به ياد چاك...(2)
به ياد چاك...(2)
درمان روحاني Spiritual Healing به تهيه كنندگي اسكات برنز Scott Burns ضبط مي شود. چاك مي گويد: درمان روحاني، نشانگر آوايي است كه مي توان از دث متال توقع داشت، هنگامي كه تأكيد بر عمق موسيقيايي اثر و غناي اشعار فراتر از مزخرفاتي چون شيطان پرستي است و من معتقدم با اين آلبوم مي توان نظر بسياري از مردم را نسبت به اين موسيقي تغيير داد.
چاك در قطعه هيولاي زنده Living Monstrosity سخن از مادران معتادي مي راند كه فرزندان معتاد به دنيا مي آورد و در اعماق ذهن Within The Mind از قدرت و قواي فردي انسان و اعتماد به نفس سخن مي گويد. يكبار ديگر اتفاق بد هميشگي حادث مي شود. تري باتلرTerry Butler و بيل اندروز Bill Andrews دث را ترك مي كنند و جيمز مورفي براي ضبط آلبوم دليل مرگ Cause of Death به آبيچواري Obituary مي پيوندد. رسانه ها شروع به شايعه پراكني راجع به شلداينر مي كند. زماني كه نيروي دروني او به ياريش مي آيد تا آلبوم بشر Human را تكميل كند، چاك در دفترچه آلبوم از كسانيكه كه از موسيقي حمايت مي كنند نه از شايعات، قدرداني مي كند. بشر نقطه عطفي در همه تاريخ دث متال محسوب مي شود. ضمن آنكه نخستين آهنگ بدون كلام دث در اين آلبوم جاي مي گيرد و اشعار مجموعه از ادبياتي قويتر و عميقتر نشأت گرفته است: تقاضاي مرگ با وقار، آيا چيز زيادي براي خواستن است؟ و در آهنگ چهره پنهان به مردمي كه از اعتمادها سوء استفاده مي كنند حمله مي كند: آسيب پذير بخاطر اعتماد، حيات هزار توي معماهاست، هديه مردماني كه چهره اي پنهان دارند. در آهنگ سياره هاي متروك همچون يك پيشگو، از ويراني نسل بشر بدست خويش شكايت مي كند: گذرگاههاي افكارمان را محدود ساخته اند، آيا آنها تمثيل ارتجاعند؟ و در آهنگ از ميان روياها نظاره كن ،اشاره اي انديشمندانه به نكته ي دارد كه توضيح آن در سروده او براحتي آشكار است: چشمانت را ببند و دمي تصور كن هستي ات را بدون هر آنچه كه با چشمان باز، بي ترديد پذيرفته اي.
1993 چاك با خلق الگوهاي افكار فردي Individual Thought Patterns افقهاي تازه اي به روي دث متال مي گشايد. با اين آلبوم، دث متال به درجه اي از تعالي موسيقيايي مي رسد كه برخي منتقدان به دنبال نام تازه اي براي اين سبك مي گردند. ريتمهاي بسيار پيچيده، بيس هنرمندانه استيو دي جورجوSteve Di Giorgio و آكوردهاي Open E موسيقي اين آلبوم را حتي قراتر از بشر مي برد. گرچه براي گوش ناآزموده موسيقي اين آلبوم خشونت آلبومهاي قبل را ندارد، ليكن فريادهاي خشمناك چاك شلداينر كه به عقيده بسياري بهترين آواز او در ميان آلبوم هايش به حساب مي آيد، به هيچ وجه روي جنون جاري در موسيقي دث را كم رنگ نمي كند.
در اين زمان، چاك شلداينر بسيار درگير فلسفه و روان شناسي است. او كه اوقات فراغت خود را به رسيدگي گل هايش و بازي با دو سگ خود، هايدي و باستر كه همواره آنها را جزء مهم ترين علائق زندگي اش مي دانست، مي گذراند، ساعات شب را صرف مطالعه فلسفه و ارتباط عميق موسيقي با روانشناسي سپري مي كند. چاك با الكس وبستر Alex Webster كه براي نزديكي به او كنيبال كورپس Cannibal Corpse را از نيويورك به فلوريدا آورده بود در بسياري از يافته ها همسو و هم نظر است.
گرچه پاره يي از تفكرات كه ذهن وبستر را به خود مشغول داشته همچون خام خواري و ترك گوشت همانند پيروان بيرمينگامي دث متال، كركس Carcass، كه نفرت خود را از گوشت خواري در آلبوم زياده سخن گفتن از مضرات Descanting the Insalubrious همچون مانيفستي كه شباهت بسيار آن با فوايد گياهخواري صادق هدايت قابل توجه است، خيلي بر چاك تأثير نمي گذارد.
ليكن نظريه مغاك نيچه، كه نه تنها در دوران پروتو متال (1983 - 1969) كه در دوران مدرن (1988 - 1983)، پست مدرن (1966 - 1988) و حتي در دوره ارگانيك (1997) باني پديدار شدن اين موسيقي كه به طور مستقيم اشاره به مرگ و زجر كشيدن دارد، است. به قول خود او بر ذهنش خالكوبي مي شود.
چاك شلداينر تاريخ اجتماعي چهار دوره مذكور موسيقي متال را به خوبي می شناسد و به متال هدونيستي همچون كيس Kiss و جوداس پريست Judas Priest به شدت عشق مي ورزد. او به ارتباط جامعه شناسي اين چهار دوره (سبمولوژيكال - مصرف گرايي - احساس گرايي و اخلاق گرايي) و رابطه آن با جريان مخالف كه همواره در موسيقي متال هر دوره بيان شده است(هدونيستي - وظيفه شناختي، پوچ گرايي و فرا سوي ماديات) اشراف كامل دارد. به سبب اين شناخت عميق، چاك در دوره خود آثاري را ارائه كرده كه نقطه اوج آن دوران به حساب مي آيند. و بدين ترتيب، در روزهايي كه احساس و انديشه ي كانت ذهن خلاق او را به شدت به خود مشغول داشته، آلبوم نمادين Symbolic را مي آفريند. بار ديگر اثري سرشار از ادبيات ناب، موسيقي پربار و مفاهيمي عميق دنياي متال را متحول مي سازد.
ترانه نمادين كه آهنگ عنوان مجموعه است، اشاره به دوران كودكي به عنوان دوران بي گناهي و روح سرشار از اميد دارد. او خود در خصوص دوران طفوليت مي گويد:
هنگامي كه كودكي بيش نيستي، زيستن بس ساده و سهل است. تو به راستي از آنچه پيرامونت مي گذرد، آگاه نيستي، تو قدم به قدم از بي گناهي دور مي شوي. بي گناهي چيزي گران قدر و الهي است. افسوس زماني كه آدم بالغي مي شوي و درگير مشغله روزمره، به كلي آنرا از دست مي دهي. بدين سان همواره در احتياج آرام بخشي به نام بي گناهي خواهي بود، اما افسوس كه اين دارو توليد و عرضه نمي شود. آن هنگام كه كودكي بيش نيستي، مي تواني از دوچرخه ات بيفتي، گل و لاي را ببلعي، زخمي شوي و خونريزي كني، و دوباره سوار دوچرخه شوي... تا بيشتر و بيشتر سواري كني.
موسيقي آلبوم نمادين سرشار از فراز و نشيب است و ملودي هاي جاري در آن به گونه اي غريب زيباست. شلداينر يكايك نتها را با ظرافتي كه نشانه آگاهي او از روانشناسي نت هاست و به ندرت در آهنگسازان همرده او ديده مي شود، براي همه سازهاي اثرش نوشته است. فراتر از آن، احساسي كه در اشعار آلبوم سيلان مي كند، كاملاً با بهره گيري از اصول شعر ارسطو، همانگونه كه رمبو مي سرايد، سروده شده است. در اشعار كاملاً سمبوليستي آلبوم، سخن از قضاوتها، تعصبها، ابهامها و اصالت وجود انسان گفته مي شود.
از آن جا كه استوديوي جورجو و اندي لاروك گرفتار گروه هاي خويش اند، شلداينر با همكاري جن هاگلن(درام)، كلي كانلن(بيس) و بابي كولبل(گيتار) اين آلبوم را ضبط مي كند. از يك نقطه نظر اين آلبوم برترين اثر دث متال دو دهه 80 و 90 شناخته مي شود. پايان اين آلبوم، با بهره گيري از صداي محزون گيتار آكوستيك و سولوي گيتار الكتريك، كه مرثيه اي در غالب موسيقي مي ماند كه مو را بر اندام شنونده راست مي كند.
پس از اجراي كنسرت هاي آلبوم نمادين چاك شلداينر تصميم به آغاز پروژه جديدي با عنوان Control Denied مي گيرد و از دو نوازنده گمنام و در عين حال قدرتمند با نامهاي شانُن هَم Shannon Hamm و ريچارد كريستي Richard Christy در كنار تيم آيمر Tim Aymar خواننده هزار صداي گروه Psychoscream و استيودي جورجو، بيسيست افسونگر متال بهره مي گيرد. در واقع كنترل دينايد يك گروه پاور متال Power Metal است كه ساختار موسيقيايي آن بسيار به دث شباهت دارد و با اين وجود، ازالِمان هاي موج نو هوي متال انگليسي (N.W.O.B.H.M) نيز انباشته است. كنترل دينايد با ضبط قطعه اي به نام هنگامه وضوح خود را به ثبت مي رساند. ولي ناگهان چاك كار را متوقف مي كند چرا كه نشانه هاي تولد آلبوم ديگري از دث را در روح خود در مي يابد. او از نوازندگان كنترل دينايد مي خواهد تا براي ضبط اين شاهكار، وي ر ا ياري كنند. اسكات كلندن Scott Clendenin جاي خالي استيو دي جورجو را كه در آن زمان، مشغوليات خود را دارد، پُر مي كند. و چاك خود خواندن آوازها را به عهده مي گيرد. آواي پايداري The Sound of Perseverance با اصولي ترين و علمي ترين شكل آهنگسازي، اشعاري و متأثر از افكار فريدريش ويلهم نيچه، في الواقع آخرين آلبوم دث است. در دفترچه آلبوم، چاك، آخرين اثرش را به همه كساني كه روياها و خواسته هاي مثبت دارند تقديم مي كند و بار ديگر از هوادارانش ميخواهد كه به جاي شايعات از موسيقي حمايت كنند و به كساني كه در عناصر منفي غرق شده اند هشدار مي دهد كه به خود بيايند و تفاوت زنده بودن با وجود داشتن را دريابند. پشت جلد دفترچه جمله اي از كتاب فراسوي نيك و بد اثر نيچه نقش بسته. و روي جلد به نقاشي زيبايي كه نشان دهنده مغاك است آراسته شده. هر آهنگ اين آلبوم مي تواند ذهن شنونده را براي مدتي طولاني به خود مشغول كند و در پايان هنگامه وضوح منتهي با اجراي دث فرجام دهنده افسانه دث مي شود. چاك در پايان اين آهنگ، با احساسي شگرف و هول انگيز خدا را صدا مي زند و از او پاسخ مي طلبد. اين قسمت كه در شعر آهنگ نگاشته نشده بود هنگام ضبط به وقوع مي پيوندد و همگان را در استوديو متحير و ميخكوب مي كند. پس از آن چاك با اجراي آهنگ مسكن Painkiller اثر جوداس پريست Judas Priest تعلق خاطر خود به گروه هاي متال نسل اول را به اثبات مي رساند گرچه هارموني هايي كه او استفاده مي كند به مراتب قوي تر و استادانه تر از اجراي خود جوداس پريست است.
