اشعار و نوشته هاي عاشقانه

الهام3

عضو جدید
می خواهم از تو بگویم

بی آن که در جستجوی قافیه باشم

و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم

می خواهم از تو بگویم

از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری

با ساده ترین کلمات

همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد

می خواهم بگویم دوستت دارم

امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم

نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم

و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم

فقط ساده و با صداقت

همراه با شاهدی صادق

از اعماق جانی سوخته

با چشمانی بارانی

می خواهم بگویم دوستت دارم

و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید

من تقدس عشقت را

بر کرامت وجودم نشانده ام
 

Nilpar

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام...

با تو نیستم
تو نخوان
با خودم زمزمه میکنم

.

.
.

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام


فقط کمی

تو را کم اورده ام

یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟ واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟

حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند

با این همه واژه چه کنم؟

تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟

باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم

باید خوب باشم

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

فقط کمی

بی حوصله ام

آسمان روی سرم سنگینی میکند

روزهایم کش امده

هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم

باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم

روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند

چون

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد

اما شبها..

وای از شبها

هوای آغوشت دیوانه ام میکند

موهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرند

تک تک نجواهای شبانه ات لا به لای موهایم مانده اند


کاش لا اقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم

لالایی ها پیشکش

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام

فقط نمیدانم چرا هی آه میکشم

آه

و

آه

و بازم آه

خسته شدم از این همه آه

شبها تمام آه ها در سینه منند

ان قدر سوزناک هستند که می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم

اما حیف که قول داده ام


من خوبم ....من آرامم......

فقط کمی دلواپسم

کاش قول گرفته بودم از تو

برای کسی از ته دل نخندی

می ترسم مثل من عاشق خنده هایت شود

حال و روزش شود این...

تو که نمی مانی برایش آنوقت مثل من باید

آرام باشد .....خوب باشد..... قول داده باشد

بیچاره...

خداحافظ
 

Nilpar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا بحث عشق و عاشقی نیست ... تمام حرف من سر چشم های توست! همین چشم هایت که حواس دلم را پرت کرد ... که کشاندم تااینجا ، تا تو!
بحث دلباختگی نیست ... من فقط از راز صدف چشم هایت پرسیدم ... از جاذبه شان! ... که انگار هر صبح خدا برق می اندازد به جواهر نگاهت و دلم را مچاله می کند در این دوری!
می دانی؟! بحث دلتنگی نیست ... نه ... یعنی نه اینکه نباشد اما ؛
...
[سرفه]
سرفه هایم از سرما و آلرژی نیست ... شیرینی چشم هایت می پرد در گلویم ...
نه ؛ هل نشده ام ... لکنت هایم برای این است که بشود چند لحظه ای سرم را بیاورم بالا و چشم بدوزم به چشم هایت و بعد دلم مچاله شود و سرفه ام بگیرد ... و تو از چشمانت دانه دانه مروارید غلطان بریزی به گلوی دلم ! ... آتش بزنی لحظه های بی تو بودنم را!
اصلا صحبت تو نیست ... صحبت من نیست ... صحبت جاذبه دو سیب است و کویر تشنه یک دل!صحبت ِ دنیای وارونه ای است حوالی چشمان " تو " و دل " من " ! همین!!
خداحافظ
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
سکوتم را به باران هدیه کردم

تمام زندگی را گریه کردم

نبودی در فراق شانه هایت

به هر خاکی رسیدم تکیه کردم

کنار آشیانه تو آشیانه می کنم

فضایه آشیانه را پر از ترانه می کنم

کسی سوال می کند بخاطر چه زنده ای؟

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم

تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیبا ست

حاجت به بیان نیست که از روی تو پیدا ست

من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم

افسوس که یک لحظه تماشای تو رویا ست

در خانه ی احساس اگر زمزمه ای است

آن زمزمه از توست که در جان دل ما ست

من قایق آواره ی دریای تو هستم

خوب است بدانی که دلم عاشق دریا ست

در حسرت دیدار تو می سوزم و امٌا

این دست خودم نیست به حق روی تو زیباست
 

eng_beshak

عضو جدید
تك درخت چمن زارم امشب ميگريست اشكهاي او اشك شادي بود نه اشك ديدار واين بود تاثير نبودنت شاد باشم يا غمگين بارون اشكام جاريه
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
دو دِلم!

یكی را به تو قرض می دهم ،

تا از بی دلی در بیــــایی. . .
 
  • Like
واکنش ها: noom

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دو دِلم!

یكی را به تو قرض می دهم ،
خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته

بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم

بیا تا دل کوچــــــــــکم را

خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم

خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره

که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم

بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن

که نــــــورت بتــابد به روی دلـــــــم

خدایـــا کمـــک کـــن

که پـــروانه ی شعر من جــــان بگیرد

کمی هم به فـــــکر دلـــــــم باش

مبـــادا بمیـــرد

خــــدایــا دلــــــم را

که هر شب نــفس می کشـــد در هوایـــــت

اگر چه شــــــکســــــته

شبــــی می فرســــتم بــرایــت...

من هنوز منتظرم...

تقدیم به آقا مهدی
MEHD1979بخاطر نوشته های بی نظیرش
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
پشت پنجره هنوزم چشم به راهت ميشينم
اي كه بي تو خودمو تك و تنها ميبينم.


 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
شعر هایم طعم شور می دهند
لب هایت را بیاور
تا شکرک زند شعرم
وقتی می خوانی
واژه هایم را
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگاه تو می تراود باز


حس یک روز خوب و بارانی

چتر اندیشه های روزانه

گر چه سقفی است از پریشانی

هر سحر با طلوع چشمانت

آید این جسم مرده را جانی

حسی از گرمی تو دارم باز

گرچه یک شمعم و تو میدانی

بی تو اما جدا نخواهم شد

از شب وغزلخوانی
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
هوا سرد است
برف نمک نمک می بارد
کرسی تنهاییم را
بغل کرده ام
باز هم می سردم
فقط
با یاد تو گرم میشود
دلم
 
  • Like
واکنش ها: noom

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میان ابروی او خشم‌های دیرینه‌ست//گره در ابروی لیلی هلاک مجنونست
بیا بیا که مرا بی‌تو زندگانی نیست//ببین ببین که مرا بی‌تو چشم جیحونست
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
از فردا
دیگر
بوی ادم برفی زغالی می اید
چراکه
برفهایمان
رنگ باخته اند
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
عشق تو

شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد ! زیبا بود امّا

شوخی بود !

حالا .... . . تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است !

من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . . ! تمام این تنهایی

تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است .....


 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دلم عبور ترا در پناه کوچه شنید
وحس ترد ترا تا تمام من پاشید
دلم صلابت چشمان کهربای ترا
نفس نفس بتپید ونفس نفس بتپید
دلم کبوتروحشی اوج این گنبد
برای بودن با تو قفس قفس نالید
شبیه شعرشبیه تمام زیبایی
دلم رها شده درحس مبهم تردید
چه میشود که بیایی
که از تو رنگ بگیرد حنای این شب عید.

 

banooyeariayi

عضو جدید
کنار میز چوبی همیشگی مینشینم
جای خالی ات همانند قهوه ای تلخ
به رخ میکشد نبودنت را…
 
  • Like
واکنش ها: noom

سمانه آسمونی

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرا از مرگ هراسی نیست !

پیش تر

جهنم را دیده ام

گاهی که می رفتی

دوزخی بپا می شد

در من !! ...



رحمانی شاهد
 
  • Like
واکنش ها: noom

فرزانه رفیعی

عضو جدید
من نگاهم را برایت هدیه فرستادم
با آخرین کبوتر عاشق که بسویت پرید
نگاهم را گرفتی و پیامی به پایش بستی
کاش میدانستی که چه حالی داشتم با دیدن کبوتر و پیامت
کبوتر بال می زد و من بال بال میزدم برای بوییدن دست نوشته ات ای تک ستاره ام
پیام را از پای کبوتر ربودم و باهق هق و اشتیاق گشودم
.
.
.
.
.
.
نوشته بودی
بگذار در آغوش عشق جدیدم آسوده باشم
فراموشم کن
و حال منم کبوتر و دل پاره پاره از زخم تو و نامه پاره از سیل اشکان من
همیشه کبوتر خوش خبر نیست
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
همه چیز باتـو شروع شد!


اما ...

هیچ چیز بدون تـو، تمام نمی شود


حتی همین دلتنگی های بیهوده من....
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
طنین نبض بارانی ، صدای چشمه سارانی،
تو را من دوست میدارم و میدانم که میدانی
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
آهسته


فتح کرده یی


با چشمهایت


هرچه داشته ام را


حالا


تمام جهان من


مستعمره ی توست ...
 
  • Like
واکنش ها: noom

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
داشتم به تو فکر میکردم

سر از اینجا در آوردم

حالا هر چه که فکر میکنم

سر از اینجا در نمی آورم !



برای دیدن عکس در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید . اندازه اصلی 700x467 پیکسل میباشد
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
گرچه كوبيدي خودت خنجر به عاشق بودنم

پي نبردي تا ابد آخر به عاشق بودنم

غير ممكن مي‌شود ممكن، تو مي‌ديدي اگر

شك نمي‌كردي كمي ديگر به عاشق بودنم

شاعرم. نه، ظاهرم را بي‌خودي سنجيده‌اي

تكيه كردي اين وسط كمتر به عاشق بودنم

با همين سرگيجه‌ها و اشتهاي كور من

كم كمك پي‌ مي‌برد مادر به عاشق بودنم

مي‌روم از كوچه‌هاتان، ها! سياوش مي‌شوم

گرچه شايد خورده اينجا ضربه عاشق بودنم

مي‌روم در لابلاي تلخها با واژه‌هام

تا بينديشم كمي بهتر به عاشق بودنم


امير حسين نور الديني
 

الهام3

عضو جدید

این که آن شاه تویی حرفی نیست
سرور و خان تویی حرفی نیست

ما که گفتیم دل از غصه به درد آمده است
این که در درگه تو غصه کم است شکی نیست

دل ما منطق ما در کف عیاری توست
این که الطاف شما کم نبود شکی نیست


ما که در محضر تو محترم و ریز شدیم
این که ما اندک و ناچیز توییم شکی نیست

روزگاریست فراوانی عشق است و نگار
این که عاشق منم و عشق تویی شکی نیست

ما که فریاد زدیم انا الیه راجعون
این که تو مقصد و آمال دلی شکی نیست

دل ما مخزن تردید شد و شک و ریا
این که در شک کردن ما شکی نیست ، شکی نیست !!!
 

Similar threads

بالا