دعای افتتاح را فقط برای ثواب نخوانیم!

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
«الحمد لله خالق الخلق باسط الرزق فالق الاصباح ذی الجلال والاکرام والفضل والانعام الذی بعد فلا یرى وقرب فشهد النجوى تبارک وتعالى»


خداوند مسبب الاسباب است


در این فراز به آن دسته از صفات الهی پرداخته می‌شود که در زندگی انسان تبلور دارند. انسان از خلال چیزهایی که می‌بیند و مشاهده می‌نماید، خداوند را می‌شناسد.

وقتی به همه مخلوقات نگاه می‌اندازیم می‌بینیم که آنان خودشان را نیافریده‌اند. زیرا چیزی نمی‌تواند خود را بیافریند و چیزهای پیرامون خود را بیافریند. زیرا همه چیز مخلوق و آفریده خداوند است. شیء نمی‌تواند شیء دیگری را بیافریند حتی اگر سبب وجود او نیز باشد. والدینت نمی‌توانند تو را بیافرینند، هر چند که وسیله‌ای برای وجود تو می‌باشند. زیرا این خداوند است که راز حیات و بالندگی را در نطفه به ودیعت نهاده است. او‌‌ همان خدایی است که نظام تولد و ازدیاد نسل را آفریده است.


سپاس از آن آفریدگار روزی دهنده است


«الحمد لله خالق الخلق باسط الرزق» می‌بینی که همه مردم زندگی می‌کنند و هرکدامشان به روش خود روزی خویش را به دست می‌آورند. حیوانات در اعماق دریا‌ها و آسمان‌ها و گوشه‌های زمین زندگی می‌کنند و هر کدامشان روزی خود را به دست می‌آورند. می‌بینی که گیاهان چگونه روزی خود را بدست می‌آورند و همین طور دریا‌ها چگونه تجدید می‌شوند و خشک نمی‌شوند و روزی خود را از طریق باران و رودخانه‌های که وارد آن می‌شوند، بدست می‌آورند. بنابراین خداوند گستراننده روزی است. او روزی را برای همه بندگان خود هر چند که زیاد باشند، می‌گستراند.

روایت شده است که فردی نزد امام علی(علیه السلام) آمده و از تعداد زیاد انسان‌ها از زمان خلقت آدم، اظهار شگفتی کرد. شاید یکی هم گفته باشد که پیش از آدم شما هزاران آدم دیگر نیز بوده‌اند تا اینکه خداوند زمین را به ارث ببرد. پس چگونه آنان را مورد محاسبه قرار می‌دهد؟ امام پاسخ لطیفی ارائه داد و فرمود: «همان گونه که با وجود بسیاری آنان، به ایشان روزی داد.»


الآن در کره زمین میلیارد‌ها انسان زندگی می‌کنند که در جای جای زمین پراکنده هستند. منابع روزی آن‌ها نیز گوناگون است. همین طور اوضاع و رنگ‌ها و اشکال گوناگونی نیز دارند. خداوند چگونه فرایند روزی دادن آنان را تنظیم می‌نماید به گونه‌ای که هیچ کسی مانع رسیدن روزی به دیگری نمی‌شود؟ هم چنین خداوند چگونه به حیوانات روزی می‌دهد؟

وقتی که صحنه‌هایی از حیات دریایی را مشاهده می‌کنی، می‌بینی که میلیون‌ها موجود دریایی در دریا زندگی می‌کنند. خداوند چگونه آنان را روزی می‌دهد؟

علاوه بر حیواناتی که در دنیا وجود دارند، حشراتی هستند که با چشمهای غیر مسلح دیده نمی‌شوند، خداوند چگونه آن‌ها را روزی می‌دهد؟


