آیا رهبران زن با رهبران مرد متفاوت اند؟

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
آیا رهبران زن با رهبران مرد متفاوت اند؟


حال نتیجه های تحقیقاتی را که در این زمینه انجام شده همواره به گونه ای مشروط است. زنان رهبر بیشتر مردم سالار(دموکرات) هستند. ولی اگر پست هایی را احراز کنند که معمولا به مردان تعلق دارد این ویژگی به تدریج کاهش می یابد. به صورت ظاهر هنجارهای گروه و قالب اندیشیدن مرد سالاری که در مردان (البته در مواردی) باعث می شود که زنان دست از سلیقه ها و اولویت های فردی و شخصی خود (به عنوان رهبر) برداشته و فراموش کنند که شیوه رهبری زنان چگونه است و بیشتر حالت خودکامه و دستوردهی در پیش گیرند.
با توجه به این که در طول تاریخ و دوره های گذشته بیشتر پست های بالای سازمانی به مردان داده شده است. حال ما وسوسه می شویم تا اساس فرض خود را براین بگذاریم که تفاوت بین رهبران مرد و زن به سبب توجه خاصی بوده است که به مردان می شده است. اما الان قضیه فرق کرده. در سازمان های کنونی و انعطاف پذیری ها و کارهای گروهی و اعتمادبه نفس و اعتماد به دیگران و جایگزینی ویژگی های گذشته چون ساختارهای بسیار دقیق و رقابت های فردی و اعمال کنترل و راز داری نقش اساسی دارند. بهترین مدیر کسی است که به حرف سایر اعضا سازمان گوش بدهد و موجبات انگیزش آنان را فراهم کند و از آنها حمایت و پشتیبانی کند. چنین به نظر می رسد که در این زمینه ها زنان به مراتب بهتر از مردان عمل کرده اند. برای ارائه یک نمونه ویژه و کابرد تیم های تخصصی در سازمان ها بدان معنی باشد که مدیران موفق یا اثر بخش باید در زمینه مزاکره و چانه زدن از مهارت بالایی برخوردار باشند. شیوه های رهبری زنان به گونه ای است که آن ها در این زمینه (مذاکره و چانه زدن) بهتر از مردان عمل می کنند و کمتر به جنبه های برد و باخت و رقابت می پردازند. آن ها همواره مذاکره و چانه زدن را در محتوای روابط دائمی به عمل می آورند و در بیشتر موارد می کوشند تا طرف مقابل را (از نظر دیگران) برنده مسابقه معرفی کنند. حال می توانیم بگوییم که زنان چرا در مدیریت کمی بهتر از مردان عمل می کنند؟ یک مدیر علاوه بر اینکه باید مدیریت داشته باشد و تفکر آگاهانه و صحیح مورد نیاز دارد پس چرا مردان نمی توانند بهتر عمل کنند در بعضی شرایط؟ زیرا زنان علاوه بر این موارد دارای احساسات ویژه ای می باشند که مکمل کار آن ها خواهد بود.
خوب. قصه من تمام شد. اما همیشه مثل آخر قصه ها نمی شود. شاهنامه آخرش خوش است.
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پس چرا مدیران رو بیشتر از میان مردان انتخاب میکنند؟ این ظلم نیست..
و از طرفی دیگه احساسی بودن رو یک نقیصه برای زنان درامر کشور داری و مدیریت دونستند..
گمراه شدم با این نوشته
ممنون
 

russell

مدیر بازنشسته
پس چرا مدیران رو بیشتر از میان مردان انتخاب میکنند؟ این ظلم نیست..
و از طرفی دیگه احساسی بودن رو یک نقیصه برای زنان درامر کشور داری و مدیریت دونستند..
گمراه شدم با این نوشته
ممنون
:D
زدی تو خال ....
تاپیک مال دو و نیم سال پیشه ...
--------
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:D
زدی تو خال ....
تاپیک مال دو و نیم سال پیشه ...
--------
یعنی الان این نوشته سنخیت و سندیت نداره؟
یعنی زنا دیگه نمیتونن مدیر خوبی باشن؟
چقدر زود میزنیم زیرش:cry:
 

russell

مدیر بازنشسته
یعنی الان این نوشته سنخیت و سندیت نداره؟
یعنی زنا دیگه نمیتونن مدیر خوبی باشن؟
چقدر زود میزنیم زیرش:cry:
:gol:
نه ...
فقط یکم تاریخ تاپیک جالب بود ...
اما اصلا منظورم این نبود ..
وقتی خوندم خودم هم داشتم بهش فکر می کردم ..
جدا نمی دونم چرا ...
شاید چون از خیلی وقت پیش مرد سالاری که حاکم بوده یه جورایی در بوجود اومدن این مسئله تاثیر داشته ...
هوم ... باید روشن بشه ...
 
  • Like
واکنش ها: bmd

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:gol:
نه ...
فقط یکم تاریخ تاپیک جالب بود ...
اما اصلا منظورم این نبود ..
وقتی خوندم خودم هم داشتم بهش فکر می کردم ..
جدا نمی دونم چرا ...
شاید چون از خیلی وقت پیش مرد سالاری که حاکم بوده یه جورایی در بوجود اومدن این مسئله تاثیر داشته ...
هوم ... باید روشن بشه ...
آهان اون:hypocrite:

ولی خودمونیم این کلمات رو هم خوب داریم رو سر غیر هم جنسهامون میکوبیم.مرد سالاری زن ستیزی . چرا یک دفعه اقرار نمیکنیم.. که یکی برتر از دیگری بوده.. یا اینکه بگیم جایی از خلقت با دانسته های ما متضاد است..!!
از وقتی که چشامون به اوراق زرین تاریخ باز شده شاهده این مرد سالاری بوده ایم تا حالا..
حضور زن اونقدرکم بوده که در صورت وجود آن , در کتب آورده میشده.. و حالت مطلق آن رو فقط میتونیم در فیلمها ببینیم..
 

m0nire

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس چرا مدیران رو بیشتر از میان مردان انتخاب میکنند؟ این ظلم نیست..
و از طرفی دیگه احساسی بودن رو یک نقیصه برای زنان درامر کشور داری و مدیریت دونستند..
گمراه شدم با این نوشته
ممنون

باید به این نکته هم توجه کرد که زنها از صفر شروع کردند.وقتی مردها پست مدیریت داشتند زنها کالا محسوب میشدند و طول میکشه تا یه جایگاه مناسب برای خودشون در جامعه و پستهای مدیریتی پیدا کنن:w16:
 
  • Like
واکنش ها: bmd

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باید به این نکته هم توجه کرد که زنها از صفر شروع کردند.وقتی مردها پست مدیریت داشتند زنها کالا محسوب میشدند و طول میکشه تا یه جایگاه مناسب برای خودشون در جامعه و پستهای مدیریتی پیدا کنن:w16:
سلام ..
این نقطه صفر از کجا شروع شد؟ پس با این اوصاف آیا غرضی در آفرینش بوده که زن را در طول تاریخ عقب رانده..
 

ترانه

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام ..
این نقطه صفر از کجا شروع شد؟ پس با این اوصاف آیا غرضی در آفرینش بوده که زن را در طول تاریخ عقب رانده..

گناه امثال خودتون رو به آفرینش نسبت ندین. متاسفانه تا بوده قانون، قانون زور بوده و چون خانمها روحیه اشون لطیفه عین برگ گل :)D) همیشه مورد ظلم واقع شدن
اگه به کارایی باشه خانمها از آقایون هیچی کمتر ندارن بلکه سرتر هم هستند.
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گناه امثال خودتون رو به آفرینش نسبت ندین. متاسفانه تا بوده قانون، قانون زور بوده و چون خانمها روحیه اشون لطیفه عین برگ گل :)D) همیشه مورد ظلم واقع شدن
اگه به کارایی باشه خانمها از آقایون هیچی کمتر ندارن بلکه سرتر هم هستند.
اصلا به من چه که دارید بازخواستم میکنید:)hypocrite:)
ولی خانم ترانه.. بیاین تو این تایپیک به یه سری چیز ها اعتراف کنیم...
آیا زن و مرد با یک توانایی آفریده شدند؟ یا ای ن تقسیم غریزه و احساس 40-60 بوده.. البته من به تکامل اعتقاد دارم و مطمئنم که روزی خواهد رسید که این نابرابری بالکل زدوده خواهد شد...
ولی اینکه بخواهیم اینقدر صریح مردان رو جباران تاریخ معرفی کنیم.. خود نیز دلیلی بر قبول این نظریه است که مردان سر بودند... و یا اینکه به رواق روزمره برگشته و راه تسامح و دیگر پذیری ظاهری رو پیش بگیریم ولی در پرده بر هم بتازیم و در مقابل تمجید کنیم از یک دیگر.
 

ترانه

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصلا به من چه که دارید بازخواستم میکنید:)hypocrite:)
ولی خانم ترانه.. بیاین تو این تایپیک به یه سری چیز ها اعتراف کنیم...
آیا زن و مرد با یک توانایی آفریده شدند؟ یا ای ن تقسیم غریزه و احساس 40-60 بوده.. البته من به تکامل اعتقاد دارم و مطمئنم که روزی خواهد رسید که این نابرابری بالکل زدوده خواهد شد...
ولی اینکه بخواهیم اینقدر صریح مردان رو جباران تاریخ معرفی کنیم.. خود نیز دلیلی بر قبول این نظریه است که مردان سر بودند... و یا اینکه به رواق روزمره برگشته و راه تسامح و دیگر پذیری ظاهری رو پیش بگیریم ولی در پرده بر هم بتازیم و در مقابل تمجید کنیم از یک دیگر.

سر بودن رو از چه نظر
قدرت بدنی یا تفکر ؟
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سر بودن رو از چه نظر
قدرت بدنی یا تفکر ؟
ببینید در مورد قدرت بدنی بحثی نیست.. و اینکه من میخواستم این قدرت رو به رخ بکشم و براش اینقدر زمینه سازی بکنم , یک توضیح بر واضحات بود...
منظورم از سر بودن اشاره به وضع موجود جامعه است. اشتغال مردان در پست های کلیدی و زنان در پست های خدماتی..
زنان از نظر قدرت تفکر مشکلی ندارند ر.ج به آمار کنکوریها و خود دانشگاهه
کار درستی نکردید.. قرار بود علت برتر بودن مردان و واپس زدن زنان در جامعه رو بگید.
بماند که تئوری آفرینش رو رد کردید.. و همه مردان را از آدم نبی تا غلامعلی بقال سر کوچه مون رو جبار خوندید
 

ترانه

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینید در مورد قدرت بدنی بحثی نیست.. و اینکه من میخواستم این قدرت رو به رخ بکشم و براش اینقدر زمینه سازی بکنم , یک توضیح بر واضحات بود...
منظورم از سر بودن اشاره به وضع موجود جامعه است. اشتغال مردان در پست های کلیدی و زنان در پست های خدماتی..
زنان از نظر قدرت تفکر مشکلی ندارند ر.ج به آمار کنکوریها و خود دانشگاهه
کار درستی نکردید.. قرار بود علت برتر بودن مردان و واپس زدن زنان در جامعه رو بگید.
بماند که تئوری آفرینش رو رد کردید.. و همه مردان را از آدم نبی تا غلامعلی بقال سر کوچه مون رو جبار خوندید

خوب سوال من جواب صحبتها شما بود. شما پرسیدین چرا مردها از اول خلقت جلوتر بودن و پستهای کلیدی رو در کار داشتن................ دلیلش مسلما بافکر تر بودن مردها نیست
به نظر من مردها قدرت بدنیشون زیاده و خیلی راحت توی عصر سنگی زور میگفتن به زنها و از اون موقع هم خودشون رو برتر می دونستن به همین صورت تا بحال ادامه داشته
حالا مگه یه انقلاب کنن خانها که حق خودشون رو بگیرن
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حالا مگه یه انقلاب کنن خانها که حق خودشون رو بگیرن
یه انقلاب صورتی
----
و یا اینکه قبول کنیم بعضی چیزا شدنی نیست. ممنون
 

pooneh12345

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب؟
بالاخره يكي پيدا شد بفهمه ما زن ها قابليت هامون بيش از اون هست كه مردها فكر ميكنن
واقعا ناراحت كننده اس كه ما زن ها هميشه بايد براي اونچه كه حق ماست توانايي ماست و ميتونيم انجامش بديم بايد با مردهايي كه هيچ وقت حاضر نيستن جز خودشون كسي رو ببينن بجنگيم
 

m0nire

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام ..
این نقطه صفر از کجا شروع شد؟ پس با این اوصاف آیا غرضی در آفرینش بوده که زن را در طول تاریخ عقب رانده..
سیر تغییر زنها:
1.جنس و کالا که به راحتی توسط مردها حتی فیلسوفانی مثل ارسطو و سقراط خرید و فروش میشد.
2.برده و خدمتکار شوهر یا پدر یا برادر
3.مستقل از خانواده اما نه از فرزند.
4.کاملا مستقل(که در این دوران فمنیسم به وجود میاد)
مدتهای زیادی نیست که زنها وارد عرصه ی کار شدند.دقیقا از انقلاب صنعتی و این باعث عقب ماندگی زنها شده.الان هم مدیرهای موفق زن داریم ولی نه به اندازه ی مردا.اما من توی یه کتاب خوندم که زمان ظهور منجی زن سالاری مطلق حاکمه.شاید یه دلیل که زنها رو از تحصیل محروم میکنن(با قوانین عجیب غریب)تاخیر ظهور منجی باشه:huh:
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سیر تغییر زنها:
1.جنس و کالا که به راحتی توسط مردها حتی فیلسوفانی مثل ارسطو و سقراط خرید و فروش میشد.
2.برده و خدمتکار شوهر یا پدر یا برادر
3.مستقل از خانواده اما نه از فرزند.
4.کاملا مستقل(که در این دوران فمنیسم به وجود میاد)
مدتهای زیادی نیست که زنها وارد عرصه ی کار شدند.دقیقا از انقلاب صنعتی و این باعث عقب ماندگی زنها شده.الان هم مدیرهای موفق زن داریم ولی نه به اندازه ی مردا.اما من توی یه کتاب خوندم که زمان ظهور منجی زن سالاری مطلق حاکمه.شاید یه دلیل که زنها رو از تحصیل محروم میکنن(با قوانین عجیب غریب)تاخیر ظهور منجی باشه:huh:
چه کتاب جالبی :surprised:
ممنون بابت دسته بندی مفید و زیباتون.. میدونید که موضوعات مباحث بسیاری در مورد زن حجاب ارزش و... در این سایت وجود داره... و شاید لازم نباشه در مورد اونها دوباره به بحث نشست... اینجا سوالی که در پیش است اینست که با وجودی که زن میخواهد برابر با مرد باشد.. چرا این امر همیشه لگد مال شده.. اگر این خواسته نا بجا و غیر شرعی است... پس چرا زنان دارای این خواست هستند.. آیا اینوسط اما و اگری وجود داره..؟
 

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب؟
بالاخره يكي پيدا شد بفهمه ما زن ها قابليت هامون بيش از اون هست كه مردها فكر ميكنن
واقعا ناراحت كننده اس كه ما زن ها هميشه بايد براي اونچه كه حق ماست توانايي ماست و ميتونيم انجامش بديم بايد با مردهايي كه هيچ وقت حاضر نيستن جز خودشون كسي رو ببينن بجنگيم
افرین:gol::gol::gol::gol:شما به بحث ادامه بدید منم به عنوان تماشاچی هورا میکشم و تنکس میزنم:smile::w14:
کشش بدنی و فکریم در حال حاضر پایین اومده فقط همین کار از دستم برمیاد:w17:
 
  • Like
واکنش ها: bmd

venous_20

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه کتاب جالبی :surprised:
ممنون بابت دسته بندی مفید و زیباتون.. میدونید که موضوعات مباحث بسیاری در مورد زن حجاب ارزش و... در این سایت وجود داره... و شاید لازم نباشه در مورد اونها دوباره به بحث نشست... اینجا سوالی که در پیش است اینست که با وجودی که زن میخواهد برابر با مرد باشد.. چرا این امر همیشه لگد مال شده.. اگر این خواسته نا بجا و غیر شرعی است... پس چرا زنان دارای این خواست هستند.. آیا اینوسط اما و اگری وجود داره..؟
جناب بی ام دی!موضع شما کدوم طرفیه؟ تکلیف منو روشن کنید ایا باید تنکس بزنم یا نزنم:smile:
 
