بيد فوكامن نوعى بيد هستم كه در مازندران به من فك در رامسر و شهسوار فوكا و در گيلان ويدار مى گويند و بيد خشت را از من مى گيرند، و در نواحى البرز، جوستان طالقان و نقاط كم ارتفاع شمال ايران و شمال غربى گرگان ، دره تركمن و در مغرب ايران در كوههاى زاگرس و كردستان و همچنين در بلوچستان به عمل مى آيم ، ولى در همه جا بيدخشت از من گرفته نمى شود، و چون بيدخشت همراه با ساير انگبينهاى گياهى خود را قبلا معرفى كرده است ، بيشتر از اين خود را معرفى نمى كنم . تنها يادآور مى شوم كه پزشكان سنتى ايران بيد خشت را خنك ترين انگبينها مى دانستند، و خواص ساقه ، برگ و ميوه و گل من همانند بيد ساده است .
بيد مشكفارسى من بيدمشك است . به من شاه بيد، بهرامه ، بهراج : مشك بيد و بيد طبرى هم مى گويند. در كتب داروسازى سنتى ايران مرا ((فلاف بلخى )) ناميده اند. درخت من شبيه بيد ساده بوده ، و از آن كوچكتر است ، گل من قبل از روييدن برگ ظاهر مى شود كه بسيار خوشبو بوده ، و به صورت سنبله اى است كه در سر آن دانه هايى ديده مى شود. عطر گل من گرفتگى دماغ را باز مى كند. مقوى قلب و مغز بوده ، و مسكن سردرد مى باشد. جوشانده ميوه من شكم را نرم مى كند. عرق من كه به عرق بيد مشك معروف است ، قوى تر از عرق بيد بوده ، مقوى دل و دماغ و ملين شكم است . شهوت را تقويت مى كند و بادشكن معدى است . غرغره جوشانده برگ من جهت انداختن زالويى كه در گلو چسبيده باشد، مؤ ثر است . خوردن جوشانده برگ و شكوفه من مانع غليان خون است .
سرخ بيدمن در دامنه كوه البرز، اطراف كرج ، رضائيه ، ديزه ، سيامك و آذربايجان شرقى مى رويم و از شاخه هاى من در سبدبافى استفاده مى كنند.
بيد مجنونمن نوعى بيد هستم كه شاخه هايم به سوى زمين است . به من ((بيد موله )) هم مى گويند. درخت من فاقد عوامل دارويى بيد بوده و تب بر نيستم .
شالكبه من در اطراف تهران ((شالك ))، در همدان ((دله راجو)) مى گويند. من در شمال ايران ، دامنه البرز، كرج ، شهر ستانك ، طاش ، آذربايجان ، حسن بگلو، بلوچستان و شرق ايران مى رويم . برگهاى مثلثى و براق من با كوچكترين نسيم مى لرزد و به همين جهت است كه ساير بيدها به خود باليده و در مثل مى گويند ما از آن بيدهايى نيستيم كه با بادها بلرزيم . چون حتى موقعى كه باد هم نمى آيد برگهاى من در حركت مى باشند.
قامت درخت من 5/2 تا 4 متر است و قسمت مورد استفاده من جوانه هاى مولد گل من است كه بايستى آنها را در آخر زمستان چيده و خشك كرد. اين جوانه ها معطر بوده ، و داراى طعم تلخ و كمى شيرين است . دمكرده 8 تا 15 گرم من در نيم ليتر آب و جوانه پوست درخت من پيشاب آور و معرق بوده ، مقوى معده و تقويت كننده دستگاه گوارش است . براى مبتلايان به رماتيسم نقرس ، سياتيك ، ناراحتيهاى كليه و مثانه تجويز مى شود. شراب جوانه هاى من به علت داشتن تانن براى مسلولين تجويز مى شود. براى تهيه اين شراب صد گرم جوانه نيم كوب و 40 گرم پوست نارنج را هشت روز در يك ليتر شراب خيسانده ، سپس با فشار صاف كرده و يك ليوان كوچك آن را بعد از ناهار و شام به مسلولين مى خورانند.
