بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
:lol:
:w15: نه عزیز اینا مادر بچه ها هستن!!اینجوری آموزش دیدن که به طرف مقابل القا بشه که ترسیدن ولی در اصل دارن نقشه ها و تاکتیک های جنگی رو بررسی میکنن;)
در اینجا قوانین سختی برای چاقی داریم!مثل شما مردا که نمی شه شکم داشته باشن!



برو مارو گول نزن این زنایی که من میبینم انقد ترسیدن که نمیتونن بچه دار شده باشن پس قضیه ی بچه منتفیه ;):D:smile:
 

baroonearamesh

عضو جدید
کاربر ممتاز
يکي از بستگان خدا


شب کريسمس بود و هوا، سرد و برفي.
پسرک، در حالي‌که پاهاي برهنه‌اش را روي برف جابه‌جا مي‌کرد تا شايد سرماي برف‌هاي کف پياده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شيشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه مي‌کرد.
در نگاهش چيزي موج مي‌زد، انگاري که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب مي‌کرد، انگاري با چشم‌هاش آرزو مي‌کرد.
خانمي که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمي مکث کرد و نگاهي به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقيقه بعد، در حالي‌که يک جفت کفش در دستانش بود بيرون آمد.
-
آهاي، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق مي‌زد وقتي آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌هاي خوشحالش و با صداي لرزان پرسيد:
-
شما خدا هستيد؟
-
نه پسرم، من تنها يکي از بندگان خدا هستم!
-
آها، مي‌دانستم که با خدا نسبتي داريد
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
دوستای گلم خوشحال شدم که اومدم تو جمعتون
ان شا.. در آینده بتونم بازم بیام
هر وقت تنهایی اومد سلام منو بهش برسونید بگید اومدم نبود!
شبتون بخیر:gol:
شبت بخیر عزیزم.چشم میگیم;)
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب دیگه دوستان
با اجازتون من برم دیگه
آخه امشب خیلی بهم خوش گذشت، خیلی
مخصوصا با نبودن داداشی و جواب ندادنش و رفتن بعضیای دیگه.
شب همگیتون بخیر دوستان گلم :gol:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
يه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سی و پنجمين سالگردازدواجشون رفته بودند بيرون كه يه جشن كوچيك دو نفره بگيرن.

وقتی توی پارك زيريه درخت نشسته بودند يهو يه فرشته كوچيك خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: چون شما هميشهيه زوج فوق العاده بودين و تمام مدت به همديگه وفادار بودين من برای هر كدوم از شمايه دونه آرزو برآورده ميكنم!
زن از خوشحالی پريد بالا و گفت:
! چه عالی! منميخوام همراه شوهرم به يه سفر دور دنيا بريم
فرشته چوب جادوييش رو تكون داد وپوف! دو تا بليط درجه اول برای بهترين تور مسافرتی دور دنيا توی دستهای زن ظاهر شد !
حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه .
مرد چند لحظه فكر كرد و گفت:
اينخيلی رمانتيكه ولی چنين بخت و شانسی فقط يه بار توی زندگی آدم پيش مياد
! بنابراين خيلی متاسفم عزيزم آرزوی من اينه كه يه همسری داشته باشم كه ۳۰ سال از منكوچيكتر باشه
زن و فرشته جا خوردند و خيلی دلخور شدند. ولی آرزو آرزوئه و بايدبرآورده بشه.
فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد !!!


نتيجه اخلاقی: مردها ممكنه زرنگ و بدجنس باشند ، ولی فرشته ها زن هستند !!!
اي بابا باران جان جديدن داستاناي فمينيستي ميزاري
ولي قشنگ بود ممنون
 

iceman10

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه دیگه نشد نامردی کردی جواب نداشتی غلط املایی گرفتی پس

ما بردیمو مابردیم چلو ...........:biggrin::smile:

حالا بدون پودرشونم از همون حكمو داره ميگي نه
بگو اره چون داره
آبروی هرچی پسره شما بردین با این کل کلتون :mad:حیف که منم اونور نیستما وگرنه خودم ...
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خب دیگه دوستان
با اجازتون من برم دیگه
آخه امشب خیلی بهم خوش گذشت، خیلی
مخصوصا با نبودن داداشی و جواب ندادنش و رفتن بعضیای دیگه.
شب همگیتون بخیر دوستان گلم :gol:
شبت خوش دادش گلم خواباي خوب خوب بيني
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خب دیگه دوستان
با اجازتون من برم دیگه
آخه امشب خیلی بهم خوش گذشت، خیلی
مخصوصا با نبودن داداشی و جواب ندادنش و رفتن بعضیای دیگه.
شب همگیتون بخیر دوستان گلم :gol:



خدا حافظ محمد صادق جان خوش گذشت شبت به خیرو خوشی :gol::gol::smile:
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خداحافظه هر کی رفته یا میخواد بره من هنوز اسمارو خوب نمیدونم
:gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

Civil Boy

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پس چقدر مفتخر شد:smile:
دست یافتن به این مقام بالا رو بهش تبریک می گیم:cool:


وقتی پاکر از پشت به من خنجر زد همینه دیگه :cool:

الكي نگو قبل اينم كه پاكر چيزي بگه خودت طالب بودي بري اون طرف تازه اگه يه پسر ااز پشتم خنجر بزنه دليل نميشه دختر بشي
ولي حالا كه رفتي دخترا هم بهت تبريك مي گن منم قبولمي كنم
تبريك مي گم دختريت مبارك
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
خوب فک کنم امروز دیگه جبهه ی خانوما پودره پودر شد گرچه ما اول ی عقب نشینیه استراتژیک داشتیم ;)
 

iceman10

عضو جدید
کاربر ممتاز
الكي نگو قبل اينم كه پاكر چيزي بگه خودت طالب بودي بري اون طرف تازه اگه يه پسر ااز پشتم خنجر بزنه دليل نميشه دختر بشي
ولي حالا كه رفتي دخترا هم بهت تبريك مي گن منم قبولمي كنم
تبريك مي گم دختريت مبارك
ممنونم محمد جان بالاخره خانوما به یه سرپرست نیاز دارن
خوب فک کنم امروز دیگه جبهه ی خانوما پودره پودر شد گرچه ما اول ی عقب نشینیه استراتژیک داشتیم ;)
دل خوشی داریا :biggrin:
 

Hamid MB

مدیر تالار زنگ تفریح
مدیر تالار
کاربر ممتاز
ما اطراف خودمونو تو کرسی بمب گذاری کردیم کسی نمی تونه نفوذ کنه
لباس هامون هم زده گلوله است:cool:


نه دیگه بمباتون طی ی عملیات پاکسازی همون دیشب که گفتی پاکسازی شد در ضمن گلوله های ما مرمی قرمزه از تو ماشینه ذره پوشم رد میشه چه برسه به ضد گلوله :D
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه دیگه بمباتون طی ی عملیات پاکسازی همون دیشب که گفتی پاکسازی شد در ضمن گلوله های ما مرمی قرمزه از تو ماشینه ذره پوشم رد میشه چه برسه به ضد گلوله :D
فکر کردی :D
یه سری بمب هم طوری جاسازی شدن گروه پاکسازی پیداشون نکردن:cool:
 

Similar threads

بالا