بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مارتینی نازه...اینهمه قصه گفته خسته شده باو...
چی میخوری مارتینی بوگو دارم میرم آشپز خونه بیرات بیارم...
مریم ژآن
نگار ژان
هر کی هست سفارش بده براش بیارم...
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مارتینی نازه...اینهمه قصه گفته خسته شده باو...
چی میخوری مارتینی بوگو دارم میرم آشپز خونه بیرات بیارم...
مریم ژآن
نگار ژان
هر کی هست سفارش بده براش بیارم...
رشوووووه گرفتی :دی
من می دونم1
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رشوووووه گرفتی :دی
من می دونم1
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
مارتینی نازه...اینهمه قصه گفته خسته شده باو...
چی میخوری مارتینی بوگو دارم میرم آشپز خونه بیرات بیارم...
مریم ژآن
نگار ژان
هر کی هست سفارش بده براش بیارم...

قربون دست و پنجت، تو بيا بشين خودم برات خوراكي ميارم

اخه خیلی واجد شرایط به نظر میاد!
نه حالا يه فرصت دوباره بهش بده ، جوونه خامه تو ببخشش :دي
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این بار رو به خاطر مریم!
گرمتونه بچه ها زیر کرسی؟
یه جا دیگه مال تابستون هس
ولی من اینجا رو دوس دارم! چه کنیم؟بریم اونجا یا بمونیم؟
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چرا نمیتونم صفحه قبلی رو باز کنم؟!!!!
مشكل از خودته :دي
این بار رو به خاطر مریم!
گرمتونه بچه ها زیر کرسی؟
یه جا دیگه مال تابستون هس
ولی من اینجا رو دوس دارم! چه کنیم؟بریم اونجا یا بمونیم؟
قربون كَرَمت
مگه قفلشو شيكستن ؟
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم اینجا رو دوست دارم...
مریم ژون مجبورم واسه مخارج زندگی مشترکمون عزیزم
همش به خاطر توا...!
مریم ژون بگو خودم بیارم برات عشخم...
مارتینی عزیز بفرمایید:
نوش ژان


 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم اینجا رو دوست دارم...
مریم ژون مجبورم واسه مخارج زندگی مشترکمون عزیزم
همش به خاطر توا...!
مریم ژون بگو خودم بیارم برات عشخم...
مارتینی عزیز بفرمایید:
نوش ژان



مقسییییییییییییی
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز
هيچي تو اب نباتتو ليس بزن :دي

منم اینجا رو دوست دارم...
مریم ژون مجبورم واسه مخارج زندگی مشترکمون عزیزم
همش به خاطر توا...!
مریم ژون بگو خودم بیارم برات عشخم...
مارتینی عزیز بفرمایید:
نوش ژان


قربونت برم كه انقد زحمت ميكشي
برا من يه چايي بيار بي زحمت


نشکستن یعنی؟
اخه مشکل اینجاس که
اینجا که قفل میشه من دلم میگیره!میشه گفت قفل اونو بشکنن!
نه تا ديشب كه قفل بود
نميدونم من كه پايه ام تو چله تابستونم بيام زير كرسي :دي

واقعاااااااااااا؟؟

اوهوم واقعا
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزی دانشمندی آزمایش جالبی انجام داد... او اکواریمی شیشه ای ساخت و با دیواری شیشه ای دو قسمت کرد . در یک قسمت ماهی بزرگی انداخت و در قسمت دیگر ماهی کوچکی که غذای مورد علاقه ی ماهی بزرگ بود .
ماهی کوچک تنها غذای ماهی بزرگ بود و دانشمند به آن غذای دیگری نمی داد... او برای خوردن ماهی کوچک بارها و بارها به طرفش حمله کرد، اما هر بار به دیواری نامرئی می خورد. همان دیوار شیشه ای که او را از غذای مورد علاقش جدا میکرد .
بالا خره بعد از مدتی از حمله به ماهی کوچک منصرف شد. او باور کرده بود که رفتن به آن طرف اکواریوم و خوردن ماهی کوچک کاری غیر ممکن است.
دانشمند شیشه وسط را برداشت و راه ماهی بزرگ را باز کرد؛ اما ماهی بزرگ هرگز به ماهی کوچک حمله نکرد. او هرگز قدم به سمت دیگر اکواریوم نگذاشت و از گرسنگی مرد. میدانید چرا؟
آن دیوار شیشه ای دیگر وجود نداشت، اما ماهی بزرگ در ذهنش یک دیوار شیشه ای ساخته بود . یک دیوار که شکستنش از شکستن هر دیوار واقعی سخت تر بود؛ آن دیوار باور خودش بود. باورش به محدودیت. باورش به وجود دیوار. باورش به ناتوانی.
ما هم اگر خوب در اعتقادات خودمان جستجو کنیم، کلّی دیوار شیشه ای پیدا می کنیم که نتیجهء مشاهدات و تجربیات ما است و بسیاری از آنها هم وجود خارجی ندارند و فقط در ذهن خود ساخته شدهاند.
 

hd_memar

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من بنزینم تمومه زور بزنم بیشتر از تشکر و شکلک جواب نمیده!
 

Similar threads

بالا