رد پای احساس ...

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دیشب، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی
شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی
ای گل وصل از تو عطرآگین نشد آغوش گرمم
گر چه بشکفتی ولی در عالم خوابم شکفتی
بر لبش، ای بوسه ی شیرین تر از جان! غنچه کردی
گل شدی، بر سینه ی هم رنگ سیمابم شکفتی
شام ابرآلود طبعم را دمی چون روز کردی
آذرخشی بودی و در جان بی تابم شکفتی
یک رگم خالی نماند از گردش تند گلابت
ای گل مستی که در جام می نابم شکفتی
بستر خویش از حریری نرم چون مهتاب کردم
تا تو چون گل های شب در باغ مهتابم شکفتی
خوابگاهم شد بهشتی، بسترم شد نوبهاری
تا تو، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
امشب هوا سرد است
امشب اشکها بی ارزشند
امشب دوستت دارم بی معنیست
امشب چیزی درون تو مرد
امشب چیزی درون تو دفن شد
رها کن
رها شده ای ...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آرزو دارم بيايي :gol:
آرزو دارم بيايي مژده ي سبز بهارم
اي تمام آرزويم ٬اي همه دار و ندارم
آرزو دارم بيايي در دل تاريك غم ها
اي جمالت روشناي خلوت شب هاي تارم
بي تو اي آرام جانم٬پرپر دست خزانم
بي تو كو درمان دردم٬بي تو كو صبر و قرارم
مانده ام در حسرت و غم ز انتظار دير پايت
آرزو دارم بيايي تا سر آيد انتظارم... :gol::gol:
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
هاتف

هاتف

جان و دلم از عشقت ناشاد و حزين بادا
غمناک چه مي‌خواهي ما را تو چنين بادا
بر کشور جان شاهي ز اندوه دل آگاهي
شادش چو نمي‌خواهي غمگين‌تر ازين بادا
هر سرو که افرازد قد پيش تو و نازد
چون سايه‌ات افتاده بر روي زمين بادا
با مدعي از ياري گاهي نظري داري
لطف تو به او باري چون هست همين بادا
جز کلبه‌ي من جائي از رخش فرو نايي
يا خانه‌ي من جايت يا خانه‌ي زين بادا
گر هست وفا گفتي هم در تو گمان دارم
در حق منت اين ظن برتر ز يقين بادا:gol:
 
آخرین ویرایش:

Arman K

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا ابد با درد و رنج خويش خلوت مي كنم
رفتي و با رفتنت كاخ دلم ويرانه شد
من در اين ويرانه ها احساس غربت مي كنم
چشمهايم خيس از باران اشك و انتظار
من به اين دوري خدايا كي عادت مي كنم ؟
مي روم قلب تو را پيدا كنم
برق چشمان تو را معنا كنم
مي روم شايد كه در دشتي بزرگ
معني عشق تو را پيدا كنم
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهتاب شطرنجی

از اتهام یک گناه ساده می ریزد

آیینه است از یک گناه ساده می ریزد

بر بند رخت خانه شان هر شب گل مهتاب

بر آن قبای راه راه ساده می ریزد

با قوطی کبریت های خالی از دیروز

تا طرحی از یک سرپناه ساده می ریزد

با یک تلنگر می تکد از هر چه هیچاهیچ

خاکستر است از یک دو آه ساده می ریزد

شوقی رها هر شب مرا مثل تبی ولگرد

در یک شب بی وعده گاه ساده می ریزد

سوت قطار کوکی شب خاطراتم را

در خالی یک ایستگاه ساده می ریزد

مثل همان دیروزهای خالی از لبخند

می آید و با یک نگاه ساده می ریزد

گاهی خدا گاهی تب یک خواب رنگارنگ

از آن نگاه گاه گاه ساده می ریزد

من باختم سارا چرا غم سایه ی خود را

هر شب در آن چشم سیاه ساده می ریزد

مهتاب شطرنجی چرا دلتنگی خود را

بر قلعه بان این سپاه ساده می ریزد

زندانی شبها منم یا تو که در چشمت

هرشب خدا یک خوشه ماه ساده می ریزد؟

***

با یک تلنگر می تکد از هر چه هیچاهیچ

خاکسترش از یک دو آه ساده می ریزد

چیزی نمی گوید ولی از هرم آوازش

پوران بنان گلپا الهه ساده می ریزد

مثل همان دیروز های خالی از لبخند

اینگونه با یک اشتباه ساده می ریزد

اینگونه آری در شبیخون خزانی زرد

از برگ برگ یک گناه ساده می ریزد



دكتر محمد حسين بهراميان
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حالا كه دست هایت چتر نمی شوند
حالا كه نگاهت ستاره نمی بارد
حالا كه خانه ای برای ما شدن نداریم
از كاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
و آرامش خیالت ، ‌خیس اشك هایم نشود
 

amir ut

عضو جدید

قناری گفت: کره ی ما،
کره ی قفس ها با میله های زرین و چینه دان چینی.