تمام نعمتها از آن خداوند است


«فالق الاصباح» او کسی است که صبح را از دل تاریکی بیرون می‌آورد، آن هم بعد از اینکه فضا تاریک بود و شب همه جا را فراگرفته بود. فجر چگونه طلوع می‌نماید؟ اگر فجر را دیده باشیم می‌بینیم که در ابتدا نوری ظاهر می‌شود و سپس گسترش می‌یابد و بعد از آن به صبح و روز تبدیل می‌شود.چه کسی صبح را می‌شکافد؟ فلق البحر یعنی دریا را شکافت. خداوند تاریکی را می‌شکافد و صبح را از دل تاریکی بیرون می‌آورد. «فالق الاصباح ذی الجلال والاکرام» چه جلالی بزرگ‌تر از جلال و عظمت او وجود دارد، در حالی که آفریده‌ها همگی نشانه‌ای از جلال و عظمت او هستند؟ همه کرامت از اوست و همه فضل و کرم از او می‌باشد. همه آن چیزهایی که به بندگان خود عنایت می‌نماید و نعمتهایی که به بندگان خود می‌بخشد همه از اوست. این روی آوردن متفکرانه به سوی خداوند ولی دو نگاه متفاوت می‌تواند وجود داشته باشد. یکی نگاه ابلهانه است و دیگران نگاه آگاهانه.

گاهی انسان ابله از کنار چیز‌ها می‌گذرد و چیزی نمی‌فهمد و گاهی این انسان عاقل و آگاه است که از کنار چیز‌ها می‌گذرد و می‌کوشد که نتیجه‌ای از آن‌ها بگیرد. خداوند سبحانه و تعالی نیز می‌فرماید: «قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ» (یونس/101).

خداوند می‌فرماید که آگاهانه نگاه کن و نگاه خود را به ابزاری برای کسب آگاهی و بررسی و تحقیق تبدیل نما. انسانی که چنین نگاهی دارد در برابر هر چیزی توقف و تأمل می‌نماید تا ماهیت آن را مورد بررسی قرار دهد، چیزهایی را که در ورای آن قرار دارند بررسی نماید و نتایج و پیامدهای آن را مورد دقت و بررسی قرار دهد.

شایسته است که انسان شاگرد زندگی باشد. زیرا زندگی بزرگ‌ترین مدرسه است. درسهایی که در مدرسه می‌خوانیم نیز چیزی جز آموخته‌های افراد و یادداشت آن‌ها نیست.

اما بعضی‌ها با غرور و افتخار می‌گویند: من دانشجوی دانشگاه هستم، من استاد دانشگاه هستم، من عالم و مجتهد هستم. این من هستم که به مردم آموزش می‌دهم و ...

کسی که چنین فکر می‌کند، دارد عقب گرد می‌کند. مانند برکه‌ای که آب دارد و آب ان را عوض نمی‌کنیم. این آب در ‌‌نهایت خشک می‌شود، اندک اندک کم می‌شود و تبخیر می‌گردد. یا مانند دریا‌ها که اگر باران بر آن‌ها نبارد، رود‌ها به آن نریزند و چشمه‌ها به آن‌ها وارد نشوند، تبخیر خواهند شد.

در این زمینه امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: «در تجربه‌ها عقلهای دوباره وجود دارند.» یعنی هر تجربه‌ای، به تو عقل تازه‌ای می‌بخشد.از این رو انسان نباید کسی را تحقیر کند و خوار بشمارد. در این باره حدیثی است که می‌فرماید: «حکمت را بگیر، ولو از دهان دیوانگان باشد.» شخصی را می‌بینی که عقل ندارد، ولی ممکن است حرف‌هایی بزند که حکیمانه باشد. ممکن است کودک حرفی بزند که دیگران نگفته باشند.
وقتی فراز «الحمد لله خالق الخلق باسط الرزق فالق الاصباح ذی الجلال والاکرام والفضل والانعام» را می‌خوانیم نباید به خواندن این کلمات بسنده کنیم تا ثواب بدست بیاوریم، وقتی می‌گوییم «خالق الخلق» باید سعی کنیم که تمام آگاهی و نظر خود را به آفریده‌های پیرامون خود متوجه کنیم تا با تفکر خویش دریابیم که همه این‌ها را خداوند آفریده است. این خداوند است که روزی می‌دهد، این خداوند است که صبح را می‌شکافد تا با هر نگاه و تفکر خویش، به چشم اندازهای گسترده ایمان روی بیاوریم، تا خداوند را بیشتر بشناسیم و وقتی که خداوند را بیشتر شناختیم آن‌گاه بیشتر به خداوند نزدیک می‌شویم.


