*ارج و بزرگداشت زن*
در یسنا بخش 38 آمده :
«ای اهورامزدا،زنان این سرزمین را می ستاییم،زنانی که از راستی و درستی بهره ورند»
بسیاری از تاریخ نویسان بر این باورند که نه تنها در ایران باستان «مادرشاهی» بوده بلکه در برخی از کارها مثل سامان بخشی خانواده «زن سالاری» یافت می شده است."کورتیوس" می نویسد :«در زمان سلسله هخامنشی فرزندان آنقدر برای مادر احترام قائل بودند که تا زمانی که مادر دستور نمی داده تا بنشیند همواره می ایستاده»
*زن در شکوه فرمانروایی*
زن و مرد در کارهای کشوری برابر بودند.زن هم به فرماندهی می رسید هم به وزیری برگزیده می شد و هم به پادشاهی می رسید و هم جنگها می رفت.
اول- زن در پادشاهی
نخستین زنی که در تاریخ ایران به پادشاهی رسید "همای" بود که اول جانشین شد و بعد به پادشاهی رسید و 32 سال نیز پادشاهی کرد.
دومین زن" مادر شاپور دوم بود" که تازیان به وی لقب «ذوالاکتاف» داده بودند و از زنان کاردانی بود که در زمان پادشاهی هرمز همسرش ابتدا جانشین و پس از فوت همسرش به پادشاهی رسید.
سومین زن "دینک" مادر هرمز سوم وپیروز و همسر یزدگرد دوم بود که در نبود پسرانش پادشاهی می کرد.
چهارمین زن "مادر فرهادچهارم" زنی خردمند و باهوش بود که به همراه پسرانش همتا و همپا پادشاهی میکرد.از کارهای شایسته ی وی «گسترش دادگری و نبرد با ستمگران» بود.در زمان وی آرامش و نیکی در سراسر کشور گسترده شد و کشور برخوردار از آرامش و آبادانی شد.سکه هایی که از این دوره بدست آمده همه به نام «مادر و فرزند» می باشند.
پنجمینزن "پوراندخت" دختر خسروپرویز می باشد.وی تمام آشوبها را سروسامان داد. ویوقتی که به پادشاهی رسید خراجهای پسمانده را بخشید و نامه هایی به سراسرکشور فرستاد که پادشاه بودن زن یا مرد مهم نیست بلکه آنچه که در خور ارزش است دادگری و ایجاد آرامش برای مردم می باشد.
ششمین زن "اذرمیدخت" آذرمیدخت خواهر پوراندخت و دختر دیگر خسروپرویز بود.
دوم- زن در وزیری
همانطور که میدانیم بدبختانه دو حمله ی بزرگ کشورمان را نابود کرد :الف)حمله اسکندر ب)حمله تازیان اما آنچه که برجای مانده نشان می دهد که زن ایرانی به والاترین پایه های گردانندگی کشور رسیده.
"آرتادخت" از زنانی است که وزیر دارایی «اردوان چهارم اشکانی» می شود و کشور رابه توانگری می رساند. از کارهای بزرگ وی : الف)جلوگیری از هزینه هایبیهوده بویژه درابریان ب)گرفتن باج و خراج از درآمد توانگران بوده
سوم- زن در فرماندهی
زنان در هنر تیراندازی،اسب سواری،جنگاوری آموزش بسیاری می دیدند که از جمله ی این زنان :
"گردید" خواهر بهرام چوبین که از سرداران سرشناسی بود که در جنگاوری شهرت داشت.وی در رده سچهسالاری سپاه برادرش در جنگ تن به تن با «تور» فرمانده نیروی «خاغان چین» او را شکست می دهد و سپاهش را تارومار می کند.
"گردآفرید" زن جنگاور برجسته ی دیگری است که با «سهراب» پسر رستم می جنگد و موجب حیرت سپاهیان می شود.
"بانو گشنسب" دختر رستم و همسر گیو که به اندازه ای توانا بود که کمتر مردی توانایی رویارویی با وی را داشته.
"زربانو"دختر دیگر رستم می باشد که از سواران تیرانداز و جنگجو بود و با رزمدلاورانه خود «زال» و«آذربرین» و«تخواره» را از زندان آزاد کرده است.
*زنان خردمند و سیاستمدار*
همانطور که گفته شد با وجود اینکه نوشتارهای ایران به دست اسکندر نابود شد ولی آنچه که مانده نشان می دهد که زنان ایرانی با کاردانی و خردمندی و دانایی خود در گرداندن کشور نقش بسزایی داشته اند و در بیشتر زمانها توانسته اند جلوی بسیاری از رویدادهای ناگوار را بگیرند.
تاریخ نویسان یونانی یکی از نشانه های ناتوانی خشایارشا را چنین می نویسند :
«او در برابر زنان ناتوان بود و یارای ایستادگی نداشت و کارهای کشور را بدست آنان می سپرد»
شایسته هست که چهره چند تن از این زنان سیاستمدار تاریخ ایران را بدانیم و بشناسیم :
"ماندانا" مادر کوروش بزرگ که کوروش را به سمت بابل فرستاد به دلیل اینکه مردم آنجا درخواستیاری از پادشاه پارس را کرده بودند و یهودیان زندانی را به سرزمینشاناورشلیم فرستاد.ماندانا نخستین آموزشگاه را برای تیراندازی،سواری،نبرد وراهیابی به زندگی بهتر پایه گذاری کرد.
"شهبانو کاسندان" همسر کوروش بزرگ بود که با سیاست خود به کوروش در حکومت کمک می کرد.کاسندان به شهرها می رفت و به پای درد و دل های مردم می نشست.کاسندان جلوی هرگونه بیهوده کاریها را در دربار می گرفت و زمانی که با سیاست کاسندان «کمبوجیه» به پادشاهی رسید وی را در کشورداری کمک می کرد و بویژه همه ی تلاش خود را در ایجاد آرامش بیشتر برای مردم بکار برد.
"شهبانو آتوسا" دختر کوروش بزرگ و همسر داریوش بزرگ و مادر خشایارشا بود و تنها زنی بود که همواره در کنار 3 پادشاه بزرگ بود.«آتوسا»در راه آموزش و پرورش کشور آموزشگاههای بسیاری را برپا کرد.
"شهبانو پروشانی" همسر اردشیر دوم هخامنشی بود که کمک بسیاری به همسرش در گرداندن کشور می کرد.اردشیر آنچنان شیفته دانایی و نیک نگری همسرش بود که کمتر کاری را بدون مشورت وی انجام می داد.
"شهبانوفرخ پی" همسر شاپور بزرگ پسر اردشیر بابکان پادشاه نیرومند ساسانی بود کهاز کارهای وی رها کردن همسر از دست رومیان بود.وی همسرش را از نو بهپادشاهی رساند و راه پیروزیش را هموار و میسر کرد و موجب پیروزی همسرش بهرومیان شد.
زنان شایسته و کاردان ایرانی بسیارند و از اینرو تنها به بردن نام برخی از آنها بسنده می کنیم :
آباندخت(دخترداریوش سوم) آپام(همسر داریوش بزرگ) آدورا ناهید(همسر شاپور یک ساسانی)ارتدتس(دختر داریوش دوم) آرتوزوسترا(دختر داریوش بزرگ) آرتوستونه(دخترکوروش بزرگ) آرسا (خواهر شاپور دوم) و....
منبع دکتر کوروش اریا منش