تئوری گروه هسته مرکزی (گروه محوری)

[quester]

[FONT=&quot]تئوری گروه هسته مرکزی ( گروه محوری[/FONT])

[FONT=&quot]

در[/FONT] [FONT=&quot]اوايل دهه 1980، يكي از بخش هاي شركت نفت اكسان ، مجمعي از كارمندان و[/FONT] [FONT=&quot]كارگران برگزار نمود تا "ارزشهاي اصلي" جديد خود را اعلام نمايد.
عبارت[/FONT] [FONT=&quot]ساده و صريحي درصدر اين فهرست قرار داشت: "مشتري بيشترين اهميت را دارد و[/FONT][FONT=&quot]مقدم بر همه[/FONT][FONT=&quot] چيز است"[/FONT][FONT=&quot].
مديران اين اداره در ضيافت شام همان شب يكديگر را[/FONT] [FONT=&quot]ملاقات نمودند و جوان برجسته و جسوري به نام مانتي اظهار كرد:[/FONT]
[FONT=&quot]
مشتري در[/FONT][FONT=&quot]درجه اول اهميت قرار ندارد؛ بلكه رئيس كل این بخش، مقدم بر سايرين است،[/FONT][FONT=&quot]سپس وي مدير اروپايي اداره را در درجه دوم اهميت، رئيس آمريكاي شمالي را[/FONT][FONT=&quot]در درجه سوم و رئيس خاور دور را در درجه چهارم و به همين ترتيب ساير[/FONT][FONT=&quot]مديران حاضر در آن جلسه را داراي درجه پنجم، ششم و هفتم اهميت ناميد؛ و در[/FONT][FONT=&quot]نهايت به اين نتيجه رسيد كه در آن سازمان پس از برشمردن سايرين، مشتري در[/FONT][FONT=&quot]درجه هشتم اهميت قرار دارد. پس از طرح اين نكته حدود 10 ثانيه سكوت سنگيني[/FONT][FONT=&quot]در فضا حاكم شد. اين گفته اولين حقيقتي بود كه در آن روز بيان گرديد[/FONT].

 

[quester]

آرت كلي نر

آرت كلي نر

[FONT=&quot]سه دروغ و حيله بزرگ سازمانهاي امروزي است :[/FONT]
1.[FONT=&quot] [/FONT]"[FONT=&quot]مشتري[/FONT] [FONT=&quot]مقدم بر همه چيز است"[/FONT]
2.[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]"ما به نفع سهامداران خود تصميم مي[/FONT] [FONT=&quot]گيريم"[/FONT]
3.[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]"كارمندان مهمترين دارايي ما هستند[/FONT]"
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]به این دلیل این سه دیدگاه و نظر را حیله و دروغ بزرگ خطا میکنم زیرا اگر سازمانها واقعاً بخاطر اين منافع ايجاد شده بودند؛ پس روي هم رفته بايد به نحو بهتري فعاليت مي كردند[/FONT]. [FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]مطالب[/FONT] [FONT=&quot]فوق برگرفته از فصل اول كتاب آرت كلي نر تحت عنوان "چه كسي واقعاً اهميت[/FONT] [FONT=&quot]دارد: تئوري گروه هسته مركزي - قدرت، امتياز و موفقيت"[/FONT][FONT=&quot] است كه در سال 2003[/FONT] [FONT=&quot]در نيويورك[/FONT][FONT=&quot] منتشر شد[/FONT]. [FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]آرت كلي نر مدير تحقيق و تفحص مركز مشاوره[/FONT] [FONT=&quot]مستقر در كيمبريج ماساچوست، عضو هيئت علمي دانشگاه نيويورك و همچنين[/FONT] [FONT=&quot]نويسنده ستون "فرهنگ و تحول" مجله استراتژي+ تجارت است[/FONT][FONT=&quot]. وي مدير[/FONT] [FONT=&quot]ويراستاران سري كتابهاي قاعده پنجم و نويسنده اي باسابقه و داراي شهرت[/FONT] [FONT=&quot]ديرينه در زمينه اثر و نفوذ انسان داراي مديريت و تكنولوژي است[/FONT].[FONT=&quot][/FONT]

 

[quester]

علل بوجود آمدن سازمانها

علل بوجود آمدن سازمانها

[FONT=&quot]دليل [/FONT][FONT=&quot]واقعي وجود سازمانها چيست؟[/FONT]

1· [FONT=&quot]براي خدمت به مشتريان؟ [/FONT]
2· [FONT=&quot]بازگشت سرمايه به[/FONT][FONT=&quot]سهامداران؟[/FONT]
3· [FONT=&quot]استخدام افراد؟[/FONT]
4· [FONT=&quot]يا صرفاً بقاء و تداوم بخشيدن به خود سازمانها؟[/FONT] .....


[FONT=&quot]اكثر كاركنان، حتي مديران ارشد درمي يابند كه سازمان آنها به[/FONT] [FONT=&quot]گونه اي كه موردانتظارشان است؛ عمل نمي كنند. بدون ترديد سازمان، آن[/FONT] [FONT=&quot]فعاليتهايي كه به آنها معتقد است را انجام نمي دهد. دليل اينكه سازمانها[/FONT] [FONT=&quot]غيرقابل پيش بيني و گاه نااميد كننده هستند، اين است كه هدف واقعي آنها[/FONT] [FONT=&quot]قابل درك نيست[/FONT].

[FONT=&quot]سازمانها در واقع نوعي سيستم زنده، فعال و پيچيده اند[/FONT] [FONT=&quot]و در مسير كلي حركت مي كنند كه توسط تصميم گيرندگان سطوح مختلف سازمان[/FONT] [FONT=&quot]تعيين شده است. نتيجه نهايي ارائه اين تصميمات آن است كه سازمان براي خدمت[/FONT] [FONT=&quot]رساني به گروهي از "اعضاء اصلي" ادامه حيات مي دهد كه در داخل سازمان مهم[/FONT] [FONT=&quot]و برجسته هستند. هنگام تصميم گيري ممكن است چنين مطلبي مطرح شود: "آيا اين [/FONT][FONT=&quot]تصميم با اولويتهاي فلان يا بهمان شخص متناسب خواهد بود؟[/FONT]".

 

[quester]

آري دي ژئوس

آري دي ژئوس

[FONT=&quot]گروه هسته مركزي[/FONT]
[FONT=&quot]ريشه[/FONT] [FONT=&quot]كلمه هسته مركزي از كلمه لاتين[/FONT] "cor" [FONT=&quot]به معناي قلب است،
[/FONT]
[FONT=&quot]بنابراين گروه[/FONT] [FONT=&quot]هسته مركزي، قلب حقيقي سازمان محسوب مي شود.[/FONT]
[FONT=&quot] آري دي ژئوس در كتاب خود تحت[/FONT] [FONT=&quot]عنوان "شركت زنده"، گروه هسته مركزي در سازمان را، "مالكان اصلي [/FONT][FONT=&quot]منافع سازمان"[/FONT][FONT=&quot] مي نامد.
[/FONT]
[FONT=&quot]معمولاً اين گروه بيشتر (نه همه آنها) شامل افراد[/FONT][FONT=&quot] سطوح بالاي نمودار سازماني است[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]اعضاء گروه هسته مركزي، كانون شبكه[/FONT] [FONT=&quot]هاي غيررسمي سازمان و نمايندگان نمادين هدايت سازمان بشمار مي روند.[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] شايد[/FONT] [FONT=&quot]آنها به دليل موقعيت، مقام و مرتبه يا توانايي خود براي بكارگيري يا اخراج[/FONT] [FONT=&quot]سايرين، وارد گروه هسته مركزي شوند؛ يا اينكه يك تنگناي مهم را كنترل مي[/FONT] [FONT=&quot]كنند؛ يا به خرده فرهنگ يا گروه فرعي مؤثر در سازمانها تعلق دارند.[/FONT]
[FONT=&quot] ممكن[/FONT] [FONT=&quot]است جاذبه و كرامت يا يكپارچگي آنها موجب ورود به گروه مزبور شده باشد[/FONT]. [FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]البته، نحوه و چگونگي ورود آنها به گروه احتمالاً از اهميت چندانی[/FONT] [FONT=&quot]برخوردار نيست؛ بلكه نكته اصلي اين است كه اين گروه و اعضاء آن حائز اهميت[/FONT] [FONT=&quot]هستند[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]اين گروه در قلب و اذهان مردم قرار دارد. قدرت گروه هسته[/FONT] [FONT=&quot]مركزي بخاطر اختيار و مسئوليت آنها نيست؛ بلكه اين قدرت ناشي از مشروعيت[/FONT] [FONT=&quot]آنها است. نفوذ و تأثير اين گروه گاهي آگاهانه حتي كاملاً آشكار نيست؛ اما[/FONT] [FONT=&quot]در اجراي تصميمات اصلي سازمان، همواره اين نفوذ وجود دارد.[/FONT]
[FONT=&quot] بعد اصلي فرهنگ[/FONT] [FONT=&quot]سازماني موجب مي شود كه بازديدكنندگان از يك محل كاري گاهي به فكر فرو[/FONT] [FONT=&quot]روند كه افراد گروه هسته مركزي به چه چيزي مي انديشند؟[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در هر شركت،[/FONT] [FONT=&quot]اداره، مؤسسه و بنگاهي، گروه هسته مركزي متشكل از افراد كليدي و مهم وجود[/FONT] [FONT=&quot]دارد. هر سازماني براي تأمين اولويتها و نيازهاي مشهود گروه هسته مركزي[/FONT] [FONT=&quot]خود درحال تلاش است. گاهي اوقات تصور اين نكته مشكل است؛ زيرا ماهيت و[/FONT] [FONT=&quot]تركيب و ساخت گروه هسته مركزي از يك محيط كاري به محيط كاري ديگر متفاوت[/FONT] [FONT=&quot]است.[/FONT]
[FONT=&quot] اما هر آنچه كه سازمان ممكن است انجام دهد (يعني برآوردن نياز مشتري،[/FONT] [FONT=&quot]توليد ثروت، ارائه محصولات يا خدمات، انجام تعهدات، توسعه استعداد[/FONT] [FONT=&quot]كاركنان، پرورش نوآوري و خلاقيت، ايجاد محيط كاري امن، ساختن جهاني بهتر و[/FONT] [FONT=&quot]البته بازگشت سرمايه به سهامداران) در درجه بعدي اهميت قرار دارد.
[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]آنچه در[/FONT] [FONT=&quot]هر سازماني مقدم بر همه چيز است راضي و خشنود نگهداشتن گروه هسته مركزي[/FONT] [FONT=&quot]است[/FONT].

 

[quester]

نظریه !

نظریه !

