اینو اصافه کنم که از بعد دینی نمی خوایم بحث کنیم متن مطهری رو هم اگه گذاشتم به این علت بود که تو نت بود و به هیچ عنوان وارد مقول دین نمیشیم و نخواهیم شد اگه کسی وارد بشه از مدیریت تقاصای اخطار می کنم فقط از بعد انسانیت و هدف رسیدن به تکامل و.... وارد بحث می شویم
از خیلی قبل ، شاید دوران راهنمایی وقتی میشنیدم که در اسلام جمله معروف ماکیاولی یعنی « هدف وسیله را توجیه میکند » اعتبار ندارد دچار گیجی میشدم . هر چه فکر میکردم میدیدم این جمله خیلی عاقلانه است. هیچ تضادی با عقل ومنطق که هیچ حتی با دین هم ندارد . هر چه بیشتر مطالعه کردم این پیش فرض خام در من قوت بیشتری گرفت که اسلام نه تنها با این اصل هیچ مخالفتی ندارد بلکه این یکی از شیوه های ممدوح اخلاقی و کاربردی در بین مسلمین بوده است . مثلا آیا باب تزاحم در اصول فقه به این نظر بازگشت نمی نماید ؟ تصور کنید که دختر زیبا رویی در آب در حال غرق شدن است. در این جا شما با دو گزینه مواجه هستید یکی این که نجات جان انسان _مخصوصا دختر جوان ! _ واجب است . و دیگر این که لمس نامحرم حرام است . خوب هم عقل وهم دین متفقند که وظیفه شما در این جا نجات جان آن دختر است و حکم حرمت خود به خود در این شرایط ملغی می شود . حالا می توان اسمش را دفع افسد به فاسد یا هر چیز دیگر گذاشت .
در این جا میتوان به این نحو نیز نگریست که نجات جان انسان یک هدف خوب و مستحسن و دست زدن به نامحرم وسیله انجام این کار است . یعنی ما باید برای هدف درستمان از یک وسیله نادرست استفاده نماییم . شاید مثال دیگری مسأله را واضح تر کند. در کتب کلامی ما متکلمین قائلند که دروغ فی ذاته بد وقبیح و ناپسند است . از سوی دیگر این فرض را مطرح می کنند که اگر پیامبری _ شما بخوانید فرد مظلومی _ داشت از دست عده ای ظالم میگریخت واز جلوی شما گذشت ؛ هنگامی که آن ظالمها رسیده و از شما می پرسند آیا شما این فرد فراری را دیده ای یا نه ؟وظیفه شما دروغ گفتن است. یعنی استفاده از بدترین وسیله ممکن! البته به نظر آن ها شما کار درستی انجام داده اید چرا که هدف شما درست بوده است . به هر روی بر اساس این شواهد ودلایل بسیار دیگر به این نتیجه حداقلی می رسیم که در اسلام هدف بعضا وسیله را توجیه میکند . یعنی به نحو موجبه جزئیه این مساله مورد قبول علمای مسلمان میباشد. پس « در اسلام بعضی اهداف بعضی وسیله ها را توجیه میکند.»
شهید مطهری (ره) در مورد این که " هدف وسیله را توجیه نمی کند" می فرمایند(1):
براي حق بايد از حق استفاده کرد. يکي از راه هايي که از آن راه بر دين از جنبه هاي مختلف ضربه وارد شده است، رعايت نکردن اين اصل است که ما همان طور که هدفمان بايد مقدس باشد، وسايلي هم که براي اين هدف مقدس استخدام مي کنيم بايد مقدس باشد؛ مثلاً ما نبايد دروغ بگوييم، نبايد غيبت کنيم، نبايد تهمت بزنيم؛ نه فقط براي خودمان نبايد دروغ بگوييم، به نفع دين هم نبايد دروغ بگوييم، يعني به نفع دين هم نبايد بي ديني كنيم، چون دروغ گفتن بيديني است. يعني به نفع دين دروغ گفتن به نفع دين بي ديني کردن است. به نفع دين تهمت زدن، به نفع دين بي ديني کردن است. به نفع دين غيبت کردن، به نفع دين بي ديني کردن است. دين اجازه نمي دهد ولو به نفع خودش ما بي ديني کنيم. «اُدْعُ اِلي سَبيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ».
آخرین ویرایش: