نويسنده : افسانه حسين زاده
بيشک، آنچه در سازمانهاي کنوني حرف اول را مي زند، رهبري است اما نه از نوع قهرآميز آن. چرا که "ابررهبري Superleadership" چيزي است که انسانهاي امروز به آن نياز دارند. چنين روشي خاص سازمانهاي امروزي است که در آنها، همه کارکنان ميتوانند از نردبان شرکت به سوي بلنداي مديريت بالا روند و هر شخص ميتواند و بايد تشويق شود تا مهارتهاي رهبري خود را توسعه دهد و در سازمان در حال تغيير، بهرهور باقي بماند.
در اين ميان، بايد توجه داشت که پيوندي اساسي ميان رهبري و ارتباطات انساني وجود دارد. بهطوري که بيشتر مديران و رهبران بانفوذ عصر ارتباطات، ارتباطگراني مهم و قدرتمند بودهاند.
رهبران امروز تنها از کلمات استفاده نميکنند. بلکه در مقايسه با ديگران، نشانههاي غيرکلامي بيشتري از خود نشان ميدهند.
ارتباطگري مديران در سازمان زماني نمود بيشتري مييابد که سازمان دستخوش تغييري ميشود.
در اين حالت است که مديران در نقش رهبران تغيير ظاهر شده و بايد بتوانند با نفوذ خود و شيوههاي ارتباطي که در زمره مهارتهاي انساني آنان بهشمار ميرود، وارد عمل شده و سازگاري با تغيير را عملي سازند.
مقاله حاضر با تاکيد بر اين مهارت مديران، سعي دارد تا راهکارهايي عملي را براي برقراري ارتباط موثر آنان با کارکنان در سطوح مختلف ارائه دهد.
بيشک، آنچه در سازمانهاي کنوني حرف اول را مي زند، رهبري است اما نه از نوع قهرآميز آن. چرا که "ابررهبري Superleadership" چيزي است که انسانهاي امروز به آن نياز دارند. چنين روشي خاص سازمانهاي امروزي است که در آنها، همه کارکنان ميتوانند از نردبان شرکت به سوي بلنداي مديريت بالا روند و هر شخص ميتواند و بايد تشويق شود تا مهارتهاي رهبري خود را توسعه دهد و در سازمان در حال تغيير، بهرهور باقي بماند.
در اين ميان، بايد توجه داشت که پيوندي اساسي ميان رهبري و ارتباطات انساني وجود دارد. بهطوري که بيشتر مديران و رهبران بانفوذ عصر ارتباطات، ارتباطگراني مهم و قدرتمند بودهاند.
رهبران امروز تنها از کلمات استفاده نميکنند. بلکه در مقايسه با ديگران، نشانههاي غيرکلامي بيشتري از خود نشان ميدهند.
ارتباطگري مديران در سازمان زماني نمود بيشتري مييابد که سازمان دستخوش تغييري ميشود.
در اين حالت است که مديران در نقش رهبران تغيير ظاهر شده و بايد بتوانند با نفوذ خود و شيوههاي ارتباطي که در زمره مهارتهاي انساني آنان بهشمار ميرود، وارد عمل شده و سازگاري با تغيير را عملي سازند.
مقاله حاضر با تاکيد بر اين مهارت مديران، سعي دارد تا راهکارهايي عملي را براي برقراري ارتباط موثر آنان با کارکنان در سطوح مختلف ارائه دهد.