[FONT=&quot]تئوري گروه هسته مركزي[/FONT]


[FONT=&quot]آرت كلي نر[/FONT][FONT=&quot] با بيش از 1000 نفر[/FONT][FONT=&quot]در سازمانهاي مختلف در مورد آرمانها، تجارب و شكستها و ناكامي هاي آنها در[/FONT][FONT=&quot]محيط كار به دقت مصاحبه و گفتگو نمود.[/FONT]
[FONT=&quot] تئوري گروه هسته مركزي مجموعه مطالب[/FONT][FONT=&quot] مشتركي را خلاصه و ارزيابي مي كند كه وي از تمام مذاكرات خود دريافت[/FONT]. [FONT=&quot]بعلاوه اين تئوري، نتايج حاصل از مجموعه مكالمات دقيقاً برنامه ريزي شده[/FONT][FONT=&quot]در طول 5 سال را منعكس مي كند كه با راهنمايي انديشمندان و همكاران[/FONT][FONT=&quot]سازماني متفكر در مورد مفهوم گروه هسته مركزي و معاني ضمني آن انجام شده[/FONT][FONT=&quot]است[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]كلي نر ابراز مي كند كه هر سازماني به واسطه تمايل و گرايش به[/FONT][FONT=&quot] خشنود نمودن گروه هسته مركزي متشكل از افراد ذي نفوذ به حركت درمي آيد. وي[/FONT][FONT=&quot] توضيح مي دهد كه آشنايي با انتظارات اين گروه، رمز موفقيت است[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]وقتي[/FONT][FONT=&quot]رهبران سازمان آشكارا اعلام مي كنند [/FONT][FONT=&quot]"ما تصميمات خود را به نفع سهامداران[/FONT][FONT=&quot] خود مي گيريم"[/FONT][FONT=&quot]؛ كلمات آنها همانطوري كه هست پذيرفته مي شود. اما همانگونه[/FONT][FONT=&quot] كه روايتهاي خبري جديد نشان مي دهد، اين وظيفه اغلب ناديده گرفته مي شود[/FONT]

. [FONT=&quot]آرت كلي نر[/FONT][FONT=&quot] در كتاب خود اين نكته را مورد بحث قرار مي دهد كه بين رسالت [/FONT][FONT=&quot]آشكار و شناخته شده و عملكرد واقعي در سازمانهاي بزرگ و كوچك، ناهماهنگي[/FONT][FONT=&quot] مشاهده مي شود[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]همه سازمانها يك انگيزه مشترك دارند. هر تصميمي تحت تأثير نيازها و خواستهاي مشهود گروه هسته مركزي قرار[/FONT][FONT=&quot]مي[/FONT][FONT=&quot]گيرد. اغلب ولي نه هميشه، كاركنان داراي رتبه بالاتر در سلسله مراتب اعضاء[/FONT][FONT=&quot]اين گروه قرار مي گيرند. گاهي نيز ممكن است، مراتب خيلي پايين مؤسسه يا[/FONT][FONT=&quot]حتي خارج از سازمان را هم دربرگيرند ازجمله مشتريان اصلي، رهبران اتحاديه[/FONT][FONT=&quot] كارگري و سهامداران[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]

 

[quester]

سه هدف

سه هدف

[FONT=&quot]تئوري گروه هسته مركزي بيان مي دارد كه در روال معمول زندگي واقعي سه هدف، پايه و اساس بيشتر تصميمات را تشكيل مي دهند[/FONT]:

[FONT=&quot]1 - خواسته ها و نیازهای افراد[/FONT]
[FONT=&quot]برآوردن خواستها و نيازهاي مشهود يك گروه هسته مركزي متشكل از افراد منتخب[/FONT]
[FONT=&quot]تركيب[/FONT][FONT=&quot]گروه هسته مركزي و عناصر تشكيل دهنده آن از يك سازمان به سازمان ديگر[/FONT][FONT=&quot]متفاوت است. برخي از اين گروهها بزرگ و شامل صدها نفر هستند و برخي ديگر[/FONT][FONT=&quot]به دو همكار اصلي محدود مي شوند. بعضی از گروههاي هسته مركزي ثابت و بعضی [/FONT][FONT=&quot]ديگر در حال تغيير و تحول مداوم هستند. برخي از گروههاي مزبور براي[/FONT][FONT=&quot] سازمانهاي خود مفيد و برخی از آنها بسيار ناكارآمد هستند. اين گروه منبع[/FONT][FONT=&quot] انرژي و پويايي سازمان محسوب مي شود[/FONT] .





[FONT=&quot]2 - انجام اقدامات سازنده[/FONT]
[FONT=&quot]افراد [/FONT][FONT=&quot]به اين دليل وارد سازمانها مي شوند كه نسبت به زماني كه به تنهايي كار مي[/FONT][FONT=&quot]كنند؛ بيشتر بتوانند خود را نشان دهند. سازمانها موجب تقويت قدرت آنها مي[/FONT][FONT=&quot]شوند. اكثر افراد نمي توانند اهداف سازنده خود را بدون وجود سازمانها تحقق [/FONT][FONT=&quot]بخشند. امكانات بالقوه و ظرفيت سازنده يك سازمان، تعيين كننده كيفيت [/FONT][FONT=&quot]فعاليتها و اقدامات آن سازمان و توانائيهاي كاركنان است[/FONT].