ضماد يك قسمت جوانه من را با دو قسمت پيه براى سوختگى و خراش و ترك دست و پا، لب و پستان و التهاب پوست و رفع ورمهاى مفاصل و نقرس تجويز مى شود.
در داروخانه ها جوانه من با برگ خشك بلادن ، ژوسكيام و پيه خوك مخلوط كرده ، و براى امراض مذكور تجويز مى كنند، زغال چوب من به صورت قرص در داروخانه ها به نام حب زغال (شاربن ) فروخته مى شود كه براى جلوگيرى از سوء هضم تواءم با نفخ بسيار مفيد است و بيشتر آن را در مواقعى كه مدفوع زياد متعفن است تجويز مى كنند. با زغال چوب من مى توان بهترين گرد دندان را ساخت . پاشيدن كوبيده زغال من بر روى زخم از عفونى شدن آن جلوگيرى كرده و آن را خشك مى كند.
اسم من ((اكليل كوهى )) است ! براى از بين بردن ضعف بدن سود بسيار دارم .
تنگ نفس را درمان مى كنم .
برگ من از فاسد شدن گوشت جلوگيرى مى كند.
تپش قلب را از بين مى برم و مانع تشمع كبد مى شوم .
علاج صددرصد رماتيسم را در من جستجو كنيد...
اسم من اكليل كوهى است . اعراب به من اكليل الجبل گويند. درخت من سبزى و زيبايى خاص و بويى مطبوع دارد در غالب نواحى به عمل مى آيد، مخصوصا در اطراف اسكندريه زياد است . در قبور مصريان قديم شاخه هاى من ديده مى شود. گلهاى من نوش فراوان دارد، و زنبور عسل به آن علاقمند مى باشد و با آن عسل خوشبويى تهيه مى كند. از گلها و سرشاخه هاى من اسانس مخصوصى به نام ((اسانس رمان )) مى گيرند. ملكه هنگرى در سن 72 سالگى مبتلا به رماتيسم و نقرس بود، و با گياه من معالجه شد و بعد به فكر ازدواج افتاد. سرشاخه هاى گياه من پيشاب آور، ضد تشنج و صفرا بر مى باشد. تزريق دمكرده سرشاخه هاى گلدار من در وريدسگ ترشح صفرا را دو برابر مى كند در موارد ضعف عمومى و خستگى در دوره نقاهت مفيد بوده ، براى مبتلايان به سوء هاضمه و تقويت دستگاه گوارش ، مخصوصا پس از ابتلا به تيفوس و گريپ مفيد مى باشد. در رفع نزله هاى مزمن ، تنگ نفس ، سياه سرفه ، تاءخير و قطع عادت ماهانه زنان ، جلوگيرى از ترشحات زنانه ، خنازير، دوار، تپش قلب ، سردرهاى يك طرفه ، فلج و آب آوردن انساج تجويز مى شود. من به علت خاصيت صفرابرى كه دارم ، در ورم مزمن كيسه صفرا، استقا، بزرگ و كوچك شدن كبد، تشمع كبدى ، مخصوصا اگر در اثر سوء تغذيه باشد توصيه شده ام .
تنقيه جوشانده برگهاى من براى اسهال خونى مفيد است .
خوردن اسانس من حالتى شبيه (هيسترى ) ايجاد مى كند. اگر به مقدار كم به حيوانى تزريق شود حالت ترس در آن ايجاد مى كند. (مانند اسانس رازيانه ) در صورتى كه تزريق اسانس مرزه ، مريم گلى و افسنتين حالت سبعيت و حمله در آنها ايجاد مى كند. زياده روى در خوردن اسانس من خطر مرگ دارد. اگر دمكرده 5 تا 20 گرم برگ يا سرشاخه هاى گلدار من همچنين شرابى كه از خيساندن يك مشت برگ با سرشاخه هاى گل دار من در يك ليتر شراب سفيد ريخته و 24 ساعت در تاريكى نگاه دارند، و از آن سه تا 4 قاشق سوپ خورى در صبح و شب ، براى رفع خيز اندامها و استسقا مفيد بوده و پيشاب را زياد مى كند.