  • Like
واکنش ها: bmd

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جناب بی ام دی!موضع شما کدوم طرفیه؟ تکلیف منو روشن کنید ایا باید تنکس بزنم یا نزنم:smile:
خب بهتره تنکس بزنید تا بتونیم با ارامش بیشتری حرف بزنیم.
میدونید من برای 3مین بار میگم هدف تبیین شریعت اسلام نیست.. اصلا نمیخوایم در مورد حرفای تکراری بگیم..من دنبال جواب سوالم هستم..اگه برابریم؟ پس چرا الان برابر نیستیم..این همه تضاد در گفته ها با عمل ها در کجاست...
داریم به کجا میریم؟ به سمت پیش بینی های اون کتاب؟
چرا کسی نمیخواد کوتاه بیاد:hypocrite:
 

m0nire

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه کتاب جالبی :surprised:
ممنون بابت دسته بندی مفید و زیباتون.. میدونید که موضوعات مباحث بسیاری در مورد زن حجاب ارزش و... در این سایت وجود داره... و شاید لازم نباشه در مورد اونها دوباره به بحث نشست... اینجا سوالی که در پیش است اینست که با وجودی که زن میخواهد برابر با مرد باشد.. چرا این امر همیشه لگد مال شده.. اگر این خواسته نا بجا و غیر شرعی است... پس چرا زنان دارای این خواست هستند.. آیا اینوسط اما و اگری وجود داره..؟

آره کتاب بامزه ای بود.خیلی چیزای دیگه هم براش ذکر شده مثل تولد زن ریشدار قرمز شیراز که قاتل امام زمانه.ظهور خر دجال و....
والا راستش من هم نمیدونم دقیقا از کجا شروع شد.اما زنها همیشه چندین قدم از مردها عقب بودند تا اینکه در انقلاب صنعتی شانه به شانه ی مردها شدند(در غرب).که اون هم باز به امیال مردها مربوط میشد و دلشون واسه ی زنها نسوخته بود:biggrin:راجع بهش فکر میکنم و اگر به نتیجه رسیدم جواب میدم حتما:w16:
 
