آیا دین ضامن اخلاق در جامعه است؟

تکنو کرات

اخراجی موقت
بسیاری از افراد در مورد اخلاقیات اسلام صحبت می کنند و میگویند اسلام خوب است چون انسان را به کارهای خوب دعوت می کند معمولان دلیل اینکه کسانی دروغ می گویند یا دزدی می کنند این نیست که این افراد نمی دانند دزددی کار بدی است در واقع شاهکار ادیان این است میگویند خوبی خوب است بدی بداست آیا تکرار این مسله باعث می شود انسانها دروغ نگویند دزدی نکنند؟ هرگز! کسانی که فکر می کنند دین ضامن اخلاق در جامعه است در واقع درک سبکی از جامعه شناسی و روانشناسی و ماهیت انسان دارند اینکه چرا در جامعه جرم وپلیدی وجود دارد و چه راهکار هایی برای کم کردن این مسائل باید ایجاد شود سوال ساده ای نیست علومی مانند روانشناسی جامعه شناسی جرمشناسی همواره در پی پاسخ دادن به این پرسشها هستند پس تا اینجا باید دانست دین کار بزرگی برای ترویج اخلاقیات نکرده است. کار دیگری که دینداران آنرا ضمانت اجرای قوانین اخلاقی دینی می دانند ترس از قیامت است آنها فکر می کنند انسانها مثل خردسالان از جانوران تخیلی ومتافیزیکی می ترسند در واقع دینداران خود از این مسائل می ترسند اما چیزی که ترس انها را تسکین می دهد بی حساب و کتاب بودن مفاهیم دینی است مثلا در احادیث شما اگریک نماز جماعت بخوانید به قدری ثواب کرده اید اگر تمام درختان عالم قلم شوند نمی توانند مقدار این ثواب را بنویسند دین اصولا انقدر مبحث گسترده وبی درو پیکری است هر کاری را انجام دهید با استفاده از مفاهیم دینی توجیه کنید این است که این ترس چندان ضمانت مطمئنی نیست.همین بی پایه بودن و توجیه پذیر بودن مفاهیم دینی بزرگترین علت ضد اخلاق بودن پدیده دیانت است دینداران به همین دلیل بی پایه واساس بودن مفاهیم دینی انها انسانهای کاملا قانون گریز هستند چون قوانین الهی خود را بالاتر از هر قانونی می دانند دینداران خدا را در خود می بینند بجای اینکه خدا را طرفدار خود ببینند دینداری جادوگری و صوفیگری چون بر پایه های ضد علمی و غیر منطقی استوار هستند اصولا مراتبی از فرضهای غلط و ادعاهای بدون استدلال پایه های انها را تشکیل می دهد ذاتا به سمت جزمیت در اخلاق و اندیشه حرکت می کنند جزمیت دشمن بزرگ اخلاق است بسیاری از اخلاقیات در حال تغییر هستنند مثل برده داری اما مفاهیم دینی چون تغییر نمی کنند با اخلاقیات جدید سر دشمنی دارد برای همین است بزرگترین دشمنان اخلاقیات نوین همواره دینداران بوده اند. دینداران معمولا جدی ترین دشمنان مفاهیم اخلاقی زیر می باشند 1 برابری حقوق زن و مرد2 دموکراسی خرد کردن قدرت در جامعه3 سوسیالیسم برابری ثروت در جامعه4 حقوق بشر5 کثرت گرایی دینی ازادی ادیان6 ازادی اندیشه7 خردگرایی8 اصالت عقل ... باید توجه داشت اینها همگی اصول و برنامه های اخلاقی هستند که شرایط زندگی بهتر و اخلاقی تر را برای جامعه پدید می اورند.
 

mina jigili

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
متن عالی بود و باهاش موافق هستم
دین به هیچ وجه ضامن کردار و رفتارو تفکرات بشریت نیست صرفا بیانگر اصولیست که به قولی مصلحت انسان را در آن میبیند
اگر ما به دنیا آورده شدیم که بخواهند راه را نشانمان دهند آیا این خود نوعی بی اعتمادی به نوع بشر نیست؟آیا ما به به اراده خود درروز الست با خدا پیمان بستیم که روی زمین بیاییم آیا باز هم نیازی به راهنما داریم؟و اگر درآن روز پیمان را رد کردیم پس چرا باز هم روی زمین آمدیم؟ و باز هم راهنمایی میشویم مگر ما خود از روز اول نگفتیم که مخالفیم؟
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
​دوستان نظر شما چیه؟

نظرم اینه که نویسنده یادداشت خودش هم نمیدونه چی میخواهد؟
چون توی بند5 و 6 در انتهای مطلب چیزهایی رو گفته که در داخل متن خودش ان اصول رو رعایت نکرده

یعنی دم از این زده که دینداران مخالفان مفاهیم اخلاقی /ازادی اندیشه و ازادی ادیان و کثرت گرایی دینی هستند
اما خودش هم که ظاهرا بی دین بوده این اصول رو در نوشته خودش رعایت نکرده و دینداری را امری سخیف و بی منطق و .... دانسته.

اگر واقعا به این موارد اعتقاد دارد پس باید به عقاید میلیونها دیندار هم احترام بگذارد و به جای اینکه نظرات انها را
بچه گانه و بی در و پیکر بخواند به تبلیغ نظر خودش بپردازد و بگوید نسخه خودش برای خوشبختی بشر چیست؟


لطفا سعی کنید ذهنتون رو باز کنید و مستقل از رفتار دینداران درباره خود دین و علت نیاز بشر به دین فکر کنید.

اگر هم میخواهید درباره رفتار دینداران فکر کنید به پیشوایان انها نظر بیندازید نه کسانیکه از اسم دینداری به عنوان حربه ای برای اهداف خودشان سواستفاده میکنند. شخصا بین این دو گروه تمایز قائلم: دینداران حقیقی و سواستفاده کنندگان از دین.

به ابراهیم و مریم و مسیح و محمد سلام الله علیهم توجه کنید .
 

fappist

عضو جدید
همه چیز به پول و س*س بر میگرده اگه اینا باسه یکی فراهم باشه خیلی انسان خوب و قابل اعتمادی خواهد شد همیشه هم همینطوره حتی هزار سال دیگه
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما درباره اینکه میگوید دین ضامن اخلاق در جامعه نیست
باید خدمتتون عرض کنم این عمل به موازین دینی است که ضامن اخلاق در جامعه است

به عمل کار برآید به سخندانی نیست.

شما بیمار باش برو پیش بهترین دکتر دنیا از او نسخه بگیر بعد نسخه را تاکن بگذار توی جیبت و هر کاری دلت خواست بکن آیا بیماریت درمان میشود؟

اگر درمان نشدی میتوانی کار دکتر را زیر سوال ببری؟!

الان وضعیت ما اینه.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه چیز به پول و س*س بر میگرده اگه اینا باسه یکی فراهم باشه خیلی انسان خوب و قابل اعتمادی خواهد شد همیشه هم همینطوره حتی هزار سال دیگه

نه بابا جون اونایی که با بمب اتمی حمله کردند به ژاپن هم پولشون تامین بود هم بلحاظ علمی در سطح خیلی بالایی بودند ولی باعث مرگ هزاران نفر شدند.
پس هیچکدام از اینها کفایت نمیکنند.
به روم باستان که نگاه میکنید از این لحاظها که شما میگید تامین بودند اما برده ها را مثل حیوانات وحشی به جان هم میانداختند و از آنها میخواستند که همدیگر را بکشند تا اینها ساعتی تفریح کنند.
 

fappist

عضو جدید
نه بابا جون اونایی که با بمب اتمی حمله کردند به ژاپن هم پولشون تامین بود هم بلحاظ علمی در سطح خیلی بالایی بودند ولی باعث مرگ هزاران نفر شدند.
پس هیچکدام از اینها کفایت نمیکنند.
به روم باستان که نگاه میکنید از این لحاظها که شما میگید تامین بودند اما برده ها را مثل حیوانات وحشی به جان هم میانداختند و از آنها میخواستند که همدیگر را بکشند تا اینها ساعتی تفریح کنند.



خود ژاپنی ها ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار زنو فقط باسه تامین انرژی سربازها از کشور خودشون جمع کرده بودند باید انرژی بگیره با دشمن بجنگه اگر نه اونا این کارو میکردن در شرایط دشوار هیچی و هیچ کس نمیتونه راه حل پیدا کنه جز غریزه
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
نه بابا جون اونایی که با بمب اتمی حمله کردند به ژاپن هم پولشون تامین بود هم بلحاظ علمی در سطح خیلی بالایی بودند ولی باعث مرگ هزاران نفر شدند.
پس هیچکدام از اینها کفایت نمیکنند.
به روم باستان که نگاه میکنید از این لحاظها که شما میگید تامین بودند اما برده ها را مثل حیوانات وحشی به جان هم میانداختند و از آنها میخواستند که همدیگر را بکشند تا اینها ساعتی تفریح کنند.
مرسی از اینکه نظر دادین اما تعصب ها رو کنار بذار من از الان تا 10 سال دیگه با شما بحث کنم فایده نداره ذهن انسان باید ازاد باشه یعنی دربند خرافات نباشید من کلی حرف زدم به شما بر نخوره دین ضامن اخلاق نیست دلیل بیار که هست
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
مرسی از اینکه نظر دادین اما تعصب ها رو کنار بذار من از الان تا 10 سال دیگه با شما بحث کنم فایده نداره ذهن انسان باید ازاد باشه یعنی دربند خرافات نباشید من کلی حرف زدم به شما بر نخوره دین ضامن اخلاق نیست دلیل بیار که هست
شما بگو چی ضامن اخلاق هست؟!!!
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دین ضامن اخلاق نیست دلیل بیار که هست

سلام علیکم!
عزیز جان!
فرق است میان اخلاق و ادب(آداب انسانی) چرا که:
اخلاق عبارت است از: ملكات راسخ در روح، و در واقع، وصفی از اوصاف روح می‎باشد؛
ولی آداب عبارت است از: هیئت‎های زیبایی كه اعمال و رفتار آدمی بدان متّصف می‎گردد كه نحوه‎ی صدور این اعمال به صفات روحی شخص بستگی دارد و پر واضح است كه میان اتّصاف روح به اخلاقیات و اتّصاف عمل به آداب، تفاوت بسیاری وجود دارد.
پس ادب، ظرافت و دقت در عمل را گویند.
 

تکنو کرات

اخراجی موقت


سلام علیکم!
عزیز جان!
فرق است میان اخلاق و ادب(آداب انسانی) چرا که:
اخلاق عبارت است از: ملكات راسخ در روح، و در واقع، وصفی از اوصاف روح می‎باشد؛
ولی آداب عبارت است از: هیئت‎های زیبایی كه اعمال و رفتار آدمی بدان متّصف می‎گردد كه نحوه‎ی صدور این اعمال به صفات روحی شخص بستگی دارد و پر واضح است كه میان اتّصاف روح به اخلاقیات و اتّصاف عمل به آداب، تفاوت بسیاری وجود دارد.
پس ادب، ظرافت و دقت در عمل را گویند.
استاد جواب دارای بگو این سخنان جواب سوال من نیست شب خوش
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
استاد جواب دارای بگو این سخنان جواب سوال من نیست شب خوش

سلام علیکم!:gol:
عزیزجان!
غرض فرق بین رفتار شخص و نفس اخلاق بود!
جواب شما همین بس که:"
ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري"
خداوند نه موجود تخیلیست و نه چیز دیگر!
این که شخصی درک صحیحی از خداوند عزوجل ندارد و او را شاهد و ناظر نمی بیند آیا مشکل از خداست؟


 

تکنو کرات

اخراجی موقت
سلام علیکم!:gol:
عزیزجان!
غرض فرق بین رفتار شخص و نفس اخلاق بود!
جواب شما همین بس که:"
ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري"
خداوند نه موجود تخیلیست و نه چیز دیگر!
این که شخصی درک صحیحی از خداوند عزوجل ندارد و او را شاهد و ناظر نمی بیند آیا مشکل از خداست؟


جوابتون مثل خودته بدرد خودتم می خوره همه چیزو بهم ربط نده بابا ادراک بخواب
 

Maenad

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیر... دین به تنهایی ضامن اخلاق نیست...
اما تا حد زیادی راه گشا و کمک کننده است...
اما میتونیم بگیم عمل درست به دین ضامن اخلاق در جامعه است...
 
آخرین ویرایش:

تکنو کرات

اخراجی موقت
خیر... دین به تنهایی ضامن اخلاق نیست...
اما تا حد زیادی راه گشا و کمک کننده است...
اما میتونیم بگیم عمل درست به دین ضامن اخلاق در جامعه است...
بالاخره هست یا نه چرا؟ من زحمت کشیدم دوست دارم کمک کنید در مورد این عمل توضیح می دین؟ مرسی
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
دین ضامن اخلاق نیست ما باید تضمینش کنیم. ماتصمیم میگیریم اخلاق باشه یا نه و کدوم اخلاق بهتره ، قدیمی یا نو. هرکس یه نظری داره نباید انتظار داشته باشیم کسی که به چیزی اعتقاد داره راحت از عقایدش دست بکشه، اونم واسه خودش دلیل داره.
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
دین ضامن اخلاق نیست ما باید تضمینش کنیم. ماتصمیم میگیریم اخلاق باشه یا نه و کدوم اخلاق بهتره ، قدیمی یا نو. هرکس یه نظری داره نباید انتظار داشته باشیم کسی که به چیزی اعتقاد داره راحت از عقایدش دست بکشه، اونم واسه خودش دلیل داره.
مرسی پس نقش ما انسانها خیلی پر رنگتره نظریه های مذهبی ثابتند در هر زمان و مکان تغییر نمی کنند .
 

Nazi_Elite

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی پس نقش ما انسانها خیلی پر رنگتره نظریه های مذهبی ثابتند در هر زمان و مکان تغییر نمی کنند .
آره، همه چی دست خودمونه، نظریه های مذهبی ثابت، تغییر نمیکنه اما دوره زمونه که تغییر میکنه ، یه کی همون نظریه های ثابت رو قبول میکنه و جواب میده، یکی با اخلاق جدید حال میکنه.

ما هر اخلاقی که بخواییم بدست میاریم، هرکی تعریفش از دین یه چیزه... این اختلاف نظرا طبیعیه.
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
آره، همه چی دست خودمونه، نظریه های مذهبی ثابت، تغییر نمیکنه اما دوره زمونه که تغییر میکنه ، یه کی همون نظریه های ثابت رو قبول میکنه و جواب میده، یکی با اخلاق جدید حال میکنه.

ما هر اخلاقی که بخواییم بدست میاریم، هرکی تعریفش از دین یه چیزه... این اختلاف نظرا طبیعیه.
​ اما من با دلیل گفتم دین ضامن اخلاق نیست مرسی.
 

تکنو کرات

اخراجی موقت
اگه ناراحت نمیشید و بهتون برنمیخوره جدای از اون کپی پیست اول یه بار دقیقا بگید به چه علت ضامن نیست و چه چیزی میتونه ضامن اخلاق باشه؟؟؟
جواب اون دلایل رو بده تا بعد .ادیان معمولا مبتنی بر فرهنگهای هستند که ان دینها در انجا شکل گرفته یعنی اخلاقیات دینی معمولا در جغرافیای مشخصی اخلاقی حساب می شوند پس بوسیله جغرافیا محدود می شوند اخلاقیات دینی محدود به تاریخ و زمان نیز می باشد ادیان پر از مفاهیمی است که روزگاری در منطقه ی اخلاقی به شمار رفته اما در منطقه و زمان ما کاملا غیر اخلاقی بوده.مهمترین عامل ی که می تونه ضامن اخلاق باشه جامعه ی است که حقوق همگان رعایت بشه و مردم از رفاه نسبی برخوردار باشند.شب خوش
 

1arash1

عضو جدید
دین نه نتنها ضامن اخلاق نیست بلکه میتواند توجیهی باشد برای بسیاری بی اخلاقیها. دین پویا نیست. کاربردی نیست.
 

Carlina

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرم اومد استارتر عزیز متنی رو که نوشتن از روی کمی اطلاعات نوشتن و با وجود توضیحات بعضی از دوستان متوجه نشدن...نمیدونم دین شون چیه یا چه مکتبی رو قبول دارن .اما با مطالعه میتونیم بفهمیم دین اسلام بهترین مفاهیم رو از اخلاق ارائه داده و حالا اینکه ما مسلمونا نمیتونیم به اون کاملی که دین گفته اخلاق رو به رفتار برسونیم مشکل از ما و جامعه مون هست که دین رو خوب اجرا نمیکنه.نه دین مون. فکر میکنم این مطلب بتونه کمک تون کنه....