از اسانس من در تهيه ادوكلن نيز استفاده مى كنند. براى رفع ورمهاى كهنه ضماد برگ گمن مفيدتر از ساير قسمتهاى من مى باشد. چنانكه شكم شكار را از برگ من پر كنند، گوشت آن از فساد در امان مى ماند و گويند براى جلوگيرى از فساد گوشت بهتر از نمك است .
من ((سداب )) هستم !http://www.www.www.iran-eng.ir/IMAGES/khorak2/114.jpg نيروى شنوايى را زياد مى كنم .
اگر شبها به كابوسهاى وحشتناك دچار مى شويد، از من استفاده كنيد.
اعصاب را آرامش مى دهم .
قوه عقل را زياد مى كنم .
ضد تشنج بوده ، پادزهر خوبى براى سموم مختلف هستم !
اسم من سداب است . به من سذاب هم مى گويند. من در شمال ايران مى رويم ، در اطراف رشت به من سياب و در ديلم و شهسوار به من پيم مى گويند. در قديم مرا داروى تمام بيماريها مى دانستند، و از حضرت صادق ((ع )) روايت شده است كه سداب عقل را زياد مى كند. من آرامبخش ، ضد تشنج ، ادرارآور، معرق ، ضد كرم ، ضد عفونى كننده و پادزهر سموم مخصوصا نيش حشرات سمى هستم . خاصيت اصلى من كم كردن فشار شهوت است . اثر قاعده آور من مورد تاءييد تمام پزشكان است ، ولى عده اى از پزشكان جديد اثر مرا در سقط جنين حتمى نمى دانند و اين اشتباه از آنجا حاصل شده است كه طرز استفاده از گياه مرا براى اين كار به خوبى نمى دانند، ولى پزشكان و داروسازان سنتى ايران كه در اين مورد بيشتر تجربه داشته اند مى نويسند، مداومت در خوردن برگ و تخم سداب باعث سقوط جنين است ، نه خوردن آن در يك دفعه ، و همچنين عقيده داشتند كه خوردن و حمول بذر من بعد از آميزش مانع آبستنى است ، و پادزهر سموم مى باشد. بخور آن نيز مؤ ثر است . مداومت در بوئيدن برگ من باعث ضعف و تاريكى قلب است . ضماد برگ من جهت تسكين درد نيش حشرات و چكاندن عصاره مايع آن در گوش ، باعث تسكين درد و درمان سنگينى نيروى شنوايى است . چكاندن جوشانده آن در بينى اطفال ، جهت ام الصبيان (نوعى مرض صرع كه مخصوص اطفال است ) تجويز مى شود و باعث بند آمدن خون دماغ است . گويند كه همراه داشتن سداب باعث گريختن حيوانات موذى است . خيساندن بذر من در الكل بوى بد آن را از بين برده ، و براى تهيه ادوكلن آن را مناسب مى نمايد، ضماد برگ من با عسل جهت امراض جلدى مفيد است ، چكاندن و سرمه كردن عصاره برگ و بذر من همراه آب رازيانه و عسل باعث تقويت و ضد عفونى كردن چشم است . خوردن برگ و بذر جهت امراض رعشه و تشنج و فلج نافع است ، و روزى 15 گرم خوردن آن درمان ***كه مداوم است . مقدار خوراك من جهت بالغين سه مثقال است ، چنانچه بذر مرا كوبيده ، يك تا دوازده گرم آن را با عسل و يا سكنجبين بياشامند، براى هيسترى ، كابوس و فشار چشم مفيد مى باشد، ***كه اى بادى را از بين مى برد و پادزهر اكثر سموم است و چون بذر مرا در روغن زيتون جوشانده و زير شكم را با آن كمپرس كنند، ادرار را باز مى كند. صمغ نوعى وحشى و بستانى من جهت قرحه چشم ، خنازير و ورم زير بغل و كشاله ران و برص سودمند مى باشند.
