دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو خودت را نشان بده و بگو که عاشقی !

چرا سکوت کرده ای؟ چرا حرفی نمیزنی ؟ درد دلت را بگو؟

حالا نوبت تو است که عشقت را به من و همگان نشان دهی !

بگو که چقدر مرا دوست داری ، بگو مرا برای چه میخواهی ؟

من تو را درک کردم ، حالا نوبت تو است که

مرا درک کنی و بفهمی که در قلب من چه میگذرد!

چگونه بگویم که تنها تو را میخواهم ، چگونه عشقم را به تو ثابت کنم؟

حالا نوبت تو است من که تنها در راه عشق جانم را فدایت نکرده ام !


این تنی که میبینی روح من است ، تن من در راه عشق از روحم جدا شده!

من که ماندم و ساختم با تو و در غم عشقت سوختم ، حالا نوبت تو است ...

حالا نوبت تو است که در مقابل سرنوشت بایستی و ثابت کنی که تنها مرا

میخواهی!

حالا نوبت تو است که نامم را فریاد بزنی و بگویی که تنها به عشق من زنده ای !

حالا نوبت من است که سکوت کنم و تو پاسخ سکوتم را به قلبم بدهی !

من که هر چه گفتی ، گفتم به روی چشمهایم ، هر چه اشکم را در آوردی گفتم

فدای یک تار موهات ، هر چه مرا سرزنش کردی ، گفتم مرا ببخش عزیزم !

حالا نوبت تو است ، که به من محبت کنی و عشق بورزی !

حالا نوبت تو است که معنای عاشق بودن و عاشق ماندن را به من بیاموزی!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

غرورم حتی

تو را طور ديگری دوست دارد

به تو كه ميرسد

بيصدا می شكند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو خودت را نشان بده و بگو که عاشقی !

چرا سکوت کرده ای؟ چرا حرفی نمیزنی ؟ درد دلت را بگو؟

حالا نوبت تو است که عشقت را به من و همگان نشان دهی !

بگو که چقدر مرا دوست داری ، بگو مرا برای چه میخواهی ؟

من تو را درک کردم ، حالا نوبت تو است که

مرا درک کنی و بفهمی که در قلب من چه میگذرد!

چگونه بگویم که تنها تو را میخواهم ، چگونه عشقم را به تو ثابت کنم؟

حالا نوبت تو است من که تنها در راه عشق جانم را فدایت نکرده ام !


این تنی که میبینی روح من است ، تن من در راه عشق از روحم جدا شده!

من که ماندم و ساختم با تو و در غم عشقت سوختم ، حالا نوبت تو است ...

حالا نوبت تو است که در مقابل سرنوشت بایستی و ثابت کنی که تنها مرا

میخواهی!

حالا نوبت تو است که نامم را فریاد بزنی و بگویی که تنها به عشق من زنده ای !

حالا نوبت من است که سکوت کنم و تو پاسخ سکوتم را به قلبم بدهی !

من که هر چه گفتی ، گفتم به روی چشمهایم ، هر چه اشکم را در آوردی گفتم

فدای یک تار موهات ، هر چه مرا سرزنش کردی ، گفتم مرا ببخش عزیزم !

حالا نوبت تو است ، که به من محبت کنی و عشق بورزی !

حالا نوبت تو است که معنای عاشق بودن و عاشق ماندن را به من بیاموزی!
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو خودت را نشان بده و بگو که عاشقی !

چرا سکوت کرده ای؟ چرا حرفی نمیزنی ؟ درد دلت را بگو؟

حالا نوبت تو است که عشقت را به من و همگان نشان دهی !

بگو که چقدر مرا دوست داری ، بگو مرا برای چه میخواهی ؟

من تو را درک کردم ، حالا نوبت تو است که

مرا درک کنی و بفهمی که در قلب من چه میگذرد!

چگونه بگویم که تنها تو را میخواهم ، چگونه عشقم را به تو ثابت کنم؟

حالا نوبت تو است من که تنها در راه عشق جانم را فدایت نکرده ام !


این تنی که میبینی روح من است ، تن من در راه عشق از روحم جدا شده!

من که ماندم و ساختم با تو و در غم عشقت سوختم ، حالا نوبت تو است ...

حالا نوبت تو است که در مقابل سرنوشت بایستی و ثابت کنی که تنها مرا

میخواهی!

حالا نوبت تو است که نامم را فریاد بزنی و بگویی که تنها به عشق من زنده ای !

حالا نوبت من است که سکوت کنم و تو پاسخ سکوتم را به قلبم بدهی !

