دوست عزیز ثابت کن که روایات تحریف متواترند گرچه دریافته ام همه فکر و ذکرت دشمنی با اسلام است و هرجا جوابی بهت داده شد سریع غیبت زد مانند تاپیک نظر مطهری درباره کوروش!!
چرا اظهار نظرهای شتاب زده و عجولانه و از روی تعصب کور و کینه توزی می کنید؟
لطفا نشان دهید من در کجای پستم گفتم طبق روایات مسلم است که قرآن تحریف شده؟
مگر من و شما در زمینه روایات و علوم اسلامی قادر به مقابله با امثال علامه مجلسی و طبرسی هستیم که بتوانیم متواتر بودن روایتی را ثابت یا انکار کنیم که شما از من چنین درخواستی دارید؟
من خواستم به استارتر نشان دهم احمق ها محدود به دنیای مجازی نیستند و شامل علامه های مشهور و صاحب کرامات هم می شوند!
البته بگذریم که فقط علامه مجلسی در تشیع چنین اعتقادی ندارد بلکه هستند افراد و علمای دیگری هم که این موضوع را مطرح کرده اند.
من برای مجادلات کودکانه وقتی ندارم.در تاپیک مطهری هم هیچ پاسخی کسی به پست من نداد تا زمانی که خودم اعلام کردم با توجه به برخورد لجوجانه طرف مقابل دیگر در تاپیک شرکت نمی کنم.
امثال شما فقط دو خط از پست طرف را می گیرید و روی همان دو خط مانور می دهید چون اصلا سخن طرف را نمی فهمید که جوابی بهش بدهید.
هنوز هم که هنوز است کسی به بخش اصلی و اعظم پست من هیچ پاسخی نداده! بلکه امثال شما فقط دو خط فرعی از صحبتهای مرا گرفتید و جواب دادید که البته این عادت همیشگی شماست و ترک عادت موجب مرض است.
با مراجعه به رفرنستان این متن را دیدم
: مجهول و لعله عليه السلام اتقى ربيعه.
مرآه العقول، ج12، ص: 525
قراءه ابي
28 علي بْن الْحكم عنْ هشام بْن سالم عنْ ابي عبْد الله ع قال ان
خب نتیجه؟؟؟
اصلا شما لینکی را که من ارایه کردم خواندید تا به نتیجه گیری برسید؟
با دقت بخوانید:
نظر مجلسي اين است که: روايات درباره تحريف متواتر ميباشد و هيچ راهي براي انکارش نيست.
پس او در کتابش : ««مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول» جلد دوازدهم ص 525، در شرح حديث هشام بن سالم از أبي عبدالله (عليه السلام) فرمود: «همانا قرآني که جبرئيل (عليه السلام) براي حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) آورد هفده هزار آيه بود
درباره اين حديث ميگويد: موثق است، و در بعضي نسخهها از هشام بن سالم بجاي هارون بن سالم آمده است، پس روايت صحيح است، مخفي نيست که اين روايت روايات صحيح ديگر، صريح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغيير آن و نزد من روايت در اين زمينه از لحاظ معنا متواتر ميباشد، و کنار گذاشتن همه اين روايات موجب سلب اعتماد کمتر از تمام روايت ميگردد بلکه در گمان من روايت در اين زمينه کمتر از روايت درباره امامت نيست، پس چگونه آن را (امامت) با روايت ثابت ميکنند؟
و همچنين مجلسي بعيد ميداند که آن سري آيات اضافي تفسير قرآن باشد.
و همچنين در کتابش: «بحار الأنوار» بابي را تحت عنوان: (باب التحريف في الآيات التي هي خلاف ما أنزل الله) نامگذاري کرده است.
علامه ای با چنین درجه علمی می گوید روایات تحریف متواتر است!
وقتی این علامه برجسته تشیع اینچنین می گوید من چه باید بگویم؟
استارتر گمان نکند بحث تحریف قرآن یک بحث پیش پا افتاده و محدود به چند سایت در دنیای بی در و پیکر مجازی است بلکه علامه هایی بزرگ و گرانقدر در تشیع هم به تحریف قرآن اعتقاد داشت.