چاك در قطعه قصه اي بهر گفتن انگار از آنچه در انتظار اوست با خبر است:
"هنگاميكه حقيقت را ميچشي همانند ديگران درخواهي يافت كه براي تو من ماضي ام قصه اي بهر گفتن، باز گويش كن! " و هنگامي كه درگير كنسرتهاي آلبوم است، يك روز دردي در ناحيه گردن خود احساس مي كند. در آغاز آنرا جدي نمي گيرد ولي با طولاني شدن درد و مراجه به دكتر در مي يابد كه داراي نوعي تومور مغزي بدخيم است. او بلافاصله تحت معالجه قرار مي گيرد و زماني كه علايم بهبودي را در خود مي بيند، شروع به نوشتن آلبومي مي كند. هنر شكننده وجود The Fragile Art Of Existence در نوع خود شاهكاري است كه در عين تازگي، مهر تاييدي نيز بر آلبومهاي دث خصوصا آواي پايداري مي زند. درست هنگامي كه زندگي، بدون نقص به نظر مي رسد چيزي پيش مي آيد و ما را از پا در مي آورد.
چاك شلداينر كه در همه آثار خود همچون يک پيشگو سخن مي گويد، در اين آلبوم، همانند مجموعه آواي پايداري به صراحت از Deja-Vu، پديده اي كه انسان در حالتي ترديد آميز گمان مي برد واقعه يي جاري را در گذشته ديده بوده است، نام مي برد. گرچه پزشكان به او و خانواده اش اميد بهبودي مي دهند، گويا چاك به راستي از سرنوشت خود آگاه است كه تصميم مي گيرد كنسرت بزرگي در لس آنجلس برگزار كند و از همه آلبومهايش، قطعاتي را براي هوادارانش بنوازد. در اين كنسرت آخر، چاك حتي قطعاتي از آلبوم نخست خود اجرا مي كند. در روزهاي بعد حال او به شدت به سمت بدتر شدن پيش مي رود. شيمي درماني و معالجات معمول سرطان اثري ندارند. مادرش تصميم مي گيرد نوعي معالجه سنتي با گياهان دارويي را در پيش بگيرد. معالجه سرطان در ايالات متحده بسيار گران است و خانواده شلداينر همه دارايي خود را صرف مداواي چاك كرده اند.
در شرايطي كه موسيقي بي مايه و سطحي عوام پسند، دلارها را به جيب كمپاني ها، صاحبانشان و شبه هنرمنداني كه محبوبيتشان از عمر كوتاهي بر خوردار است جاري مي كنند، امپراتور دث متال بيمار و با فقر دست به گريبان است.
كليه دوستداران او از همه جاي دنيا كمكهاي مالي مي كنند و دوستانش نيز از جمله استيو دي جورجو، الكس وبستر، جك اوون، بارني گرينوي، گروه مورتيشن و خيلي هاي ديگر نيز در اين كمكها سهيم اند. تستامنت Testament ، اگزوداس Exodus ، فلوتسم اند جتسم Flotsam & Jetsam، سادوس Sadus و اس.او.دي S.O.D به همراه چند گروه ديگر كنسرتي به نفع چاك تدارك مي بينند. اين همه كمك مالي و روحي، و حتي روحيه سترگ خود چاك، نمي توانند بر تومور بد خيم مغز پيروز شوند و سر انجام در عصر روز سيزدهم دسامبر 2001، ساعت 16، در حاليكه تامپاي فلوريدا را هوايي مه آلود و خاكستري رنگ در بر گرفته بود، چاك شلداينر، امپراتور دث متال، پس از مبارزه اي طولاني و حزن آور با تومور بدخيم مغز، سرانجام به سرنوشتي كه معتقد بود همچون حقيقتي در پس پرده سردرگمي ها او را انتظار مي كشد، پيوست. بزرگ شاعر و فيلسوف دنياي متال، عبور براي يافتن نيمه حقيقي خود را از سالها قبل در اشعارش منعكس كرده بود.
مرگ او نه تنها دنياي متال، كه موسيقي مدرن را سوگوار و سياهپوش مي كند و اشك از چشمان بسياري از هنرمندان و هنردوستان دنيا جاري مي سازد.