1- اخلاق در مكتب خداپرستان

از اين ديدگاه، آفريننده همه آثار خداست. ما از سوى او هستيم و به سوى او باز مى‏گرديم و هدف آفرينش تكامل انسان در جنبه‏هاى معنوى است و پيشرفتهاى مادى تا آنجا كه راه را براى وصول به تكامل معنوى هموار مى‏سازد نيز هدف معنوى محسوب مى‏شود. تكامل معنوى را مى‏شود بدينسان معنى كرد: «قرب به خداوند و پيمودن راهى كه انسان را به صفات كمال او نزديك مى‏سازد». بنابراين معيار، اخلاق از اين ديدگاه تمام صفات افعالى است كه انسان را براى پيمودن اين راه آماده مى‏سازد و نظام ارزش‏گذارى در اين مكتب نيز بر محور ارزشهاى والاى انسانى و كمال معنوى و قرب به خداست.

2- اخلاق ماديگرى

مى‏دانيم ماديها شعبى دارند كه يك شعبه معروف آن ماديگرى كمونيستى است. از ديدگاه اين مكتب كه همه چيز را از دريچه ماده مى‏نگرد و به خدا و مسائل معنوى، ايمان ندارد، و اصالت را براى اقتصاد قائل است و براى تاريخ نيز ماهيت مادى و اقتصادى قائل مى‏باشد، هر چيز كه جامعه را به سوى اقتصاد كمونيستى سوق دهد اخلاق است، و يا به تعبير خودشان «آنچه انقلاب كمونيسم را تسريع كند، اخلاق محسوب مى‏شود.» مثلا اين كه راست گفتن يا دروغ گفتن كدام اخلاقى و يا غير اخلاقى است‏با توجه به تاثير آنها در انقلاب ارزيابى مى‏شود، اگر دروغ به انقلاب سرعت‏ببخشد، يك امر اخلاقى است و اگر راست تاثير منفى بگذارد يك امر غير اخلاقى محسوب مى‏شود! شاخه‏هاى ديگر ماديگرى نيز هر كدام طبق مسلك خود اخلاق را تفسير مى‏كنند; آنها كه اصل را بر لذت و كام گرفتن از لذائذ مادى نهاده‏اند چيزى به نام اخلاق قبول ندارند و يا به تعبير ديگر، اخلاق را در صفات و افعالى مى‏دانند كه راه را براى وصول به لذت هموار سازد. و آنها كه اصل را بر منافع شخصى و فردى نهاده‏اند و حتى جامعه بشرى را تا آن اندازه محترم مى‏شمرند كه در مسير منافع شخصى آنها باشد (همان‏گونه كه در مكتبهاى سرمايه دارى غرب ديده مى‏شود) اخلاق را به امورى تفسير مى‏كنند كه آنها را به منافع مادى و شخصى آنها برساند و همه چيز را در پاى آن قربانى مى‏كنند!

3- اخلاق از ديدگاه فلاسفه عقلى

آن گروه از فلاسفه كه اصالت را براى عقل قائلند و مى‏گويند غايت فلسفه اين است كه در وجود انسان يك عالم عقلى بسازد همانند عالم عينى خارجى ، در مباحث اخلاقى - اخلاق را به صفات و اعمالى تفسير مى‏كنند كه به انسان كمك كند تا عقل بر وجود او حاكم باشد نه طبايع حيوانى و خواسته‏هاى نفسانى.

4 - اخلاق در مكتب غيرگرايان!

گروه ديگر از فلاسفه كه بيشتر به جامعه مى‏انديشند و اصالت را براى جمع قائلند نه افراد، فعل اخلاقى را به افعالى تفسير مى‏كنند كه هدف غير باشد; بنابراين، هر كارى كه نتيجه‏اش تنها به خود انسان برگردد غير اخلاقى است و كارهائى كه هدفش ديگران باشد اخلاقى است.

