داستان عاشق شدن دوتا گربه !!خعلی باحاله ه ه ه!!

SIMA.T

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو تا گربه با هم ازدواج کردند:




اوایل زندگی عاشقانه ای داشتند:




اولین بچشون به دنیا اومد:



دومی هم به دنیا اومد:



اولین قدمهای بچه هاشون:




پدر این خانواده به سختی کار میکرد:



و مادر دنبال خوشگذرونی خودش بود:



بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب در اومدند:



یکیشون تروریست شد:


یکی دیگه همش تو کلوب شبانه بود:



کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت:



وقتی پدرشون فهمید سکته کرد:



مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد:


 

sanaz_panel

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخییییی
با عشق ازدواج کنی بعد .........................
مرسی.جالب بود;)
 

samira moghimi

عضو جدید
دو تا گربه با هم ازدواج کردند:




اوایل زندگی عاشقانه ای داشتند:




اولین بچشون به دنیا اومد:



دومی هم به دنیا اومد:



اولین قدمهای بچه هاشون:




پدر این خانواده به سختی کار میکرد:



و مادر دنبال خوشگذرونی خودش بود:



بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب در اومدند:



یکیشون تروریست شد:


یکی دیگه همش تو کلوب شبانه بود:



کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت:



وقتی پدرشون فهمید سکته کرد:



مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد:



خيلي باحال بود
 

hiva13

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وای چه بانمک بود
مخصوصا سکته ی باباهه ترکیدما:biggrin:
 

Similar threads

بالا