خداوند نزدیک دور است


سپس وقتی که در قالب این دعا می‌خواهی خداوند را به تصویر بکشی، در می‌یابی که خداوند دور دور و نزدیک نزدیک است. در او هم صفات دور و هم صفات نزدیک وجود دارد. او دور است زیرا نمی‌توانی به ذات او احاطه یابی و نمی‌توانی او را ببینی، گویا نشانه دور بودن خداوند این است که او از درک آفریده‌ها دور می‌باشد. «لاَّ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یدْرِکُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ» (الأنعام/103). او دور است به این اعتبار که دیده نمی‌شود، از درک مردم دور است، بنابراین می‌توانی از طریق آفریده‌هایش او را درک کنی. ولی نمی‌توانی از طریق ذات خداوند او را درک نمایی. زیرا خداوند مطلقی است که هیچ چیزی او را محدود نمی‌کند و هیچ کس نمی‌تواند به ذات خداوند پی ببرد.

حتی پیامبران نیز نمی‌توانند ذات خداوند را بشناسند. زیرا پیامبران هر چه قدر که دارای مقام رفیع هم باشند، باز هم محدود هستند، در حالی که خداوند مطلق می‌باشد.


خداوند در جان مۆمن حضور دارد


«الذی بعد فلا یرى»، او دور است، به خاطر ذات خود و وجودش از انسان فاصله دارد. ولی نزدیک است «وقرب فشهد النجوى»، «مَا یکُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ» (المجادلة/7)، او نزدیک است، زیرا وقتی که دو نفر در یک اتاق با هم باشید، می‌دانی که یک عضو سومی نیز با شما حضور دارد و آن خداوند است. و اگر سه نفر باشید، عضو چهارمی نیز حضور دارد. «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» (ق/16)، خداوند متعال نزدیک‌ترین کس به تو می‌باشد.

«یعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْینِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ» (غافر/19)، خداوند آن چنان به تو نزدیک است که هیچ فاصله‌ای بین تو و او وجود ندارد. و این‌‌ همان رازی است که حضور خداوند را در کنار خود احساس می‌کنی زیرا فکر رایجی که در بین ما وجود دارد این است که خداوند دور است. پس از کجا ما را می‌بیند؟ در حالی که فلانی به ما نزدیک است، افراد اطلاعات به ما نزدیک هستند، پلیس نزدیک است، ولی خداوند بسیار از ما دور می‌باشد. ولی «إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیداً * وَنَرَاهُ قَرِیباً» (المعارج/6-7).

روز‌ها و شب‌ها می‌گذرند، از پنج سالگی به بیست سالگی تا سی و پنجاه سالگی. چه احساسی نسبت به زمان داریم؟ هر فردی فقط امروز خود را احساس می‌کند. و اگر در روز قیامت خداوند از او سۆال کند «قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ * قَالُوا لَبِثْنَا یوْماً أَوْ بَعْضَ یوْمٍ» (المۆمنون/112-113).

هر کدام از باید احساس کنیم که خداوند خیلی نزدیک است، از رگ گردن نیز به ما نزدیک‌تر است. زیرا خداوند «یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (الأنفال/24). نزدیکی خداوند از نوع واقعی و حقیقی است که سبب می‌شود به خوبی احساس کنیم او از هر کس دیگری به ما نزدیک‌تر است، به گونه‌ای که حضور او را از مردم پیرامون خود نیز قوی‌تر احساس می‌کنیم.اگر می‌خواهی کاری انجام دهی که از آن حیا داری، آیا اگر کودک ممیزی در نزدیکی تو باشد، آن کار را انجام می‌دهی؟ طبیعی است که این کار را انجام نمی‌دهیم، حتی اگر عمل حلالی باشد. اما در رابطه با خداوند، هر کاری را انجام می‌دهیم و از خداوند حیا نداریم.

منبع: تبیان
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
تأملی در فراز اول دعای افتتاح

تأملی در فراز اول دعای افتتاح

بسم الله الرحمن الحریم
اَللّهُمَّ اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِکَ وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ ؛ خدایا من ستایش را بوسیله حمد تو می گشایم و تویی که به نعمت بخشی خود بندگان را به درستی واداری و یقین دارم که براستی تو
اَرْحَمُ الرّاحِمینَ فی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَهِ ....مهربانترین مهربانانی اما در جای گذشت و مهربانی ...



یکی از دعاهایی که در شب های ماه مبارک رمضان به خواندن آن سفارش شده ایم دعای وزین افتتاح است که شامل معارف والای اخلاقی و اعتقادی می باشد، ما هم به فراخور این شب های نورانی شرح قسمت های این دعای نورانی را تقدیم شما عزیزان می کنیم باشد که بهره بیشتری از زمزمه آن ببریم ...