  • Like
واکنش ها: bmd

ترانه

عضو جدید
کاربر ممتاز
مقاله: زنان در عرصه مديريت

مقاله: زنان در عرصه مديريت

اقا ایمان احتیاجی نیست کلشو بخونی فکر کنم قسمتهای رنگی شده کافی باشه :D
تاريخ جهان شاهد نقش بسيار عظيم و غيرقابل انكار زنان در حوادث گوناگون است. امروزه كه مباحث توسعه كشورهاي جهان مطرح مي‌باشد، نقش زنان در اين فرآيند به شدت مورد توجه قرار گرفته است. برگزاري جلسات، سمينارها و كنگره‌هاي متعدد در خصوص جايگاه زنان و نقش آنان در توسعه حكايت از اين موضوع حياتي دارد.
با كمي دقت مي‌توان دريافت كه برگزاري اين گونه برنامه‌ها نشان از موضوع نه چندان خوشايند ديگري نيز دارد و آن اين است كه تاكنون يا حداقل در سده‌هاي اخير نقش زنان به عنوان نيمي از جمعيت جهان در حال توسعه ناديده گرفته شده كه اين امر نشان از وجود تبعيضات و نابرابريهاي جنسيتي در زمينه‌هاي گوناگون سياسي، اقتصادي، اجتماعي و غيره دارد. جامعه انساني از عدم حضور واقعي زنان در عرصه‌هاي مختلف لطمات جبران ناپذيري ديده و بدين خاطر در دو دهه اخير درصدد جبران اين نقيصه بر آمده است.
براي رسيدن به تعادل، برابري و رفع تبعيضات و در نتيجه توسعه بهتر و كاملتر جامعه، نياز به آن است كه زنان بتوانند در فرآيند تصميم‌گيري در سطوح مختلف جامعه شركت نمايند. خوشبختانه در بسياري از كشورها اين تلاش‌ها، موفقيت‌هاي چشمگيري را در پي داشته است. از آن جمله مي‌توان به كشورهايي همچون نروژ، دانمارك و فنلاند اشاره نمود كه بيش از ۴۰ درصد مناصب تصميم‌گيري در اختيار زنان است. متأسفانه در بسياري از كشورهاي جهان سوم اين مسأله چندان شايان توجه نيست و تنها تعداد محدودي از زنان در پست‌هاي مديريتي و مهم تصميم‌گيري كشور قرار دارند. در ايران عليرغم آن كه قانون اساسي كشور راه را براي تصدي اكثر مناصب تصميم‌گيري براي زنان باز گذاشته با اين وجود تنها ۸/۲ درصد مشاغل مديريتي در كشور به زنان اختصاص يافته است.
ممكن است براي خواننده اين سؤال پيش آيد كه به راستي چه ضرورتي به مديريت زنان در بخش‌هاي گوناگون جامعه وجود دارد؟
در پاسخ به اين سؤال بايستي اذعان داشت كه امروزه توانمندسازي زنان و مشاركت كامل آنان بر پايه برابري، در همه زمينه‌ها از جمله در فرآيند تصميم‌گيري و مديريت جامعه يكي از پيش نيازهاي توسعه پايدار مي‌باشد كه كشور ما سخت بدان نيازمند است. در جوامعي كه هنوز تعادل مطلوب و قابل قبول و مشاركت عادلانه زن و مرد در فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي فراهم نشده و فرصت منصفانه بروز خلاقيت و استعداد انسانها برقرار نگرديده است و فرآيند توسعه آن گونه كه انتظار داشته‌اند موفق نبوده است. تداوم و شتاب توسعه هنگامي رخ خواهد داد كه زن و مرد و دوشادوش يكديگر مسئوليت توسعه را بر عهده بگيرند.
از سوي ديگر كسب مشاغل مديريتي توسط زنان علاوه بر آن كه زنان را در مقابله با تبعيضاتي چون معيارهاي استخدامي نابرابر، دستمزدهاي نابرابر، فرصتهاي آموزشي حرفه‌اي نابرابر، دسترسي نابرابر به منابع توليدي و امكانات نابرابر در ارتقاي شغلي تواناتر مي‌كند، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، كسب يك هويت مستقل و بهبود وضعيت و رشد اجتماعي آنان مي‌شود كه كل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
علاوه بر اين، رشد دختران و زنان تحصيل كرده دانشگاهي و پيشي گرفتن آنان از مردان جامعه در چند ساله اخير نمود پيدا كرده است كه لزوم بحث مديريت زنان را بيش از پيش مطرح مي‌سازد.
سؤال ديگر اين است كه چرا عليرغم آن كه بستر قانوني اين موضوع وجود دارد، به عنوان كشوري در حال توسعه نيازمند فعال شدن زنان جامعه هستيم و همه مسئولان نظام بر اهميت اين موضوع اذعان دارند اما در موضوع مديريت زنان پايين ترين نرخ‌ها را داريم.
پاسخ اين سؤال را مي‌توان در معدود تحقيقاتي يافت كه در اين زمينه در كشور صورت گرفته است. در تحقيقي كه در سال ۱۳۸۱ در مورد علل عدم دستيابي زنان به پست‌هاي مديريتي در بين كاركنان و مديران چند سازمان به انجام رسيده نشان مي‌دهد كه اگر چه مديران و كاركنان مورد پرسش و كارايي و قابليت زنان در عرصه‌هاي مديريتي و پست‌هاي بالاي سازماني واقفند اما تنها ۶ درصد از كاركنان مرد،پست مديريت را براي زنان مناسب مي‌دانند. ۳۰ درصد كارمندان مرد از اين كه مافوقشان زن باشد احساس خوشايندي ندارند. اگر چه همه مديران مورد پرسش بر اين باور بودند كه زنان شايستگي لازم براي تصدي پست‌هاي بالاي سازماني را دارند اما بيش از ۸۰ درصد آنان مديريت را كاري مردانه مي‌دانند و بيش از ۵۰ درصد معتقدند كه مردان در كارهاي مديريتي موفق‌تر از زنانند و خلاقيت بيشتري از خود نشان مي‌دهند. در مجموع نتايج اين پژوهش نشان داد كه عواملي همچون
