Matrix
عضو جدید
رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهي به جز گريز برايم نمانده بود
اين عشق آتشين پر از درد بي اميد
در وادي گناه و جنونم كشانده بود
رفتم كه داغ بوسه ي پر حسرت تو را
بر اشكهاي ديده ز لب شستشو دهم
رفتم كه نا تمام بمانم در اين سرود
رفتم كه با نگفته به خود آبرو دهم
رفتم ، مگو مگو كه چرا رفت ، ننگ بود
عشق من و نياز تو و سوز و ساز ما
از پرده ي خموشي و ظلمت ، چو نور صبح
بيرون فتاده بود به يك باره راز ما
رفتم كه گم شوم چو يكي قطره اشك گرم
در لا به لاي دامن شب رنگ زندگي
رفتم كه در سياهي يك گور بي نشان
فارغ شوم ز كشمكش و جنگ زندگي
من از دو چشم روشن و گريان فروختم
از خنده هاي وحشي طوفان گريختم
از بستر وصال به آغوش سرد هجر
آزرده از ملامت وجدان گريختم
اي سينه در حرارت سوزان خود بسوز
ديگر سراغ شعله ي آتش ز من مگير
مي خواستم كه شعله شوم سركشي كنم
مرغي شدم به كنج قفس بسته و اسير
فروغ فرخزاد
------------------------
با سلام.
من مدت زيادي بود كه تمام خورد و خوراك و احساس و ... همه و همه شدن بودند فقط و فقط اينترنت ! زندگي در يك دنياي مجازي ، دنيايي به دور از همه ي ماديات ، گريز از انسانهاي ظاهر بين و تنها قائل بودن ارزش براي يك طرز فكر خوب ! زندگي در يك همچين دنيايي جدا" لذت بخشه اما افسوس كه هرچقدر هم از زندگي مادي فاصله بگيريم ولي بازم يه زماني ميشه كه به اين دنياي پر از حيله و مكر و اين دنياي پتياره نيازمنديم . و اگر به اون نرسيم و كوچكترين فرصتي رو از دست بديم همه چيز رو از دست ميديم كه اولين چيز از دست رفته هم همين دنياي زيباي مجازيه !
بالاخره يه روزي هم بايد لحظه ي خداحافظي مي رسيد و تنها اميدواري من اينه كه وقتي بر مي گردم همه ي دوستاي خوبم رو اينجا ببينم . يا حداقل اگر قرار هست اينجا نباشند با اي ميل من (فقط اي ميل) تماس بگيرند و آي دي يا ... جديدشون رو بدن كه يه راه ارتباطي باشه و همه چيز قطع نشه !
alireza.rahhami [At] Yahoo [Dot] Com
من الآن در مقابل كنكور وايسادم ، سد چندان محكمي نيست و عبور ازش هم راحته منتها من ميخوام كه به بهترين نحو ازش عبور كنم و اين مستلزم تلاش بيشتره! تلاشي كه من از چندين ماهه قبل شروع كردم منتها به طور رسمي از الآن كه سوم رياضي هستم كليد مي خوره . و متاسفانه اين بايد مصادف باشه با خداحافظي از بهترين لحظات زندگي .
اين مدت با افراد زيادي آشنا شدم . مركز فعاليتم هم بخشهاي عمومي بوده چون تخصصي نداشتم!
در مورد زدن اين تاپيك هم ، راستش من خيلي دوست داشتم كه يه خداحافظي رسمي داشته باشم و اگه كسي رو آزردم همينجا بگه تا از دلش درارم و بي حساب از اينجا برم . ولي با اين همه ، فكر نمي كردم اين خواسته من ارزش زدن يك تاپيك رو داشته باشه . به همين خاطر يك شعر زيبا از فروغ رو ضميمه اش كردم تا كسي منو به خاطر زدن يك تاپيك بي محتوا بازخواست نكنه.
شاد و پيروز باشيد . سروش.