[FONT=&quot]3 - انجام كار صحيح براي دستيابي به هدف[/FONT]
[FONT=&quot]كاركنان[/FONT][FONT=&quot] و مديران سازمان در مورد شيوه هاي مناسب عملكرد در هنگام دشواريها، بدست [/FONT][FONT=&quot]آوردن پول، زندگي مطلوب، عدالت، كيفيت مطلوب و ارتباط با جامعه به خود چه [/FONT][FONT=&quot]مي گويند؟
براي نمونه ، برخي از سازمانها بر اين باورند كه افراد اساساً [/FONT][FONT=&quot]خوب هستند و نياز به حمايت و ارتقاء دارند. ساير سازمانها، اين اعتقاد [/FONT][FONT=&quot]فراگير را دارند كه اكثر افراد بايد بشدت كنترل شوند تا بتوان از طريق [/FONT][FONT=&quot]آنها به اهداف اصلي سازمان دست يافت. هر يك از اين نظرات يك شيوه "صحيح [/FONT][FONT=&quot]" براي رفتار كردن با افراد را ارائه مي دهد[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]سازمان ، افراد هم عقيده و[/FONT][FONT=&quot]هم رأي را جذب خواهد نمود. نمي توان بر هر سازماني تأثير گذاشت مگر اينكه[/FONT][FONT=&quot] افراد و كاركنان ، هدف عالي و اصلي آن را درك كنند.
افراد گوناگون در يك[/FONT][FONT=&quot] سازمان اين " رسالت و وظيفه " را به گونه اي متفاوت درك نموده و مي پذيرند[/FONT]. [FONT=&quot]برخي نسبت به آن بي اعتنايي مي كنند. بيشتر اوقات، رهبران به اين امر عكس [/FONT][FONT=&quot]العمل نشان نخواهند داد. اما سازمان بتدريج به جايي سوق پيدا مي كند كه [/FONT][FONT=&quot]هدف عالي سازمان قرار دارد[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]در هر شركت، بنگاه ، مؤسسه و سازمان يك[/FONT][FONT=&quot] گروه هسته مركزي متشكل از افراد كليدي وجود دارد. اين افراد واقعاً مهم[/FONT][FONT=&quot] هستند. شركت ها براي خدمت رساني به نيازهاي روان شناختي و مالي اين عده [/FONT][FONT=&quot]منتخب بوجود مي آيند. گروه هسته مركزي داراي قدرتي است كه در ساختارهاي [/FONT][FONT=&quot]رسمي و نمودار گردش كار يك سازمان ديده نمي شود. اين اعضاء دستمزدهاي[/FONT][FONT=&quot] بسيار زياد، مزاياي مكفي، تأييد سازمان و نيز يك زندگي عاري از دشواريهاي[/FONT][FONT=&quot] مادي دارند[/FONT].

[FONT=&quot]كلي نر مردان و زنان ديگر سازمان را كاركنان توافق[/FONT][FONT=&quot] طرفين [/FONT][FONT=&quot]مي نامد (افرادي كه براساس نيازهاي مشهود گروه هسته مركزي عمل مي[/FONT][FONT=&quot]كنند)[/FONT][FONT=&quot]. درحاليكه اين افراد مي توانند به امنيت مالي و حتي ارضاء فردي دست [/FONT][FONT=&quot]يابند ولي هرگز از مزايا و امتيازات اعضاء گروه بهره مند نمي شوند. كلي نر[/FONT][FONT=&quot]معتقد است گروههاي هسته مركزي ذاتاً خوب يا بد نيستند بلكه فقط وجود[/FONT][FONT=&quot] دارند . اعضاء اين گروهها ارزش ها و مسير شركت را شكل مي دهند و نيازهاي [/FONT][FONT=&quot]آنها است كه شركت را هدايت مي كند. وي مي نويسد:
گروه هسته مركزي شبيه سان[/FONT][FONT=&quot]كينگ است.

به هر جايي كه توجه خود را معطوف مي كند؛ اشياء مي درخشند[/FONT] .
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]گروه[/FONT][FONT=&quot] هسته مركزي مسير سازمان را تعيين مي كند و سازمان به سمت و جايي هدايت مي[/FONT][FONT=&quot]شود كه به نظر مي رسد گروه هسته مركزي به آن نياز دارد و درصدد آن است[/FONT].

[FONT=&quot]سازمان به همان چيزي مبدل مي گردد كه مورد نياز و هدف گروه هسته مركزي[/FONT][FONT=&quot]است. اگر هدفي در سازمان، با گروه هسته مركزي مرتبط نباشد؛
بالطبع هدف [/FONT][FONT=&quot]مزبور تأمين نمي شود صرف نظر از اينكه اين هدف چقدر اهميت دارد و چگونه[/FONT][FONT=&quot] مورد حمايت قرار مي گيرد. در صورتي كه هدفي بسيار موردعلاقه گروه هسته [/FONT][FONT=&quot]مركزي باشد؛ بنابراين هر چيزي كه پيش آيد سازمان آن هدف را تأمين خواهد [/FONT][FONT=&quot]نمود.

اگر اولويتهاي گروه هسته مركزي در تضاد با بازگشت سرمايه به [/FONT][FONT=&quot]سهامداران و يا خدمت رساني به مشتريان يا فراهم سازي محيطي مناسب تر براي[/FONT][FONT=&quot]كاركنان باشد؛
منافع گروه هسته مركزي همواره از اهميت بيشتري برخوردار[/FONT][FONT=&quot]است[/FONT].

[FONT=&quot]رهبران موفق به اين دليل توفيق يافته اند كه مي دانند چگونه[/FONT][FONT=&quot] گروه هسته مركزي خود را تغيير دهند (البته در بيشتر سازمانها اين امر، كار[/FONT][FONT=&quot]آساني نيست)[/FONT][FONT=&quot].

درواقع، پشت هر سازمان بزرگي، يك منبع قدرت بسيار ذي نفوذ و[/FONT][FONT=&quot]مؤثر و نيرومند (گروه هسته مركزي) وجود دارد.
و پيام اصلي اين تئوري تغيير[/FONT][FONT=&quot]دادن جهان به وضعيتي بهتر و بهبود سازمانها است. بهترين راه براي انجام[/FONT][FONT=&quot] دادن اين كار، تشخيص ماهيت گروه هسته مركزي سازمان و تلاش براي بهبود اين[/FONT][FONT=&quot]گروهها است. درصورتي كه سازمان قصد تغيير و تحول داشته باشد، نمي توان چه[/FONT][FONT=&quot]از داخل يا خارج سازمان اين كار را انجام داد؛ مگر اينكه برنامه جديد،[/FONT][FONT=&quot]كاملاً متناسب با منافع مشهود گروه هسته مركزي آن سازمان باشد[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]گروههاي[/FONT][FONT=&quot] هسته مركزي به عنوان منابع واقعي دانش، نفوذ و قدرت، داراي موضع خاصي در[/FONT][FONT=&quot]سازمانها هستند.
بنابراين گروه هسته مركزي در هر سازماني كانون و مركز[/FONT][FONT=&quot]يادگيري در سرتاسر سازمان است. تئوري هسته مركزي در اين زمينه به مفاهيمي[/FONT][FONT=&quot] معتقد است كه چگونه قدرت ، دانش و نفوذ با فرصتهاي سازماني براي يادگيري و[/FONT][FONT=&quot]خلاقيت واقعي، داراي همكاري و تأثير متقابل اند[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]درحقيقت گروه هسته [/FONT][FONT=&quot]مركزي غالباً تصميم گيري سازمان را هدايت مي كند. اين امر معضلي غيرقابل[/FONT][FONT=&quot] انكار در مورد سازمانها به ويژه مؤسسات است كه ممكن است دهها هزار فرد در[/FONT][FONT=&quot]اين سازمانها حضور داشته باشند ولي عملاً اين سازمانها فقط براي گروه[/FONT][FONT=&quot]كوچكي از افراد فعاليت می كنند. اين افراد لزوماً صاحبان يا مديران ارشد[/FONT][FONT=&quot]به معني واقعي كلمه نيستند[/FONT].
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]علت وجود شركتهاي بزرگ صرفاً توليد ثروت[/FONT][FONT=&quot] نيست؛ بلكه آنچه كه حائز اهميت است، راضي كردن گروهي از افراد با نفوذ خاص [/FONT][FONT=&quot]است. از يك طرف اين امر به گونه اي غيرمنصفانه است و از سوي ديگر، براي[/FONT][FONT=&quot]تلاش در بهتر كار كردن يك سازمان، دانستن اين مطلب الزامي است كه سازمان [/FONT][FONT=&quot]مزبور فقط در مسير موردنظر گروه هسته مركزي فعاليت مي كند. تغيير ماهيت [/FONT][FONT=&quot]دادن يك سازمان مستلزم دگرگوني كلي در گروه هسته مركزي است[/FONT].
[FONT=&quot]
مفهوم [/FONT][FONT=&quot]ضمني كه در كتاب آرت كلي نر وجود دارد اين است كه توافق نسبي ناخودآگاهي [/FONT][FONT=&quot]در مورد مسئوليت متقابل در سازمانها وجود دارد. افراد سازمان موافق تصميم[/FONT][FONT=&quot] گيري گروه هسته مركزي هستند؛ درحاليكه اعضاء اين گروه موافقت مي كنند كه [/FONT][FONT=&quot]به عنوان رهبران سازمان براي دستيابي به بهترين و اساسي ترين منافع سازمان[/FONT][FONT=&quot] نهايت تلاش خود را بعمل آورند. در واقع پشت هر موفقيت بزرگي ، مطمئناً يك[/FONT][FONT=&quot] سازمان بزرگ قرار دارد و پشت هر سازمان بزرگي نيز يقيناً يك گروه هسته[/FONT][FONT=&quot] مركزي بزرگ وجود دارد[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT]

 

[quester]

كاربرد تئوري

كاربرد تئوري

[FONT=&quot]كاربرد تئوري[/FONT]



[FONT=&quot]تئوري كلي نر ذره بين[/FONT] [FONT=&quot]جالبي است كه از طريق آن مي توان طرح و برنامه شركت را درك كرد. در صورت[/FONT] [FONT=&quot]بررسي سازمانهايي كه در استفاده بهينه از اين طرح به عنوان يك استراتژي[/FONT] [FONT=&quot]كليدي موفق شدند؛ چنين به نظر مي رسد كه تمام اين سازمانها مشتركاً طرح و[/FONT] [FONT=&quot]نقشه بسيار مناسب و محكمي در گروههاي هسته مركزي خود داشته اند. برخي از[/FONT] [FONT=&quot]شركتها واحدهاي عملياتي دارند كه بخشهاي مهمي از گروههاي هسته مركزي را[/FONT] [FONT=&quot]تشكيل مي دهند[/FONT].

[FONT=&quot]كلي نر[/FONT][FONT=&quot] تئوري گروه هسته مركزي[/FONT] (CGT) [FONT=&quot]را به عنوان[/FONT] [FONT=&quot]چهارچوبي براي پيگيري يك برنامه كاري آزاد در موقعيت و زمينه جامعه اي مي[/FONT] [FONT=&quot]داند كه بسيارتحت تأثير سازمانهاي امروزي است. اگر فعاليت مؤثر در مجموعه[/FONT] [FONT=&quot]اي از سازمانها، هدف و مقصود اصلي باشد؛ به تئوري نياز است كه مشاهده واضح[/FONT] [FONT=&quot]و واقعي سازمانها را امكانپذير سازد. لازم است انواع جديد سازمانها در[/FONT] [FONT=&quot]محيط زيست طبيعي مورد بررسي قرار گيرد تا رفتار سازمانها پيگيري و[/FONT] [FONT=&quot]ارتباطات آن با متجاوزان و قربانيان مطالعه شود.