  • مسئوليت‌ها و محدوديت‌هاي خانوادگي
  • تجربه كمتر زنان نسبت به مردان در اين عرصه
  • فراهم نبودن شرايط لازم در جامعه، همچون نبود زنان در پست‌هايي چون وزارت و غيره
  • وجود برخي ويژگي‌هاي جنسيتي زنان
  • عدم تمكين كاركنان از مافوق خانم
  • اعتماد پايين تر زنان نسبت به مردان در اين عرصه از نظر جمعيت نمونه
به عنوان مهمترين عوامل عدم به كارگيري زنان در پست مديريتي برشمرده شده است.
به طور كلي ماحصل اين تحقيق اين بود كه اگر چه بسياري از تصميم‌گيران و افراد جامعه به قابليت و توان زنان جامعه در عرصه مديريتي واقفند اما به دليل حاكم بودن «نگرش جنسيتي» در سازمان‌ها و ادارات مورد مطالعه، حتي در شرايط تخصصي برابر، برتري از آن مردان است.
البته گفتني است كه حدود ۱۰درصد كاركنان زن مورد مطالعه نيز مديريت را مردانه تلقي مي‌كنند و حدود ۱۸ درصد بر اين باورند كه زنان جامعه اعتماد و ريشه لازم جهت تصدي پست‌هاي بالاي سازمان را ندارند.
اما سؤال اساسي ديگر اين است كه به راستي ريشه وضعيت موجود، كليشه‌ها و تصورات جنسيتي حاكم در كجاست؟ و چه عواملي سبب شده كه جامعه نتواند از اين پتانسيل بالقوه جهت توسعه بيشتر استفاده كند؟
به طور كلي بسياري از انديشمندان اجتماعي، عوامل جامعه‌پذيري در هر جامعه را سه عامل خانواده، مدرسه و رسانه‌ها مي‌دانند. با نگاهي گذرا در مي‌يابيم كه اين سه كارگزار عمده باعث توليد و باز توليد اين گونه از نگاه‌‌ها در جامعه شده و مي‌شوند چنان كه بسياري از افراد وضعيت موجود در جامعه را امري طبيعي و عادي تصور مي‌كنند.
در برخي از خانواده‌هاي پدرسالار ايراني، نقش‌ها و رفتارها بر اساس معيارها و ارزش‌هاي مردانه پايه‌گذاري و الگوسازي شده است و اين الگوسازي‌ها قادر به تشخيص و ارج نهادن به نقش اثر بخش زنان در سازمان و جامعه نيست.
اين نوع خانواده‌ها زن را موجودي اندروني، وابسته و مرد را موجودي بيروني و مستقل بار مي‌آورند. اين فرهنگ تنها وظيفه و نقش زن را فرزندآوري، نگهداري كودكان، نظافت و پخت و پز ترسيم مي‌نمايد و فعاليت‌هاي زنان را تحت الشعاع وظايف خانوادگي قرار مي‌دهد و در فعاليتهاي سياسي- اجتماعي نيز نقش زنان به ميزان چشمگيري كاهش مي‌يابد.
ويژگي‌هاي رفتاري منتسب و مثبت مردان به مراتب بيشتر از زنان، ويژگيهاي اجتماعي‌تر و مبتني بر هوش و ابتكار غالباً مختص مردان است و ويژگي‌هاي زنان عمدتاً فردي و غير پوياست.
همانگونه كه نتايج نشان مي‌دهد گاه برخي از الگوي جنسيتي حاكم بر كتب درسي و برنامه‌هاي آموزشي برداشت‌هاي سنتي را در اذهان تقويت مي‌كند. اين امر امكان دارد سبب شود تا دانش آموزان دختر كه زنان آينده جامعه هستند، نيروي خود را دست كم بگيرند و داراي شخصيتي فاقد خلاقيت و اعتماد به نفس شوند و به سوي پذيرش كارهاي كم مهارت با وجهه اجتماعي پايين گرايش پيدا كنند. چنانكه گفته شد اين عدم اعتماد به نفس در بعضي از زنان وجود دارد به نحوي كه حدود ۱۸ درصد كارهاي مديريتي را مختص مردان و مردان را در اين زمينه موفق تر از زنان مي‌دانند.
اين طرز تفكر و نگرش كه ازبرخي از خانواده‌ها شروع مي‌گردد سبب شده نه تنها مردان نگاه سنتي به زنان داشته باشند بلكه اكثر زنان نيز داراي همان نگرش باشند و بسياري از آنان قابليت‌هاي خود را مناسب ايفاي نقش‌هاي اجرايي سطح بالا ندانند.
با توجه به مطالب گفته شده مي‌توان راهكارهايي را جهت حل اين مسأله و فراهم آوردن شرايط مناسب تر جهت فعال تر نمودن نيمي از جامعه ارائه نمود:
  • ايجاد فرصت‌هاي لازم براي تأسيس انجمن‌ها، مؤسسات، سازمان‌ها و به طور كلي مراكز تجمع زنانه براي آگاهي از كم و كيف پتانسيل‌هاي موجود.
  • برگزاري دوره‌هاي آموزشي براي زنان و آشنايي با حقوق خود، فراهم كردن زمينه‌هاي خودباوري در زنان و آگاه كردن آنها از قابليت‌ها و توانايي‌هاي فردي‌شان.
  • برگزاري سمينارها و تشكيل كارگاه‌هاي آموزشي براي آشنا شدن مديران، سياستگذاران و تصميم‌گيران با مقوله جنسيتي و فوايد حضور مؤثرتر زنان در رده‌‌هاي بالاي تصميم‌گيري.
  • تشويق و ترغيب مديراني كه از زنان در سطوح بالاي سازماني استفاده مي‌كنند و امكان به ثبوت رسانيدن لياقت آنان را با دادن فرصت‌هاي لازم فراهم مي‌آورند.
  • معرفي زنان برتر و مقايسه عملكرد آنان با مردان هم‌پايه آنان.
  • تلاش در جهت تنظيم كتب درسي متناسب با مسائل روز و تأكيد بر مفاهيمي چون خانواده مشاركتي.
  • عمل مسئولان نظام از رئيس جمهور تا نمايندگان مجلس به شعارهاي انتخاباتي شان در مورد زنان.
  • انجام پژوهش‌هاي علمي در باب مسائل زنان بويژه در مباحث اشتغال، مديريت و نقش آنان در توسعه كشور.
 

bmd

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:lol:
مقاله جامع و زیبا و کامل و غیر فناتیکی بود که مسایل رو به وضوح نشون داده... نوشتنم دراینموقع شب..شاید غیبت پشت سر فرشته ای است که از لالائی های خودم بخواب رفته باشد..ولی خدا شاهده که با مضمون این مقاله چه روز و چه شب موافقم.. زنان توسط پای بند هایی که خودشان و خودمان بر پای اونا بستیم به این روز 8.2 درصدی افتاده اند...(اعترافی شوالیه وار , به نقل از خانمی در پست حجاب)
اسیر تفسیرهایی هستیم که خودمان آنها را تعریف کرده ایم.. واپس زدن برای مقتدر ماندن.. تحریف و تحدب انتخابی در دین برای عقب راندن و بر اریکه ماندن وفرافکنی ضعف خویشتن و دست انداختن به هنر محدود کردن..
خانم ترانه از این مطلبتون کمال تشکر رو دارم.. من غیر از قرمز ها رو هم خوندم .و البته کمی هم خوشحال شدم که در نبود این عدم مقبولیت خود خواسته زنان, میتوانم هنوز هم امیدی به داشتن کار داشته باشم . خانم منیره ممنون فکر کنم همه منتظرند تا این علت ها رو در بعد جهانی هم دریابند منتظریم. خواهشا دست از سر مردان کچل وردارید..
 

Similar threads

بالا