بچه ها تو این ماجرای عشقی کمکمممم کنید!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Setareh_madness

عضو جدید

نزدیک به سه ساله که دلباخته شدیم رفته همش 17 سالم بود .....حالا تو بدبختی گیر افتادم یکی از پسرهای دانشگاه مدتیه سه پیچم شده اول فکر کردم الکیه و ولم می کنه اما فهمیدم این قصه سر دراز داره دیوونم کرده تو انشگاه واسم ارامش نذاشته اشک میریزه کادو می خره .یه لحظه ارامش ندارم هرچی می گم تو یک سال از من کوچکتری نمی فهمه حتی نمی فهمه که من یکی دیگه رو می خوام........

حالا بگید باهاش چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

سعيد؟

عضو جدید

نزدیک به سه ساله که دلباخته شدیم رفته همش 17 سالم بود .....حالا تو بدبختی گیر افتادم یکی از پسرهای دانشگاه مدتیه سه پیچم شده اول فکر کردم الکیه و ولم می کنه اما فهمیدم این قصه سر دراز داره دیوونم کرده تو انشگاه واسم ارامش نذاشته اشک میریزه کادو می خره .یه لحظه ارامش ندارم هرچی می گم تو یک سال از من کوچکتری نمی فهمه حتی نمی فهمه که من یکی دیگه رو می خوام........

حالا بگید باهاش چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فک کنم مخ پسره عیب پیدا کرده که گیر میده والا به عشق مردم چیکار داشت!!
راه حلش اینه که به زودی بری خونه بخت ///البته منم دعوت کنی واسه شیرینی!
 

hamid1661363

کاربر فعال
به نظر من یه راه داری که هیچ راهی نداری
راستی چرا بهش نمیگی که یکی دیگه رو دوست داری؟ شاید تاثیر کرد؟
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
چاره ای نداری جز کم محلی و اینکه هربار که میاد جوابتو تکرار کنی... محکم باش.... خشن نه، محکم... نذار فکرکنه می تونه با اشک وآه دلتو نرم کنه... چون می دونم احتمالا دلت می سوزه براش و احتمالا تو چهره ت هم مشخص می شه
 

Setareh_madness

عضو جدید
چاره ای نداری جز کم محلی و اینکه هربار که میاد جوابتو تکرار کنی... محکم باش.... خشن نه، محکم... نذار فکرکنه می تونه با اشک وآه دلتو نرم کنه... چون می دونم احتمالا دلت می سوزه براش
حق با توهههه

دلم واسش می سوزه اخه میگن دل شکستن گناه داره
 

j0o0o0o0o0di

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب می تونی یه روز باهاش بیرون از دانشگاه قرار بذاری بعدش به اونی که دوسش داری بگی که بیاد با هاش مردونه صحبت کنه....
 

Goonay

عضو جدید

نزدیک به سه ساله که دلباخته شدیم رفته همش 17 سالم بود .....حالا تو بدبختی گیر افتادم یکی از پسرهای دانشگاه مدتیه سه پیچم شده اول فکر کردم الکیه و ولم می کنه اما فهمیدم این قصه سر دراز داره دیوونم کرده تو انشگاه واسم ارامش نذاشته اشک میریزه کادو می خره .یه لحظه ارامش ندارم هرچی می گم تو یک سال از من کوچکتری نمی فهمه حتی نمی فهمه که من یکی دیگه رو می خوام........

حالا بگید باهاش چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منم یه همچین مشکلی دارم.
البته اونی که من میخوام ازم کوچیکتره و نمیدونم دوسم داره یا نه.
اونم که منو میخواد 11 سال ازم بزرگتره...
 

سعيد؟

عضو جدید
اره خوبه اما پول وقتی نیست؟؟؟؟؟

اگه پول نیست که نیست اصلا نباشه شما برید به زندگی مشترک فک کنید
در مورد هم دانشگاهیت شاید یه کار دیگه بتونی بکنی !!!عشقتو بیاری تا با هم دانشگاهیت صحبت کنه !شاید فک کرده که الکی گفتی!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا