Setareh_madness
عضو جدید
نزدیک به سه ساله که دلباخته شدیم رفته همش 17 سالم بود .....حالا تو بدبختی گیر افتادم یکی از پسرهای دانشگاه مدتیه سه پیچم شده اول فکر کردم الکیه و ولم می کنه اما فهمیدم این قصه سر دراز داره دیوونم کرده تو انشگاه واسم ارامش نذاشته اشک میریزه کادو می خره .یه لحظه ارامش ندارم هرچی می گم تو یک سال از من کوچکتری نمی فهمه حتی نمی فهمه که من یکی دیگه رو می خوام........
حالا بگید باهاش چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا بگید باهاش چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