ماهیِ سرخ ِ سفره یِ هفت سینش
به محیطی تعبیر کرد
که هر بهار
متبلور می شود

کرکس گفت: سیاره ی من
سیاره ای بی همتا که در آن
مرگ
مائده می آفریند

کوسه گفت: زمین
سفره ی برکت خیز اقیانوسها


انسان سخنی نگفت
تنها او بود که جامه به تن داشت
و آستینش از اشک تر بود.

احمد شاملو
 

م.سنام

عضو جدید
کاش وقتی زندکی فرصت دهد گاهی از پروانه ها یادی کنیم.....
کاش بخشی از زمان خویش را وقف قسمت کردن شادی کنیم....
کاش وقتی آسمان بارانیست اززلال چشمهایش تر شویم....
کاش شب وقتی تنها میشویم با خدای یاس ها خلوت کنیم....
کاش بین ساکنان شهر عشق رد پای خویش را پیدا کنیم.....
کاش با الهام از وجدان خویش یک گره از کار ه دلها وا کنیم......
کاش رسم دوستی را ساده تر مهربانی تر آسمانی تر کنیم......
کاش در نقاشی دیدار مان شوق ها را ارغوانی تر کنیم.......
کاش وقتی شا پرک ها تشنه اند ما به جای ابر ها گریان شویم.....
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
شيرين من تلخي نكن با عاشق
تموم ميشن گم ميشن اين دقايق
دنياي ما مال من و تو اين نيست
رو كوه ديگه فرهاد كوه كني نيست
يه روزي مياد كه نميدونيم كي هستيم
يار كي بوديم و عشق كي بوديم و چي هستيم
شيرين شيرينم واسه تو شدم يه فرهاد
شيرين شيرينم نده زندگيمو بر باد
نده زندگيمو بر باد نده زندگيمو بر باد
من نميگم فرهاد كوه كنم من
تيشه به كوهها كه نميزنم من
عاشق تو بي تو به كوه نميره
وقتي نباشي تو خودش ميميره...
 

amir fadaie

عضو جدید
نگو با شور دل دادن غريبي

نگو با خود كه من را مي فريبي



نگو با غم بِه از با من نشستن

نگو كنج قفس به از شكستن



نگو رنجيدنش را تاب دارم

كه آغوشش ميان خواب دارم



نشو راضي به ياد روزِ رفته

نگو دنيا تو را از ما گرفته



نشو راضي به اين تقدير منحوس

نگو جاني ندارد نور فانوس



نگو يك روز مي ميرم برايش

كه پايان مي پذيرد ادعايش



نگو شعر فراموشي سرايد

كسي ديگر دلش را مي ربايد



نگو از او گذشتم تا نسوزد

همان بهتر كه رويايش بسوزد



نگو يك روز مي خندد به نامم

من از خرسندي ِ او شادكامم



نگو از من ، كمي از خويشتن گو

از آن خودسوزي ِ سرسخت و بدخو



نشو راضي به اين ايثار وحشي

نمي خواهم مرا بر من ببخشي



كه بر دوشت بگيري سهم رنجم

نمي خواهم . . . نگو با دل بجنگم !
 

noom

عضو جدید
راستی,تو هم دیده ای؟همه ی آشوبگران یک به یک اعتراف کردند.
وقتش نیست؟
تو که یک عمر دلم را آشوب کرده ای,
نمی خواهی اعتراف کنی؟
 

ehsantomcat

عضو جدید
من بايد فرود آيم

نبايد بنشينم ،

سا لهاست ، از آن لحظه که پر بر اندامم روييد

و از آشيان ، از بام خانه پرواز کردم

همچنان مي پرم .هرگز ننشسته ام ،

و ديگر سري نيز به سوي زمين و به سودا پليد شهر ها

و بام هاي کوتاه خانه ها بر نگرداندم ،

چشم به زمين ندوختم ،

پروازي رو به آسمان ،

در راه افلاک

و هر لحظه دورتر و بالاتر از زمين

و هر لحظه نزديکتر به خدا !!
 

tabasoum A

عضو جدید
در دلم ارزوی امدنت میمیرد
رفته ای اینک اما ایا باز برمیگردی
چه تمنای محالی دارم
خنده ام میگیرد
اینک تو رفته ای و نمیدانم
ایا کدام هلهله ات شاد میکند
ایا کدام عاشق صادق
نام تو را شبانه
در کوچه های شب زده
فریاد میکند
خیلی زود دیر میشه
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی برای من وتو دلش نسوخت
دستامون از هم جدا دستای سرد
کسی برای آخر قصه ما
واسه مرگ عشقمون گریه نکرد
اشک عاشق دیدنی نیست
همه حرفا گفتنی نیست
رفتی اما عشقت هرگز
دیگه از یاد رفتنی نیست
اشک عاشق دیدنی نیست
همه حرفا گفتنی نیست
رفتی اما عشقت هرگز
دیگه از یاد رفتنی نیست

کسی برای من وتو دلش نسوخت
دستامون از هم جدا دستای سرد
کسی برای آخر قصه ما
واسه مرگ عشقمون گریه نکرد
اشک عاشق دیدنی نیست
همه حرفا گفتنی نیست
رفتی اما عشقت هرگز
دیگه از یاد رفتنی نیست
اشک عاشق دیدنی نیست
همه حرفا گفتنی نیست
رفتی اما عشقت هرگز
دیگه از یاد رفتنی نیست

