اشيا پرنده و ميدان دافعه

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميدان دافعه :

فرض مي کنيم بتوان بايک ژنراتور موهوم يک ميدان دافعه به وجود آورد ، اين ميدان که از نظر وسعت محدود است ، چنان فرض شده که هرگاه تمام جرم M درجهت عکس ژنراتور بانيروي F حرکت نمايد برابر خواهد بود با حاصل M درارزش ميدان دافعه درنقطه ي مفروض . براي اين که بااصول اساسي درتضاد نباشيم ، فرض مي کنيم انرژي که احتمالاً به جرم هاي دفع شده انتقال يافته است بايد به ژنراتور ميدان دافعه داده شود و اين ژنراتور يک نيروي واکنشي برابر و درجهت عکس نتيجه روي محيط اطراف متحمل خواهد شد اعمال مي نمايد .

موارد استفادۀ عملي اين ژنراتور چه مي تواند باشد؟اولين مورد مربوط به حرکت است: هرگاه وزن روبه تزايد رود ، نيروهاي قابل توجهي توسط يک ميدان بسيارضعيف توليد مي شود .

مثلاً درفضايي مکعب شکل باطول هر ضلع ۱۰ متر ، به وجود آوردن ميدان دافعه اي معادل يک صدم وزن زميني موجب پديد آمدن نيروي واکنشي برابر با ۲۰ تن خواهد شد . اگر چنين باشد، پس اشياي پرنده قادر به افزايش سرعت شديدتري از پايين به بالا ( براي دورشدن از زمين ) هستند تا از بالا به پايين ( فشار روي جو ) دراين جايک توضيح احتمالي درمورد حرکتهاي رعد آساي عمودي و فرود آمدن هاي ملايم به صورت پلکاني که از مشخصات اين پديده هستند به دست مي آوريم .

دومين مورد استفاده راجع به قوانين آئرو ديناميکي اشياء پرنده مي باشد . درحقيقت مي توان به استفاده از دستگاه دافعه فرضي جهت کنار زدن مولکول هاي هوا که درمسير شيئي پرنده قرار دارند فکر کرد . دراين شرايط دستگاه دريک جباب نسبي خلأ که به دنبال خود مي کشد حرکت مي کند . اين دونيجه خيلي مهم دربرخواهد داشت :

اول اينکه نه امواج صدا و نه امواج شوک آور توليد خواهد شد زيرا قشرهاي متوالي هوا برروي همديگر ، بدون قطع ناگهاني ، حرکت مي کنند و تصادمي با ديواره ي دستگاه به وجود نمي آورند ، و اين امر باعث گرم نشدن دستگاه خواهد شد و به شيئي پرنده امکان خواهد داد تا به سرعت هاي فراتر از حد تکنولوژي کهبه نام ديوار دمايي شناخته شده است دست يابد.مامي توانيم اين تحقيق را به اين ترتيب ادامه دهيم .مي توانيم ازطريق محاسبه ثابت کنيم که منطقي ترين شکل براي دستگاهي که از يک نيروي دافعه جوي استفاده نمايد دقيقاً همان شکلي است که بيش تر به وسيلۀ شاهدان گزارش شده (يک تنۀ مخروط مثل يک بشقاب وارونه و گنبدي برروي آن ) درحالي که اگر اين شکل را از نظر قوانين فيزيک آئروديناميک بررسي کنيم اصلاً جالب توجه نيست .

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● مشاهدات عجيب ديگر :

مي توان ثابت نمود که يک رابطۀ دو اشتراکي ، بين محدوده سرعت که توسط يک ميدان دافعه معين پديد مي آيد و کيفيت خلأ نسبي که درسطح ديواره پديدار شده وجود دارد .البته اگر فرض کنيم همان ميدان هنگامي که دستگاه بي حرکت است مورد استفاده قرارمي گيرد . اين رابطه کاملا ً جدا از قانون کاهش ميدان دافعه با فاصله است .

