بچه های ما میفهمند...

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان عزیز این مطلب رو در جایی خوندم و تلنگری شد برام...و خواستم اونو با شما شریک شم...
دوست دارم برداشتتون از این متن رو بنویسید (البته یه جاهاییش لحن تندی داره که باید به بزرگواری خودتون ببخشید اما به نظرم حق مطلب رو ادا کرده)
خواهش میکنم 30یا30ش نکنین...
پیشاپیش ممنون!
:gol:

========================================================================

آدم وقتی فقیر میشه، خوبی هاش هم حقیر میشه، اما کسی که زور داره، یا زر داره، عیب هاشو هنر می بینند، چرند هاشو حرف حسابی می شنوند، آروغ های بی جا و نفرت بارشو فلسفه و دانش و دین می فهمند؛ حتی شوخی های خنک و بی ربط او، حضار رو از خنده روده بر می کنه!
ملت ها هم همینجورند!
روزی که ما مسلمان ها پول داشتیم، زور داشتیم، استادهای دانشگاه اسپانیا، ایتالیا، فیلسوف ها و دانشمندهای اروپا، وقتی می خواستند درس بدهند، قبا و لباده ملاهای ما را به تن خود می کردند، خود را به شکل بوعلی و غزالی در می آوردند.
همون که باز، استادهای دانشگاه های ما امروز، تو جشن ها می پوشند، لباس های خودشان را هم از فرنگی ها می گیرند! می خواهند ادای کانت و دکارت را در بیارند، خود را به شکل استادهای دانشگاه اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و انگلیس بیارایند!
صنعتگرهای مسیحی در اروپا، تقلب که می کردند، مارک «الله» را روی جنس های خودشان می زدند، یعنی که این ساخت اروپایی نیست. کار بلخ و بخارا و طوس و ری و بغداد و شام و مصر و اسلامبول و قرناطه و قرطبه و اندلس است، حتی روی صلیب، مارک «الله» می زدند!
جنگهای صلیبی که شد، آنها افتادند به جان ما، ما افتادیم به جان هم، مسیحی ها و جهودها یکی شدند، سنی به جان شیعه، شیعه به جان سنی، ترکی به جان ایرانی، ایرانی به جان عرب، عرب به جان بربر، بربر به جان تاتار و.... باز هر کدام تو خودشان کشمکش، دشمنی، بدبینی، جنگ و جدل؛ حیدری، نعمتی، بالا سری, پایین سری، یکی شیخی، یکی صوفی، یکی امل یکی قرتی.....
نقشه جهان را جلو خود بگذار، از خلیج فارس یک خط بکش تا اسپانیا از آنجا یک خط دیگر تا چین، این مثلث میهن اسلام بود: یک ملت، یک ایمان، یک کتاب.
حالا؟
مسلمان های یک مذهب، یک زبان، یک محل، توی یک مسجد، هفت تا «نماز جماعت» می خوانند!
توی برادران جنگ هفتادو دو ملت بر پا شد، هر ملتی اسلام را رها کرد، رفت سراغ قصه های مرده، خرابه های کهنه، استخوان های پوسیده.... «خدا» را از یاد بردند، «خاک» را بجاش آوردند.
سر همه مان را به خاک بازی، به خون بازی، فرقه سازی، دسته بندی، به جنگ های زرگری، به فکرهای بیخودی، بند کردند، همگی را به لالایی خواب کردند، فرنگی ها مثل مغول ها:
«آمدند و سوختند و کشتند و بردند و....»
اما نرفتند!
و ما یا سرمان به خودمان بند بود و نخواستیم ببینیم، یا به جان هم افتاده بودیم و نتوانستیم ببینیم و یا اصلاٌ، برگشته بودیم به عهد بوق، دنبال قبرها، و نبودیم که ببینیم!
آنها بیدار شدند و ما خواب رفتیم، مسیحی ها و جهودها یکی شدند و ما صد تا، آنها پولدار شدند و زور دار و ما فقیر و ضعیف!
و کار ما؟
یک دسته مان هنوز هم مشغول کشمکش های قدیم اند و نفهمیده اند که در دنیا چه خبر شده است؟
یک دسته هم که فهمیده اند دنیا دست کی است،
نشسته اند و مثل میمون، آدم ها را تماشا می کنند و هر کار آنها می کنند، این ها هم اداشان را در می آرند!
در چشم این ها، فقط فرنگی ها آدم اند! آدم حسابی اند، چون فرنگی ها پول دارند، زور دارند.
ماها دیگر فقیر شده ایم، خوبی هامان هم حقیر شده اند و آنها که پولدار شده اند عیب هاشان هم هنر شده است!
آنها می خواهند همه مان را میمون بار بیارند: استادهایمان را، شاعرهایما را، هنرمندهایمان را، فیلسوف هایمان را، زندگی هایمان را، شهرهایمان را، خانواده هایمان را و... حتی بچه هایمان را!
آنها فقط از یک چیز می ترسند از این می ترسند که ما دیگر از آنها «تقلید» نکنیم، چطور می شود که از آنها تقلید نکنیم؟ وقتی که بتوانیم خودمان «بفهمیم».
آنها فقط از فهمیدن می ترسند. از «تن» تو- هر چه قوی هم بشه- ترسی ندارند،از گاو که گنده تر نمیشی، می دوشنت، از خر که قوی تر نمیشی، بارت می کنند، از اسب که دونده تر نمیشی، سوارت می شند!
بزرگها که فکر دارند باید به چیزهای بیخودی فکر کنند، بچه ها را هم باید جوری بار بیارند که هر کاری یاد بگیرند فقط و فقط و فقط فکر نکنند! بچه هایی تر و تمیز، چاقو چله، شاد و خندان، اما.... ببخشید! چکار کنند؟
باید کاری کنند که عقلشان را از سرشان به چشمشان بیارند! چطوری؟ با روش خیلی نو غربی: سمعی، بصری!
یعنی چشمات فقط کار کند، یعنی گوشات فقط کار کند، چرا؟
برای اینکه آن چیزهایی را که پنهان می کنند، نفهمی، برای اینکه آن کارهایی را که یواشکی و بی سرو صدا انجام میدن، نفهمی.
و آنها هر چه می آرند و می برند، هم «پنهانی» است، هم «بی صدا»!
بچه های ما، گربه سیاه دزد را، که از دیوار بالا میاد، از پنجره تو میاد، هم می بینند، هم صدای پاهای نرم و بی صداش را می شنوند.
حیوان ها سمعی بصری بار میاند، فقط می توانند ببینند، بشنوند، اما بچه های ما، «می فهمند»! برق هوش را در چشمهای تند بچه های پا برهنه حاشیه این کویر نمی بینی؟
آری، بچه های ما، همه چیز را می فهمند.
حتی جهان را، همه چیز جهان را، همه چیز را، پوچی را، دنیا را، آخرت را، برای خود را، برای خلق را، برای خدا را، حتی شهادت را، «توحید» را و....
=========================================================================================

به قول دکتر شریعتی: به من بگو : نگو !! - نمیگویم ! اما نگو نفهم!! - که من نمیتوانم نفهمم ! من میفهمم!!!

منبع
 
آخرین ویرایش:

Mali Joon

عضو جدید
دنیای ما بر از بوچی شده کاری با مردم کردن که حتی از دین فرار کنن ما همون نسل اریای هستیم بس فرهنگ و انسانیتمون کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ما داریم بودر میشیم از بین میریم.

امیدوارم نسل جدید جلوشو بگیره
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
من داخل پرانتز عرض میکنم و نمیخوام روش زوم کنیم چون موضوع یه چیز دیگست، مگر ترکها جز ایران نیستند؟ احتمال زیاد ترک منظور ترکهای داخل ایران نیستند! چون ایران بدون ترکهای خودش معنی نداره!
بگذریم

خوب این یک اصل است که همیشه هم بوده و تقصیر کسی هم که تقلید میکند نیست! هر کسی یا هر ملتی که وجهه خوبی داشته باشد، مورد تقلید قرار میگیرد!
 

chehresaz

عضو جدید
قبول دارم که شاید خیلی چیزهایی که امروزه مورد تقلید قرار میگیرنی شایسته ی تقلید نبا شه اما وقتی مردم ما ندونند که چه چیزی درسته به ناچار از چیزی که به نظرشون زیبا تر است تقلید میکنند
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
من داخل پرانتز عرض میکنم و نمیخوام روش زوم کنیم چون موضوع یه چیز دیگست، مگر ترکها جز ایران نیستند؟ احتمال زیاد ترک منظور ترکهای داخل ایران نیستند! چون ایران بدون ترکهای خودش معنی نداره!
بگذریم

خوب این یک اصل است که همیشه هم بوده و تقصیر کسی هم که تقلید میکند نیست! هر کسی یا هر ملتی که وجهه خوبی داشته باشد، مورد تقلید قرار میگیرد!

خوب اون تیکه کلا مشخصه یه بحث تاریخی کرده و ربطی به زمان حال نداره چون جنگ بربر و تاتار مال خیلی وقت پیشها بوده...(اصلا الان وجود دارن مگه؟؟!)

خوب این درسته اما... چرا ملتی که یک عمر تمام دنیا ازش تقلید میکردن باید به جایی برسه که گذشته ی خودش رو فراموش کنه و مجبور بشه چشمش رو روی داشته هاش ببنده و از ملل دیگر تقلید کنه؟! چرا نباید منتهای تلاششو به کار بگیره تا دوباره برسه به جایی که تمام جهان پیرو اون باشن...؟!
به نظرم نوعی در جا زدن و خود فریبی باشه!


قبول دارم که شاید خیلی چیزهایی که امروزه مورد تقلید قرار میگیرنی شایسته ی تقلید نبا شه اما وقتی مردم ما ندونند که چه چیزی درسته به ناچار از چیزی که به نظرشون زیبا تر است تقلید میکنند

ممنون...زدی به هدف!;)
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب اون تیکه کلا مشخصه یه بحث تاریخی کرده و ربطی به زمان حال نداره چون جنگ بربر و تاتار مال خیلی وقت پیشها بوده...(اصلا الان وجود دارن مگه؟؟!)
بگذریم ...!!!!
خوب این درسته اما... چرا ملتی که یک عمر تمام دنیا ازش تقلید میکردن باید به جایی برسه که گذشته ی خودش رو فراموش کنه و مجبور بشه چشمش رو روی داشته هاش ببنده و از ملل دیگر تقلید کنه؟! چرا نباید منتهای تلاششو به کار بگیره تا دوباره برسه به جایی که تمام جهان پیرو اون باشن...؟!
به نظرم نوعی در جا زدن و خود فریبی باشه
اتفاقا ملتی که به تاریخ خودش دلبسته باشه محکوم به شکسته!
الان چی هستی مهمه! و چی میخوای بشی! باید تلاش کنی که درست بشی و گرنه گذشته چی بودی مهم نیست
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
حقیقت تلخیه...
اون موقعها که ما زور و زر داشتیم عیبهامون حسن بود.... حالا هم عیبهای بعضیا حسنه...
نکته ی اصلی متن این بود:

حقیقتش اول که این متن رو خوندم اولین چیزی که به نظرم رسید این بود:

آدم وقتی فقیر میشه، خوبی هاش هم حقیر میشه، اما کسی که زور داره، یا زر داره، عیب هاشو هنر می بینند،ماها دیگر فقیر شده ایم، خوبی هامان هم حقیر شده اند و آنها که پولدار شده اند عیب هاشان هم هنر شده است!

این که دلیل همه ی این بدبختیها فقره!

اما این نکته هم به نظرم جالب اومد:

و ما یا سرمان به خودمان بند بود و نخواستیم ببینیم، یا به جان هم افتاده بودیم و نتوانستیم ببینیم و یا اصلاٌ، برگشته بودیم به عهد بوق، دنبال قبرها، و نبودیم که ببینیم!
آنها بیدار شدند و ما خواب رفتیم،

واقعا تقصیر از ماست یا وضعیتی که توش قرار داریم؟!

اتفاقا ملتی که به تاریخ خودش دلبسته باشه محکوم به شکسته!
الان چی هستی مهمه! و چی میخوای بشی! باید تلاش کنی که درست بشی و گرنه گذشته چی بودی مهم نیست

دلبستگی که نه...اما نمیشه به عنوان یه پشتوانه یا الهام بهش نگاه کرد؟! چیزی که ایجاد انگیزه کنه...که بفهمیم اگه بخوایم میتونیم...
 

someone-x

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهروزجان در تایید حرفهات این مطلب تلخ هم نقل از جمالزاده:
=====
عدۀ زیادی از هموطنان ما خیال می‌کنند همینقدر که اولاد داریوش و سیروس شدند دیگر نانشان در روغن است غافل از اینکه کسی را از فضل پدر حاصلی نیست انسان باید مرد کار و همت خود باشد و آدم اصیل و شریف واقعی کسی است که بتواند به اطمینان بگوید که دارای فرزندان نیک‌سرشت و خردمند خواهد بود نه آنکس که تنها به‌افتخار آباء و نیاکان خود سربلند است.

ابن قتیبه دینوری از علمای مشهور قرن سوم هجری (اصلاً ایرانی) دربارۀ اینگونه ایرانیان که به نیاکان خود می‌بالند و به‌اصطلاح مشهور پنبۀ لحاف کهنۀ خود را باد می‌دهند چنین نوشته است:

مثل افتخار اینگونه مردم به‌تاج و تخت پادشاهان درست مثل آن کسی است که دیدند در مسابقۀ اسب‌دوانی بسیار می‌خندد و شادی می‌کند و به‌خود می‌بالد. از وی پرسیدند مگر اسبی که در مسابقه پیش افتاده از آن تو است؟ گفت نه اما لکامش از آن من است.

مسعودی مورخ مشهور نیز در همین باب چنین آورده است که:

اعرابی با پدر من اظهار پیوستگی می‌کرد. پرسیدم با پدر من چه پیوستگی داری؟ گفت پدر تو می‌خواست ستوری از من خریداری نماید. گفتم خرید یا نه؟ گفت لا و الله نخرید.

و باز مسعودی می‌گوید که:

عجمها همگی از نسل انوشیروان و پرویز نیستند و وانگهی آن دولت از دست برفت و به‌دولت گذشته بالیدن درست به استخوان پوسیده نازیدن است و کسی که افتخار می‌کند بدین که من از مردم عجم هستم و انوشیروان هم عجم بوده است با کسی که بگوید من از جنس آدمی هستم و انوشیروان هم از بنی آدم بوده برابر است.


برگرفته از کتاب:

کشکول جمالی. (۱۳۸۴). محمدعلی جمال‌زاده
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهروزجان در تایید حرفهات این مطلب تلخ هم نقل از جمالزاده:
=====
عدۀ زیادی از هموطنان ما خیال می‌کنند همینقدر که اولاد داریوش و سیروس شدند دیگر نانشان در روغن است غافل از اینکه کسی را از فضل پدر حاصلی نیست انسان باید مرد کار و همت خود باشد و آدم اصیل و شریف واقعی کسی است که بتواند به اطمینان بگوید که دارای فرزندان نیک‌سرشت و خردمند خواهد بود نه آنکس که تنها به‌افتخار آباء و نیاکان خود سربلند است.

ابن قتیبه دینوری از علمای مشهور قرن سوم هجری (اصلاً ایرانی) دربارۀ اینگونه ایرانیان که به نیاکان خود می‌بالند و به‌اصطلاح مشهور پنبۀ لحاف کهنۀ خود را باد می‌دهند چنین نوشته است:

مثل افتخار اینگونه مردم به‌تاج و تخت پادشاهان درست مثل آن کسی است که دیدند در مسابقۀ اسب‌دوانی بسیار می‌خندد و شادی می‌کند و به‌خود می‌بالد. از وی پرسیدند مگر اسبی که در مسابقه پیش افتاده از آن تو است؟ گفت نه اما لکامش از آن من است.

مسعودی مورخ مشهور نیز در همین باب چنین آورده است که:

اعرابی با پدر من اظهار پیوستگی می‌کرد. پرسیدم با پدر من چه پیوستگی داری؟ گفت پدر تو می‌خواست ستوری از من خریداری نماید. گفتم خرید یا نه؟ گفت لا و الله نخرید.

و باز مسعودی می‌گوید که:

عجمها همگی از نسل انوشیروان و پرویز نیستند و وانگهی آن دولت از دست برفت و به‌دولت گذشته بالیدن درست به استخوان پوسیده نازیدن است و کسی که افتخار می‌کند بدین که من از مردم عجم هستم و انوشیروان هم عجم بوده است با کسی که بگوید من از جنس آدمی هستم و انوشیروان هم از بنی آدم بوده برابر است.


برگرفته از کتاب:

کشکول جمالی. (۱۳۸۴). محمدعلی جمال‌زاده

ممنون کسری جان:gol::gol::gol::gol:
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهروزجان در تایید حرفهات این مطلب تلخ هم نقل از جمالزاده:
=====
برگرفته از کتاب:

کشکول جمالی. (۱۳۸۴). محمدعلی جمال‌زاده

:gol::gol::gol:

خب اگر گذشته رو هم فراموش کنیم...دلیل تقلید چیه؟!

اساسا حالا اگه این گذشته نمی بود چی؟

اونوقت خودمون فردایی رو خوب میساختیم که قراره گذشته ی آیندگان باشه!!
 

someone-x

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب این یک اصل است که همیشه هم بوده و تقصیر کسی هم که تقلید میکند نیست! هر کسی یا هر ملتی که وجهه خوبی داشته باشد، مورد تقلید قرار میگیرد!
انسان کمال گراست چیزهای خوب رو دوست داره
تقلید به خودی خود بد نیست چه اشکالی داره ما ببینیم ژاپنی ها اراده دشون قویه برای هم دل میسوزونن ازشون تقلید کنیم؟
همون جور که در گذشته از فرهنگ ما تقلید کردن؟
من فکر میکنم این دیگه زیاده رویه.
خوشحال میشم مصادیق این تقلید-ی که شاید به نظرت ناپسنده- رو بگی
تازه سعی نکن دنبال مقصر خارجی بگردی جهود و مسیحیا مقصر نیستن از ماست که بر ماست!!!
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من نگاه کردن به گذشته بد هم نیست به شرطی که علمی بهش نگاه کرد و به دنبال مورد برای فخرفروشی نبود... بد نیست اگه این همه فخری که ایرانیها به گذشته شون می کنن اقلا باعث بشه یه تکونی به خودشون بدن که شاید دوباره به یه جامعه قدرتمند برسن نه اینکه اینطور تو دزدی و کلاهبرداری و فقر و فلاکت دست و پا بزنن
فقر اقتصادی هم به دنبال فقر فرهنگی میاد... ملتی که با رعایت نکردن قوانین به اشکال مختلف با آشغال ریختن تو خیابون با ردکردن چراغ قرمز و غیره و ذلک نه تنها فرهنگشو به جلو نمی بره که یه هزینه ی اقتصادی هم به کشورش تحمیل می کنه گذشته به چه کارش میاد؟؟ جز برای اینکه عیبهای امروزشو بپوشونه و خواب وجدانشو عمیقتر کنه
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol::gol::gol:

خب اگر گذشته رو هم فراموش کنیم...دلیل تقلید چیه؟!



اونوقت خودمون فردایی رو خوب میساختیم که قراره گذشته ی آیندگان باشه!!
دقیقااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
اصلان تو کشور ما این تاریخ شده سدمون...
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
انسان کمال گراست چیزهای خوب رو دوست داره
تقلید به خودی خود بد نیست چه اشکالی داره ما ببینیم ژاپنی ها اراده دشون قویه برای هم دل میسوزونن ازشون تقلید کنیم؟
همون جور که در گذشته از فرهنگ ما تقلید کردن؟
من فکر میکنم این دیگه زیاده رویه.
خوشحال میشم مصادیق این تقلید-ی که شاید به نظرت ناپسنده- رو بگی
تازه سعی نکن دنبال مقصر خارجی بگردی جهود و مسیحیا مقصر نیستن از ماست که بر ماست!!!

نه...اصلا دنبال مقصر خارجی نیستم!!
منظور من تقلید کورکورانه است!!

یک دسته مان هنوز هم مشغول کشمکش های قدیم اند و نفهمیده اند که در دنیا چه خبر شده است؟
یک دسته هم که فهمیده اند دنیا دست کی است،
نشسته اند و مثل میمون، آدم ها را تماشا می کنند و هر کار آنها می کنند، این ها هم اداشان را در می آرند!
در چشم این ها، فقط فرنگی ها آدم اند! آدم حسابی اند، چون فرنگی ها پول دارند، زور دارند.
ماها دیگر فقیر شده ایم، خوبی هامان هم حقیر شده اند و آنها که پولدار شده اند عیب هاشان هم هنر شده است!

درسته...انسان کمال گراست...چیزای خوب رو هم دوست داره...چیز خوب تو دست کیه؟! کسی که پول داره!! اگه پول داره طبعا قدرت هم داره!! پس کسی که پول و قدرت داره همه چیزای خوب رو هم داره!! چون چیز خوب داره من باید ازش تقلید کنم!!! اما آیا این چیز واقعا خوب هست یا من به خاطر دیدگاهم اون رو خوب میدونم؟!
(البته این دیدگاه عموم مردم بود!)

نمونش رو میشه تو زندگی روزمره دید... تو همه ی خونه ها هم هست...شاید بهش بگن چشم و هم چشمی...اما خب یه جور تقلیده!!
تو هیچوقت نمیای از کسی که پایینتر از تو باشه تقلید کنی!! (ظاهری...حالا معنویات و درونشو کار ندارم...چون عقل مردم به چشمشونه!!)

میری از کسی تقلید میکنی که به نظر خودت از خودت برتره! (کمال طلبی)
اما آیا اون واقعا برتر از توست یا تو اینطور فکر میکنی؟؟!! (یا مجبوری که اینطور فکر کنی{بنا به شرایط})


نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه؟!


به نظر من نگاه کردن به گذشته بد هم نیست به شرطی که علمی بهش نگاه کرد و به دنبال مورد برای فخرفروشی نبود... بد نیست اگه این همه فخری که ایرانیها به گذشته شون می کنن اقلا باعث بشه یه تکونی به خودشون بدن که شاید دوباره به یه جامعه قدرتمند برسن نه اینکه اینطور تو دزدی و کلاهبرداری و فقر و فلاکت دست و پا بزنن
فقر اقتصادی هم به دنبال فقر فرهنگی میاد... ملتی که با رعایت نکردن قوانین به اشکال مختلف با آشغال ریختن تو خیابون با ردکردن چراغ قرمز و غیره و ذلک نه تنها فرهنگشو به جلو نمی بره که یه هزینه ی اقتصادی هم به کشورش تحمیل می کنه گذشته به چه کارش میاد؟؟ جز برای اینکه عیبهای امروزشو بپوشونه و خواب وجدانشو عمیقتر کنه

دقیقا به خاطر تلنگرشه که میگم نباید گذشته رو فراموش کرد!!

یه جا خوندم "کسی که گذشته ی خود را فراموش کند محکوم به تکرار است!"

 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
لپ لپی جووووون حال می کنی 2 ساعت طول می کشه تا بنویسم!!!!
اوه اوه بحث تاریخی ؟؟؟؟

لپ لپی کیه؟؟!! بپا مدور به جرم اسپم توقیفت نکنه!!


دقیقااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
اصلان تو کشور ما این تاریخ شده سدمون...

حسرت گذشته و نگرانی آینده فقط امروزمونو خراب میکنه!!!
نه... سد نیست... ما سدش کردیم ... میتونه یه تلنگر باشه!!
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
اوهوم هوووممم.
به نام خدا.
با سلام.
بله گذشته ما اینده گذشتگان ما بوده همانطور که اینده ما گذشته بعد از ما رو می سازه
اونکه بله.بچه ها دارن بحث میکنن که آیا این گذشته به پیشرفت ما در حال و آینده کمک میکند یا خیر؟ با ذکر دلیل لطفا..
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
لپ لپی کیه؟؟!! بپا مدور به جرم اسپم توقیفت نکنه!!




حسرت گذشته و نگرانی آینده فقط امروزمونو خراب میکنه!!!
نه... سد نیست... ما سدش کردیم ... میتونه یه تلنگر باشه!!
بله میتونه ولی مهم استفاده ی ما هست!!!!!!!!!!!!!!!
یه مثل هست که: گذشتگان کاشتند تا ما بخوریم ،ما نیز بکاریم تا دیگران بخورند.
الان هر جایی میخوای کاری کنی میگن آقا حفظ سنت ها،بابا اگه گذشتگان هم میخواستن اینجوری فکر کنن که چیزی به وجود نمیومد..
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله میتونه ولی مهم استفاده ی ما هست!!!!!!!!!!!!!!!
یه مثل هست که: گذشتگان کاشتند تا ما بخوریم ،ما نیز بکاریم تا دیگران بخورند.
الان هر جایی میخوای کاری کنی میگن آقا حفظ سنت ها،بابا اگه گذشتگان هم میخواستن اینجوری فکر کنن که چیزی به وجود نمیومد..

مگه الان چیزی هس که بخوری؟!
الانشم باید بکاری نصفشو خودت بخوری نصفشو ازت بگیرن بخورن!!!(حالا با زور یا رضایت بماند!)
(همون قضیه داش آصف و خرید و نون و اینا...)

یه جاهایی هم حق رو به تو میدمااااااا...الان که فکر میکنم میبینم اگر ما خودمون...یا بهتر بگم گذشتگانمون تاریخ رو برامون سد نکرده بودن شاید الان وضع ما این نبود!
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز

aminvo

عضو جدید
اونکه بله.بچه ها دارن بحث میکنن که آیا این گذشته به پیشرفت ما در حال و آینده کمک میکند یا خیر؟ با ذکر دلیل لطفا..

از لحاظ سیاسی و نظامی و اجتماعی تاریخ همیشه درس هایی برای انسان ها داشته که با تکیه بر اونها می تونند موفق باشند به عنوان مثال ما نتیجه حکومت های کمونیست را در گذشته دیدیم، سوسیال هم همینطور ولی الان حکومت های دموکرات جواب داده در صورتی که ممکنه در آینده آنارشیسم جواب بده و حکومت های دموکرات تجربه ای بشن که آیندگان دیگه به اون فکر نکنند.
از نظر اجتماعی هم که مشخص هست که هر قومی از گذشته خودش از لحاظ فرهنگهایی را به ارث میبره ولی این ممکنه در مقطع زمانی فرهنگهای تاریخ های گذشته رواج داشته باشه و در زمانی فرهنگ های نزدیک تر.

از لحاظ نظامی هم که مثال های زیادی براش وجود داره، مثلا برای ما تجربه شده که هرگز از لحاظ نظامی و خدمات به روسیه اعتماد نکنیم و یک نمونه بارزش سلاح هایی که برای سردار جنگل فرستادن.

اما از نظر علمی، متاسفانه چون در اکثر مواقع پیروزیها نصیب کسانی شده که بیشتر وحشی بودن و برای علم ارزش قائل نبودن در نتیجه کتابخانه ها را آتش می زدند، علم در پیشرفت و انتقال به نسل آینده گام به عقب بر می داشته و فقط نتایج می مونده و دلایل حذف میشده. ولی نکته ای که نباید فراموش کرد همیشه پیشرفت علم به قوای نظامی بستگی داشته و در نتیجه مطالعه تاریخ نظامی کشور ها میتونه به پیشرفت علمی هم کمک کمی بکنه.
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
مگه الان چیزی هس که بخوری؟!
الانشم باید بکاری نصفشو خودت بخوری نصفشو ازت بگیرن بخورن!!!(حالا با زور یا رضایت بماند!)
(همون قضیه داش آصف و خرید و نون و اینا...)

یه جاهایی هم حق رو به تو میدمااااااا...الان که فکر میکنم میبینم اگر ما خودمون...یا بهتر بگم گذشتگانمون تاریخ رو برامون سد نکرده بودن شاید الان وضع ما این نبود!
همون دیگه الان نمیزارن خودتم چیزی بکاری..اینجوری هم خودمون تباهیم هم آیندگانی که دلشون به ما خوشه...
همون خودمون درست تره..اونا فقط به ما منتقل کردن ماییم که هر چیزی رو میخوایم به اونا ربط بدیم...
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
از لحاظ سیاسی و نظامی و اجتماعی تاریخ همیشه درس هایی برای انسان ها داشته که با تکیه بر اونها می تونند موفق باشند به عنوان مثال ما نتیجه حکومت های کمونیست را در گذشته دیدیم، سوسیال هم همینطور ولی الان حکومت های دموکرات جواب داده در صورتی که ممکنه در آینده آنارشیسم جواب بده و حکومت های دموکرات تجربه ای بشن که آیندگان دیگه به اون فکر نکنند.
از نظر اجتماعی هم که مشخص هست که هر قومی از گذشته خودش از لحاظ فرهنگهایی را به ارث میبره ولی این ممکنه در مقطع زمانی فرهنگهای تاریخ های گذشته رواج داشته باشه و در زمانی فرهنگ های نزدیک تر.

از لحاظ نظامی هم که مثال های زیادی براش وجود داره، مثلا برای ما تجربه شده که هرگز از لحاظ نظامی و خدمات به روسیه اعتماد نکنیم و یک نمونه بارزش سلاح هایی که برای سردار جنگل فرستادن.

اما از نظر علمی، متاسفانه چون در اکثر مواقع پیروزیها نصیب کسانی شده که بیشتر وحشی بودن و برای علم ارزش قائل نبودن در نتیجه کتابخانه ها را آتش می زدند، علم در پیشرفت و انتقال به نسل آینده گام به عقب بر می داشته و فقط نتایج می مونده و دلایل حذف میشده. ولی نکته ای که نباید فراموش کرد همیشه پیشرفت علم به قوای نظامی بستگی داشته و در نتیجه مطالعه تاریخ نظامی کشور ها میتونه به پیشرفت علمی هم کمک کمی بکنه.