راهي به جز گريز برايم نمانده بود
اين عشق آتشين پر از درد بي اميد
در وادي گناه و جنونم كشانده بود
رفتم كه داغ بوسه ي پر حسرت تو را
بر اشكهاي ديده ز لب شستشو دهم
رفتم كه نا تمام بمانم در اين سرود
رفتم كه با نگفته به خود آبرو دهم
رفتم ، مگو مگو كه چرا رفت ، ننگ بود
عشق من و نياز تو و سوز و ساز ما
از پرده ي خموشي و ظلمت ، چو نور صبح
بيرون فتاده بود به يك باره راز ما
رفتم كه گم شوم چو يكي قطره اشك گرم
در لا به لاي دامن شب رنگ زندگي
رفتم كه در سياهي يك گور بي نشان
فارغ شوم ز كشمكش و جنگ زندگي
من از دو چشم روشن و گريان فروختم
از خنده هاي وحشي طوفان گريختم
از بستر وصال به آغوش سرد هجر
آزرده از ملامت وجدان گريختم
اي سينه در حرارت سوزان خود بسوز
ديگر سراغ شعله ي آتش ز من مگير
مي خواستم كه شعله شوم سركشي كنم
مرغي شدم به كنج قفس بسته و اسير
فروغ فرخزاد
------------------------
با سلام.
من مدت زيادي بود كه تمام خورد و خوراك و احساس و ... همه و همه شدن بودند فقط و فقط اينترنت ! زندگي در يك دنياي مجازي ، دنيايي به دور از همه ي ماديات ، گريز از انسانهاي ظاهر بين و تنها قائل بودن ارزش براي يك طرز فكر خوب ! زندگي در يك همچين دنيايي جدا" لذت بخشه اما افسوس كه هرچقدر هم از زندگي مادي فاصله بگيريم ولي بازم يه زماني ميشه كه به اين دنياي پر از حيله و مكر و اين دنياي پتياره نيازمنديم . و اگر به اون نرسيم و كوچكترين فرصتي رو از دست بديم همه چيز رو از دست ميديم كه اولين چيز از دست رفته هم همين دنياي زيباي مجازيه !
بالاخره يه روزي هم بايد لحظه ي خداحافظي مي رسيد و تنها اميدواري من اينه كه وقتي بر مي گردم همه ي دوستاي خوبم رو اينجا ببينم . يا حداقل اگر قرار هست اينجا نباشند با اي ميل من (فقط اي ميل) تماس بگيرند و آي دي يا ... جديدشون رو بدن كه يه راه ارتباطي باشه و همه چيز قطع نشه !
آدرس اي ميل :
alireza.rahhami [At] Yahoo [Dot] Com
من الآن در مقابل كنكور وايسادم ، سد چندان محكمي نيست و عبور ازش هم راحته منتها من ميخوام كه به بهترين نحو ازش عبور كنم و اين مستلزم تلاش بيشتره! تلاشي كه من از چندين ماهه قبل شروع كردم منتها به طور رسمي از الآن كه سوم رياضي هستم كليد مي خوره . و متاسفانه اين بايد مصادف باشه با خداحافظي از بهترين لحظات زندگي .
اين مدت با افراد زيادي آشنا شدم . مركز فعاليتم هم بخشهاي عمومي بوده چون تخصصي نداشتم!
در مورد زدن اين تاپيك هم ، راستش من خيلي دوست داشتم كه يه خداحافظي رسمي داشته باشم و اگه كسي رو آزردم همينجا بگه تا از دلش درارم و بي حساب از اينجا برم . ولي با اين همه ، فكر نمي كردم اين خواسته من ارزش زدن يك تاپيك رو داشته باشه . به همين خاطر يك شعر زيبا از فروغ رو ضميمه اش كردم تا كسي منو به خاطر زدن يك تاپيك بي محتوا بازخواست نكنه.
شاد و پيروز باشيد . سروش.