چنانچه صمغ مرا با چهار برابر آب و ده قسمت روغن زيتون بجوشانند تا آب آن تبخير شده و روغن بماند، جهت بى حسى و سردى كليه و مثانه و درد پهلو و كمر و رحم مفيد است ، و تنقيه آن جهت دل پيچه مفيد مى باشد.
بيد مشكفارسى من بيدمشك است . به من شاه بيد، بهرامه ، بهراج : مشك بيد و بيد طبرى هم مى گويند. در كتب داروسازى سنتى ايران مرا ((فلاف بلخى )) ناميده اند. درخت من شبيه بيد ساده بوده ، و از آن كوچكتر است ، گل من قبل از روييدن برگ ظاهر مى شود كه بسيار خوشبو بوده ، و به صورت سنبله اى است كه در سر آن دانه هايى ديده مى شود. عطر گل من گرفتگى دماغ را باز مى كند. مقوى قلب و مغز بوده ، و مسكن سردرد مى باشد. جوشانده ميوه من شكم را نرم مى كند. عرق من كه به عرق بيد مشك معروف است ، قوى تر از عرق بيد بوده ، مقوى دل و دماغ و ملين شكم است . شهوت را تقويت مى كند و بادشكن معدى است . غرغره جوشانده برگ من جهت انداختن زالويى كه در گلو چسبيده باشد، مؤ ثر است . خوردن جوشانده برگ و شكوفه من مانع غليان خون است .
سرخ بيدمن در دامنه كوه البرز، اطراف كرج ، رضائيه ، ديزه ، سيامك و آذربايجان شرقى مى رويم و از شاخه هاى من در سبدبافى استفاده مى كنند.
بيد مجنونمن نوعى بيد هستم كه شاخه هايم به سوى زمين است . به من ((بيد موله )) هم مى گويند. درخت من فاقد عوامل دارويى بيد بوده و تب بر نيستم .
شالكبه من در اطراف تهران ((شالك ))، در همدان ((دله راجو)) مى گويند. من در شمال ايران ، دامنه البرز، كرج ، شهر ستانك ، طاش ، آذربايجان ، حسن بگلو، بلوچستان و شرق ايران مى رويم . برگهاى مثلثى و براق من با كوچكترين نسيم مى لرزد و به همين جهت است كه ساير بيدها به خود باليده و در مثل مى گويند ما از آن بيدهايى نيستيم كه با بادها بلرزيم . چون حتى موقعى كه باد هم نمى آيد برگهاى من در حركت مى باشند.
قامت درخت من 5/2 تا 4 متر است و قسمت مورد استفاده من جوانه هاى مولد گل من است كه بايستى آنها را در آخر زمستان چيده و خشك كرد. اين جوانه ها معطر بوده ، و داراى طعم تلخ و كمى شيرين است . دمكرده 8 تا 15 گرم من در نيم ليتر آب و جوانه پوست درخت من پيشاب آور و معرق بوده ، مقوى معده و تقويت كننده دستگاه گوارش است . براى مبتلايان به رماتيسم نقرس ، سياتيك ، ناراحتيهاى كليه و مثانه تجويز مى شود. شراب جوانه هاى من به علت داشتن تانن براى مسلولين تجويز مى شود. براى تهيه اين شراب صد گرم جوانه نيم كوب و 40 گرم پوست نارنج را هشت روز در يك ليتر شراب خيسانده ، سپس با فشار صاف كرده و يك ليوان كوچك آن را بعد از ناهار و شام به مسلولين مى خورانند.
ضماد يك قسمت جوانه من را با دو قسمت پيه براى سوختگى و خراش و ترك دست و پا، لب و پستان و التهاب پوست و رفع ورمهاى مفاصل و نقرس تجويز مى شود.
در داروخانه ها جوانه من با برگ خشك بلادن ، ژوسكيام و پيه خوك مخلوط كرده ، و براى امراض مذكور تجويز مى كنند، زغال چوب من به صورت قرص در داروخانه ها به نام حب زغال (شاربن ) فروخته مى شود كه براى جلوگيرى از سوء هضم تواءم با نفخ بسيار مفيد است و بيشتر آن را در مواقعى كه مدفوع زياد متعفن است تجويز مى كنند. با زغال چوب من مى توان بهترين گرد دندان را ساخت . پاشيدن كوبيده زغال من بر روى زخم از عفونى شدن آن جلوگيرى كرده و آن را خشك مى كند.
اسم من ((اكليل كوهى )) است ! براى از بين بردن ضعف بدن سود بسيار دارم .
تنگ نفس را درمان مى كنم .
برگ من از فاسد شدن گوشت جلوگيرى مى كند.
تپش قلب را از بين مى برم و مانع تشمع كبد مى شوم .
علاج صددرصد رماتيسم را در من جستجو كنيد...
اسم من اكليل كوهى است . اعراب به من اكليل الجبل گويند. درخت من سبزى و زيبايى خاص و بويى مطبوع دارد در غالب نواحى به عمل مى آيد، مخصوصا در اطراف اسكندريه زياد است . در قبور مصريان قديم شاخه هاى من ديده مى شود. گلهاى من نوش فراوان دارد، و زنبور عسل به آن علاقمند مى باشد و با آن عسل خوشبويى تهيه مى كند. از گلها و سرشاخه هاى من اسانس مخصوصى به نام ((اسانس رمان )) مى گيرند. ملكه هنگرى در سن 72 سالگى مبتلا به رماتيسم و نقرس بود، و با گياه من معالجه شد و بعد به فكر ازدواج افتاد. سرشاخه هاى گياه من پيشاب آور، ضد تشنج و صفرا بر مى باشد. تزريق دمكرده سرشاخه هاى گلدار من در وريدسگ ترشح صفرا را دو برابر مى كند در موارد ضعف عمومى و خستگى در دوره نقاهت مفيد بوده ، براى مبتلايان به سوء هاضمه و تقويت دستگاه گوارش ، مخصوصا پس از ابتلا به تيفوس و گريپ مفيد مى باشد. در رفع نزله هاى مزمن ، تنگ نفس ، سياه سرفه ، تاءخير و قطع عادت ماهانه زنان ، جلوگيرى از ترشحات زنانه ، خنازير، دوار، تپش قلب ، سردرهاى يك طرفه ، فلج و آب آوردن انساج تجويز مى شود. من به علت خاصيت صفرابرى كه دارم ، در ورم مزمن كيسه صفرا، استقا، بزرگ و كوچك شدن كبد، تشمع كبدى ، مخصوصا اگر در اثر سوء تغذيه باشد توصيه شده ام .
تنقيه جوشانده برگهاى من براى اسهال خونى مفيد است .
خوردن اسانس من حالتى شبيه (هيسترى ) ايجاد مى كند. اگر به مقدار كم به حيوانى تزريق شود حالت ترس در آن ايجاد مى كند. (مانند اسانس رازيانه ) در صورتى كه تزريق اسانس مرزه ، مريم گلى و افسنتين حالت سبعيت و حمله در آنها ايجاد مى كند. زياده روى در خوردن اسانس من خطر مرگ دارد. اگر دمكرده 5 تا 20 گرم برگ يا سرشاخه هاى گلدار من همچنين شرابى كه از خيساندن يك مشت برگ با سرشاخه هاى گل دار من در يك ليتر شراب سفيد ريخته و 24 ساعت در تاريكى نگاه دارند، و از آن سه تا 4 قاشق سوپ خورى در صبح و شب ، براى رفع خيز اندامها و استسقا مفيد بوده و پيشاب را زياد مى كند.
از اسانس من در تهيه ادوكلن نيز استفاده مى كنند. براى رفع ورمهاى كهنه ضماد برگ گمن مفيدتر از ساير قسمتهاى من مى باشد. چنانكه شكم شكار را از برگ من پر كنند، گوشت آن از فساد در امان مى ماند و گويند براى جلوگيرى از فساد گوشت بهتر از نمك است .
من ((سداب )) هستم !http://www.www.www.iran-eng.ir/IMAGES/khorak2/114.jpg نيروى شنوايى را زياد مى كنم .
اگر شبها به كابوسهاى وحشتناك دچار مى شويد، از من استفاده كنيد.
اعصاب را آرامش مى دهم .
قوه عقل را زياد مى كنم .
ضد تشنج بوده ، پادزهر خوبى براى سموم مختلف هستم !
اسم من سداب است . به من سذاب هم مى گويند. من در شمال ايران مى رويم ، در اطراف رشت به من سياب و در ديلم و شهسوار به من پيم مى گويند. در قديم مرا داروى تمام بيماريها مى دانستند، و از حضرت صادق ((ع )) روايت شده است كه سداب عقل را زياد مى كند. من آرامبخش ، ضد تشنج ، ادرارآور، معرق ، ضد كرم ، ضد عفونى كننده و پادزهر سموم مخصوصا نيش حشرات سمى هستم . خاصيت اصلى من كم كردن فشار شهوت است . اثر قاعده آور من مورد تاءييد تمام پزشكان است ، ولى عده اى از پزشكان جديد اثر مرا در سقط جنين حتمى نمى دانند و اين اشتباه از آنجا حاصل شده است كه طرز استفاده از گياه مرا براى اين كار به خوبى نمى دانند، ولى پزشكان و داروسازان سنتى ايران كه در اين مورد بيشتر تجربه داشته اند مى نويسند، مداومت در خوردن برگ و تخم سداب باعث سقوط جنين است ، نه خوردن آن در يك دفعه ، و همچنين عقيده داشتند كه خوردن و حمول بذر من بعد از آميزش مانع آبستنى است ، و پادزهر سموم مى باشد. بخور آن نيز مؤ ثر است . مداومت در بوئيدن برگ من باعث ضعف و تاريكى قلب است . ضماد برگ من جهت تسكين درد نيش حشرات و چكاندن عصاره مايع آن در گوش ، باعث تسكين درد و درمان سنگينى نيروى شنوايى است . چكاندن جوشانده آن در بينى اطفال ، جهت ام الصبيان (نوعى مرض صرع كه مخصوص اطفال است ) تجويز مى شود و باعث بند آمدن خون دماغ است . گويند كه همراه داشتن سداب باعث گريختن حيوانات موذى است . خيساندن بذر من در الكل بوى بد آن را از بين برده ، و براى تهيه ادوكلن آن را مناسب مى نمايد، ضماد برگ من با عسل جهت امراض جلدى مفيد است ، چكاندن و سرمه كردن عصاره برگ و بذر من همراه آب رازيانه و عسل باعث تقويت و ضد عفونى كردن چشم است . خوردن برگ و بذر جهت امراض رعشه و تشنج و فلج نافع است ، و روزى 15 گرم خوردن آن درمان ***كه مداوم است . مقدار خوراك من جهت بالغين سه مثقال است ، چنانچه بذر مرا كوبيده ، يك تا دوازده گرم آن را با عسل و يا سكنجبين بياشامند، براى هيسترى ، كابوس و فشار چشم مفيد مى باشد، ***كه اى بادى را از بين مى برد و پادزهر اكثر سموم است و چون بذر مرا در روغن زيتون جوشانده و زير شكم را با آن كمپرس كنند، ادرار را باز مى كند. صمغ نوعى وحشى و بستانى من جهت قرحه چشم ، خنازير و ورم زير بغل و كشاله ران و برص سودمند مى باشند.
چنانچه صمغ مرا با چهار برابر آب و ده قسمت روغن زيتون بجوشانند تا آب آن تبخير شده و روغن بماند، جهت بى حسى و سردى كليه و مثانه و درد پهلو و كمر و رحم مفيد است ، و تنقيه آن جهت دل پيچه مفيد مى باشد.