من که هر چه گفتی ، گفتم به روی چشمهایم ، هر چه اشکم را در آوردی گفتم

فدای یک تار موهات ، هر چه مرا سرزنش کردی ، گفتم مرا ببخش عزیزم !

حالا نوبت تو است ، که به من محبت کنی و عشق بورزی !

حالا نوبت تو است که معنای عاشق بودن و عاشق ماندن را به من بیاموزی!
سرم گیج رفت چند بار سند شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:confused:
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنكه دستَش را اینقدر مُحكــم گرفته ای ، دیروز عاشق ِ مـــــــن بود...
دستانتــ را خسته نكنـــــــ !
محكمـ یا آرامــــــ .... فردا تــو هَم تَنهاییــــــی ...
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]عبور می کنم ..! [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هر روز ..[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]از کنار نیمکت های خالی پارک ...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]طوری که انگارکسی ...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]در نیمکت های آخرین انتظارم را می کشد ![/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و به آنجا می رسم ..! [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باید وانمود کنم ...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]که باز هم دیر رسیده ام ..![/FONT]
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مـــی دانی...
یک وقت هایی باید
روی یک تکه کاغذ بنویسی
تـعطیــل است ..
و بچسبانی پشت شیشه ی افـکار
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی..
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال ســوت بزنی
در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویـی
بگذار منتـظـر بمانند..!
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خندیدن خوب است..
قهقهه عالی است..
گریستن آدم را آرام می کند..
اما...
لعنت بر بغض...
لعنت...
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجا که من رسیده ام...
ته دنیای بدون تو بودن است!
همانجایی که شاید فکرش را هم نمی کردی دوام بیاورم!
ولی من ایستاده به اینجا رسیده ام!
خوب تماشا کن...
دلم هم تنگ نشده!
یعنی دلم را همانجا پیش خودت گذاشتم...
تو باش و دل من و همه فریادهایی که شاید تو را می خواهد...

عالی بود
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
زمانی اشکهایت را قدر خواهی دانست که دیگر از بس اشک ریختی نمیتوانی اشک بریزی سوی چشمانت کم شده و پشت خمیده شده و انقدر رنجور و لاغر شده ای که فرقی با مرده ها نداری و موهای سپید در دوران جوانی تو را به فکر وا میدارد انگاه از هر عشقی بیزار میشوی و میخواهی جایی بروی که کسی نگاهت نکند که کسی با نگاه تحسین امیز نگاهت نکند وقتی شکستی از همچین نگاههایی بیزارتر میشوی ارام به گوشه ی تنهایی میخزی تا مبادا دوباره کسی بیاید و با حرفهایش با مهربانیهایش و محبتش در دلت خودش را جا بگذارد و تو را خیلی ساده فراموش کند وقتی از تو زیباتر میبیند
من الان همین حالو دارم
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
قول داده ام... گاهـــــــی هر از گاهـــــی فانـــــوس یادت را میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم خیالت راحــــــت! من همان منـــــم؛ هنوز هم در این شبهای بی خواب و بی خاطـــــره میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم اما به هیچ ستاره‌ی دیگری سلام نخواهــــــم کرد......
 

shamira

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگاهم دائما گریان درونم دوزخی پنهان در این مرداب غم غرقم صدایم در دلم خاموش چه پر دردم برای من بهاری نیست بهشتی نیست نمی دانم خدا این زندگی من برای چیست از این عالم چه می خواهم طرز زیستن را من نمی دانم خدایا خواهشم این است بگو که گر حیات من اگر این است زندگی را من نمی خواهم در این دنیای تاریکی نمی مانم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[SIZE=+0]دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌
دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌
دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دار
م‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دا
رم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دو
ستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوست
ت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌
دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌د
ارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوس
تت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌د
وستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌دوستت‌دارم‌
[/SIZE]
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
Neyleylim sen yoksan eğer dünyanın servetini
Neyleylim sen yoksan eğer ahretin cennetini
Neyleylim sen yoksan eğer sahilleri, kırları
Neyleylim sen yoksan eğer yazı, kışı baharı

Nede haklıymış meğer aşk uğruna yalanlar
Sende beni yakıp gittin geçen yıl bu zamanlar
Nede haklıymış meğer aşk uğruna yalanlar
Sende beni yakıp gittin geçen yıl bu zamanlar

Elinde yok adresin şimdi bilmem nerdesin
Aşkımın ödülümüydü habersizce gidişin
Sana öyle hasretim bu temmuz akşamında
Neyleyim sen yoksan eğer neyleyim istanbulu