تنها در اين صورت مي توان[/FONT] [FONT=&quot]اين سؤال را مطرح نمود:

چرا سازمان اينگونه عمل مي كند؟

و چه چيزي ممكن[/FONT][FONT=&quot]است متفاوت باشد؟

فقط در آن هنگام به جاي اینکه احساس شود افراد توسط[/FONT] [FONT=&quot]سازمانها مورد استفاده قرار مي گيرند؛ مي توان از سازمانها بهره برداري[/FONT] [FONT=&quot]نموده و امكانات بالقوه اي كه سازمانها براي بقيه افراد دارند را درك كرد[/FONT] [FONT=&quot]و ارتباطات واقعي با اعضاء سازمان مانند كاركنان، همنوعان، شركا و[/FONT] [FONT=&quot]همكاران، رهبران و حتي طرفداران سازمانها را توسعه داد[/FONT].
[FONT=&quot]
به اختصار[/FONT] [FONT=&quot]اينكه اگر قصد نداريد فقط در جامعه زندگي كنيد، بلكه درصدد هستيد تا خود[/FONT] [FONT=&quot]را به عنوان رهبران و پديدآورندگان سازمان تثبيت نمائيد؛ لذا درك تئوري[/FONT] [FONT=&quot]گروه هسته مركزي ضروري است[/FONT].
[FONT=&quot]
بعلاوه، درست همانطور كه هر گروه انساني[/FONT] [FONT=&quot]منسجمي داراي مجموعه اي از ارزشها، ايده ها و نگرش ها است؛ گروه هسته[/FONT] [FONT=&quot]مركزي نيز همواره بطور ناخودآگاه نمونه بسيار كوچكي از كل سازمان است. اگر[/FONT] [FONT=&quot]اعضاء گروه هسته مركزي به شيوه يا با نگرشهاي خاصي فكر يا عمل نمايند؛ اين[/FONT] [FONT=&quot]روشها در سرتاسر طبقات سازماني پراكنده مي شود. اگر گروه هسته مركزي نسبت[/FONT] [FONT=&quot]به يكديگر يا كاركنان بي اعتنا باشند؛ بنابراين كل مؤسسه تبديل به يك زمين[/FONT] [FONT=&quot]لم يزرع منجمد خواهد شد[/FONT].
[FONT=&quot]
درنتيجه اگر مي خواهيد بدانيد كه سازمان[/FONT] [FONT=&quot]نماينده چيست؟ بايد كار خود را با بررسي ويژگي ها و اصول گروه هسته مركزي[/FONT] [FONT=&quot]آغاز نمائيد. و اگر قصد سرمايه گذاري در شركتي را داريد؛ صرفاً به دورنما[/FONT] [FONT=&quot]و چشم اندازها و سوابق تجاري آن سازمان توجه نكنيد؛ بلكه كيفيت و اعتبار[/FONT] [FONT=&quot]گروه هسته مركزي آن را نيز لحاظ نمائيد[/FONT].
[FONT=&quot]
چنانچه قصد داريد سازمان را[/FONT] [FONT=&quot]به سمت اهداف عالي جديد هدايت كنيد؛ كار خود را با توسعه محيطي آغاز كنيد[/FONT] [FONT=&quot]كه در آن پديد آمدن گروه هسته مركزي بزرگ جديدي ميسر باشد. و درصورتي كه[/FONT] [FONT=&quot]خواستار تغيير و تحول يا نفوذ در يك سازمان هستيد؛ اين كار قابل انجام[/FONT] [FONT=&quot]نيست مگر اينكه آن جنبه هايي از گروه هسته مركزي كه بايد تغيير يابد و[/FONT] [FONT=&quot]نحوه و روش كار و فرد مسئول در اين زمينه را شناسايي كنيد.
چنانچه از[/FONT] [FONT=&quot]ماهيت گروه هسته مركزي خاص يك سازمان مطلع نباشيد؛ در آن صورت سازمان[/FONT] [FONT=&quot]موردنظر براي شما مبهم، پيچيده، غيرقابل كنترل و مخاطره آميز خواهد شد؛[/FONT] [FONT=&quot]حتي اگر ظاهراً فرد مسئول و متعهدي باشيد[/FONT].

 

[quester]

اهداف واقعی موسسات

اهداف واقعی موسسات

[FONT=&quot]هدف واقعي مؤسسات امروزي[/FONT]



[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
"[FONT=&quot]كلي[/FONT] [FONT=&quot]نر"[/FONT][FONT=&quot] به صراحت اظهار مي دارد كه در هر سازماني آنچه بيشترين اهميت را دارد؛[/FONT] [FONT=&quot]راضي نگه داشتن گروه هسته مركزي (معمولاً مديران ارشد) است.
[/FONT]
[FONT=&quot]از آنجا كه[/FONT] [FONT=&quot]سازمانها بطور طبيعي قابليت فرد را تقويت مي كنند، وجود گروههاي مزبور كم[/FONT] [FONT=&quot]و بيش لازم هستند. گروه هسته مركزي يك سازمان همچنين منبع و منشاء انرژي،[/FONT] [FONT=&quot]پويايي و هدايت سازمان است. يا به طور دقيق تر، هر سازمان به سوي مقصدي[/FONT] [FONT=&quot]حركت مي كند كه كاركنان آن درمي يابند كه گروه هسته مركزي نياز دارد[/FONT]. [FONT=&quot]افراد غيرعضو در اين گروه براي هدايت شدن متكي به گروه هسته مركزي هستند[/FONT]. [FONT=&quot]اين گروه و اعضاء آن براي مشروعيت و اعتبار خود وابسته به افراد غير عضو[/FONT] [FONT=&quot]هستند[/FONT]. [FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]معمولاً گروههاي هسته مركزي در نمودار سازماني ذكر نمي شوند[/FONT]. [FONT=&quot]اين گروهها صرفاً در قلب و اذهان افراد وجود دارند. پس از مدتي، سازمانها[/FONT] [FONT=&quot]همانند گروه هسته مركزي خود خواهند شد و مانند آن عمل مي كنند[/FONT]. [FONT=&quot][/FONT]

 

[quester]

>>> طریق انجام !!!

>>> طریق انجام !!!

[FONT=&quot]قدرتمند شدن گروههاي هسته مركزي[/FONT]

[FONT=&quot]مكانيزم[/FONT] [FONT=&quot]مزبور مبتني بر حدس، گمان و تقويت و گسترش دامنه است.
[/FONT]
[FONT=&quot]افرادي كه عضو گروه[/FONT] [FONT=&quot]هسته مركزي نيستند درتلاش اند كه خواسته ها و نيازهاي گروه هسته مركزي را[/FONT] [FONT=&quot]حدس بزنند. بنابراين حتي يك اظهارنظر پيش بيني نشده مورد تأييد يك عضو[/FONT] [FONT=&quot]گروه هسته مركزي، ممكن است منجر به تغيير جهت در مسير يك قسمت اصلی سازمان[/FONT] [FONT=&quot]شود. در نتيجه، لازم است مديران ارشد سازمان در گفته هاي خود محتاط باشند[/FONT].
[FONT=&quot]افراد همواره سازمانها را براي تقويت و پرورش قدرت انساني مورد[/FONT] [FONT=&quot]استفاده قرار داده اند. اهرام يا كليساهاي بزرگ توسط افراد ساخته نشده[/FONT] [FONT=&quot]اند؛ بلكه سازمانهاي فئودالي و قبيله اي اين كار را انجام دادند. اما از[/FONT] [FONT=&quot]زمان انقلاب صنعتي و خصوصاً در 150 سال گذشته، سازمانها به شيوه بي سابقه[/FONT] [FONT=&quot]اي قدرتمند شده اند. با استفاده از شتاب مداوم كامپيوترها و ارتباطات بي[/FONT] [FONT=&quot]سيم، فعالیت سازمانها نسبت به گذشته بسيار سريعتر شده است. سازمانها از[/FONT] [FONT=&quot]طريق شبكه هاي جهاني گسترده معاملات و توزيع به هم مرتبط مي شوند؛ شبكه[/FONT] [FONT=&quot]هايي كه عملاً انسان را براي غذا، سرپناه و حمل و نقل به سازمانها وابسته[/FONT] [FONT=&quot]مي كنند. سازمانها فراگير هستند و تقريباً هيچ شيوه مستمري براي ساختن[/FONT] [FONT=&quot]زندگي بدون سازمانها وجود ندارد و آنها به جاي وفاداري به سيستم سياسي، بر[/FONT] [FONT=&quot]آن تسلط دارند[/FONT].
[FONT=&quot]به منظور برجسته نمودن شركتهاي قدرتمند و هدايت آنها[/FONT] [FONT=&quot]به سوي رفتار بهتر و جلوگيري از سوء استفاده از قدرت، لازم است پويايي[/FONT] [FONT=&quot]هسته مركزي در نظر گرفته شود. كلي نر مكانيزمهاي متعددي براي راهنمايي[/FONT] [FONT=&quot]گروه هسته مركزي جهت فايده رساندن به افراد در سازمان ارائه مي دهد. چنين[/FONT] [FONT=&quot]فعاليتي مستلزم آن است كه افراد از مذاكرات مناسب تري به عنوان روشي براي[/FONT] [FONT=&quot]شناسايي اعضاء گروه هسته مركزي و فراهم سازي فعاليتهاي آنها براي كل شركت[/FONT] [FONT=&quot]استفاده كنند. افرادي كه عضو گروه هسته مركزي نيستند، پيوسته بر اين گروه[/FONT] [FONT=&quot]نفوذ و تأثير دارند[/FONT].
[FONT=&quot]طبق نظر كلي نر، ايجاد "سازمانهاي گروه هسته[/FONT] [FONT=&quot]مركزي توسعه يافته" امكان پذير و ميسر است. براي انجام اين كار، اركان زير[/FONT] [FONT=&quot]پيشنهاد مي شود[/FONT]:
·[FONT=&quot]برنامه هاي اسناد مالكيت (موجودي) كارمندان[/FONT]
·[FONT=&quot]سواد مالي[/FONT]
·[FONT=&quot]تصميم گيري غيرسلسله مراتبي[/FONT]
·[FONT=&quot]برنامه هاي آموزشي (مالي و استراتژي) جامع و فراگير[/FONT]

 

[quester]

پويايي گروه هسته مركزي

پويايي گروه هسته مركزي

[FONT=&quot]پويايي گروه هسته مركزي[/FONT]

[FONT=&quot]علت[/FONT] [FONT=&quot]اينكه چرا برخي سازمانها براي كسب سود، سالها وقت صرف مي كنند و سپس سود[/FONT] [FONT=&quot]حاصله را در ادغام نسجيده دو يا چند شركت، پرداخت نامتناسب و بيش از حد به[/FONT] [FONT=&quot]مديران ارشد و يا معاملات پنهاني و نامناسب به هدر مي دهند، از طريق[/FONT] [FONT=&quot]پويايي گروه هسته مركزي قابل توضيح است.
بعلاوه پويايي گروه هسته مركزي[/FONT] [FONT=&quot]روشن كننده دليلي است كه برخي ادارات دولتي تلاش خود در زمينه ارتقاء و[/FONT] [FONT=&quot]اصلاح را متوقف مي كنند؛ حتي در زماني كه اعتبار و بقاء آنها بستگي به اين[/FONT] [FONT=&quot]اصلاح دارد[/FONT].

[FONT=&quot]به دليل پويايي گروه هسته مركزي، تعداد زيادي از شركتهاي[/FONT] [FONT=&quot]تجاري به سمت سازمانهايي تكامل يافته اند كه يك هدف عمده دارند،
يعني : كسب[/FONT] [FONT=&quot]ثروت از همه اجزاء تشكيل دهنده سازمان (نه فقط سهامداران، بلكه كاركنان،[/FONT] [FONT=&quot]مشتريان و نيز همسايگان يا همنوعان) و ارائه آن به فرزندان و نوه هاي برخي[/FONT] [FONT=&quot]از مديران ارشد سازمان.
و درعين حال گروههاي هسته مركزي ذاتاً مضر يا بد و[/FONT] [FONT=&quot]ناكارآمد نيستند؛ در واقع شايد اين گروهها بهترين اميد براي برجسته و[/FONT] [FONT=&quot]ممتاز نمودن نوع بشر باشد؛ بويژه در دنياي ما كه در آن سازمانها بيشترين[/FONT] [FONT=&quot]سهم قدرت، سرمايه و نفوذ را دارا هستند.

گروه هسته مركزي منبع انرژي، حركت[/FONT] [FONT=&quot]و هدايت سازمان است. بدون وجود گروه هسته مركزي فعال و مؤثر، همه تلاش ها[/FONT] [FONT=&quot]در راستاي ايجاد انگيزه براي نوآوري و اشتياق از بين مي رود[/FONT].
[FONT=&quot]
تصور[/FONT] [FONT=&quot]سازمان بدون گروه هسته مركزي غيرممكن است. اگر امكان تصور سازمان به اين[/FONT] [FONT=&quot]نحو باشد، پس دليل ايجاد سازمان چه خواهد بود؟ راه اندازي امور نياز به[/FONT] [FONT=&quot]گروههاي هسته مركزي كارآفريني دارد كه خود را براي آينده شركت به مخاطره[/FONT] [FONT=&quot]مي اندازند.

شركتهاي بزرگ كه خوب اداره مي شوند نيازمند گروه هسته مركزي[/FONT] [FONT=&quot]متشكل از رهبران ارشدي است كه قادر باشند پيوسته هويت خود را با سازمان[/FONT] [FONT=&quot]ادغام و به هم پيوند زنند. ادارات دولتي و شركتهاي غيرانتفاعي نياز به[/FONT] [FONT=&quot]گروههاي هسته مركزي دارند كه نسبت به اصول سازمان موضع آشكاري داشته[/FONT] [FONT=&quot]باشند.

حتي دقيق ترين سازمانها از لحاظ سلسله مراتب سازماني (مانند [/FONT][FONT=&quot]واحدهاي نظامي) [/FONT][FONT=&quot]جهت حفظ سطح احترام و ملاحظه دوجانبه، وابسته به گروههاي[/FONT] [FONT=&quot]هسته مركزي هستند[/FONT].

 

[quester]

نتیجه گیری

نتیجه گیری

[FONT=&quot]جمع بندي[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]هر سازماني بطور مستمر فعاليت مي[/FONT] [FONT=&quot]كند تا نيازها و اولويتهاي گروه هسته مركزي را برآورده نمايد. گروه هسته[/FONT] [FONT=&quot]مركزي صرفاً شامل افرادي در رأس سلسله مراتب سازماني نيست؛ بلكه متشكل از[/FONT] [FONT=&quot]مجموعه اي از افراد سازمان است كه منافع و اولويتهاي آنها براي تصميم[/FONT] [FONT=&quot]گيرندگان سازمان حائز اهميت است. سازمانها ممكن است از ارزشها و ايده هاي[/FONT] [FONT=&quot]متعددي (از افزايش ارزش سهامداران تا پرورش محيط كاري بهتر يا ايجاد جهاني[/FONT] [FONT=&quot]بهتر) حمايت كنند؛ اما وقتي شرايط مساعد نيست، سازمان بيش از هر چيز براي[/FONT] [FONT=&quot]ياري رساندن به گروه هسته مركزي تغيير موضع مي دهد[/FONT]. [FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]سازمانهاي اثربخش[/FONT] [FONT=&quot]نيازمند گروههاي هسته مركزي اثربخش هستند. بدون ترديد خطراتي نيز در اين[/FONT] [FONT=&quot]زمينه وجود دارد؛ وجود عضوي بي تجربه و بدون آگاهي كافي در گروه هسته[/FONT] [FONT=&quot]مركزي، مي تواند اثرات مخرب و ويرانگري بر يك سازمان داشته باشد. اما در[/FONT] [FONT=&quot]يك سازمان متحد كه به توسعه و پيشرفت اعضاء گروه هسته مركزي توجه كافي[/FONT] [FONT=&quot]مبذول مي شود؛ اين خطرات كاهش مي يابد. تئوري گروه هسته مركزي وسيله اي[/FONT] [FONT=&quot]براي دستيابي به رهبري انديشه است كه رهبران امروزي را از نظر احساسي و[/FONT] [FONT=&quot]عاطفي براي يادگيري و عمل كردن، راهنمايي مي كند[/FONT]. [FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]

[FONT=&quot]با تشکر از خانم پروین ابراهیمی[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]​