ببخشید میتونم نگاه کنم؟؟؟؟؟

Shahram.OTF

عضو جدید
کاربر ممتاز
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت :

ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟


مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد :

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد .

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم!

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...
 

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
تکرای بود ولی ندید بدی ربطی به ظاهر اون شخص نداره
 

b_xxxxxxeman

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخه من ديدم طرف رفته به مرده گفته...اقا ببخشيد ميشه اين زنتونو يكي 2 ساعت بهم قرض بدين:eek:

اين چي ؟ اينم كاره خوبي كرده يا كاره اين زشته؟؟؟
 

Miss World

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی تکراریه
مدیر قفلش کن

هي خانوم و شايدم اقاي تازه وارد
هر كسي هر چي اينجا ميزاره بايد به نوشتش احترام گذاشت...
من و خيلي هاي ديگه اين متن برامون تكراري نيست!!!!
شما ميتوني نخوني...كسيم مجبورت نكرده پيام بزاري...
يه نگاه بنداز و برو......
 

paeeizan

اخراجی موقت
واسه من تکراری نبود ..و خیلی هم فوق العاده بود ..مرسی*300000000
 

arash_441

متخصص انرژی های نو
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت :

ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟


مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد :

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد .

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم!

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...

نمی خوام دلتو بشکنم دوست عزیز اما فکر کنم این بار سوم یا چهارمه که در این چند ماه این تاپیک ارسال میشه!!؟
 

مجتبی اس

عضو جدید
قشنگ بود ولی هرکس گناهی انجام داد دلیل نمیشه بقیه هم اونو انجام بدن آقا یکی بیاره سند باشگاه و بزنه به نام این آقا آرش مثله اینکه از بچگی اینجا بوده مثله بعضیا که تو خیابون فکر میکنن خیابون ارثیه میباشد ایشونم توهم زده
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب این یه واقعیتیه تو جامعه ی ما,اما دلیل هم نمی شه مردا انقدر هیز باشن! که هر خانومی حتی با آرایش معمولی هم از دست اونا امون نداره!
 

nafis...

مدیر بازنشسته
هي خانوم و شايدم اقاي تازه وارد
هر كسي هر چي اينجا ميزاره بايد به نوشتش احترام گذاشت...
من و خيلي هاي ديگه اين متن برامون تكراري نيست!!!!
شما ميتوني نخوني...كسيم مجبورت نكرده پيام بزاري...
يه نگاه بنداز و برو......
;););)
 

Paydar91

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
مردک پرو غلط میکنه اجازه بگیره

واقعا متاسفم واسه مرده باید بعد توضیح مرده واسه اجازه یه چند تا دیگه میزدش مردک پرو رو.
 

kashane

عضو جدید
من تا حالا نخونده بودمش.
خیلی جالب و بامعنا بود. والبته کمی تاسف برانگیز!!!
 

bahar_cve

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
واسه منم تکراری نبود مرسی .. ولی کار اون مرده هم اشتب بوده ک رفته یه همچین حرفیو زده.. اصن خیلیم بیخود بوده مثلا میخواسته با این حرفش چیو ثابت کنه..غیر از اینکه اون 2تا بیچاره رو بندازه به جون هم!!!!!
 

arch boy

کاربر بیش فعال
کتکه از جیبه پسره رفت دیگه یه بازار داشت نگاه میکرد چیزی نمی گف اخه به تو چه؟؟؟؟؟؟؟؟
 

lars_manson2002

عضو جدید
کاربر ممتاز
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت :

ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟


مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد :

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد .

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم!

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...

خب تکلیف چیه وقتی زن ها دوست دارند هر طور که دلشون میخواد لباس بپوشن , اونوقت چه کاری از دست شوهر بر میاد؟
 

Similar threads

بالا