Nede haklıymış meğer aşk uğruna yalanlar
Sende beni yakıp gittin geçen yıl bu zamanlar
Nede haklıymış meğer aşk uğruna yalanlar
Sende beni yakıp gittin geçen yıl bu zamanlar
 

samiyaran

عضو جدید
تن در تب و تاب است...دل در سینه نا آرام...
زبانش بند آمده...نامه می نویسد به زبان...
که اگر نگویی...که اگر نشنود...می سوزی در این تب و تاب...
ولی زبان نمی چرخد....سکوت می شود منتهای زمان....
 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز

نفس می کشم نبودنت را
نیستی
هوای بوی تنت را کرده ام
می دانی
پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است
تو نیستی
آسمان بی معنیست
حتی آسمان پر ستاره
و باران
مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد
تو نیستی
و من چتر می خواهم …
هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده…
خودم را به هزار راه میزنم
به هزار کوچه
به هزار در
نکند یاد آغوشت بیفتم …

 

fbarani67

عضو جدید
کاربر ممتاز


کلمه
کلمات
کلام نمی آید بر لبم
وقتی تو اینجایی
لب سکوت میکند
انگار چشمها تا به حال
ندیده اند
فرشته ای به این زیبایی:cry:
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگ که باشی ، آدم ِ دیگری می‌شوی...

خشن‌تر.. عصبی‌تر.. کلافه‌ تر و تلخ‌ تر !

و جالبتر اینکه ، با اطراف هم کاری نداری..

همه اش را نگه میداری و دقیقا" سر ِ کسی خالی میکنی ،

که دلتنگ اش هستی ...!!
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه وقتایی هَست می بینی ، می شنوی اما درک نمی کنی ،

حس نمی کنی ...

یه وقتایی هَست خودت می دونی نیستی ولی نمی دونی کجایی!

یه وقتایی هَست که بیقراری ! آروم نداری ، تو دلت ِ یه حال عجیبیه ...

انگار دیگه مال ِ هیچ جا و هیچ کی نیستی

فقط دلت میخواد بری ، بیای ، بریزی ، بپاشی !

یه وقتایی هَست دلت تنگه ... اما نمی دونی برای چی ؟! برای کی ؟!

یه وقتایی هَست بغض می کنی ...

چشم و قلبت با هم می سوزه ، اما اشکی در کار نیس !


یه وقتایی هَست ؟!

الان دقیقا" من از همون وقتامه !
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو اون شام مهتاب کنارم نشستی
عجب شاخه گل‌وار به پایم شکستی
قلم زد نگاهت به نقش‌آفرینی
که صورتگری را نبود این‌چنینی
پریزاد عشق رو مه‌آسا کشیدی
خدا را به شور تماشا کشیدی

تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌تاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه که عاشق‌‌ترینی
تو یک جمع عاشق تو صادق‌ترینی
همون لحظه ابری رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاری از اون لحظه ناب
که معراج دل بود به درگاه مهتاب
در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به یادت شکستم
تو از این شکستن خبر داری یا نه
هنوز شور عشق رو به سر داری یا نه

تو دونسته بودی چه خوش‌باورم من
شکفتی و گفتی از عشق پرپرم من
تا گفتم کی هستی تو گفتی یه بی‌تاب
تا گفتم دلت کو تو گفتی که دریاب
قسم خوردی بر ماه که عاشق‌‌ترینی
تو یک جمع عاشق تو صادق‌ترینی
همون لحظه ابری رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داری
من اون ماه رو دادم به تو یادگاری
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
 

*moonlight girl*

عضو جدید
کاربر ممتاز
به خاطر روی زیبای تو بود
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود
فقط به خاطر تو
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
می نویسم با نور
در هوایی از مهر
کاغذی از پر گلهای سپید
نه به یک بار و به ده بار،
که هزاران، شاید
می نهم در سبدی
از گل نیلوفر و احساس دلم
می سپارم
به دل قاصدکی تا برساند به دلت
تا بدانی
دل من
غرق تمنای نگاه تو هنوز
می نویسد شب و روز:
« خوب نازنین من
از همیشه تا هنوز
دوستت می دارم!...»
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من جهان بینی ندارم

من الفبای جدیدم
من فقط عشق فقط تو
من به آرامش رسیدم


قرن ها میان و میرن
یه چرا بدون پاسخ
من و تو هزار سال بعد

عشق، زندگی، تناسخ
به دنیا آمدم تا عاشقت باشم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا