***<<جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی>>***

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی برنامه هفته پنجاه و پنجم

جمع بندی برنامه هفته پنجاه و پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی برنامه هفته پنجاه و پنجم



ادامه خطبه83 و خطبه 84و خطبه 85


حکمت268 و269 وح270 و271 و272

*********************

پند آموزى از گذشتگان


اى بندگان خدا كجا هستند آنان كه ساليان طولانى در نعمت‏هاى خدا عمر گذراندند تعليمشان دادند و دريافتند،مهلتشان دادند و بيهوده روزگار گذراندند از آفات و بلاها دورشان داشتند امافراموش كردند، زمانى طولانى آنها را مهلت دادند، نعمت‏هاى فراوان بخشيدند،از عذاب دردناك پرهيزشان دادند،
و وعده‏ه ايى بزرگ از بهشت جاويدان به آنها دادند.اى مردم از گناهانى كه شما را به هلاكت افكند، از عيب‏هايى كه خشم خدا رادر پى دارد، بپرهيزيد. دارندگان چشمهاى بينا، و گوش‏هاى شنوا، و سلامت وكالاى دنيا آيا گريزگاهى هست يا رهايى و جاى امنى، پناهگاهى و جاى فرارىهست آيا باز گشتى براى جبران وجود دارد نه چنين است پس كى باز مى‏گرديد به كدام سو مى ‏رويد و به چه چيز مغرور مى ‏شويد همانا بهره هر كدام از شما زمينبه اندازه طول و عرض قامت شماست، آنگونه كه خاك آلوده بر آن خفته باشد. اى بندگان خدا هم اكنون به اعمال نيكو پردازيد، تا ريسمان‏هاى مرگ بر گلوىشما سخت نشده، و روح شما براى كسب كمالات آزاد است،و بدن‏ها راحت، و در حالتى قرار داريد كه مى‏ توانيد مشكلات يكديگر را حل كنيد. هنوز مهلت داريد، و جاى تصميم و توبه و باز گشت از گناه باقى ماندهاست. عمل كنيد پيش از آن كه در شدّت تنگناى وحشت و ترس و نابودى قرار گيريد، پيش از آن كه مرگ در انتظار مانده، فرارسد، و دست قدرتمند خداى توانا شما را برگيرد.


********************


ويژگيهاى امام على عليه السّلام:

آگاه باشيد به خدا سوگند كه ياد مرگ مرا از شوخى و كارهاى بيهوده باز مى‏ دارد،ولى عمرو عاص را فراموشى آخرت از سخن حق باز داشته است، با معاويه بيعت نكرد مگر بدان شرط كه به او پاداش دهد، و در برابر ترك دين خويش، رشوه ‏اى تسليم او كند.

*****************

خدا شناسى

و گواهى مى‏ دهم كه خدايى نيست جز خداى يكتا،آغاز، اوست كه پيش از او چيزى نيست، و پايان همه اوست كه بى نهايت است.پندارها براى او صفتى نمى ‏توانند فراهم آورند، و عقل‏ها از درك كيفيّت اودرمانده ‏اند، نه جزئى براى او مى ‏تواند تصوّر كرد و نه تبعيض پذير است، ونه چشم‏ها و قلب‏ها مى ‏توانند او را به درستى فرا گيرند.

*****************

ضرورت پند پذيرى

اى بندگان خدا از عبرت‏هاى سودمند پند پذيريد، و از آيات روشنگر عبرت آموزيد. و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده ‏اند، بپرهيزيد،و از ياد آورى ‏ها و اندرزها سود ببريد، آن چنان كه گويا چنگال مرگ در پيكرشما فرو رفته، و رشته آرزوها و دلبستگى‏ ها قطع گرديده و سختى ‏هاى مرگ وآغاز حركت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است.آن روز كه «همراه هر كسى گواه و سوق دهنده‏ اى است»، سوق دهنده‏اى كه تاصحنه رستاخيز او را مى‏ كشاند، و شاهدى كه بر اعمال او گواهى مى‏ دهد.

******************


وصف بهشت

در بهشت، درجاتى از يكديگر برتر،و جايگاه ‏هايى گوناگون و متفاوت وجود دارد كه نعمت‏هايش پايان ندارد، وساكنان آن هرگز خارج نگردند، ساكنان بهشت جاويد، هرگز پير و فرسوده نگردند،و گرفتار شدائد و سختى ها نخواهند شد.

***********************


حکمت ها


در دوستى با دوست مداراكن، شايد روزى دشمن تو گردد، و در دشمنى با دشمن نيز مدارا كن ، زيرا شايدروزى دوست تو گردد.

******************

مردم در دنيا دو دسته اند: يك دسته براى كسانى كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش باز داشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى هراسان ، و از تهيدستى خويش درامان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مى دهد.
و ديگرى آن كه در نيا براى آخرت كار مى كند، و نعمت هاى دنيا نيز بدون تلاشبه او روى مى آورد، پس بهرة هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مى گردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مى كند، و حاجتى را از خدا در خواست نمى كند جز آن كه روا مى گردد.

*******************


همانا قرآن بر پيامبر (ص) هنگامى نازل گرديد كه اموال چهار قسم بود، اموالمسلمانان، كه آن را بر اساس سهم هر يك از وارثان ، تقسيم كرد، و غنيمت جنگى كه آن را به نيازمندانش رساند، و خمس كه خدا جايگاه مصرف آن را تعيين فرمود، و صدقات ، كه خداوند راه هاى بخشش آن را مشخص فرمود. و زيور آلات وزينت كعبه از اموالى بودند كه خدا آن را به حال خود گذاشت ، نه از روى فراموشى آن را ترك كرد، و نه از چشم خدا پنهان بود، تو نيز آن را به حالخ ود واگذار چنانكه خدا و پيامبرش آن را به حال خود واگذاشتند.

*******************

دو نفر دزد را خدمت امامآوردند كه از بيت المال دزدى كرده بودند، يكى برده مردم، و ديگرى برده اى جزو بيت المال بود، امام فرمود
برده اى كه از بيت المال است حدى بر او نيست، زيرا مال خدا مقدارى از مال خدا را خورده است، اما ديگرى بايد حد دزدى با شدت بر او اجرا گردد (سپس دستراست او را بريد).

*******************


اگر از اين فتنه ها و لغزشگاه با قدرت بگذرم، دگرگونى هاى بسيار پديد مى آورم.



****************

ومن الله توفیق
التماس دعا
:gol:
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و هفتم

یکشنبه
خطبه 87
والاعلام...تنکرون
وحکمت278
وَ قَالَ [عليه السلام] قَلِيلٌ تَدُومُ عَلَيْهِ أَرْجَى مِنْ كَثِيرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كار اندكى كه ادامه يابد، از كار بسيارى كه از آن به ستوه آيى اميدوار كننده تر است.

دوشنبه

واعذروامن...الفکر
وحکمت279
قَالَ [عليه السلام] إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا .
و درود خدا بر او ، فرمود: هر گاه مستحابت به واجبات زيان رساند آن را ترك كنيد.

سه شنبه
حتی یظن...جمله
وحکمت280
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كسى كه به ياد سفر طولانى آخرت باشد خود را آماده مى سازد


چهارشنبه
خطبه88
فان الله...محکمات
وحکمت281

وَ قَالَ [عليه السلام] لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الْإِبْصَارِ فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهى چشم ها دروغ مى نماياند ، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نمى كند.


پنج شنبه
خطبه 89

ارسله...السیف
وحکمت282

وَ قَالَ [عليه السلام] بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: ميان شما و پندپذيرى ، پرده اى از غرور و خود خواهى وجود دارد.

جمعه جمع بندی


التماس دعا
یا علی مدد



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
یا قدوس

سلام

یکشنبه


ادامه خطبه 87

پس به کجا مى‏ روید ؟ و کى بازگردانده شوید . دلیلها برپاست و نشانه‏ ها آشکار است و علامتها را نصب کرده ‏اند . این گمراهى و حیرانى تا چند ؟ و حال آنکه ، خاندان پیامبرتان که زمامداران حق‏اند و اعلام دین و زبان راستین ، در میان شما هستند . آنان را حرمت دارید ، همانگونه ، که قرآن را حرمت باید داشت و چون تشنه کامان که به آب مى‏ رسند از سرچشمه فیض ایشان سیراب شوید .
اى مردم ، این سخن از پیامبرتان ( صلى اللّه علیه و آله ) فراگیرید ، که فرماید : ب
ه ظاهر مرده است از ما آنکه مى ‏میرد ، ولى در حقیقت نمرده است و ، بظاهر پوسیده شود از ما آنکه پوسیده شود و بواقع پوسیده نشده است . چیزى را که نمى ‏دانید مگویید . زیرا بیشترین حق ، آن چیزهایى است که انکارش مى‏ کنید .

************************


حکمت278

و درود خدا بر او ، فرمود:


كار اندكى كه ادامه يابد، از كار بسيارى كه از آن به ستوه آيى اميدوار كننده تر است.



 

mshtable

عضو جدید
سلام
منم شیفته نهج البلاغه هستم، یکبار از اول تا خطبه 110 خوندم که بدلائلی قطع شد. خب شما هم که به همون حدود رسیدین.
توفیق داشته باشم. منم کم کم میام. ولی من دوست ندارم صرفاً متن عربی یا ترجمه اش رو بیا تایپ کنم، اگر هم این کارو بکنم حتماً کنارش نظر و تحلیل و نتیجه گیری خودمم میارم. اشکال که نداره؟
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
منم شیفته نهج البلاغه هستم، یکبار از اول تا خطبه 110 خوندم که بدلائلی قطع شد. خب شما هم که به همون حدود رسیدین.
توفیق داشته باشم. منم کم کم میام. ولی من دوست ندارم صرفاً متن عربی یا ترجمه اش رو بیا تایپ کنم، اگر هم این کارو بکنم حتماً کنارش نظر و تحلیل و نتیجه گیری خودمم میارم. اشکال که نداره؟

سلام

حتما اینکار رو انجام بدید


منتظر حضور گرمتون هستیم
:gol:
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز

ادامه خطبه 87
دوشنبه
ويژگى‏هاى امام على عليه السّلام
مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ او نداريد، و آن كس من مى‏باشم، مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوار نساختم و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم مگر پيراهن عافيت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم و نيكى‏ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم پس وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى‏كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد،

سه شنبه
اخبار غيبى نسبت به آينده بنى اميّه
تا آن كه برخى از شما گمان مى‏برند كه دنيا به كام بنى اميّه شد، و همه خوبى‏ها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سرچشمه خود سيراب كرده، و تازيانه و شمشيرشان از سر اين امّت كنار نخواهد رفت. كسانى كه چنين مى‏انديشند در اشتباهند، زيرا سهم بنى اميّه تنها جرعه‏اى از زندگى لذّت بخش است كه مدّتى آن را مى‏مكند سپس همه آنچه را كه نوشيدند بيرون مى‏ريزند.
(به نقل برخى از شارحان، اين خطبه در سال 36 هجرى پس از قتل عثمان در مدينه ايراد شد
)
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
چهارشنبه
عوامل هلاكت انسانها

پس از ستايش پروردگار، خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشكسته مگر پس از آن كه مهلت‏هاى لازم و نعمت‏هاى فراوان بخشيد، و هرگز استخوان شكسته ملّتى را باز سازى نفرمود مگر پس از آزمايش‏ها و تحمّل مشكلات. مردم در سختى‏هايى كه با آن روبرو هستيد و مشكلاتى كه پشت سر گذارديد، درس‏هاى عبرت فراوان وجود دارد. نه هر كه صاحب قلبى است خردمند است، و نه هر دارنده گوشى شنواست، و نه هر دارنده چشمى بيناست. در شگفتم، چرا در شگفت نباشم از خطاى گروه‏هاى پراكنده با دلايل مختلف كه هر يك در مذهب خود دارند نه گام بر جاى گام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مى‏نهند، و نه از رفتار جانشين او پيروى مى‏كنند، نه به غيب ايمان مى‏آورند و نه خود را از عيب بر كنار مى‏دارند، به شبهات عمل مى‏كنند و در گرداب شهوات غوطه‏ورند، نيكى در نظرشان همان است كه مى‏پندارند، و زشتى‏ها همان است كه آنها منكرند. در حل مشكلات به خود پناه مى‏برند، و در مبهمات تنها به رأى خود تكيه مى‏كنند، گويا هر كدام، امام و راهبر خويش مى‏باشند كه به دستگيره‏هاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود باور دارند چنگ مى‏زنند.
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
حکمت279
قَالَ [عليه السلام] إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا .
و درود خدا بر او ، فرمود: هر گاه مستحبات به واجبات زيان رساند آن را ترك كنيد.


حکمت280
وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ .
و درود خدا بر او ، فرمود: كسى كه به ياد سفر طولانى آخرت باشد خود را آماده مى سازد.

حکمت281
وَ قَالَ [عليه السلام] لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الْإِبْصَارِ فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: انديشيدن همانند ديدن نيست، زيرا گاهى چشم ها دروغ مى نماياند ، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهد به او خيانت نمى كند.

 

mshtable

عضو جدید
سلام
خدا رو شکر می کنم که توفیق داد اولین پستم را بدم. امیدوارم بتونم هفته ای یک پست اینجا بزارم (البته طبق برنامه، کل هفته به همراه شما برای خودم مطالعه دارم).

متن خطبه 89 و ترجمه آن:
أرْسلهُ على حِينِ فتْرةٍ مِن الرُّسُلِ، و طُولِ هجْعةٍ مِن الاْممِ، و اعْتِزامٍ مِن الْفِتنِ، و انْتشارٍ مِن الاْمُورِ، و تلظٍّ مِن الْحُرُوبِ، و الدُّنْيا كاسِفةُ النُّورِ، ظاهِرةُ الْغُرُورِ، على حِينِ اصْفِرارٍ مِنْ ورقِها، و إِياسٍ مِنْ ثمرِها، و اغْوِرارٍ مِنْ مائِها، قدْ درستْ أعْلامُ الْهُدى، و ظهرتْ أعْلامُ الرِّدى، فهِي مُتجهِّمةٌ لاِهْلِها، عابِسةٌ فِي وجْهِ طالِبِها، ثمرُها الْفِتْنةُ و طعامُها الْجِيفةُ و شِعارُها الْخوْفُ، و دِثارُها السّيْفُ.

هنگامى خداوند رسالت را بر عهده او گذارد كه مدتها از بعثت پيامبران پيشين گذشته ‏بود، و ملتها در خواب عميقى فرو رفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته بود. كارهاى خلاف در ميان مردم منتشر، و آتش جنگ زبانه مى‏كشيد، دنيا بى‏نور و پر از مكر و فريب گشته بود. برگهاى درخت زندگى به زردى گرائيده، و از ثمره زندگى خبرى نبود،آب حيات‏انسانى به زمين فرو رفته، منارهاى هدايت‏ به كهنگى گرائيده، پرچمهاى هلاكت و بدبختى‏آشكار شده بود. دنيا با قيافه‏اى زشت و كريه به اهلش مى‏نگريست، و با چهره عبوس با طالبانش روبرو بود. ميوه درخت آن فتنه، و طعامش مردار بود، در درون، وحشت و اضطراب، و در برون شمشير، حكومت مى‏كرد.

فاعْتبِرُوا عِباد اللهِ، و اذْكُرُوا تِيك الّتي آباؤُكُمْ و إِخْوانُكُمْ بِها مُرْتهنُون و عليْها مُحاسبُون. و لعمْرِي ما تقادمتْ بِكُمْ و لا بِهِمُ الْعُهُودُ، و لا خلتْ فِيما بيْنكُمْ و بيْنهُمُ الاحْقابُ والْقُرُونُ، و ما أنْتُمُ الْيوْم مِنْ يوْم كُنْتُمْ فِي أصْلابِهِمْ بِبعِيدٍ. واللهِ ما أسْمعكُمُ الرّسُولُ صلى الله عليه و آله شيْئاً إِلاّ و ها أنا ذا الْيوْم مُسْمِعُكُمُوهُ، و ما أسْماعُكُمُ الْيوْم بِدُونِ أسْماعِكُمْ بِالاْمْسِ، و لا شُقّتْ لهُمُ الاْبصارُ، و جُعِلتْ لهُمُ الاْفْئِدةُ في ذلِك الاْوانِ، إِلاّ و قدْ أُعْطِيتُمْ مِثْلها فِي هذا الزّمانِ. و واللهِ ما بُصِّرْتُمْ بعْدهُمْ شيْئاً جهِلُوهُ، و لا أُصْفِيتُمْ بِهِ و حُرِمُوهُ، و لقدْ نزلتْ بِكُمُ الْبلِيّةُ جائِلاً خِطامُها، رِخْواً بِطانُها. فلا يغُرّنّكُمْ ما أصْبح فِيهِ أهْلُ الْغُرُورِ، فإِنّما هو ظِلٌّ ممْدُودٌ، إِلى أجلٍ معْدُودٍ.

اى بندگان خدا عبرت گیريد! و به ياد وضعى كه پدران و برادرانتان - كه از جهان‏رخت‏ بربستند - دارند و در گرو آن مى‏باشند و در برابر آن محاسبه مى‏شوند، باشيد. بجان خودم سوگند!پيمان خاصى در زمينه زندگى و مرگ و نجات از مجازات نه با شما و نه با آنها، بسته نشده، و هنوز روزگار زيادى از آن نگذشته، امروز شما با آن روز كه در اصلاب آنها بوديد زياد دور نيست. بخدا سوگند! پيامبر چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آنكه من همان را بشما مى‏گويم‏. شنوائى امروز شما از شنوائى ديروز آنها كمتر نيست، همان چشمها و قلبهائى كه در آن وقت ‏به آنها داده بودند درست مثل آن را هم امروز به شما بخشيده‏اند. به خدا سوگند شما پس از آنها مطلبى نديده‏ايد كه بر آنها مجهول باشد، و شما به‏چيزى اختصاص نيافته‏ايد كه آنان از آن محروم باشند. براستى حوادثى به شما روى آورده‏كه مهار كردنش مشكل است، و بند زير تنه‏اش سست، پس پيروزيها و نعمتهائى كه مغروران‏ هم اكنون در آن هستند شما را نفريبد، كه اين سايه‏اى است گسترده و كوتاه تا سر آمدى معين!

برداشت من از متن:
حضرت در این خطبه با ادبیاتی فاخر و بسیار هماهنگ و در اوج اطمینان، اوضاع دنیا در حدود 600 سال نبود پیامبران را تصویر می کند که در نبود یک نظام الهی غایت گرا و آخرت محور، چگونه مردم در مواجهه با دنیا به انحطاط کشیده شده و در کامجویی از آن مغلوب گشته و در کام رذالت و تباهی فرو میروند.

و بعد بیان می دارد که ای بندگان خدا، واقع بین باشید. گمان نکنید که شما تافته ای جدا بافته اید و یا حال که شما به صحنه آمده اید رسم زمانه تغیییر خاصی کرده است. گمان نکنید حال که پیامبر اسلام مبعوث شد و اوضاع دنیا را قدری سامان داد، تحول شگرفی در شما به وجود آمده و از آن عقب ماندگی جاهلی فرسنگ ها دور و از انحطاط در مواجهه با دنیا برکنار شده اید. بدانید که حال نوبت شماست که امتحان پس بدهید و اینبار این شما هستید که دنیا سفره رنگارنگ خود را همچون دامی در مقابل شما گشوده است. پس نه قهرمان بازی در بیاورید و نه همچون دوران جاهلیت کاهلی به خرج دهید تا گرفتار شوید. بلکه همان طور که ظهور پیامبر(ص) آنان را نجات بخشید، شما هم با پیروی از من راه به سعادت برید.


نتیجه گیری من از خطبه اینکه:
دنیا برای من (رفتارم - ارتباطاتم - معیشتم - تفریحم - تحصیلاتم - و ...) بستری است حرکت انگیز، به واسطه فرصت ها و چالشها و ترس ها و امیدهایش. و غرور انگیز، یعنی افراط و تفریط زا. و من در مواجهه با آن باید اولاً، واقع گرا باشم و بدانم که خود به خود تغییر خاصی ایجاد نمی شود و من با توجه به رویکردم همان گلی را به سرم خواهم زد که پیشینیان با رویکرد مشابه به سر خود زدند. ثانیاً، دنیا را باید به چشم وسیله نگریست و نه هدف؛ تا بتوان این موجود طغیانگر را رام نمود و از آن سواری گرفت. و ثالثاً، بدانم که در این راه نمی توانم خود سر باشم و صرفاً به خود متکی. بلکه باید به طور مداوم از رهنمودهای الهی بهره ببرم و در راه فهم آنها بکوشم.


دوستان نظر بدین؛ اگر در درک منظور کلی سخن اشتباهی کرده ام تذکر بدین و یا اگه نکته ای هم شما به نظرتون میرسه اضافه کنید.
 
آخرین ویرایش:

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام به دوستان گلم
پنج شنبه

خطبه89
وصف روزگاران بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
خدا پيامبر اسلام را هنگامى مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت‏ها گذشته، و ملّت‏ها در خواب عميقى فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه مى‏كشيد و دنيا، بى‏نور و پر از مكر و فريب گشته بود. برگ‏هاى درخت زندگى به زردى گراييده و از ميوه آن خبرى نبود، آب حيات فروخشكيده و نشانه‏هاى هدايت كهنه و ويران شده بود. پرچم‏هاى هلاكت و گمراهى آشكار و دنيا با قيافه زشتى به مردم مى‏نگريست، و با چهره‏اى عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مى‏گشت. ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه، و خوراكش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب، و بر بيرون شمشيرهاى ستم حكومت داشت.

عبرت آموزى از روزگار جاهليّت
اى بندگان خدا عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد، كه از اين جهان رفتند و در گرو اعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى‏گردند. به جان خودم سوگند پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است، و هنوز روزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياد دور نيست. به خدا سوگند، پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى‏گويم، شنوايى امروز شما از شنوايى آنها كمتر نيست، همان چشم‏ها و قلب‏هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.
به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبى را نديده‏ايد كه آنها نمى‏شناختند، و شما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند، راستى حوادثى به شما روى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى بر آن دشوار است. مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه‏اى گسترده و كوتاه، [كه‏] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى‏كند.]


حکمت282
و قَالَ [عليه السلام] بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: ميان شما و پندپذيرى ، پرده اى از غرور و خود خواهى وجود دارد.

التماس دعا.....:gol:

 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و هشتم

یکشنبه

خطبه89
فاعتبرو...معدود
وحکمت
283

وَ قَالَ [عليه السلام] جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ وَ عَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود: جاهلان شما پْر تلاش، و اگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند!.

دو شنبه
خطبه90
الحمدالله...جزاه

وحکمت284

وَ قَالَ [عليه السلام] قَطَعَ الْعِلْمُ عُذْرَ الْمُتَعَلِّلِينَ .
و درود خدا بر او ، فرمود: دانش، راه عذر تراشى را بر بهانه جويان بسته است.

سه شنبه
عبادالله...واعظ
وحکمت285

وَ قَالَ [عليه السلام] كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْأَلُ الْإِنْظَارَ وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ .
درود خدا بر او ، فرمود: آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند ، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند!.

چهارشنبه
خطبه91
الحمدالله...الملحین
وحکمت286

وَ قَالَ [عليه السلام] مَا قَالَ النَّاسُ لِشَيْ‏ءٍ طُوبَى لَهُ إِلَّا وَ قَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ يَوْمَ سَوْءٍ .
و درود خدا بر او ، فرمود: مردم چيزى را نگفتند خوش باد، جز آن كه روزگار، روز بدى را براى او تدارك ديد.


پنج شنبه
فانظر...مصرفا
وحکمت278

وَ سُئِلَ عَنِ الْقَدَرِ فَقَالَ طَرِيقٌ مُظْلِمٌ فَلَا تَسْلُكُوهُ وَ بَحْرٌ عَمِيقٌ فَلَا تَلِجُوهُ وَ سِرُّ اللَّهِ فَلَا تَتَكَلَّفُوهُ .
و درود خدا بر او، فرمود: (از قَدُر پرسيدند، پاسخ داد: )
راهى است تاريك ، آن را مى پيمائيد ، و دريايى است ژرف ، وارد آن نشويد ، و رازى است خدايى ، خود را به زحمت نيندازيد.



جمعه جمع بندی

یاعلی
التماس دعا
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام
میلاد امام هادی (ع) بر شما مبارکباد.




حکمت283
وَ قَالَ [عليه السلام] جَاهِلُكُمْ مُزْدَادٌ وَ عَالِمُكُمْ مُسَوِّفٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود: جاهلان شما پْر تلاش، و اگاهان شما تن پرور و كوتاهى ورزند!
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
دوشنبه

خطبه90
سپاس خداوندى را، كه بى آن كه ديده شود شناخته شده، و بى آنكه انديشه‏اى به كار گيرد آفريننده است، خدايى كه هميشه بوده و تا ابد خواهد بود، آنجا كه نه از آسمان داراى برج‏هاى زيبا خبرى بود، و نه از پرده‏هاى فرو افتاده اثرى به چشم مى‏خورد، نه شبى تاريك و نه دريايى آرام، نه كوهى با راه‏هاى گشوده، نه درّه‏اى پر پيچ و خم، نه زمين گسترده، و نه آفريده‏هاى پراكنده وجود داشت. خدا پديد آورنده پديده‏ها و وارث همگان است، خداى آنان و روزى دهنده ايشان است، آفتاب و ماه به رضايت او مى‏گردند كه هر تازه‏اى را كهنه، و هر دورى را نزديك مى‏گردانند، خدا، روزى مخلوقات را تقسيم كرد، و كردار و رفتارشان را بر شمرد، از نفس‏ها كه مى‏زنند، و نگاه‏هاى دزديده كه دارند، و رازهايى كه در سينه‏ها پنهان كردندو جايگاه پديده‏ها را در شكم مادران و پشت پدران تا روز تولد و سر آمد زندگى و مرگ، همه را مى‏داند. اوست خدايى كه با همه وسعتى كه رحمتش دارد، كيفرش بر دشمنان سخت است و با سختگيرى كه دارد، رحمتش همه دوستان را فرا گرفته است، هر كس كه با او به مبارزه بر خيزد بر او غلبه مى‏كند، و هر كس دشمنى ورزد هلاكش مى‏سازد، هر كس با او كينه و دشمنى ورزد تيره روزش كند، و بر دشمنانش پيروز است، هر كس به او توكّل نمايد او را كفايت كند، و هر كس از او بخواهد، مى‏پردازد، و هر كس براى خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد، و هر كه او را سپاس گويد، پاداش نيكو دهد.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
یا غفار

خطبه 90

فهرست مطالب
1- خدا شناسى
2- اندرزهاى حكيمانه


2- اندرزهاى حكيمانه

بندگان خدا
خود را بسنجيد قبل از آن كه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آن كه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد، و پيش از آن كه راه گلو گرفته شود نفس راحت بكشيد، و پيش از آن كه با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد. بدانيد همانا آن كس كه خود را يارى نكند و پند دهنده و هشدار دهنده خويش نباشد، ديگرى هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود.