یعنی به یکی از اصول اولیه مسلمانی کافر بودند!
و جالب اینکه چنین شخص کافری ده ها جلد کتاب در زمینه های مختلف برای شیعیان نوشته و نفش کلیدی و مهمی در حفظ و تبلیغ مکتب تشیع داشته و حافظ روایات شیعی بوده!
حالا خود ببینید چه آشفته بازاری است که امثال مجلسی به چنین درجه بالایی در مکتب تشیع می رسند و نامشان به نیکی یاد می شود.جالب است که ببینیم چه کسانی با چه عقاید کفرآمیزی در بین ناقلان و ترویج کنندگان دین و مذهب پیدا می شوند.
تا آخرش را با دقت بخوانید:
دوست گرامی , وقتی کسی اعتقاد به تحریف قرآن داشته باشد و قران مسلمانان را قبول نداشته باشد آیا نباید مورد تکفیر واقع شود؟ آیا شخصی که قرآن را قبول ندارد کافر نیست؟ بنده با بعضی از اهل سنت نیز در این مورد صحبت داشته ام و آنها همگی بر این عقیده هستند کسی که قران را قبول نداشته باشد و یا آنرا تحریف شده بخواند قطعا کافر است و حتی عده ای عقیده دارند که آنها مهدورالدم هستند!!
اما چنین وضعی در مورد شیعیان دیده نمیشود. به عنوان مثال به برخورد امام خمینی در مقام رهبریت تشیع نسبت به جناب نوری طبرسی [1]که کتابی در اثبات تحریف قران به نام " فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب " نوشته است توجه کنید:
امام خمینی در مورد طبرسی میگوید :
سؤال نکن از کتاب*های او که پر است از داستانها و حکایات غریب که اکثر آنها به شوخی شبیه تر هستند تا به واقعیت و او که خدایش رحمت کند، شخص صالح و متتبعی بوده است مگر اینکه اشتیاق او به جمع آوری احادیث ضعیف و غرائب و عجائب و آنچه که عقل سلیم و فکر مستقیم آن را نمی پذیرد، بیشتر از سخنان سودمند اوست و تعجب از بیدارگران عصر اوست که چگونه غفلت ورزیدند تا واقع شد آنچه که واقع شد آن چیزی که آسمان برآن گریه کرد و نزدیک بود زمین تکه تکه شود .
به نظر شما این سخنان در مدح او بود و یا در نکوهش او؟؟؟
اغلب در تشیع نسبت به کسانی که به تحریف قرآن اعتقاد داشتند چنین برخوردهای دوگانه ای صورت گرفته است!!
طبرسی چگونه فرد صالحی بوده که بقول امام از فساد کارهایش زمین نزدیک بود تکه تکه شود؟؟؟ و باز امام خمینی او را میستاید و از او بعنوان صالح یاد میکند!! و جالب اینجاست که چنین کسی را که به قرآن کافر شده در حرم حضرت معصومه دفن میکنند!!!
[1] - او از علمای متاخر شیعه است و در سال 1320 هـ ق از دنيا رفته است . او کتابی را برای اثبات ادعای تحريف در نظر شیعه ها تاليف کرده و آن را (فصل الخطاب فی اثبات تحريف کتاب رب الارباب) ناميده است
طبرسی در اين کتاب هزاران روايت آورده است که (به زعم خود) دليل بر تحريف قرآن است. او فقط در فصل اول ، 1602 روايت آورده است اين غير از روايتهايي است که در بخش های ديگر کتابش ايراد کرده است .
نوری طبرسی پس از عذر خواهی از کم بودن آنچه جمع آوری کرده است ، می گويد: ما با وجود کمبود بضاعت در اينجا فقط رواياتی را ذکر می کنيم که دليل بر صدق مدعا باشد. (فصل الخطاب 249)
فکر می کنم همه چیز برای چشم های بینا کاملا روشن باشد و نیازی به ادامه این بحث نمی بینم.