دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Elham 6661

عضو جدید
میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی
میرسد روزی که بی من لحظه ها را سر کنی
میرسد روزی که بی من در کنار قبر من
شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[SIZE=+0][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مرحبا [/FONT][/SIZE][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] مرحبا ، چه قلب سنگي داشتي تو ،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] چه دل شهر فرنگي داشتي تو ،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] مرحبا به اين همه عشق و وفا [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] چه دل زبر و زرنگي داشتي تو ،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] منو بگو چه ساده دل ، [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] چه ساده و چه خوش خيال ،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] زير چه ابر تيره اي باز كرده بودم پرو بال.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تو رو بگو چه بي وفا ، انگار نه انگار با مني ، [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] نشستي با رقيب من حرف از محبت مي زني ،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] مرحبا چه قلب سنگي داشتي تو ،[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] چه دل شهر فرنگي داشتي تو [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] مرحبا به اين همه عشق و وفا[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] چه دل زبر وزرنگي داشتي تو ،[/FONT]
 

Elham 6661

عضو جدید
به یاد رفیقی که سخت مشغول شطرنج زندگیشه
و نمیدونه من هنوز مات رفاقتشم
 

Elham 6661

عضو جدید
شیشه ی عطر بهار لب دیوار شکست
وهوا پر شده از بوی خدا
چه دعایی کنمت بهتر از این :

خنده ات از ته دل
گریه ات از سر شوق
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب باهاش حرف نزن تا دعوات نشه نکنه پشت سر ما هم همین حرفو زدی خدا کنه نیاد

این چه حرفیه ؟
ندیدی به خودشم گفتم تمام تلاشمو میکنم رای بیاری دیگه نیای
ولش کن اصلا تاپیک خراب میشه
با این صحبتها
همین که خودت هستی خوبه
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا!
اتش مقدس شک را چنان در من بیفروز تا همه یقین هایی را که بر من نقش کرده اندبسوزد و انگاه از پس توده این خاکستر لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی شسته از هر غبار طلوع کند.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا!
مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ ٫ غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن . لذتها را به بندگان حقیرت ببخش و درد های عظیم را به جانم ریز.
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
شبی در شبترین شب ها تو ماهم میشوی آیا؟
تو تسلیم تماشای نگاهم میشوی آیا؟
 

Elham 6661

عضو جدید
وقتی از غربت ایام دلم میگیرد مرغ امید من از شدت غم میمیرد
دل به رویای خوش خاطره ها میبندم باز هم خاطره ها دست مرا میگیرد
باخاطره ها میمانم....
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دستم بگیر دستم را تو بگیر
التماس دستم را بپذیر
درمانی باش پیش از آنکه بمیرم
آوازی باش پرواز اگر نهی
همدردی باش همراز اگر نهی
آغازی باش تا پایان نپذیرم
گلدانی باش گلزار اگر نهی
دلبندی باش دلدار اگر نهی
سبزینه باش با فصل بد و پیرم
از کوی تو چون پیراهن تو
آغشته شد جانم با تن تو
آغوشی باش تا بوی تو بگیرم
لبخندی باش در روز و شب من
در هم شکست از گریه لب من
بارانی باش بر این تشنه کویرم
آهنگی باش در این خانه بپیچ
پژواکی باش از بگذشته که هیچ
آهنگی نیست در نایی که اسیرم
آوازی باش پرواز اگر نهی
همدردی باش همراز اگر نهی
آغازی باش تا پایان نپذیرم
لبخندی باش در روز و شب من
در هم شکست از گریه لب من
بارانی باش بر این تشنه کویرم
آهنگی باش در این خانه بپیچ
پژواکی باش از بگذشته که هیچ
آهنگی نیست در نایی که اسیرم
از بوی تو چون پیراهن تو
آغشته شد جانم با تن تو
آغوشی باش تا بوی تو بگیرم
تا بوی تو بگیرم...
شعری از فرامز اصلانی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا