به خاطره خدا دوستش داشته باشيد

samira3242

عضو جدید
کاربر ممتاز
كودكم را دوست داشته باشيد

جام جم آنلاين: هنگام غروب وقتي به خانه رسيدم، هنوز دقايقي از حضورم نمي‌گذشت كه صداي همهمه همسايه‌ها با صداي آژير پليس پيوند خورد.حس كنجكاوي مرا به كنار پنجره كشاند، از پشت قاب پنجره دختر جواني را ديدم كه كودكي را بغل كرده بود و همسايه‌ها احاطه‌اش كرده بودند. ابتدا تصور كردم موتورسواري كيف يك رهگذر را قاپ زده ومتواري شده است.



از خانه بيرون آمدم و دختر جوان را ديدم كه با حس مادرانه مشغول نوازش نوزادي است كه چند روز بيشتر از زمان تولدش نمي‌گذرد؛ پسركي آرام با موهاي پرپشت مشكي رنگ و صورتي سفيد و تپل حس عجيبي بود، كودكي در نهايت مظلوميت با نامه‌اي كه كنارش قرار داده شده بود ؛ نامه‌اي با مضمون توصيه‌هاي مادرانه و دنيايي از عشق و علاقه كه مي‌خواست مراقب كودكش باشند. برخي از همسايه‌ها از جمله من بغض كرده بوديم.
هنوز در انديشه كودك و رها شدن او بودم و عشق و علاقه مادري كه علي‌رغم تمام دلبستگي‌ها مجبور به رها كردن نوزاد خود شده است و اكنون در گوشه‌اي از اين شهر بي‌در و پيكر با گهواره خالي فرزندش نجوا مي‌كند.
چهره نوزاد رها شده و آرامش او در خواب لحظه‌اي رهايم نمي‌كند. با صداي همسرم به خود مي‌آيم، مي‌گويد بچه داخل يك كيف يا ساك آبي نبود؟ پاسخم مثبت است. ادامه مي‌دهد وقتي از خانه خارج مي‌شده زن و مرد جواني را ديده است كه كيف آبي در دست، مدام در طول كوچه پايين و بالا مي‌‌رفته‌اند. حالا كه فكرش را مي‌كنم، مي‌بينم اين همان كيفي است كه در دستان آنها ديده بودم و ... .
همسرم بغض مي‌كند و براي پنهان كردن اشك‌هايش به آشپزخانه پناه مي‌برد، من نيز برمي‌گردم تا كسي اشك‌هايم را نبيند.:w04:
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
كودكم را دوست داشته باشيد

جام جم آنلاين: هنگام غروب وقتي به خانه رسيدم، هنوز دقايقي از حضورم نمي‌گذشت كه صداي همهمه همسايه‌ها با صداي آژير پليس پيوند خورد.حس كنجكاوي مرا به كنار پنجره كشاند، از پشت قاب پنجره دختر جواني را ديدم كه كودكي را بغل كرده بود و همسايه‌ها احاطه‌اش كرده بودند. ابتدا تصور كردم موتورسواري كيف يك رهگذر را قاپ زده ومتواري شده است.



از خانه بيرون آمدم و دختر جوان را ديدم كه با حس مادرانه مشغول نوازش نوزادي است كه چند روز بيشتر از زمان تولدش نمي‌گذرد؛ پسركي آرام با موهاي پرپشت مشكي رنگ و صورتي سفيد و تپل حس عجيبي بود، كودكي در نهايت مظلوميت با نامه‌اي كه كنارش قرار داده شده بود ؛ نامه‌اي با مضمون توصيه‌هاي مادرانه و دنيايي از عشق و علاقه كه مي‌خواست مراقب كودكش باشند. برخي از همسايه‌ها از جمله من بغض كرده بوديم.
هنوز در انديشه كودك و رها شدن او بودم و عشق و علاقه مادري كه علي‌رغم تمام دلبستگي‌ها مجبور به رها كردن نوزاد خود شده است و اكنون در گوشه‌اي از اين شهر بي‌در و پيكر با گهواره خالي فرزندش نجوا مي‌كند.
چهره نوزاد رها شده و آرامش او در خواب لحظه‌اي رهايم نمي‌كند. با صداي همسرم به خود مي‌آيم، مي‌گويد بچه داخل يك كيف يا ساك آبي نبود؟ پاسخم مثبت است. ادامه مي‌دهد وقتي از خانه خارج مي‌شده زن و مرد جواني را ديده است كه كيف آبي در دست، مدام در طول كوچه پايين و بالا مي‌‌رفته‌اند. حالا كه فكرش را مي‌كنم، مي‌بينم اين همان كيفي است كه در دستان آنها ديده بودم و ... .
همسرم بغض مي‌كند و براي پنهان كردن اشك‌هايش به آشپزخانه پناه مي‌برد، من نيز برمي‌گردم تا كسي اشك‌هايم را نبيند.:w04:

خدا بگم چی کارت کنه! دلم بدجوری هوای رفیده کرد!
 

nena_921

عضو جدید
امیدوارم مسئولینم این مطلبو بخونن و بجای اینکه اینهمه به فکر یه مشت کشور گرسنه و جنگ زده که هیچ سودی برایه ما ندارن باشن به فکر مردم خودمون باشن که یه مادر مجبور نباشه با بچش همچین کاری بکنه. کنجکاوم بدونم با بچه چیکار کردن؟ قرار بدنش به پرورشگاه؟
 

samira3242

عضو جدید
کاربر ممتاز
امیدوارم مسئولینم این مطلبو بخونن و بجای اینکه اینهمه به فکر یه مشت کشور گرسنه و جنگ زده که هیچ سودی برایه ما ندارن باشن به فکر مردم خودمون باشن که یه مادر مجبور نباشه با بچش همچین کاری بکنه. کنجکاوم بدونم با بچه چیکار کردن؟ قرار بدنش به پرورشگاه؟

احتمالا :crying2:
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
امیدوارم مسئولینم این مطلبو بخونن و بجای اینکه اینهمه به فکر یه مشت کشور گرسنه و جنگ زده که هیچ سودی برایه ما ندارن باشن به فکر مردم خودمون باشن که یه مادر مجبور نباشه با بچش همچین کاری بکنه. کنجکاوم بدونم با بچه چیکار کردن؟ قرار بدنش به پرورشگاه؟

کاری به مسئولین ندارم. در ضعف اونا که شکی نیست. ولی هیچ چیزی نمی تونه کار اون به اصطلاح مادر رو توجیح کنه. اگه واقعا مادر بود و بچه ش رو دوست داشت، تحت هر شرایطی کنار خودش نگهش می داشت و اون و سر راه نمی ذاشت. اگه این قدر اوضاع زندگیش خراب بوده، بی خود کرده یه موجود بی گناه و آورده به دنیا. من که نمی تونم اسم این شخص و مادر بذارم.
 

samira3242

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا بزرگ است . . .



وقتي تصور ميکنم يه مادر چطوري مجبور شده از جگر گوشش که هنوز دوماهشم نشده دس بکشه دلم ميخواد بيارمش پايين بهش بگم واقعا ميبيني :cry:
اون مادر ديگه الان مثله يک مرده متحرکه :crying2:
 

samira3242

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاری به مسئولین ندارم. در ضعف اونا که شکی نیست. ولی هیچ چیزی نمی تونه کار اون به اصطلاح مادر رو توجیح کنه. اگه واقعا مادر بود و بچه ش رو دوست داشت، تحت هر شرایطی کنار خودش نگهش می داشت و اون و سر راه نمی ذاشت. اگه این قدر اوضاع زندگیش خراب بوده، بی خود کرده یه موجود بی گناه و آورده به دنیا. من که نمی تونم اسم این شخص و مادر بذارم.

نميشه گفت دوستش نداشت اگه نامشو بخوني معلومه که خيلي هم دوستش داشته
شرايط زندگي که باعث ميشه ما آدما کاري که کنيم که شايد اصلا تو زندگيمون حتي يه لحظه ام بهش فکر نمي کرديم .
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
نميشه گفت دوستش نداشت اگه نامشو بخوني معلومه که خيلي هم دوستش داشته
شرايط زندگي که باعث ميشه ما آدما کاري که کنيم که شايد اصلا تو زندگيمون حتي يه لحظه ام بهش فکر نمي کرديم .

من قبول ندارم این حرف و. نمی تونم بپذیرم. ادم خیلی راحت می تونه خیلی حرفها بزنه، مهم عمل انسانه. اینکه من بیام بگم بچه م و دوست داشته باشید که نمیشه دلیل دوست داشتن من. مشکلش احتمالا فقر بوده دیگه. مگه کم هستن افراد فقیر که با بدبختی زندگی رو سر می کنن و بچه هاشون و هم کنار خودشون نگه می دارن. تو که تو موسسه هستی چرا این حرف و می زنی؟ مگه خانواده هایی که بهشون کمک میشه، افراد فقیری نیستن که به نون شبشون محتاجن؟ پس چرا بچه هاشون و دارن نگه می دارن؟ تازه بعضیها پدر و مادر ندارن و مادربزرگ یا پدربزرگ یا عمو و ... ازشون نگهداری می کنن. اونا که دیگه مهر مادری هم ندارن ولی بچه رو از خودشون دور نمی کنن. به نظر من هیچ جور قابل توجیح نیست. و برای اون به اصطلاح مادر به شدت متاسفم.
دیگه وضعیتشون از بچه های رفیده که بدتر نیست. می دونی اگه پدر و مادراشون اونا رو نگه می داشتن چقدر تو روحیه شون تاثیر داشت.
 

samira3242

عضو جدید
کاربر ممتاز
من قبول ندارم این حرف و. نمی تونم بپذیرم. ادم خیلی راحت می تونه خیلی حرفها بزنه، مهم عمل انسانه. اینکه من بیام بگم بچه م و دوست داشته باشید که نمیشه دلیل دوست داشتن من. مشکلش احتمالا فقر بوده دیگه. مگه کم هستن افراد فقیر که با بدبختی زندگی رو سر می کنن و بچه هاشون و هم کنار خودشون نگه می دارن. تو که تو موسسه هستی چرا این حرف و می زنی؟ مگه خانواده هایی که بهشون کمک میشه، افراد فقیری نیستن که به نون شبشون محتاجن؟ پس چرا بچه هاشون و دارن نگه می دارن؟ تازه بعضیها پدر و مادر ندارن و مادربزرگ یا پدربزرگ یا عمو و ... ازشون نگهداری می کنن. اونا که دیگه مهر مادری هم ندارن ولی بچه رو از خودشون دور نمی کنن. به نظر من هیچ جور قابل توجیح نیست. و برای اون به اصطلاح مادر به شدت متاسفم.
دیگه وضعیتشون از بچه های رفیده که بدتر نیست. می دونی اگه پدر و مادراشون اونا رو نگه می داشتن چقدر تو روحیه شون تاثیر داشت.

منم نمي تونم قبول کنم يه مادر بچه شو به خاطره فقر بزاره سر راه مطمئنم دليل ديگه اي ام داره
به گفته خودت خيليا هستن که فقيرن اما بچه شونو کناره خودشون نگه ميدارن

نمي خوام کارشونو توجيج کنم من اصلا در جايگاهي نيستم که در موردشون قضاوت کنم اما ما خودمون که غريبه ايم وقتي ميريم رفيده اون بچه ها رو ميبينيم نميتونم ازشون دل بکنيم به نظر من خانواده هاي اونا هم دلايل خودشونو دارن
من کساي رو ميشناسم که بچه هاشون تقريبا مثله بچه هاي رفيده هستن اما کنار خودشون نگه شون داشتن
ميخوام بگم فقر تنها دليل اين کارا نيست
هيچ وقت نميشه گفت يه مادر چون بچه شو گذاشته سر راه مادر نيست زندگي با هر کسي يه جور بازي ميکنه .
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم نمي تونم قبول کنم يه مادر بچه شو به خاطره فقر بزاره سر راه مطمئنم دليل ديگه اي ام داره
به گفته خودت خيليا هستن که فقيرن اما بچه شونو کناره خودشون نگه ميدارن

نمي خوام کارشونو توجيج کنم من اصلا در جايگاهي نيستم که در موردشون قضاوت کنم اما ما خودمون که غريبه ايم وقتي ميريم رفيده اون بچه ها رو ميبينيم نميتونم ازشون دل بکنيم به نظر من خانواده هاي اونا هم دلايل خودشونو دارن
من کساي رو ميشناسم که بچه هاشون تقريبا مثله بچه هاي رفيده هستن اما کنار خودشون نگه شون داشتن
ميخوام بگم فقر تنها دليل اين کارا نيست
هيچ وقت نميشه گفت يه مادر چون بچه شو گذاشته سر راه مادر نيست زندگي با هر کسي يه جور بازي ميکنه .


هیچ دلیلی قابل قبول نیست از نظر من. مادری که بچه ش و سر راه بذاره، به هر دلیلی، مادر نیست.
وقتی کسانی هستن که بچه هاشون و با اون شرایط نگه می دارن، چرا باید مادر و پدرهای بچه های رفیده اونها رو سر راه بذارن. دلایل یکی می تونه بی پولی باشه، یکی مشکل این بچه ها باشه و یکی هم اینکه اون بچه به قول معروف از راه نامشروع به دنیا اومده باشه! من هیچ کدوم و دلیل سر راه گذاشتن بچه نمی تونم بدونم. حتی همه رو هم در کنار همدیگه قرار بدی، نمیشه دلیل این کار باشه.
زندگی با آدما بازی نمی کنه، ما هستیم که با زندگی بازی می کنیم.
اگه مشکلی داشتن می تونستن از روش های جلوگیری استفاده کنن، یا می تونستن قبل از به دنیا اومدن بچه رو سقط کنن، مسلما گناهش بیشتر از گناه سر راه گذاشتن بچه نیست.
 

.:Shila:.

عضو جدید
کاربر ممتاز
هیچ دلیلی قابل قبول نیست از نظر من. مادری که بچه ش و سر راه بذاره، به هر دلیلی، مادر نیست.
وقتی کسانی هستن که بچه هاشون و با اون شرایط نگه می دارن، چرا باید مادر و پدرهای بچه های رفیده اونها رو سر راه بذارن. دلایل یکی می تونه بی پولی باشه، یکی مشکل این بچه ها باشه و یکی هم اینکه اون بچه به قول معروف از راه نامشروع به دنیا اومده باشه! من هیچ کدوم و دلیل سر راه گذاشتن بچه نمی تونم بدونم. حتی همه رو هم در کنار همدیگه قرار بدی، نمیشه دلیل این کار باشه.
زندگی با آدما بازی نمی کنه، ما هستیم که با زندگی بازی می کنیم.
اگه مشکلی داشتن می تونستن از روش های جلوگیری استفاده کنن، یا می تونستن قبل از به دنیا اومدن بچه رو سقط کنن، مسلما گناهش بیشتر از گناه سر راه گذاشتن بچه نیست.

دقیقا باهات موافقم:w11::w17:
 

<neda>

عضو جدید
من قبول ندارم این حرف و. نمی تونم بپذیرم. ادم خیلی راحت می تونه خیلی حرفها بزنه، مهم عمل انسانه. اینکه من بیام بگم بچه م و دوست داشته باشید که نمیشه دلیل دوست داشتن من. مشکلش احتمالا فقر بوده دیگه. مگه کم هستن افراد فقیر که با بدبختی زندگی رو سر می کنن و بچه هاشون و هم کنار خودشون نگه می دارن. تو که تو موسسه هستی چرا این حرف و می زنی؟ مگه خانواده هایی که بهشون کمک میشه، افراد فقیری نیستن که به نون شبشون محتاجن؟ پس چرا بچه هاشون و دارن نگه می دارن؟ تازه بعضیها پدر و مادر ندارن و مادربزرگ یا پدربزرگ یا عمو و ... ازشون نگهداری می کنن. اونا که دیگه مهر مادری هم ندارن ولی بچه رو از خودشون دور نمی کنن. به نظر من هیچ جور قابل توجیح نیست. و برای اون به اصطلاح مادر به شدت متاسفم.
دیگه وضعیتشون از بچه های رفیده که بدتر نیست. می دونی اگه پدر و مادراشون اونا رو نگه می داشتن چقدر تو روحیه شون تاثیر داشت.
منم براش متاسفم
 

Similar threads

بالا