حسینیه باشگاه مهندسان ایران

Behnegar_mehraz8

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

Behnegar_mehraz8

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا حسین... عجیب دلتنگم.
احساس عجیبی دارم این روزها... ببین هنوز نامت بر زبان نیامده اشک من جاری شده... یا حسین.... ناگفته هایم را گوش کن.احساس من به این روزها، به محرم ، به تو... از ناگفته هایم پیداست
 

BLOOD STONE

عضو جدید
کاربر ممتاز
به پیش چشم پدر ناگهان پسر افتاد

همینکه خورد پسر بر زمین پدر افتاد

رسید هلهله و خنده ها به گوش حسین

میان معرکه آقا به درد سر افتاد

مگر که قول ندادی عصایِ من باشی؟

بلند شو پدر ِ پیرت از کمر افتاد

نگاه کن علی اکبر دمی به سمتِ حرم

ببین به عمه که چشمانِ خیره سر افتاد

تو نخل بودی و دستی به پیکرت که زدم

ز شاخه های تمام تنت ثمر افتاد

الا شبابِ بنی هاشم از حرم آئید

که زانوانِ حسین از توان دگر افتاد

خبر رسید به خیمه که ارباً اربا شد

خبر رسید که لیلا از این خبر افتاد
 

rezamoazami22

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود،[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دکتر علی شریعتی[/FONT]
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بر من لباس نوکریم را کفن کنید
نوکر بهشت هم که رود باز نوکر است.
این شعر رو روی سنگ قبر پدرم نوشتم.البته مصرع دوم فرضه ،نه یقین
امیدوارم بتونیم حسینی باشیم نه اینکه ادای حسینیا رو در بیاریم
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تجلّی عشق علوی و شور حسینی در آثار شاعران و نویسندگان مسیحی (1)

تجلّی عشق علوی و شور حسینی در آثار شاعران و نویسندگان مسیحی (1)

متنهایی که می نویسم از کتاب "روح القدس، پدر، پسر" تألیف "محمّد رضا زائری"ه.

واسه خودم خیلی جالب بود که حسّ سایر ادیان رو نسبت به قیام حسین (ع) و حماسه ای که چندین قرن پیش در کربلا رخ داد، بدونم.

سلیمان کتّانی

" قیام حسینی جز انقلابی معنوی برای در هم کوبیدن ظلم و جهالت نبود، دیروز برادرش حسن الگویی سپید عرضه کرده بود و امروز او الگویی سرخ ارائه می کرد

و

هر دو الگو از مصدری واحد مشتق شده بودند که مصدر بزرگتری برای برپا ساختنِ جامعه ای استوار بود؛ جدّ او و پدرش چنین خواسته بودند و اساس وصیت و امامت چنین بود

و

امامتِ درونیِ او قیامی سرخ از او می طلبید!!"

* * * *


"قهرمانانه و مردانه، تیغ سپید به دستی و تهدید سرخ به دست دیگر، پیکار کرد تا آنگاه که از پای درافتاد

و

از خون سرخش نه تنها سیراب شد؛ بلکه آن را برای مردی به امانت گذاشت که بیش از 2000 سال دیگر می آمد تا قلم خود را از آن مرکّب رنگین کند

و

حماسه ای دیگر بنگارد و بیانی زنده از حماسه ای انسانی باشد که اینک کربلا آن را روایت می کند."
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
کشته بی سر شده آیا تو حسینی / ای لاله پرپر شده

آیا تو حسینی :gol:



افتاده عریان بر زمینی / مقتول تیغ ظالمینی / جان امیرالمومنینی/بین خواهرت مضطر شده

آیا تو حسینی:gol:


از پیکرت خون گشته جاری / در پیکر خود سر نداری / انگشت وانگشتر نداری/در خیمه گه محشر شده

آیا تو حسینی :gol:


آتش به گلزارت فتاده / بر خاک سردارت فتاده / خونین سپهدارت فتاده بی دست آن افسر شده

آیا تو حسینی :gol:


ای دلبر برنی نشسته / پیشانی پاکت شکسته / اعضای تو ازهم گسسته/ای غرق خون پیکر شده

آیا تو حسینی:gol:


از نی نگاهم می کنی تو / غرقاب آهم می کنی تو / ازغم تباهم می کنی تو /خاک غمم بر سر شده

آیا تو حسینی :gol:

تا کی در این مقتل نشینم / گل بوسه از نعش توچینم / ای تشنه کام نازنینم/قلبم پرازآذر شده

آیا تو حسینی :gol:


جسمت به زیرآفتاب است / در ناله بر نعشت رباب است / درماتمت دلها کباب است/گلهای تو پرپر شده


آیا تو حسینی :gol:

یارب مرا صبری عطا کن / جانم ازاین محنت رها کن / یاری مرا دراین بلا کن/ببریده ات حنجر شده


آیا تو حسینی :gol:


 

پیوست ها

  • 505937_xVep5V7n.jpg
    505937_xVep5V7n.jpg
    38.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
محرم ماهی است كه به وسیله سید مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده و از توطئه عناصر فاسد
و رژیم بنی امیه كه اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند رهایی بخشید و همین خون سیدالشهدا(ع) است
كه خونهای همه ملت های اسلامی را به جوش آورده است

محرم ماهی است كه عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام كرد و حسین و
یارانش توانستند پیروزی حق بر باطل را برای تمام دنیا برای همیشه به اثبات برسانند

حماسه کربلا بزرگ‌ترین و دلخراش‌ترین واقعه تاریخ است که پس از ۱۴۰۰ سال هنوز هم زنده
مانده و پس از چهارده قرن به یاد آن واقعه‌ها اشک ها ریخته می‌شود و ناله و فریاد به پاست

و گریه كردن بر عزای امام حسین(ع) و زنده نگه داشتن نهضت او، همانا زنده نگه داشتن آزادمردی،
شجاعت، فداکاری، از خودگذشتگی و ایستادگی تمام معنای او در مقابل ظلم یك امپراطوری بزرگ
بود و این درس را به سالکان راهش آموخت که قدرت لایتناهی حق همواره بر باطل پیروز است ...



هر محرم که فرا می‌رسد

از روز نخست تا عاشورا

روزها کند می‌گذرند و عطشناک

و من ...

نگران که مباد امروز با آنان باشم که امام حق را

به شمشیر باطل و قساوت سر بریدند

بیمی گنگ که

مرز حق و باطل چه باریک است

مبادا پوستین حق بر باطل پوشانده باشم؛

و به این امید واهی که در خیل حق‌مدارانم ...

اما روز حساب دریابم که

آمدن محرم فرصتی است دوباره تا از خویشتن خویش بازخواست کنم


فرارسیدن ماه محرم؛ ماه سوگ و عزای حسینی بر آزادگان عالم تسلیت و تعزیت باد
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یا حسین فرات هنوز شرمگین است
بیچاره رود پیر قرن هاست آهسته و شکسته میرود
هنوز چکاچک شمشیرها را میشنود
هنوز صدای گریه بچه ها و نعره های دلیرانه را میشنود
هنوز شیون های زنان و غم و اندوه اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیان آنها شنیده میشود
هنوز شهادتها و دلاورى ها و شجاعت ها و ایثارهاى سید الشهدا امام حسین(ع) و یاران با وفاى او را میشود حس کرد خاطرات زیادی این پیر کهنه رود در دل دارد که همچنان در درون خویش محفوظ نگاه داشته است

ماه محرم برای مذهب شیعه دوستدار اهل بیت، ماهی است كه پیروزی در متن فداكاری و خون به دست آمده است
محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خداست كه با قیام خود در مقابل طاغوت تعلیم سازندگی و كوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شكستن ستمكار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحۀ تعلیمات اسلام است برای ملتهای جهان تا آخر الزمان ...



یا حسین ما هر ساله در ماه محرم دل خویش را به بال و پر خونی ات دخیل می بندیم
تا گره کور چشمانمان را به نور اجابتت باز کنی
ما چنین بزرگواری را فقط در کرامت و بزرگی نوه پیامبر خدا میتوانیم ببینیم یا حسین جان

ماه محرم ماه ایثار حماسه و شجاعت و فداكاری است
ماهی كه خون بر شمشیر پیروز شد
ماهی كه قدرت حق باطل را تا ابد محكوم کرد و داغ باطل بودن باطل را بر جبهه ستمكاران
و حكومتهای شیطانی زد ماهی كه به نسل ها در طول تاریخ آموخت پیروزی بر سر نیزه به دست می آید

حسین ثابت کرد كه میشود باطل را در مقابل كلمه حق به شكست کشاند و این مسئله را حسین و یارانش به اثبات رساندند و درهمین ماه محرم بود که امام حسین به ما شیعیان ومسلمانان آزاده راه مبارزه با ستمكاران تاریخ را آموخت


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

در هر مصیبت و مهنی فبکل الحسین
در هر عزای دل شکنی فبکل الحسین
در خیمه مراثی و اندوه اهل بیت
قبل از شروع هر سخنی فبکل الحسین
در مکتب ارادت ابن شبیب ها
هم ناله با ابالحسنی فابکل الحسین
ان کنت باکی المصابی کالاانبیا
بالابتلاء والحزنی فابکل الحسین
شبهای جمعه مثل ملائک میان عرش
با بوی سیب پیرهنی فبکل الحسین
در تندباد حادثه ای گر کبود شد
بال نحیف یاسمنی فابکل الحسین
دیدی اگر میان هیاهوی تشنگی
طفلی و لب به هم زدنی فبکل الحسین
لب تشنه جان سپرد اکر عاشقی غریب
یا روی خاک ماند تنی فبکل الحسین
گر به طواف نیزه و شمشیر و تیرها
دور شهید بی کفنی فبکل الحسین
در هر لحظه تلاوت قرآن که دیده است
غرق به خون شود دهنی قبکل الحسین
با نعل تازه گر بدنی غیر کربلا
تشییع شد مگر بدنی فبکل الحسین
رحمی نکرده اند در آن غارت غریب
حتی به کهنه پیرهنی قبکل الحسین
شبهای جمعه دور و بر قتلگاه عشق
با ناله ای کبود فبکل الحسین

 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حـتی خـدا مـیان حسـینیهء غمـش
سوگند خورده است به ماه محرمش
شبهای قدر محترم و با فضیلت اند
امّـا نمی رسند به شبهای مـاتمش
امروز نه، غروب همان سال شصت و یک
مـا را گـره زدنـد به نخـهای پـرچمش
این دستمال گـریه پر از نـور می شود
وقتی به دست روضـهء خورشید می دمش


برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.



برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.



برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
السلام علَي الحسين و علي عباس الحسين

عالم همه محو گل رخسار حسين است
ذرات جهان درعجب از کار حسين است
داني که چرا خانه ي حق گشته سيه پوش
يعني که خداي تو عزادار حسين است


اشکم ز هجر روي تو خوناب شد حسين
مويم ز غصه رشته ي مهتاب شد حسين
هر جا کنار آب نشســـــــتم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسين
جانسوز تر ز داغ تو ديگر کسي نديد
خورشيد هم ز داغ تو در تاب شد حسين


امام صادق-ع:
کسي که ذکر مصييبت ما را بشنود و از چشمش اشک
بيايد خداوند او را بر آتش جهنم حرام مي کند.


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
دوازده بند ترجیع بند محتشم کاشانی

بند اول

باز این چه شورش است كه در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است‏

باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین

بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از كجا كزو

كار جهان و خلق جهان جمله در هم است


گویا طلوع مى‏كند از مغرب آفتاب

كاشوب در تمامى ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست‏

این رستخیز عام كه نامش محرم است

در بارگاه قدس كه جاى ملال نیست

سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است

جن و ملك بر آدمیان نوحه مى‏كنند

گویا عزاى اشرف اولاد آدم است‏

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پرورده كنار رسول خدا حسین‏


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بند دوم

كشتى شكست خورده طوفان كربلا

در خاك و خون طپیده میدان كربلا

گر چشم روزگار برو زار مى‏گریست

خون مى‏گذشت از سر ایوان كربلا

نگرفت دست دهر گلابى به غیر اشك

ز آن گل كه شد شگفته به بستان كربلا

از آب هم مضایقه كردند كوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان كربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و میمكید

خاتم ز قحط آب، سلیمان كربلا

زان تشنگان هنوز بعیوق مى‏رسد

فریاد العطش ز بیابان كربلا

آه از دمى كه لشكر اعدا نكرد شرم

كردند رو به خیمه سلطان كربلا

آن دم فلك بر آتش غیرت سپند شد

كز خوف خصم در حرم افغان بلند شد
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بند سوم

كاش آن زمان سرادق گردون نگون شدى‏

وین خرگه بلند ستون بى ستون شدى‏

كاش آن زمان درآمدى از كوه تا به كوه

سیل سیه كه روى زمین قیر كون شدى‏

كاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل‌بیت‏

یك شعله برق خرمن گردون دون شدى‏

كاش آن زمان كه این حركت كرد آسمان

سیماب وار گوى زمین بى سكون شدى‏

كاش آن زمان كه پیكر او شد درون خاك‏

جان جهانیان همه از تن برون شدى‏

كاش آن زمان كه كشتى آل نبى شكست

عالم تمام غرقه دریاى خون شدى‏

آن انتقام گر نفتادى به روز حشر

با این عمل معامله دهر چون شدى‏

آل نبى چو دست تظلم برآورند

اركان عرش را به تلاطم درآورند
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بند چهارم

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسله انبیا زدند

نوبت با ولی چو رسید آسمان طپید

زان ضربتى كه بر سر شیر خدا زدند

آن در كه جبرئیل امین بود خادمش‏

اهل ستم به پهلوى خیرالنسا زدند

بس آتشى ز اخگر الماس ریزه‏ها

افروختند و در حسن مجتبى زدند

وانگه سرادقى كه ملك محرمش نبود

كندند از مدینه و در كربلا زدند

وز تیشه ستیزه در آن دشت كوفیان

بس نخل‌ها ز گلش آل عبا زدند

پس ضربتى كزان جگر مصطفى درید

بر حلق تشنه خلف مرتضى زدند

اهل حرم دریده گریبان گشوده مو

فریاد بر در حرم كبریا زدند

روح الامین نهاده به زانو سر حجاب‏

تاریك شد ز دیدن آن چشم آفتاب‏
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بند پنجم

چون خون ز حلق تشنه او بر زمین رسید

جوش از زمین بذروه عرش برین رسید

نزدیك شد كه خانه ایمان شود خراب‏

از بس شكست‌ها كه به اركان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبى رساند

گرد از مدینه بر فلك هفتمین رسید

یكباره جامه درخم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسى گردون نشین رسید

پر شد فلك ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح الامین رسید

كرد این خیال و هم غلط كاركان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه برى ذات ذوالجلال‏

او در دلست و هیچ دلى نیست بی‌ملال‏
 
بالا