«اَللّهُمَّ اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِکَ وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَ»

انسان با مطالعه این مقطع از دعا این فکر به سراغش می آید که باید همه گفتارها و رفتارهای خود را با حمد و ثنای خداوند آغاز نماید. ابتدای ثنای خداوند، "الحمد لله" است. چرا که واژه "الحمد لله" حاوی همه عناصر عظمت و نعمت خداوند می باشد. از این رو وقتی که عظمت و نعمت الهی را حمد می کنیم، در حقیقت به صورتی همه جانبه خداوند را مورد حمد و ستایش قرار داده ایم. از این رو آغاز کار با حمد و سپاس خداوندی، برای این است که در جان خویش همیشه به یاد داشته باشیم، جز از طریق حمد الهی، حمد و ستایش برای کس دیگری نیست. حتی ما مردم دیگر را نیز از جهت چیزهایی که خداوند به ایشان عنایت کرده است و آنان را هدایت کرده و یا به ایشان روزی داده است، مورد حمد و ستایش قرار می دهیم.

خداوند تصحیح کننده است

"وأنت مسدد للصواب بمنك"

خدایا! می خواهم حرف بزنم و شاید در سخنم لغزشی افتد. از این رو می خواهم سخنم را با این درخواست آغاز نمایم که از من حمایت نمایی و کمکم نمایی که جز درست نگویم و جز راست بر زبان جاری نسازم.

خدایا! کلماتم را طوری قرار بده که در اعماق خود بیانگر حق و صداقت و درستی باشد. زیرا من دارم با تو سخن می گویم و طبیعی نیست در حالی که به سوی تو روی آورده ام، در سخنم اشتباه باشد. حال آن که تصحیح کننده تو هستی. پس مرا در راه درست کمک نما. بنابراین هرگاه اندیشه ام خواست منحرف شود تو درستش نما و هرگاه کلامم خواست دچار لغزش شود، تو ای خدا در راه درست تثبیتش نما.

خداوند رحیم است

"وأیقنت انك ارحم الراحمین فی موضع العفو والرحمة"

خدایا وقتی که من تو را می خوانم و با تو سخن می گویم، با صفات تو که با زندگی من در ارتباط هستند، سرشار از یقین و اطمینان و آرامش و اعتقاد هستم. زیرا از نظر عفو و رحمت، هیچ کس به مانند تو نیست. تو به کسی که شایسته رحمت است، رحمت می ورزی و هنگامی که مصلحت در رحمت باشی، رحمت می نمایی. تو از جایگاه رحمت خود به کسی که سزاوار عفو است و یا مصلحت و حکمت در بخشیدن او باشد، در می گذری. اما تو ای خدا، ممکن است، رحمت نورزی. زیرا تو همان حکیمی هستی که هر چیزی را سر جای خود قرار می دهد.


خداوند شدید العقاب است

"وأشد المعاقبین فی موضع النكال والنقمة"

و وقتی که مجازات می نمایی و عذاب می کنی، این کار تو از جایگاه انفعال نیست. زیرا ای خدا تو از صفات مخلوقین والاتری و برای عقده گشایی مردم را عذاب نمی نمایی. خدایا تو از این کار بسیار بالاتری. زیرا تو مصالح بندگان خود را می دانی و کسی را که شایسته عذاب است و حکمت در مجازات او می باشد، مجازات می نمایی. زیرا تو همان حکیمی هستی که هر چیزی را سر جای خود قرار می دهد.

خداوند جبار است



"وأعظم المتجبرین فی موضع الكبریاء والعظمة"

خدایا تو جبار و متکبر هستی و همه جباران و متکبران دیگر چنین حقی ندارند. زیرا آنان همان ذلیلان و حقیرهایی هستند که فقط دارای بخشی از عناصر عظمت شده اند و تو این عناصر عظمت را به ایشان داده ای. خدایا اگر تو تکبر می ورزی به خاطر این است که بزرگی در ذات تو وجود دارد. زیرا تو بزرگی. اگر جبار هستی به خاطر این است که جبروت از آن تو است و تو مسلط بر همه چیز می باشی.