یه کم زیادی تخصصی جواب دادین!!!

نمیدونم متن رو خوندین یا نه؟! اما بیشتر درباره ی تقلید کورکورانه و ایناست...

این که گذشته ی درخشانی داشتیم و حالا به خاطر فقر محاسنمونو نادیده میگیریم و از کسانی پیروی میکنیم که پول و قدرت دارن!!!

(دلیل تقلیدمون و تاثیر گذشته)
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس گذشتگان فکر اینده ما رو نکردن و به فکر زمان حال خودشون بودن.
پس طبیعیه که خیلی چیزا به ضرر ما باشه
یه جورایی میتونه حرفت درست باشه اونم در صورتیکه گذشتگان ما حتی فکر خودشونم نبودن که از قاجار به بعد رو در بر میگیره...
وقتی اونا واسه حال خودشون کاری نکردن آینده ما هم به فنا رفت..
تاریخ زنجیریه که یه نسل پارش کنه نسلهای دیگه به اف میرن تا وصله کننش...
 

As7az

عضو جدید
این جملرو که میگن حسرت گذشته نخورو تجربه از گذشته داشته باش رو که قبول دارین......

اگه گذشتمون خوبه باس تجربه کنیم منظور از تجربه کردن همه تجربه از بدی نیست....
وقتی گذشته خوبه ماها باس تلاش کنیم که دوباره به دستش بیاریم.....

اگه حال ما اینجوری عقب افتاده واس اینه که برتری گذشتهی خودمون رو از دست دادیم . فراموش کردیم....
دو تا خارجکی یه فرهنگ هم جنسبازی و شیطان پرستی میذاره بعد 90% جوونارو میبره تو خودش....
چرا؟ آخه جوونامون کل وقتشو میذاره تا یه خوبی توش پیدا کنه مثلا چی، میگه آزادی داره قول.....
حالا چنتامون گشتیم خوبی های فرهنگ قدیممون رو سرچ کنیم ببینیم خوبیاش چیه؟ تا بش علاقه مند شیم....
همینجوری فرهنگمون رو فراموش کردیم............

اگه خوب بود تلاش کنیم که زندش کنیم......
اینی هم که بگیم تقلید بده بد نیست اسم تقلید از برتری تقلید نیست الگو برداریه....
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
از لحاظ سیاسی و نظامی و اجتماعی تاریخ همیشه درس هایی برای انسان ها داشته که با تکیه بر اونها می تونند موفق باشند به عنوان مثال ما نتیجه حکومت های کمونیست را در گذشته دیدیم، سوسیال هم همینطور ولی الان حکومت های دموکرات جواب داده در صورتی که ممکنه در آینده آنارشیسم جواب بده و حکومت های دموکرات تجربه ای بشن که آیندگان دیگه به اون فکر نکنند.
از نظر اجتماعی هم که مشخص هست که هر قومی از گذشته خودش از لحاظ فرهنگهایی را به ارث میبره ولی این ممکنه در مقطع زمانی فرهنگهای تاریخ های گذشته رواج داشته باشه و در زمانی فرهنگ های نزدیک تر.

از لحاظ نظامی هم که مثال های زیادی براش وجود داره، مثلا برای ما تجربه شده که هرگز از لحاظ نظامی و خدمات به روسیه اعتماد نکنیم و یک نمونه بارزش سلاح هایی که برای سردار جنگل فرستادن.

اما از نظر علمی، متاسفانه چون در اکثر مواقع پیروزیها نصیب کسانی شده که بیشتر وحشی بودن و برای علم ارزش قائل نبودن در نتیجه کتابخانه ها را آتش می زدند، علم در پیشرفت و انتقال به نسل آینده گام به عقب بر می داشته و فقط نتایج می مونده و دلایل حذف میشده. ولی نکته ای که نباید فراموش کرد همیشه پیشرفت علم به قوای نظامی بستگی داشته و در نتیجه مطالعه تاریخ نظامی کشور ها میتونه به پیشرفت علمی هم کمک کمی بکنه.
عزیزم اینا چه ربطی به بحث داشت؟؟!!!!!!
بحث سر موندن ما تو یه مدرنیسم ناقصه که یه ورش تو سنته یه ورش تو پسامدرن...
 
بالا