محاسبه نتايج زير را ارائه داده است :

براي کسب محدوده سرعتي معادل ۳۶۰۰ کيلومتر درساعت واحد فشار هوا درخلأ برابر خواهد بود با ۹/۱ ميلي مترجيوه، براي سرعتي معادل۴۲۰۰کيلومتردرساعت حدودجيوه۵ تا۲/۰ميلي مترسقوط مي کند. درضمن ، مشاهده شده است که اشيا پرنده از خود اشعات الکترومنيتيک نسبتاً شديدي توليد مي کنند . درحالي که بايد به اين نکته توجه داشت که چنين تشعشي قادر به توليد نورهاي قرمز درخلايي معادل ۲ميلي متر جيوه ، و نورهاي آبي درخلأ ۲/۰ ميلي متر مي باشد . اين موارد دقيقا ً با تعداد زيادي از شواهد که مدعي ديدن اشياي پرندهاي شده اند که نور سرخ آنها درهنگام افزايش سرعت به آبي تمايل پيدا نموده است مطابقت مي نمايد .

● نامرئي بودن اشياءپرنده :

درپايان آخرين مورد استفادۀ سيستم دافعه جوي راکه به نوبۀ خود بسيار عجيب است ذکر مي نمائيم . ديديم که اين سيستم باعث بوجودآمدن يک حباب خلأ تمرکز يافته روي دستگاه مي گردد. پس يک اختلاف شاخص انکسار بين جو و خلأ نسبي که دستگاه را احاطه مي نمايد به وجود مي آيد .

اين شرط کافي است تا درآن هنگام پديدۀ سراب يا ميراژ بوجود آيد ( تمام کساني که در تابستان روي جاده هاي گرم شده توسط آفتاب قراربگيرند آن را مشاهده مي نمايند ) . قشري مانند سطح آب که به نظر مي رسد دردوردستها پديدار شده است دراصل نمايانگر قطعه اي از آسمان است که پرتوهاي نوراني به علت اختلاف شاخص بين هواي بسيار گرم درسطح جاده و هواي متراکم اطراف خم شده اند .

درمورد اشياءپرنده چون اختلاف تراکم خيلي بيش تراست ، اين اثر حساستر است . مي توان گفت که بنابر شکل حباب خلأ و بنابر موقعيت مشاهده کننده ، ممکن است آن شيئي پرنده وقتي که نيروي دافعه جوي خود را به کار مي اندازد نامرئي به نظربرسد.متقابلاً اگر سعي کنيم يک شيئي پرنده رازماني که سيستم دافعه نيروي جوي اش کار مي کند با نور ( مثلاً چراغ يک اتومبيل ) روشن کنيم ممکن است درپرتوهاي نورگونه اي خميدگي حاصل شود و نتواند آن شيئي را روشن کند .اين همان پديده اي است که درتعدادي از مشاهدات توسط شاهدان ذکر شده است .

● دليل افزايش رعدآساي سرعت اشياء پرنده :

ما دربرابر دستگاهي با تجهيزات بسيار پيشرفته قرار گرفته ايم . ليکن درصورتي مي توان به خوبي از آن استفاده نمود که سرنشينان آن تحمل سرعت هاي بسيار زياد را داشته باشند .شتاب را باحرف g اندازه مي گيريم ، اين حرف نمايانگر شتابي است که براثر وزن برسطح زمين به وجود مي آيد .

کسي که توسط وسيله اي شتاب مي گيرد مي تواند تنها وزني معادل ۱۰ گرم ، آن هم دريک زمان محدود ، با خود حمل نمايد .

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا تا اين اندازه کم ؟ تنها به اين دليل که از عصر گاري هايي که توسط گاوها کشيده مي شوند تا عصر سفينۀ آپولو ، هيچ پيشرفتي در روش افزايش سرعت سرنشينان حاصل نشده است : هميشه با ميانجي گري صندلي بوده است که افزايش سرعت به تمام بدن انتقال مي يافته است و با افزايش سرعت ابتدا درد پديد مي آيد و آنگاه مرحلۀ خطرناکي بوجود مي آيد . اگر دراين جا نيز از ميدان دافعۀ خود استفاده کنيم همه چيز دستخوش تغيير مي گردد. فرض کنيم که در پشت مسافر مجموعه اي ازژنراتورهاي کوچک براي به وجود آوردن ميدان دافعه اي يکنواخت به لحاظ جهت و شدت ( شدت به ميل فرد قابل تغيير است ) براي حجمي که اشغال مي کند قرار داده مي شود .