از این رو تکبر صفت ناشایستی برای مخلوق است ولی برای خالق مدح به شمار می آید. جبار بودن برای مخلوق لعنت است و برای خالق تکریم. زیرا تنها خداوند است که مالک جبروت می باشد و کبریا از آنِ اوست و جبروت و کبریا برای غیر او نیست. از این رو بزرگترین جبار در جایگاه جبروت و بزرگترین متکبران در جایگاه کبریا می باشد. ای پروردگار من تنها تو هستی که از جایگاه کبریا و عظمت که راز ذات تو و عظمت تو می باشد، جبار هستی و تکبر می ورزی.

"اللهم أذنت لی فی دعائك ومسألتك"

وقتی انسان می خواهد با خداوند صحبت نماید، از او اجازه می طلبد و خداوند چنین اجازه ای به او می دهد: « خدایا! تو به من اجازه دعا و خواستن داده ای. من از آن روی تو را می خوانم که تو به من اجازه داده ای تو را بخوانم.» (بقره/186)


"فاسمع یا سمیع مدحتی"

خدایا! من تو را می خوانم در حالی که ممکن است شیطان حضور داشته باشد و دعای مرا از تو باز دارد. زیرا این امکان وجود دارد که دعای من آمیخته با بسیاری از ترسها و اندیشه ها و دغدغه ها باشد. از این رو خواسته من این است که بین من و تو هیچ مانعی نباشد تا این که دعای من از قلبم بیرون شود و به تو برسد.تو از عرشی که بالای زمین هفت گانه است می شنوی. تو وسوسه های سینه ها را می شنوی و ناتوان از شنیدن صدا نیستی. بنابراین در حالی که من از همه صفات حسنای تو که در مدح و ثنای تو متجلی است، ستایش مرا بشنو.

"و اجب یا رحیم دعوتی"

خدایا در شرایطی تو را می خوانم که خواسته ها و نیازها و دردها و آرزوهای بسیار دارم. بنابراین به من جواب بده که خودت به من وعده داده ای و گفته ای: «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را » (غافر/60).


خداوند برطرف کننده لغزشهاست

"و أقل یا غفور عثرتی"

خدایا! راه من پر از چاله ها و موانع است. ممکن است که دچار لغزش شوم و در این چاله ها در افتم یا به خاطر موانع دچار لغزش گردم. خدایا از تو می خواهم که از لغزشهای من بکاهی و اگر سقوط کردم مرا از این لغزشها نجات دهی. این که در این حفره ها و چاله ها باقی نمانم و مرا نجات دهی. در این جا منظور از لغزش همان گناه و خطاست. یعنی خدایا گناهان و سیئات مرا ببخش.


خدایا اگر تو را می خوانم به خاطر شرایطی است که در آن قرار دارم. من در آینده خود دغدغه هایی دارم که نیازمند آنم که در آنها برایم گشایش ایجاد نمایی. اندوه هایی دارم که باید آنها را از من برداری. مشکلاتی دارم که می خواهم آنها را حل نمایی. وقتی دارم تو را می خوانم به این نمی اندیشم که فقط به خاطر ایمانی که دارم، مرا مورد اجابت قرار دهی. من الآن تو را برای حال و آینده می خوانم، در حالی که به گذشته چشم دوخته ام. این که چه رفتاری با من داشته ای.خداوند برطرف کننده اندوه هاست.

منبع:تبیان
 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
مضامین دعای افتتاح

مضامین دعای افتتاح



از آن جا كه بیش از دعاهای دیگر، خواندن دعای افتتاح در این ماه متداول است، مناسب است كه محتوای این دعا برای مردم تشریح شود. با یك نگاه اجمالی می بینیم كه سرفصل‌های مهم و مضامین عمده این دعا این‌هاست:

۱. صفات متعالی خداوند، درس توحید و معارف اعتقادی؛

۲. بیان نعمت‌ها و بزرگواری‌ها و كرامت‌های الهی در حق انسان و خطاپوشی او(عبودیت)؛

۳. صلوات بر چهارده معصوم(پیوند ولایی با اهل بیت)؛

۴. دعا برای ظهور امام زمان و تشكیل دولت كریمه(بینش سیاسی شیعه)؛

۵. جایگاه و نقش رهبری و ولایت در جامعه «اللهم به شَعْثَنا ... تا«اله الحق آمین»؛

۶. شكوه به درگاه خدا و التجا برای فرج امام زمان(عج)(بحث انتظار و آینده).

منبع:تبیان
 

Similar threads

بالا