياسي برخوردار نبودند و علاوه بر آن فشارهاي اجتماعي زيادي را متحمل مي‎شدند كه بخشي از آنها به سنت‎هاي دست و پاگير قديمي و رسوم كهنه حاكم بر اين جوامع و برخي ديگر به دوران جاهليت عرب باز مي‎گشت. در عربستان، حضور بيگانگان غربي از جمله زنان ارتشي، اين جرئت را به زنان سعودي داد كه براي نخستين بار در خيابان‎هاي رياض رانندگي كنند.

رانندگي به عنوان نمادي براي اعتراض به حقوق از دست رفته نيمي از جمعيت كشور با واكنش منفي دولت روبه‎رو شد و در نتيجه عريضه‎هايي كه طي دهه 1990 به ملك فهد نوشته مي‎شد تفسيرهاي تنگ‎نظرانه از قوانين اسلامي را مورد انتقاد قرار داد. با اين حال، در مجلس مشورتي كه بر اساس تحولات اخير در عربستان شكل گرفته بود، وجود ريشه‎هاي قبيله‎اي و سنتي مانع ورود زنان به آن مي‎شد. علماي وهابي نيز به لحاظ ديني مانع اين قضيه شدند و در واقع جمهور فقهاي منطقه، تصدي چنين مقام‎هايي را از سوي زنان، ممنوع دانستند.
البته تحولات اخير نشان‎دهنده انعطاف علما و دخالت دادن عناصري نظير مصلحت در اين خصوص بوده است. دكتر طنطاوي شيخ‎ الازهر كه در مارس 1998 در همايشي اعلام كرده بود هرگز براي زن جايز نيست رئيس‎جمهور شود، در سال 1999 همزمان با انتخابات اندونزي، چنين رياستي را جايز دانست.
در مقايسه با ساير كشورهاي اين منطقه، كويت در زمينه آموزش دختران و زنان پيشروتر از كشورهاي ديگر بود. كويت نخستين كشوري بود كه براي دختران بورس تحصيلي فراهم كرد. خانواده‎هاي شهري كويت هيچ گونه تضادي ميان اسلام و پيشرفت اقتصادي و اجتماعي زنان مشاهده نمي‎كردند. در حال حاضر، بيش از 70 درصد دانشجويان كويت زن هستند.

در 1990، در حالي كه تعداد نود و شش هزار مرد در مشاغل دولتي كويت كار مي‎كردند اين رقم در مورد زنان به چهل و هشت هزار نفر مي‎رسيد. زنان كويتي هم اكنون مشاغل مهمي دارند. در سال 1993 امير كويت يك زن را به رياست دانشگاه منصوب كرد و در حال حاضر، دكتر بدريه‎العوضي‎نز رياست سازمان منطقه‎اي حفاظت زيست دريايي را بر عهده دارد.

به طور كلي زنان از نقش سنتي خود در خانه، به نيروي كار مؤثري تبديل شده‎اند كه مي‎تواند تغييرات اقتصادي، اجتماعي مهمي در اين كشور ايجاد كند. دولت كويت نيز از نقش محوري زنان در جامعه آگاه است. دولت در حمايت از زنان كويت فراميني صادر كرد كه بر اساس آن از سال 2003 حق رأي پيدا كنند.

موضوع افزايش حضور زنان در دانشگاه‎ها منحصر به كويت نيست. تمام كشورهاي منطقه به جز عربستان در جهت افزايش حضور زنان در آموزش عالي گام‎هاي بلندي برداشته‎اند. در قطر از سال 1999، زنان بيش از 70 درصد دانشجويان را تشكيل مي‎دهند و در بحرين اين نسبت به 60 يا 65 درصد مي‎رسد.

همچنين امروز، نمونه‎هايي از جنبش‎هاي سازمان يافته زنان منطقه، در حال شكل‎گيري است. اين سازمان‎ها كه بيشتر در كويت و اميرنشين‎هاي امارات فعاليت دارند و گردانندگان آنها از زنان خاندان‎هاي حاكم هستند سعي در بيان مشكلات زنان و آماده ساختن بسترهاي لازم جهت احياي حقوق آنان دارند. نمونه‎اي از اين تلاش‎ها، اعطاي حق شركت در انتخابات و اخيراً امكان انتخاب شدن در آن است. در انتخابات شهرداري‎هاي قطر كه از زمان استقلال اين كشور در سال 1971 نخستين انتخابات عمومي به شمار مي‎رفت، شش زن نامزد عضويت در شوراي شهر بودند كه هيچ كدام انتخاب نشدند اما پذيرفته شدن آنان به عنوان كانديداتوري يك پيشرفت غيرقابل باور محسوب مي‎شد.20 يكي از دلايل اصلي توجه به مسائل زنان، فشار افكار عمومي در سطح جهاني و دولت‎هاي غربي در مناسبات با آنها بود كه انعطاف كشورهاي منطقه را در اين خصوص به دنبال داشت.

زنان اين كشورها كه مانند ساير جوامع، تحت تأثير انقلاب رسانه‎اي، هر روز شاهد گسترش شأن اجتماعي و سياسي زنان كشورهاي مختلف هستند، وضعيت موجود خود را يك وضعيت تأسف‎انگيز مي‎دانند و شايد به همين دليل است كه هر از گاه شاهد اتفاقاتي نظير رانندگي زنان در عربستان هستيم.

دولت‎هاي عربي منطقه در طول دهه گذشته، بر اثر پديده جهاني شدن در زمينه تعريف دوباره شأن و جايگاه زنان، قدم‎هاي مؤثري برداشتند كه مي‎تواند نويدبخش احياي حقوق معوقه و ضروري آنان باشد.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا شکر که دولت پهلوی حق رای را به زنان داد و گرنه معلوم نبود ما در کجا بسر میبردیم!
 

Similar threads

بالا