گاهی وقتاست که سکوت ،
مثل یه عشق یه حس دوست داشتنیه
گاهی وقتاست که نگاه،
بیشتر از هزار تا حرف گفتنیه

گاهی وقتاست که سکوت ،
مثل یه عشق یه حس دوست داشتنیه
گاهی وقتاست که نگاه،
بیشتر از هزار تا حرف گفتنیه
کار تو اشک منو شمرد نه
دلو پس گرفتن و سپرد نه
کار من همیشه از تو گفتنه
دل من محکوم به شکستنه...
 

noom

عضو جدید
یک روز حروف تصمیم گرفتن با قرار گرفتنشون کنار هم
قشنگترین شکل یک کلمه را درست کنن!
اینطوری شد که اسم تو بوجود آمد!!!
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
با من از پنجرهٌ تازه سخن می گويد
با من از بوی خوشِ جادهٌ ابريشم.
با من از بارشِ بارانِ بلندی که پُر از خاطره های آبی ست.

آرزويش که سُرايندهٌ سبزی هاست
به تمنای دلم می مانَد
و صدايش در شب
شکلِ اندوهِ مرا دارد.

خانه اش دَه قدم از نغمهٌ نيلوفر دور
در جوارِ نَفَسِ خستهٌ «قصرِ» «کافکا» ست
و گُلی آبی
بویِ بارانِ بهاری را در باغچه اش می ريزد
و به اندازهٌ موسيقیِ خوشرنگِ درخت
حرف هايش زيباست.

در زمانی که من از فاصله ها دلگيرم
با من از روشنیِ آب سخن می گويد
با من از خواهشِ نابی که پُر از مهتاب ست.
در شبی خاموش
که من از تلخ ترين خاطره ها تيره ترم
بامدادی ست که از پنجره ام می تابد
تا مرا در تپشِ صبح، بيفشانَد.

با منش رازی ست
که به جُز زمزمهٌ چشم من و او، تنها
نفسِ نازکِ نيلوفر می داند.
 

hamedinia_m51

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

راضیه (ت)

عضو جدید
با تو سخن میگویم که مدتی ست کمرنگ شده ای !!!!
مدتی ست مرا گم کردی نمیدانم دست که را گرفتی که دستانم را رهاکردی , تا به خود آمدم تو را غریبه دیدم.چرا ؟؟
چه شد از نگاهت افتادم؟؟
هر روز دیوان حافظم را میگشایم, هر روز نامت را میان فالنامه میبینم ولی سراغی از تو نمیشود !!!!!!
چه شد که از من بریدی ؟
چه خطایی کردم که سزایم این بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا کی باید به انتظارت بمانم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا صبرم تمام نشده برگرد.این یک اخطار است باور کن میروم.
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
گفتی : غزل بگو ! چه بگویم ؟ مجال کو ؟
شیرین من ، براز غزل شور و حال کو ؟
پر می زند دلم به هوای غزل ، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست ، بال کو ؟
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو ؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدن
آن برگهای سبز ِ سرآغاز سال کو ؟
رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سوال و حوصله ی قیل و قال کو ؟
 

amir ut

عضو جدید
[FONT=&quot]شتاب مکن[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]که ابر بر خانه ات ببارد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و عشق[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در تکه ای نان گم شود[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]هرگز نتوان[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]آدمی را به خانه آورد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]آدمی در سقوط کلمات[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]سقوط می کند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]و هنگام که از زمین برخیزد[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]کلمات نارس را[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]به عابران تعارف می کند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]آدمی را توانایی[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]عشق نیست[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در عشق می شکند و می میرد[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
 

minaye baba

عضو جدید
تالاپ.
ماه بر بام خانه ام می افتد.
ادامه باران ها همیشه زیبا نیست
همین طور ادامه رویاها...
نیستی
و این شب سرد و غمگین
ادامه سرمه ای است
که تو به چشمانت کشیده ای...
رسول یونان
 

Arman K

عضو جدید
کاربر ممتاز

[FONT=arial black,avant garde]سكوتم از رضايت نيست
دلم اهل شكايت نيست
هزار شاكي خودش داره
خودش گيره , گرفتاره
[/FONT]
[FONT=arial black,avant garde]همون بهتر كه ساكت باشه اين دل
جدا از اين ضوابط باشه اين دل
از اين بدتر نشه رسوايي ما
كه تنهاتر نشه تنهايي ما
[/FONT]
[FONT=arial black,avant garde]كسي جرمي نكرده گر به ما اين روزها عشقي نمي ورزه
بهايي داشت اين دل پيشترها كه در اين روزها نمي ارزه!!
كه كار ما گذشته از شكايت
هنوزم پايبندم در رفاقت
[/FONT]
[FONT=arial black,avant garde]مي ريزه تو خودش دل غصه هاشو
آخه هيچكس نمي خواد قصه هاشو
[/FONT]
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2235

Similar threads

بالا