خوب این چه ربطی به صحبت های بنده داشت؟؟؟؟
دقت بیشتری بکنید آقا مجید در خواندن مطالب و با سابقه ذهنیتون و احیانا کدورت های قبلی جواب ندید هیچ وقت!!!
گفتم به خاطر انقلاب و اینکه در سال 57 به خاطر اعتراض به شاه از رادیو اومد بیرون، محبوبیتش
بیشتر شد.
تفاوت بیشتر شدن محبوبیت و با محبوب شدن رو مطمئنا متوجه میشید.
ب
اور کن من با کسایی که میشینم به خونمم تشنه هستن....اما باهاشون همونطوری میحرفم که قبلا میحرفیدم
1)من پست شمارو نقل قول کردم...اما منظورم به پست هایی بالایی شما هم بود...وسط متن فکر میکنم متوجه شدین که یه تیکش کلا مربوط به اون دوستی بود که میگفت تو تلویزیون مشهور شد
2
)ایشون محبوبیت بالایی داشتن که با اینکار بیشتر شد بله
کدام تکه اش داستان بود!!!!!! و ضمناً ممنون از ادبیات زیباتون!
باز هم شما رو دعوت میکنم به خواندن دقیق نظرات و عدم قضاوت بر اساس پیش فرض های مغلوطتان:
در پاسخ یکی از دوستان و اتفاقا در بالای همون پستی که نقل قول کردید:
پدر بنده هم بعضا شعرهای مرضیه و خوانندگان دیگر آن زمان رو حفظ هستند، بهانه دیگه؟
بله زمان انقلاب با حضور در صدا و سیمای آن زمان به مردم شناسانده شدند.
فکر میکنم پست شما باشه که من نقل قول نکردم...اما به این حرفتون استناد کردم..امیدوارم متوجه شده باشین
از اون حرف هم منظوری نداشتم...یکم تند روفتم..عذرخواهی
ا
لبته منظور شما درست بود از این جمله بالا...اما ربطی به صحبت های اون دوستمون نداشت
احتمالا برداشت من از حرف شما قبل انقلاب اون هم در صدای جمهوری اسلامی هستش و منظور اون دوستمون بعد انقلاب اونم توی سیمای جمهوری اسلامی هستش...تقابل این دوتا میشه جواب من
بله ایشان تا سال 50 با نام سیاوش بیدکانی می خواندند،مشاهده می فرمایید که اطلاعات کافی است، در ضمن شما مگر آن زمان بودید؟
البته ایشون رضا رویگری هستند
خودم هم شک کردم داشتم مینوشتم اما خوب...مهم ر و گ ی بود که تو ذهنم بود و اینطوری سر هم کردم
جداً؟
تلویزیون زمان شاه، سرودهای انقلابی علیه خودش پخش میکرد؟؟؟
عجب آزادی ای بوده
ببخشید..میتونم بپرسم همون زمان نبود که داریوش آهنگ گل گندم رو خوندن و خواننده های دیگه....
البته منظور من شور برای انقلاب بعد از پیروزی انقلاب بود که کشور داشت شکل میگرفت...مطمئنا منظور من رو متوجه شده بودی
حرفی نیست
چون با اون آقاها بودید پاسخی نمیدم، اگر با بنده بودید بفرمایید ، پاسخ دارم واسش
شما واسطه ای بودی مابین اون آقا ها
دوست داشتی جواب بده
من برم سحری بزنم تو رگ های وجود....بفرما سحری