حکمت 285

درود خدا بر او ، فرمود:

آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند ، و آنان كه مهلت دارند كوتاهى مى ورزند!.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
یا ستار


ترجمه خطبه 91 نهج البلاغه

(مسعدة بن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل كرد، روزى در مسجد كوفه شخصى به امام على عليه السّلام گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده‏ ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالى كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمود)


فهرست مطالب
1- خدا شناسى
2- صفات خدا در قرآن
3- وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون
4- چگونگى آفرينش آسمان‏ها
5- ويژگى ‏هاى فرشتگان
6- اقسام فرشتگان
7- صفات والاى فرشتگان
8 -پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقى
9- چگونگى آفرينش زمين
10- نقش پديده هاى جوى در زمين
11- زيبايى‏ هاى زمين
12- داستان زندگى آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام
13-آفرينش امكانات زندگى
14-تعريف علم خداوند
15- نيايش امير المؤمنين عليه السّلام


چهارشنبه

1- خدا شناسى
ستايش خدايى را سزاست كه نبخشيدن بر مال او نيفزايد، و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشنده‏ اى جز او، اموالش كاهش يابد، و جز او هر كس از بخشش دست كشد مورد نكوهش قرار گيرد. اوست بخشنده انواع نعمت‏ها و بهره‏ هاى فزاينده و تقسيم كننده روزى پديده‏ ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند، كه روزى همه را تضمين، و اندازه‏اش را تعيين فرمود. به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست راه روشن را نشان داد، سخاوت او را در آنجا كه از او بخواهند، با آنجا كه از او درخواست نكنند، بيشتر نيست. خدا اوّلى است كه آغاز ندارد، تا پيش از او چيزى بوده باشد، و آخرى است كه پايان ندارد تا چيزى پس از او وجود داشته باشد. مردمك چشم‏ ها را از مشاهده خود باز داشته است. زمان بر او نمى ‏گذرد تا دچار دگرگونى گردد، و در مكانى قرار ندارد تا پندار جابجايى نسبت به او روا باشد. اگر آنچه از درون معادن كوه‏ها بيرون مى ‏آيد، و يا آنچه از لبان پر از خنده صدف‏ هاى دريا خارج مى ‏شود، از نقره‏ هاى خالص، و طلاهاى ناب ، درهاى غلطان، و مرجان‏هاى دست چين، همه را ببخشد، در سخاوت او كمتر اثرى نخواهد گذاشت، و گستردگى نعمت‏هايش را پايان نخواهد داد، در پيش او آنقدر از نعمت‏ها وجود دارد كه هر چه انسان‏ها درخواست كنند تمامى نپذيرد، چون او بخشنده‏ اى است كه درخواست نيازمندان چشمه جود او را نمى ‏خشكاند، و اصرار و درخواست‏ هاى پياپى او را به بخل ورزيدن نمى ‏كشاند.


****************


حکمت286

و درود خدا بر او ، فرمود:

مردم چيزى را نگفتند خوش باد، جز آن كه روزگار، روز بدى را براى او تدارك ديد.

 

mshtable

عضو جدید
ادامه متن خطبه 91:
فَانْظُرْ أَيُّهَا السَّائِلُ: فَمَا دَلَّکَ الْقُرْآنُ عَلَيْهِ مِنْ صِفَتِهِ فَائْتَمَّ بِهِ وَاسْتَضِيءْ بِنُورِ هِدَايَتِهِ، وَمَا کَلَّفَکَ الشَّيْطَانُ عِلْمَهُ مِمَّا لَيْسَ فِی الْکِتَابِ عَلَيْکَ فَرْضُهُ، وَلاَ فِی سُنَّةِ النَّبِیِّ صَلَّی اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَأَئِمَّةِ الْهُدَی أَثَرُهُ، فَکِلْ عِلْمَهُ إِلَی اللهِ سُبْحَانَهُ، فَإِنَّ ذلِکَ مُنْتَهَی حَقِّ اللهِ عَلَيْکَ. وَاعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِينَ فِی الْعِلْمِ هُمُ الَّذِينَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُيُوبِ، الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِيرَهُ مِنَ الْغيْبِ الْمَحْجُوبِ، فَمَدَحَ اللهُ تَعَالَی اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ يُحِيطُوا بِهِ عِلْماً، وَ سَمَّی تَرْکَهُمُ التَّعَمُّقَ فِيَما لَمْ يُکَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ کُنْهِهِ رُسُوخاً، فاقْتَصِرْ عَلَی ذَلِکَ، وَلاَتُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللهِ سُبْحَانَهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِکَ فَتَکُونَ مِنَ الْهَالِکِينَ.

هُوَ الْقَادِرُ الَّذِی إِذَا ارْتَمَتِ الْأُهَامُ لِتُدْرِکَ مُنْقَطَعَ قُدْرَتِهِ، وَحَاوَلَ الْفِکْرُ الْمُبَرَّأُ مِنْ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ أَنْ يَقَعَ عَلَيْهِ فِی عَمِيقَاتِ غُيُوبِ مَلَکُوتِهِ، وَتَوَلَّهَتِ الْقُلُوبُ إِلَيْهِ لِتَجْرِیَ فِی کَيْفِيَّةِ صِفَاتِهِ، وَغَمَضَتْ مَدَاخِلُ الْعُقُولِ فی حَيْثُ لاَ تَبْلُغُهُ الصِّفَاتُ لِتَنَاوُلِ عِلْمَ ذَاتِهِ، رَدَعَهَا وَهِیَ تَجُوبُ مَهَاوِیَ سُدَفِ الْغُيُوبِ، مُتَخَلِّصَةً إِلَيْهِ ـ سُبْحَانَهُ ـ فَرَجَعَتْ إِذْ جُبِهَتْ، مُعتَرِفَةً بِأَنَّهُ لاَ يُنَالُ بِجَوْرِ الْإِعْتِسَافِ کُنْهُ مَعْرِفَتِهِ، وَلاَ تَخْطُرُ بِبَالِ أُولِی الرَّوِيَّاتِ خَاطِرَةٌ مِنْ تَقْدِيرِ جَلاَلِ عِزَّتِهِ.

الَّذِی ابْتَدَعَ الْخَلْقَ عَلَی غَيْرِ مِثَالٍ امْتَثَلَهُ، وَلاَ مِقْدَارٍ احْتَذَی عَلَيْهِ مِنْ خَالِقٍ مَعْبُودٍ کَانَ قَبْلَهُ، وَأَرَانَا مِنْ مَلَکُوتِ قُدْرَتِهِ وَعَجَائِبِ مَا نَطَقَتْ بِهِ آثارُ حِکْمَتِهِ، وَاعْتِرَافِ الْحَاجَةِ مِنَ الْخَلْقِ إِلَی أَنْ يُقِيمَهَا بِمِسَاکِ قُوَّتِهِ، مَا دَلَّنا بِاضْطِرَارِ قِيَامِ الْحُجَّةِ لَهُ عَلَی مَعْرِفَتِهِ. وَظَهَرَتِ الْبَدَائِعُ الَّتِی أحْدَثَها آثَارُ صَنْعَتِهِ، وَأَعْلاَمُ حِکْمَتِهِ، فَصَارَ کُلُّ مَا خَلَقَ حُجَّةً لَهُ وَدَلِيلاً عَلَيْهِ، وَإِنْ کَانَ خَلْقاً صَامِتاً، فَحُجَّتُهُ بِالتَّدْبِيرِ نَاطِقَةٌ، وَدَلاَلَتُهُ عَلَی الْمُبْدِعِ قَائِمَةٌ.

فَأَشْهَدُ أَنَّ مَنْ شَبَّهَکَ بِتَبَايُنِ أَعْضَاءِ خَلْقِکَ، وَتَلاَحُمِ حِقَاقِ مَفَاصِلِهِمُ الْمُحْتَجِبَةِ لِتَدْبِيرِ حِکْمَتِکَ، لَمْ يَعْقِدْ غَيْبَ ضَمِيرِهِ عَلَی مَعْرِفَتِکَ، وَلَمْ يُبَاشِرْ قَلْبَهُ الْيَقِينُ بِأَنَّهُ لاَ نِدَّ لَکَ، وَکَأَنَّهُ لَمْ يَسْمَعْ تَبَرُّؤَ التَّابِعِينَ مِنَ المَتبُوعِينَ إِذْ يَقُولُونَ: (تَاللهِ إِنْ کُنَّا لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ * إِذْ نُسَوِّيکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ) کَذَبَ الْعَادِلُونَ بِکَ، إِذْ شَبَّهُوکَ بِأَصْنَامِهِمْ وَنَحَلُوکَ حِلْيَةَ الْمَخْلُوقِينَ بِأَوْهَامِهمْ، وَجَزَّأُوکَ تَجْزِئَةَ الْمُجَسَّماتِ بِخَوَاطِرِهِمْ، وَقَدَّرُوکَ عَلَی الْخِلْقَةِ الْمُخْتَلِفَةِ الْقُوَی، بِقَرَائِحِ عُقُولِهِمْ. فَأَشْهَدُ أَنَّ مَنْ سَاوَاکَ بِشَيْءٍ مِنْ خَلْقِکِ فَقَدْ عَدَلَ بِکَ، وَالْعَادِلُ بِکَ کَافِرٌ بِمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ مُحْکَمَاتُ آياتِکَ، وَنَطَقَتْ عَنْهُ شَوَاهِدُ حُجَجِ بَيِّنَاتِکَ، وَإِنَّکَ أَنْتَ اللهُ الَّذِی لَمْ تَتَنَاهَ فِی الْعُقُولِ، فَتَکُونَ فی مَهَبِّ فِکْرِهَا مُکَيَّفاً، وَلاَ فِی رَوِيَّاتِ خَوَاطِرِهَا فَتَکُونَ مَحْدُوداً مُصَرَّفاً.

ترجمه (در برخی از قسمت­ها که ترجمه ناقص یا غلط می­نمود، دست برده­ام. همچنین در حد ممکن قسمتهای کلیدی که به نظرم مقصود خطبه را جهت می­دهند یا قابل تأمل هستند را مشخص کرده­ام):
ای پرسش‏ کننده، درست بنگر، آنچه را که قرآن از صفات خدا بيان می‏دارد، به آن اعتماد کن، و از نور هدايتش بهره گير، و آنچه را که شيطان تو را به دانستن آن واميدارد که کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده، و در سنت پيامبر(ص) و امامان هدايتگر(ع) نيامده - رها کن و علم آن را به خدا واگذار، که اين نهايت حق پروردگار بر تو است. بدان، آنها که در علم استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه که بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمی‏دانند، و از فرو رفتن در اسرار نهان بی‏نياز ساخته است، و آنان را از اين رو که به عجز و ناتوانی خود در برابر غيب و آنچه که تفسير آن را نمی‏دانند اعتراف می‏کنند، ستايش فرمود، و ترک ژرف‏نگری آنان در آنچه که خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم نامیده است. پس به همين مقدار بسنده کن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابی مکن، تا از تباه‏شدگان نباشی.

اوست خدای توانايی که اگر وهم و خيال انسانها بخواهد برای درک اندازه قدرتش تلاش کند، و افکار بلند و دور از وسوسه‏های دانشمندان، بخواهد ژرفای غيب ملکوتش را درنوردد، و قلبهای سراسر عشق مشتاقان، برای درک کيفيت صفات او کوشش نمايد، و عقلها با تلاش وصف‏ناپذير از راههای بسيار ظريف و باريک بخواهند ذات او را درک کنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته باز گرداند، در حالی که در تاريکيهای غيب برای رهايی خود به خدای سبحان پناه می­برند، و با نااميدی، و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز می‏گردند، که با فکر و عقل نارسای بشری نمی‏توان او را درک کرد، و اندازه جلال و عزت او در قلب انديشمندان راه نمی‏يابد.

خدايی که پديدها را از هيچ آفريد بدون نمونه‏ای تا از آن استفاده کند و يا نقشه‏ای از آفريننده‏ای پيش از خود که از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد؛ و آنچه از ملکوت قدرت خويش و شگفتيها - که در آثار رحمتش از آنها سخن رفته - به ما نشان داد؛ و اعتراف مخلوق به نیازمندی در برقراری آن [نظامات] با قدرت محدودش؛ همه ما را به ضرورت اقامه­ی حجت در برابر وی با کسب معرفتش رهنمون می­سازد. که شگفتی­هایی که آثار صنعت او به ظهور رسانده و پرچم­های حکمتش پديدار است. که هر يک از پديده‏ها حجتی برای او و راهنمایی به سوی او شده است‏. گرچه مخلوقی به ظاهر ساکت باشد ولی اثباتش بر تدبير خداوندی، گويا و استدلال آن بر وجود پدید آورنده، استوار می­باشد.

خداوندا! گواهی می‏دهم، آن کس که تو را به اعضای گوناگون پديده‏ها و مفاصل به هم پيوسته که به فرمان حکيمانه تو در لابلای عضلات پديد آمده، تشبيه می‏کند، هرگز در ژرفای ضمير خود تو را نشناخته، و قلب او با يقين انس نگرفته است، و نمی‏داند که هرگز برای تو همانندی نيست و گويا بيزاری پيروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنيده که می‏گويند: (به خدا سوگند ما در گمراهی آشکار بوديم که شما را با خدای جهانيان مساوی پنداشتيم). دروغ گفتند آنان که برای تو جایگزین قائل شدند، و با خيالات خود، تو را به هیئت مخلوقات پنداشتند، و با پندار نادرست تو را تجزيه کردند، و به استعداد عقل­هاشان تو را با [معیار] قدرت گوناگون مخلوقات ارزیابی نمودند. خدايا! گواهی می‏دهم آن کس که تو را با چيزی از آفريده‏های تو مساوی شمارد از تو روی برتافته، و آنکه از تو روی‏گردان شود بر اساس آيات محکم قرآن، و شهادت براهين روشن تو، کافر است. تو همان خدای نامحدود هستی که در انديشه‏ها نگنجی تا چگونگی ذات تو را درک نمايند، و در خيال و وهم نيايی تا تو را محدود و دارای حالات گوناگون پندارند.
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
حکمت286

و درود خدا بر او ، فرمود:

مردم چيزى را نگفتند خوش باد، جز آن كه روزگار، روز بدى را براى او تدارك ديد.

&&&&&&&&&&&&&&&&

حکمت278


و درود خدا بر او، فرمود: (از قَدُر پرسيدند، پاسخ داد: )
راهى است تاريك ، آن را مى پيمائيد ، و دريايى است ژرف ، وارد آن نشويد ، و رازى است خدايى ، خود را به زحمت نيندازيد.


 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم
یا علی مدد

برنامه هفته پنجاه و نهم

یکشنبه

خطبه 91
قدر... وابتدعها

وحکمت289

وَ قَالَ [عليه السلام] كَانَ لِى فِيمَا مَضَى أَخٌ فِى اللَّهِ وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِى عَيْنِى صِغَرُ الدُّنْيَا فِى عَيْنِهِ وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلَا يَشْتَهِى مَا لَا يَجِدُ وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ لَا يُدْلِى بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِى مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَيُخَالِفُهُ فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ .
و درود خدا بر او ، فرمود: در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود، چون دنياى حرام در چشم او بى ارزش مى نمود، و از شم بارگى دور بود، پس آنچه را نمى يافت آرزو نمى كرد، و آنچه را مى يافت زياده روى نداشت، در بيشتر عمرش ساكت بود، اما گاهى كه لب به سخن مى گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى نشاند به ظاهر ناتوان و مستضعف مى نمود، اما در بر خورد جدى چونان شير بيشه مى خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى آمد . تا پيش قاضى نمى رفت دليلى مطرح نمى كرد، و كسى را عذرى داشت سرزنش نمى كرد، تا آن عذر او را مى شنيد، از درد شكوه نمى كرد، نگر پس از تندرسى و بهبودي، آنچه عمل مى كرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى كرد چيزى نمى گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند در سكوت مغلوب نمى گرديد.
و بر شنيدن بشتر از سخن گفتن حريص بود. اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت ، مى انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك تر است با آن مخالفت مى كرد، پس بر شما باد روى آوردن بهاين گونه از ارزش هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آن ها رقابت كنيد، و ارگ نتوانستيد ، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه آن هاست.

دو شنبه
ونظم...سعودها
وحکمت290

وَ قَالَ [عليه السلام] لَوْ لَمْ يَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِيَتِهِ لَكَانَ يَجِبُ أَلَّا يُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ .
و درود خدا بر او، فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدة عذاب هم نمى داد ، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت هايش نافرمانى نشود.


سه شنبه

خلق ...فکرهم

وحکمت291

وَ قَالَ [عليه السلام] وَ قَدْ عَزَّى الْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ عَنِ ابْنٍ لَهُ
يَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَى ابْنِكَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ مِنْكَ ذَلِكَ الرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِى اللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ يَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ يَا أَشْعَثُ ابْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلَاءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَةٌ .

و درود خدا بر او ، فرمود: (جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش)
اى اشعث ! اگر براى پسرت اندوهناكى ، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاواري، اما اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث ! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مى شود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مى شود و تو گناهكارى . اى اشعث ! پسرت تو را شاد مى ساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است.

چهارشنبه
و منهم....المتناهیه
وحکت292

وَ قَالَ ع عَلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص سَاعَةَ دَفْنِهِ
إِنَّ الصَّبْرَ لَجَمِيلٌ إِلَّا عَنْكَ وَ إِنَّ الْجَزَعَ لَقَبِيحٌ إِلَّا عَلَيْكَ وَ إِنَّ الْمُصَابَ بِكَ لَجَلِيلٌ وَ إِنَّهُ قَبْلَكَ وَ بَعْدَكَ لَجَلَلٌ

و درود خدا بر او، فرمود: (به هنگام دفن رسول خدا ص)
همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى تابى نا پسند است، جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ ، و مصيبت هاى پيش از تو و پس از تو نا چيزند.


پنج شنبه
قد ...وجلهم
وحکمت293

قَالَ [عليه السلام] لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ فِعْلَهُ وَ يَوَدُّ أَنْ تَكُونَ مِثْلَهُ .و درود خدا بر او ، فرمود: همنشين بى خرد مباش، كه كار زشت را زيبا جلوه داده ، دوست دارد تو همانند او باشي.


جمعه جمع بندی

التماس دعا

یا علی



 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
به نام خدا
یکشنبه

ادامه خطبه 91
[h=3]3- وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون
آنچه را آفريد با اندازه گيرى دقيقى استوار كرد، و با لطف و مهربانى نظمشان داد، و به خوبى تدبير كرد. هر پديده را براى همان جهت كه آفريده شد به حركت در آورد، چنانكه نه از حد و مرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود كوتاهى كند، و اين حركت حساب شده را بدون دشوارى به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگى كند. پس چگونه ممكن است سرپيچى كند در حالى كه همه موجودات از اراده خدا سرچشمه مى‏گيرند، خدايى كه پديد آورنده موجودات گوناگون است، بدون احتياج به انديشه و فكرى كه به آن روى آورد، يا غريزه‏اى كه در درون پنهان داشته باشد، و بدون تجربه از حوادث گذشته، و بدون شريكى كه در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش كند، موجودات را آفريد، پس آفرينش كامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند و در برابر فرمان الهى سستى و درنگ نكردند و در اجراى فرمان الهى توقف نپذيرفتند. پس كجى‏هاى هر چيزى را راست، و مرزهاى هر يك را روشن ساخت، و با قدرت خداوندى بين اشياء متضاد هماهنگى ايجاد كرد، و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت، و موجودات را از نظر حدود، اندازه، و غرائز، و شكل‏ها، و قالب‏ها، و هيأتهاى گوناگون، تقسيم و استوار فرمود، و با حكمت و تدبير خويش هر يكى را به سرشتى كه خود خواست در آورد.[/h]
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
حکمت289
و درود خدا بر او، فرمود: در گذشته برادرى دينى داشتم كه در چشم من بزرگ مقدار بود چون
دنياى حرام در چشم او بى‏ارزش مى‏نمود،
و از شكم بارگى دور بود،
پس آنچه را نمى‏يافت آرزو نمى‏كرد، و آنچه را مى‏يافت زياده روى نداشت.
در بيشتر عمرش ساكت بود، امّا گاهى كه لب به سخن مى‏گشود بر ديگر سخنوران برترى داشت، و تشنگى پرسش كنندگان را فرو مى‏نشاند.
به ظاهر ناتوان و مستضعف مى‏نمود، امّا در برخورد جدّى چونان شير پيشه مى‏خروشيد، يا چون مار بيابانى به حركت در مى‏آمد.
تا پيش قاضى نمى‏رفت دليلى مطرح نمى‏كرد، و كسى را كه عذرى داشت سرزنش نمى‏كرد، تا آن كه عذر او را مى‏شنيد،
از درد شكوه نمى‏كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى،
آنچه عمل مى‏كرد مى‏گفت، و بدانچه عمل نمى‏كرد چيزى نمى‏گفت،
ا
گر در سخن گفتن بر او پيشى مى‏گرفتند در سكوت مغلوب نمى‏گرديد.
و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى‏گرفت، مى‏انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك‏تر است با آن مخالفت مى‏كرد،
پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزش‏هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش‏هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است.

به نظر شما چقدر میتونیم این ارزش ها رو اجرا کنیم؟آیا امیرالمومنین از ما راضی هست؟!!:cry:
 

یارانراد

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى‏گرفت، مى‏انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك‏تر است با آن مخالفت مى‏كرد

اگه از پس همین گفته مولا بربیایم نصف را طی کردیم
یاعلی
چی بگم :(:(
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام
دوشنبه
ادامه خطبه 91

4- چگونگى آفرينش آسمان‏ها
فضاى باز و پستى و بلندى و فاصله‏هاى وسيع آسمان‏ها را بدون اينكه بر چيزى تكيه كند، نظام بخشيد و شكاف‏هاى آن را به هم آورد، و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد، و دشوارى فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانى كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد. در حالى كه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه‏هاى آن را بر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت، و بر هر راهى و شكافى از آسمان، نگهبانى از شهاب‏هاى روشن گماشت، و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت، و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند. و آفتاب را نشانه روشنى بخش روز، و ماه را، با نورى كم رنگ براى تاريكى شب‏ها قرار داد، و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد، و حركت آن دو را دقيق اندازه گيرى كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد، و قابل تشخيص شود، و با رفت و آمد آن‏ها شماره سالها، و اندازه گيرى زمان ممكن باشد. پس در فضاى هر آسمان فلك آن را آفريد، و زينتى از گوهرهاى تابنده و ستارگان درخشنده بياراست، و آنان را كه خواستند اسرار آسمان‏ها را دزدانه دريابند، با شهاب‏هاى درخشنده سوزان تير باران كرد، و تمامى ستارگان از ثابت و استوار، و گردنده و بى قرار، فرود آينده و بالا رونده، و نگران كننده و شادى آفرين را، تسليم اوامر خود فرمود.


حکمت 290
و درود خدا بر او، فرمود: اگر خدا بر گناهان وعدة عذاب هم نمى داد ، لازم بود به خاطر سپاسگزارى از نعمت هايش نافرمانى نشود.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
یا ستار


ترجمه خطبه 91 نهج البلاغه

(مسعدة بن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل كرد، روزى در مسجد كوفه شخصى به امام على عليه السّلام گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده‏ ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالى كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمود)


فهرست مطالب
1- خدا شناسى
2- صفات خدا در قرآن
3- وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون
4- چگونگى آفرينش آسمان‏ها
5- ويژگى ‏هاى فرشتگان
6- اقسام فرشتگان
7- صفات والاى فرشتگان
8 -پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقى
9- چگونگى آفرينش زمين
10- نقش پديده هاى جوى در زمين
11- زيبايى‏ هاى زمين
12- داستان زندگى آغازين آدم عليه السّلام و اعزام پيامبران عليهم السّلام
13-آفرينش امكانات زندگى
14-تعريف علم خداوند
15- نيايش امير المؤمنين عليه السّلام


بسم الله النور

سه شنبه

5- ويژگى ‏هاى فرشتگان

سپس، خداوند سبحان براى سكونت بخشيدن در آسمان‏ها، و آباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانى شگفت آفريد، و تمام شكاف‏ ها و راه‏ هاى گشاده آسمان‏ها را با فرشتگان پر كرد، و فاصله جوّ آسمان را از آنها گستراند، كه هم اكنون صداى تسبيح آنها فضاى آسمان‏ها را پر كرده: در بارگاه قدس، درون پرده ‏هاى حجاب و صحنه‏ هاى مجد و عظمت پروردگار، طنين انداز است. در ما وراى آنها زلزله‏ هايى است كه گوش‏ها را كر مى‏ كند و شعاع‏ه اى خيره كننده نور، كه چشم‏ ها را از ديدن باز مى ‏دارد، و ناچار خيره بر جاى خويش مى ‏ماند. خدا فرشتگان را در صورت‏هاى مختلف و اندازه‏ هاى گوناگون آفريد، و بال و پرهايى براى آنها قرار داد، آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر مى ‏برند، و چيزى از شگفتى‏ هاى آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمى ‏دهند و در آنچه از آفرينش پديده‏ ها كه خاص خداست، ادّعايى ندارند:
«بلكه بندگانى بزرگوارند، كه در سخن گفتن از او پيشى نمى ‏گيرند و به فرمان الهى عمل مى‏ كنند»


خدا فرشتگان را امين وحى خود قرار داد، و براى رساندن پيمان امر و نهى خود به پيامبران، از آنها استفاده كرد، و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد، كه هيچ كدام از فرشتگان از راه رضاى حق منحرف نمى ‏گردند. آنها را از يارى خويش بهرمند ساخت، و دل‏هايشان را در پوششى از تواضع و فروتنى و خشوع و آرامش در آورد، درهاى آسمان را بر رويشان گشود تا خدا را به بزرگى بستايند، و براى آنها نشانه ‏هاى روشن قرار داد تا به توحيد او بال گشايند. سنگينى‏ هاى گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت، و گذشت شب و روز آنها را به سوى مرگ سوق نداد، تيرهاى شك و ترديد خلل در ايمانشان ايجاد نكرد، و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت، و آتش كينه در دل‏هايشان شعله ‏ور نگرديد، حيرت و سرگردانى آنها را از ايمانى كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندى كه در دل نهادند جدا نساخت و وسوسه‏ ها در آنها راه نيافته، تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد.

************************


حکمت291

و درود خدا بر او ، فرمود: (جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش)
اى اشعث ! اگر براى پسرت اندوهناكى ، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاواري، اما اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث ! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مى شود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مى شود و تو گناهكارى . اى اشعث ! پسرت تو را شاد مى ساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است.

 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
چهارشنبه

6- اقسام فرشتگان


گروهى از فرشتگان در آفرينش ابرهاى پر آب، و در آفرينش كوه‏ هاى عظيم و سر بلند، و خلقت ظلمت و تاريكى ‏ها نقش دارند، و گروهى ديگر، قدم‏هايشان تا ژرفاى زمين پايين رفته، و چونان پرچمهاى سفيدى دل فضا را شكافته ‏اند، و در زير آن بادهايى است كه به نرمى حركت كرده و در مرزهاى مشخّصى نگاهش مى ‏دارد.


********************


حکت292

و درود خدا بر او، فرمود: (به هنگام دفن رسول خدا ص)

همانا شكيبايى نيكوست جز در غم از دست دادنت، و بى تابى نا پسند است، جز در اندوه مرگ تو، مصيبت تو بزرگ ، و مصيبت هاى پيش از تو و پس از تو نا چيزند.


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
پنج شنبه


7- صفات والاى فرشتگان

اشتغال به عبادت پروردگار، فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته، و حقيقت ايمان ميان آنها و معرفت حق، پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آنها را شيداى حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه ‏اى ندارند. شيرينى معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند، ترس و خوف الهى در ژرفاى جان فرشتگان راه يافته، و از فراوانى عبادت قامتشان خميده و شوق و رغبت فراوان،از زارى و گريه ‏شان نكاسته است.


مقام والاى فرشتگان، از خشوع و فروتنى آنان كم نكرد، و غرور و خود بينى دامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوى گذشته را شماره كنند، و سهمى از بزرگى و بزرگوارى براى خود تصوّر نمايند. گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپى نرنجانده و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند. از مناجات‏هاى طولانى، خسته نشده، و اشتغال به غير خدا آنها را تحت تسلط خود در نياورده است، و از فرياد استغاثه و زارى آنها فروكش نكرده و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده ‏اند، راحت طلبى آنها را به كوتاهى در انجام دستوراتش وادار نساخته، و كودنى و غفلت و فراموشى بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمى ‏يابد، و فريب‏هاى شهوت، همّت‏هاى بلندشان را تيرباران نمى ‏كند.

فرشتگان، ايمان به خداى صاحب عرش را ذخيره روز بى نوايى خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روى مى ‏آورد آنها تنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمى‏ دهند، و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهى و اطاعت پروردگار سست نمى ‏كنند، آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل مى‏ پرورانند، و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمى‏دارند. عوامل ترس آنها را از مسؤوليت باز نمى‏ دارد تا در انجام وظيفه سستى ورزند، طمع‏ ها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود را بزرگ نمى‏ شمارند، و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند، و اميد فراوان نمى ‏گذارد تا از پروردگار ترسى در دل داشته باشند.

*********************

حکمت293
و درود خدا بر او ، فرمود:
همنشين بى خرد مباش، كه كار زشت را زيبا جلوه داده ، دوست دارد تو همانند او باشي.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحیم

جمع بندی برنامه هفته پنجاه و ششم


خطبه86 و خطبه87

حکمت;273, 274 , 275 , 276 , 277

********************

علم الهى

خدا به تمام اسرار نهان آگاه و از باطن همه با خبر است، به همه چيز احاطه دارد، و بر همه چيز غالب و پيروز، و بر همه چيز تواناست.

********************

پندهاى ارزشمند

پس اى مردم خدا را پروا كنيد، براى حفظ قرآن، كه از شما خواسته، و حقوقى كه نزدشما سپرده است، پس همانا خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خودوا نگذاشت، و در گمراهى و كورى رها نساخته است،كردارتان را بيان فرموده، و از اعمال شما با خبر است و سر آمد زندگى شما را مشخّص كرد و «كتابى بر شما نازل كرد كه روشنگر همه چيز است» پيامبرش را مدّتى درميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اكمال رساند، و آنچه درقرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقّق بخشد.و با زبان پيامبرش، كارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها راابلاغ كرد، و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجّت را تمام كرد.
پيش از كيفر، شما را تهديد كرد، و از عذاب‏هاى سختى كه در پيشروى داريد ترساند. پس باز مانده ايّام خويش را دريابيد، و صبر و بردبارى در برابر ناروايى ‏ها پيشه كنيد، چرا كه عمر باقى مانده برابر روزهاى زيادى كه به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار كم است.


*******************

ياد آورى ارزش‏هاى اخلاقى

اى بندگان خدا آن كس كه نسبت به خود خير خواهى او بيشتر است، در برابر خدا، از همه كس فرمانبردارتر است،و آن كس كه خويشتن را بيشتر مى‏ فريبد، نزد خدا گناه كارترين انسان‏ها است،زيانكار واقعى كسى است كه خود را بفريبد.و آن كس مورد غبطه است و بر او رشك مى ‏برند كه دين او سالم باشد

سعادتمند كسى است كه از زندگى ديگران عبرت آموزد،و شقاوتمند كسى است كه فريب هوا و هوس‏ها را بخورد.آگاه باشيد رياكارى و تظاهر، و هر چند اندك باشد شرك است،و همنشينى با هوا پرستان ايمان را به دست فراموشى مى ‏سپارد، و شيطان را حاضر مى‏كند

از دروغ بر كنار باشيد كه با ايمان فاصله دارد

راستگو در راه نجات و بزرگوارى است،اما دروغگو بر لب پرتگاه هلاك و خوارى است،حسد نورزيد كه حسد ايمان را چونان آتشى كه هيزم را خاكستر كند، نابود مى ‏سازد. با يكديگر دشمنى و كينه توزى نداشته باشيد كه نابود كننده هر چيزى است.

بدانيد كه آرزوهاى دور و دراز عقل را غافل و ياد خدا را به فراموشى مى ‏سپارد. آرزوهاى ناروا را دروغ انگاريد كه آرزوها فريبنده‏اند و صاحبشفريب خورده.

***********************
معرّفى بهترين بنده خدا (الگوى انسان كامل)

اى بندگان خدا همانا بهترين و محبوب‏ترين بنده نزد خدا،بنده ‏اى است كه خدا او را در پيكار با نفس يارى داده است، آن كس كه جامعه زيرين او اندوه، و لباس رويين او ترس از خداست، چراغ هدايت در قلبش روشن شده و وسائل لازم براى روزى او فراهم آمده و دورى‏ها و دشوارى‏ ها را بر خود نزديك و آسان ساخته است

راههموار و راست قدم برداشته، پيراهن شهوات را از تن بيرون كرده، و جز يك غم،از تمام غم‏ها خود را مى ‏رهاند، و از صف كور دلان و مشاركت با هواپرستانخارج شد، كليد باز كننده درهاى هدايت شد و قفل درهاى گمراهى و خوارى گرديد
.راه هدايت را با روشن دلى ديد، و از همان راه رفت، و نشانه‏هاى آن را شناخت و از امواج سركش شهوات گذشت.به استوارترين دستاويزها و محكم‏ترين طناب‏ها چنگ انداخت، چنان به يقين و حقيقت رسيد كه گويى نور خورشيد بر او تابيد،در برابر خداوند خود را به گونه‏اى تسليم كرد كه هر فرمان او را انجام مى‏ دهد و هر فرعى را به اصلش باز مى گرداند

چراغ تاريكى ‏ها، و روشنى بخش تيرگى ‏ها، كليد درهاى بسته و بر طرف كننده دشوارى ‏ها، و راهنماى گمراهان در بيابان‏هاى سرگردانى است. سخن مى ‏گويد،خوب مى ‏فهماند، سكوت كرده به سلامت مى ‏گذرد، براى خدا اعمال خويش را خالصكرده آن چنان كه خدا پذيرفته است، از گنجينه‏ هاى آيين خدا و اركان زميناست. خود را به عدالت واداشته و آغاز عدالت او آن كه هواى نفس را از دلبيرون رانده است، حق را مى ‏شناساند و به آن عمل مى‏ كند. كار خيرى نيست مگركه به آن قيام مى ‏كند، و در هيچ جا گمان خيرى نبرده جز آن كه به سوى آن شتافته.

اختيار خود را به قرآن سپرده، و قرآن را راهبر و پيشواى خود قرار داده است، هر جا كه قرآن بار اندازد فرود آيد،و هر جا كه قرآن جاى گيرد مسكن گزيند.

*********************

وصف زشت‏ ترين انسان «عالم نمايان»

وديگرى كه او را دانشمند نامند امّا از دانش بى‏ بهره است، يك دسته ازنادانى‏ ها را از جمعى نادان فرا گرفته، و مطالب گمراه كننده را از گمراهان آموخته، و به هم بافته، و دام‏ هايى از طناب ‏هاى غرور و گفته‏ هاى دروغين بر سر راه مردم افكنده، قرآن را بر اميال و خواسته ‏هاى خود تطبيق مى ‏دهد، وحق را به هوس ‏هاى خود تفسير مى ‏كند.

مردم را از گناهان بزرگ ايمن مى‏ سازد، و جرائم بزرگرا سبك جلوه مى‏دهد. ادّعا مى‏ كند از ارتكاب شبهات پرهيز دارد امّا در آنهاغوطه مى‏ خورد. مى ‏گويد: از بدعت‏ ها دورم، ولى در آنها غرق شده است. چهره ظاهر او چهره انسان، و قلبش قلب حيوان درنده است، راه هدايت را نمى‏ شناسدكه از آن سو برود، و راه خطا و باطل را نمى ‏داند كه از آن بپرهيزد، پس مرده‏ اى است در ميان زندگان.


****************
حکمت ها :


به يقين بدانيد! خداوند براى بندة خود هر چند باسياست و سخت كوش و در طرح و نقشه نيرومند باشد، بيش از آنچه كه در علمالهدي وعده فرمود: قرار نخواهد داد، و ميان بنده، هر چند ناتوان و كمسياست باشد، و آنچه در قرآن براى او رقم زده حايلى نخواهد گذاشت،
چه بسا نعمت شده اى كه گرفتار عذاب شود و بسا گرفتارى كهدر گرفتارى ساخته شده و آزمايش گردد، پس اى كسى كه از اين گفتار بهده مندمى شوي، بر شكرگزارى بيفزاى ، و از شتاب بى جا دست بردار ، و به روزيِرسيده قناعت كن.


**************

علم خود را نادانى ، و يقين خود را شك و ترديدمپنداريد، پس هر گاه دانستيد عمل كنيد، و چون به يقين رسيديد اقدام كنيد.

*****************



طمع انسان را به هلاكت مى كشاند و نجات نمى دهد،و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست، و بسا نوشندة آبى كه پيش از سيراب شدنگلو گيرش شد؛ و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مى كنند، هر چه بيشتر باشد،مصيبت از دست دادنش اندوه بارتر خواهد بود، و آرزوها چشم بصيرت را كور مىكند، و آنچه روزى هر كسى است بى جستجو خواهد رسيد.

***************


خدايا به تو پناه مى برم كه ظاهر من در برابرديده ها نيكو و درونم در آنچه كه از تو پنهان مى دارم، زشت باشد، و بخواهمبا اعمال و رفتارى كه تو از آن آگاهى ، توجه مردم را به خود جلب نمايم، وچهرة ظاهرم را زيبا نشان داده با اعمال نادرستى كه درونم را زشت كرده بهسوى تو ايم، تا به بندگانت ، نزديك ، و از خشنودى تو دور گردم.
*****************

نه ، سوگند به خدايى كه با قدرت او شب تاريك را به سر برديم كه روز سپيدى در پى داشت، چنين و چنان بود!


*****************
ومن الله التوفیق
التماس دعا

:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


بسم الله الرحمن الرحیم


جمع بندی برنامه هفته پنجاه و هفتم

ادامه خطبه
87خطبه88 خطبه 89
حکمت ها:
278 279 280 281 282

***********************
پس به کجا مى‏ روید ؟ و کى بازگردانده شوید . دلیل هابرپاست و نشانه‏ ها آشکار است و علامتها را نصب کرده ‏اند . این گمراهى وحیرانى تا چند ؟وحال آنکه ، خاندان پیامبرتان که زمامداران حق‏ اند واعلام دین و زبا نراستین ، در میان شما هستند . آنان را حرمت دارید ،همانگونه ، که قرآن راحرمت باید داشت و چون تشنه کامان که به آب مى‏ رسنداز سرچشمه فیض ایشان سیراب شوید .
اى مردم ، این سخن ازپیامبرتان ( صلى اللّه علیه و آله )فراگیرید ، که فرماید : به ظاهر مرده است از ما آنکه مى ‏میرد ، ولى در حقیقت نمرده است و ، بظاهرپوسیده شود ازما آنکه پوسیده شود و بواقع پوسیده نشده است . چیزى را که نمى ‏دانید مگویید . زیرا بیشترین حق ، آن چیزهایى است که انکارش مى‏ کنید.


************************

ويژگى هاى امام على عليه السّلام

مردم عذر خواهى كنيد از كسى كه دليلى بر ضدّ اونداريد، و آن كس من مى ‏باشم، مگر من در ميان شما بر اساس «ثقل اكبر» كه قرآن است عمل نكردم و ثقل اصغر «عترت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را در ميان شما باقى نگذاردم مگر من پرچم ايمان را در بين شما استوارنساختم و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهيتان ندادم مگر پيراهن عافيت را باعدل خود به اندام شما نپوشاندم و نيكى ‏ها را با اعمال و گفتار خود در ميان شما رواج ندادم و ملكات اخلاق انسانى را به شما نشان ندادم پس وهم و گمانخود را در آنجا كه چشم دل ژرفاى آن را مشاهده نمى‏ كند، و فكرتان توانايى تاختن در آن راه ندارد، به كار نگيريد،

***********************

عوامل هلاكت انسانها

خدا هرگز جبّاران دنيا را در هم نشكسته مگر پس از آن كه مهلت‏ هاى لازم و نعمت‏هاى فراوان بخشيد، و هرگز استخوان شكسته ملّتى را باز سازى نفرمود مگر پس از آزمايش‏ها و تحمّل مشكلات.

مردم در سختى ‏هايى كه با آن روبرو هستيد و مشكلاتى كه پشت سر گذارديد، درس‏هاى عبرت فراوان وجود دارد.
نه هر كه صاحب قلبى است خردمند است، و نه هر دارنده گوشى شنواست، و نه هر دارنده چشمى بيناست

درشگفتم، چرا در شگفت نباشم از خطاى گروه‏هاى پراكنده با دلايل مختلف كه هريك در مذهب خود دارند نه گام بر جاى گام پيامبر صلّى اللّه عليه و آله وسلّم مى‏نهند، و نه از رفتار جانشين او پيروى مى ‏كنند، نه به غيب ايمانمى‏ آورند و نه خود را از عيب بر كنار مى‏ دارند، به شبهات عمل مى ‏كنند و درگرداب شهوات غوطه ‏ورند، نيكى در نظرشان همان است كه مى ‏پندارند، و زشتى ‏ها همان است كه آنها منكرند

در حل مشكلات به خود پناه مى‏ برند، و در مبهمات تنها به رأى خود تكيه مى ‏كنند، گويا هر كدام، امام و راهبر خويش مى ‏باشند كه به دستگيره‏ هاى مطمئن و اسباب محكمى كه خود باور دارند چنگ مى‏ زنند.



******************
وصف روزگاران بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

خدا پيامبراسلام را هنگامى مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت‏هاگذشته، و ملّت‏ها در خواب عميقى فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فراگرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه مى‏كشيد و دنيا،بى‏نور و پر از مكر و فريب گشته بود.

پرچم‏هاى هلاكت و گمراهى آشكار و دنيا با قيافه زشتى به مرد م مى ‏نگريست، و با چهره‏اى عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مى ‏گشت.


*****************
عبرت آموزى از روزگار جاهليّت

اى بندگان خدا عبرت گيريد، و همواره به ياد زندگانى پدران و برادران خود در جاهليّت باشيد، كه از اين جهان رفتند و در گرواعمال خود بوده، برابر آن محاسبه مى ‏گردند. به جان خودم سوگند پيمانى براى زندگى و مرگ و نجات از مجازات الهى بين شما و آنها بسته نشده است، و هنوزروزگار زيادى نگذشته، و از آن روزگارانى كه در پشت پدران خود بوديد زياددور نيست

به خدا سوگند، پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چيزى به آنها گوشزد نكرد جز آن كه من همان را به شما مى ‏گويم، شنوايى امروز شمااز شنوايى آنها كمتر نيست، همان چشم‏ها و قلب‏هايى كه به پدرانتان دادند به شما نيز بخشيدند.

به خدا سوگند، شما پس از آنها مطلبى را نديده ‏ايد كه آنها نمى‏ شناختند، وشما به چيزى اختصاص داده نشديد كه آنها محروم باشند، راستى حوادثى به شماروى آورده مانند شترى كه مهار كردنش مشكل است، و ميان بندش سست و سوارى برآن دشوار است. مبادا آنچه كه مردم دنيا را فريفت شما را بفريبد كه دنيا [دامى است مانند] سايه‏ اى گسترده و كوتاه، [كه‏] تا سر انجامى روشن و معيّن [يعنى مرگ آدميان را رها نمى‏كند.]


**************
حکمت ها

كار اندكى كه ادامه يابد، از كار بسيارى كه از آن به ستوه آيى اميدوار كننده تر است.

***************
هر گاه مستحابت به واجبات زيان رساند آن را ترك كنيد.

********************
كسى كه به ياد سفر طولانى آخرت باشد خود را آماده مى سازد

****************
انديشيدن همانند ديدننيست، زيرا گاهى چشم ها دروغ مى نماياند ، اما آن كس كه از عقل نصيحت خواهدبه او خيانت نمى كند.

******************
ميان شما و پندپذيرى ، پرده اى از غرور و خود خواهى وجود دارد.


*****************



برداشت: mshtable متن خطبه 89 و ترجمه آن:
حضرت در این خطبه با ادبیاتی فاخر و بسیار هماهنگ و در اوج اطمینان، اوضاع دنیا در حدود 600 سال نبود پیامبران را تصویر می کند که در نبود یک نظام الهی غایت گرا و آخرت محور، چگونه مردم در مواجهه با دنیا به انحطاط کشیده شده و در کامجویی از آن مغلوب گشته و در کام رذالت و تباهی فرو میروند.

و بعد بیان می دارد که ای بندگان خدا، واقع بین باشید. گمان نکنید که شما تافته ای جدا بافته اید و یا حال که شما به صحنه آمده اید رسم زمانه تغیییر خاصی کرده است. گمان نکنید حال که پیامبر اسلام مبعوث شد و اوضاع دنیا را قدری سامان داد، تحول شگرفی در شما به وجود آمده و از آن عقب ماندگی جاهلی فرسنگ ها دور و از انحطاط در مواجهه با دنیا برکنار شده اید. بدانید که حال نوبت شماست که امتحان پس بدهید و اینبار این شما هستید که دنیا سفره رنگارنگ خود را همچون دامی در مقابل شما گشوده است. پس نه قهرمان بازی در بیاورید و نه همچون دوران جاهلیت کاهلی به خرج دهید تا گرفتار شوید. بلکه همان طور که ظهور پیامبر(ص) آنان را نجات بخشید، شما هم با پیروی از من راه به سعادت برید.


نتیجه گیری :
دنیا برای من (رفتارم - ارتباطاتم - معیشتم - تفریحم - تحصیلاتم - و ...) بستری است حرکت انگیز، به واسطه فرصت ها و چالشها و ترس ها و امیدهایش. و غرور انگیز، یعنی افراط و تفریط زا. و من در مواجهه با آن باید اولاً، واقع گرا باشم و بدانم که خود به خود تغییر خاصی ایجاد نمی شود و من با توجه به رویکردم همان گلی را به سرم خواهم زد که پیشینیان با رویکرد مشابه به سر خود زدند. ثانیاً، دنیا را باید به چشم وسیله نگریست و نه هدف؛ تا بتوان این موجود طغیانگر را رام نمود و از آن سواری گرفت. و ثالثاً، بدانم که در این راه نمی توانم خود سر باشم و صرفاً به خود متکی. بلکه باید به طور مداوم از رهنمودهای الهی بهره ببرم و در راه فهم آنها بکوشم.


********************

ومن الله التوفیق
التماس دعا

:gol:
 

mshtable

عضو جدید
با تشکر از آگاهدخت محترم که ماشاالله کنترات برداشتن!
من جا موندم! امروز یه کاری پیش اومد که تازه الآن رسیدم مطلبمو آماده کنم.
 
بالا