رباعی و دو بیتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
آن لطف که در شمایل اوست ببین :gol:وآن خنده‌ی همچو پسته در پوست ببین

نی‌نی تو به حسن روی او ره نبری:gol: در چشم من آی و صورت دوست ببین
 

Mahan_M

عضو جدید
با زنده‌دلان نشین و صادق نفسان
حق دشمن خود مکن به تعلیم کسان
خواهی که بر از ملک سلیمان بخوری
آزار به اندرون موری مرسان
سعدی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یک روز به اتفاق صحرا من و تو :gol:از شهر برون شویم تنها من و تو

دانی که من و تو کی به هم خوش باشیم؟ :gol:آنوقت که کس نباشد الا من و تو
سعدی
 

Siren

عضو جدید
امروز که دستگاه داری و توان
بیخی که بر سعادت آرد بنشان
پیش از تو از آن دگری بود جهان
بعد از تو از آن دگری باشد هان
 
  • Like
واکنش ها: floe

Siren

عضو جدید
بشنو به ارادت سخن پیر کهن
تا کار جهان را تو بدانی سر و بن
خواهی که کسی را نرسد بر تو سخن
تو خود بنگر آنچه نه نیکوست مکن
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
رای تو که آفتاب فضلست و هنر
گر یاد کند نیم شب از نیلوفر
ناکرده برو تمام رای تو گذر
از آب به خاصیت برافرازد سر
انوری
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
شد عمر و زمانه را جوادی نرسید
وز نامه‌ی آرزو سوادی نرسید
دستی که به دامن قناعت نزدیم
دردا که به دامن مرادی نرسید
انوری:gol:
 

m2002k

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای گوی زنخ زلف چو چوگان داری

ابروی کمان و تیر مژگان داری


خورشید جبین و چهره‌ی همچون ماه

می گون لبی و چشم چو مستان داری


"مولانا - ديوان شمس"



 

گلابتون

مدیر بازنشسته
ايزد چو گل وجود ما مي آراست
دانست ز فعل ما چه برخواهد خاست
بي حكمش نيست هر گناهي كه مرا
پس سوختن روز قيامت ز كجاست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در مجلس باده گر مرا یاد کنی:gol: غمگین دل من به یاد خود شاد کنی

بیداد به یکسو نهی و داد کنی:gol: وز بندگی و محنتم آزاد کنی
"خاقانی"
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اول به وفا می وصالم درداد
چون مست شدم جام جفا را سرداد
پر آب دو دیده و پر از آتش دل
خاک ره او شدم به بادم برداد
حافظ:gol:
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
جز من اگرت عاشق شیداست بگو
ور میل دلت به جانت ماست بگو
ور هیچ مرا در دل تو جاست بگو
گر هست بگو، نیست بگو، راست بگو
 

بارون

کاربر فعال
ای عاشق خام از خدا دوری تو
ما با تو چه کوشیم؟که معذوری تو
تو طاعت حق کنی به امید بهشت
رو رو تو نه عاشقی که مزدوری تو(شیخ بهایی):gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

"مولوی"
آواز ترا طبع دل ما بادا
اندر شب و روز شاد و گویا بادا
آواز تو گر خسته شود خسته شویم
آواز تو چون نای شکرخا بادا
 
آخرین ویرایش:

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
از آتش عشق در جهان گرمیها
وز شیر جفاش در وفا نرمیها
زان ماه که خورشید از او شرمنده‌ست
بی‌شرم بود مرد چه بی‌شرمیها
"مولوی"
 

بارون

کاربر فعال
آن کس که به روی خوب،او رشک پریست
آمد سحری و بر دل من نگریست
او گریه و من گریه،که تا آمد صبح
پرسید کز این هر دو عجب،عاشق کیست؟(مولانا):gol:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
با ساده رخان باده ناب اولاتر
و اند مستي ديده پر آب اولاتر
چون عالم دون به كس وفايي نكند
از باده در او مست و خراب اولاتر
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
بازي بودم پريده از عالم راز
تا بو كه رسم من از نشيبي به فراز
اينجا چو نيافتم كسي محرم راز
زان در كه در آمدم برون رفتم باز
 
  • Like
واکنش ها: floe

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
این گل ز بر همنفسی می‌آید
شادی به دلم از او بسی می‌آید
پیوسته از آن روی کنم همدمی‌اش
کز رنگ وی‌ام بوی کسی می‌آید
 

floe

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با می به کنار جوی می‌باید بود
وز غصه کناره‌جوی می‌باید بود
این مدت عمر ما چو گل ده روز است
خندان لب و تازه‌روی می‌باید بود
 

m2002k

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای چشم تو مست خواب و سرمست شراب
صاحبــــــــنظران تشــــــــنه و وصــل تو سراب
ماننـــــــــد تو آدمــــــــــــی در آباد و خــــــراب
باشـــــــــــــد که در آیینه تـــــوان دید و در آب
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شبی بود و بهاری ، در من آویخت
چه آتش ها ، چه آتش ها برانگیخت
فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
چو باران بهاری اشک می ریخت

ابتهاج
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خوشا آنان که با ته همنشینند:gol: همیشه با دل خرم نشینند

همین بی رسم عشق و عشقبازی:gol: که گستاخانه آیند و ته بینند


بابا طاهر
 

Similar threads

بالا