حال تا زماني که سرعت دستگاه تغيير نکند ، به خصوص درحالت سکون ، اين ميدان بايد برابر با صفر باشد . ميدان دافعه فقط در مرحلۀ افزايش شتاب مؤثر واقع مي شود . درهنگام افزايش شتاب مسلط بودن برميزان شدت شتاب به گونه اي که سرنشين همواره در فاصله اي ثابت با پلان ژنراتور ها قرار گيرد . در چنين شرايطي چه مي گذرد ؟ درهنگام شتاب گرفتن ، سرنشين کاملاً وارد يک ميدان دائمي مي گردد که برروي هر نقطۀ بدن او تأثير مي گذارد . يعني بدون کمترين احساس دردي عمل افزايش شتاب را تحمل مي نمايد . تنها محدوديت حداکثر شدت ميدان دافعه نظم تکنولوژيکي است ، به عبارت ديگر چنين محدوديتي از عدم يکنواختي تکنولوژيکي ناشي خواهد شد .

اگر يکنواختي ميدان بيش تر از ۱ % درسفينه باشد ، افزايش شتاب تا هزار گرم قابل پيش بيني است. يک محاسبۀ ساده نشان مي دهد که يک شيئي پرنده بي حرکت دراثر اين افزايش شتاب بعد از يک ثانيه پنج کيلومتر دورتر قرار مي گيرد .درنيم ثانيه يعني درزماني برابر يک چشم به هم زدن فاصلۀ طي شده از حالت سکون به ۱۲۵۰ متر مي رسد چنان که اثر مشهود درچنين حالتي برابر است با غيب شدن واقعي شيئي پرنده !

اکنون اگر فرض کنيم که سيستم هاي داخلي ايجاد نيروي دافعه درداخل شيئي پرنده براي خنثي کردن نيروي گريز از مرکز مورد استفاده قرارگيرند ( فرض مي کنيم شيئي پرنده از قبل به طرف مرکز مسير مورد علاقه چرخيده باشد ) ، زمان لازم براي دورزدن با يک زاويۀ ۹۰ درجه نيز به دست مي آيد . اگر شيئي پرنده سرعتي معادل ۱ کيلومتر درثانيه ( ۳۶۰۰کيلومتر درساعت ) داشته باشد ، براي افزايش شتاب نيروي گزيز از مرکز هزار گرمي ، با شعاع چرخش تنها صدمتر ، اين زمان ۱۶ صدم ثانيه خواهد بود .

 

scorpion_tur

عضو جدید
کاربر ممتاز
● چگونه يک شيئي پرنده ساخته مي شود؟

ساختمان شيئي پرنده اي که از ميدانها ي دافعه استفاده مي کند چنين خواهد بود :

درنوک آن يعني روي گنبد سيستم دافعه جوي قرار دارد . متذکر مي شويم که درسرعت هاي زياد شيئي پرنده قسمت گنبدي آن درجهت حرکت خميدگي پيدا مي کند ( اين واقعه توسط شهود زياد نقل شده است ) .

درقسمت پايين تر يعني زير ديسک ، حداقل سه دستگاه دافعه قرار دارد که درحال پرواز ساکن با نيروي توليد شده توسط سيستم ايجاد دافعه فوقاني تعادل برقرار مي سازد . کافي است ميدان سه سيستم دافعه افزايش يابد تا عمل افزايش شتاب و جابه جاشدن حاصل شود . تمام سيستم هاي ايجاد ميدان دافعه بايد به جهت حرکت هدف گيري شده باشند به طوري که هيچ ميداني درشيئي پرنده ايجاد نشود .

بالاخره ، دراتاقک دستگاه مجموعه ژنراتورهاي ايجاد کننده ميدان يکنواخت قرار دارند . اين سيستم فقط زماني شروع به کار مي کند که سرعت شيئي پرنده دستخوش تغيير گردد. عمل ترمزکردن به وسيله حرکت وارونه شيئي پرنده انجام مي گيرد.يااينکه عمل متوقف شدن به کمک مجموعه ديگري(ژنراتور هاي ) که درجهت عکس سيستم نخستين کار مي کنند عملي مي گردد.
 

Similar threads

بالا