5 - اخلاق از ديدگاه وجدان گرايان

گروهى از فلاسفه كه اصالت را براى وجدان قائلند نه عقل، كه مى‏توان از آنها به «وجدان‏گرا» تعبير كرد و گاه به طرفداران «حسن و قبح عقلى‏» كه در واقع منظور از آن عقل عملى است نه عقل نظرى، آنها مسائل اخلاقى را يك سلسله امور وجدانى مى‏دانند نه عقلانى كه انسان بدون نياز به منطق و استدلال آنها را درك مى‏كند; مثلا، انسان عدالت را خوب مى‏شمرد و ظلم را بد، ايثار و فداكارى و شجاعت را خوب مى‏داند و خودپرستى و تجاوزگرى و بخل را بد مى‏بيند بى آن‏كه نيازى به استدلال عقلانى و تاثير آنها در فرد و جامعه داشته باشد. بنابراين، بايد وجدان‏اخلاقى را زنده‏كرد و آنچه را موجب‏تضعيف وجدان مى‏شوداز ميان برداشت; سپس وجدان قاضى خوبى براى تشخيص اخلاق خوب از بد خواهدبود. طرفداران «حسن و قبح عقلى‏» گر چه دم از عقل مى‏زنند ولى پيداست كه منظور آنها عقل وجدانى است و نه عقل استدلالى، آنها مى‏گويند حسن احسان و قبح ظلم كه دو فعل اخلاقى مى‏باشد بدون هيچ گونه نياز به دليل و برهان براى انسان سليم‏النفس آشكار است، و به اين ترتيب اصالت را براى وجدان قائلند. ولى بسيارى از آنها انكار نمى‏كنند كه وجدان ممكن است درباره بعضى از امور ساكت‏باشد و ادراكى نداشته باشد، در اينجا بايد دست‏به دامن شريعت و وحى شد تا امور اخلاقى را از غير اخلاقى جدا سازد; بعلاوه اگر نسبت‏به آنچه عقل حاكم است تاييدى از سوى شرع باشد انسان با اطمينان بيشترى در راه آن گام مى‏نهد. نتيجه: با توجه به اشاراتى كه به مهمترين مكاتب اخلاقى آمد، امتيازات مكتب اخلاقى اسلام كاملا روشن است: «اساس اين مكتب اخلاقى، ايمان به خداوندى است كه كمال مطلق و مطلق كمال است و فرمان او بر تمام جهان هستى جارى و سارى است و كمال انسانها در اين است كه پرتوى از صفات جمال و جلال او در خود منعكس كنند و به ذات پاكش نزديك و نزديكتر شوند.» ولى اين به آن معنا نيست كه صفات اخلاقى در بهبودى حال جامعه بشرى و نجات انسانها از چنگال بدبختيها بى‏اثر است; بلكه در يك جهان‏بينى صحيح اسلامى عالم هستى يك واحد بهم پيوسته است، واجب‏الوجود قطب اين دايره و ماسواى خدا همه به او وابسته و پيوسته و در عين حال با هم منسجم و در ارتباطند. بنابراين، هر چيزى كه سبب صلاح حال فرد باشد سبب صلاح حال جامعه، و هر چيز كه در صلاح جامعه مؤثر باشد در صلاح فرد نيز مؤثر است. به تعبير ديگر، ارزشهاى اخلاقى تاثير دوگانه دارد، هم فرد را مى‏سازد، هم جامعه را. و آنها كه تصور مى‏كنند هميشه مسائل اخلاقى چيزى است كه هدف در آن غير باشد نه خويشتن، در اشتباه بزرگى هستند زيرا مصلحت اين دو در واقع از هم جدا نيست و جدائى اين دو از يكديگر تنها در مقاطع محدود و كوتاه مدت است.

برای اطلاعات بیشتر میتونید به لینک زیر مراجعه کنید
http://www.alulbayt.com/farsi/book1.htm#اصول
 

Ir. A. P

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسیاری از افراد در مورد اخلاقیات اسلام صحبت می کنند و میگویند اسلام خوب است چون انسان را به کارهای خوب دعوت می کند معمولان دلیل اینکه کسانی دروغ می گویند یا دزدی می کنند این نیست که این افراد نمی دانند دزددی کار بدی است در واقع شاهکار ادیان این است میگویند خوبی خوب است بدی بداست آیا تکرار این مسله باعث می شود انسانها دروغ نگویند دزدی نکنند؟ هرگز! کسانی که فکر می کنند دین ضامن اخلاق در جامعه است در واقع درک سبکی از جامعه شناسی و روانشناسی و ماهیت انسان دارند اینکه چرا در جامعه جرم وپلیدی وجود دارد و چه راهکار هایی برای کم کردن این مسائل باید ایجاد شود سوال ساده ای نیست علومی مانند روانشناسی جامعه شناسی جرمشناسی همواره در پی پاسخ دادن به این پرسشها هستند پس تا اینجا باید دانست دین کار بزرگی برای ترویج اخلاقیات نکرده است. کار دیگری که دینداران آنرا ضمانت اجرای قوانین اخلاقی دینی می دانند ترس از قیامت است آنها فکر می کنند انسانها مثل خردسالان از جانوران تخیلی ومتافیزیکی می ترسند در واقع دینداران خود از این مسائل می ترسند اما چیزی که ترس انها را تسکین می دهد بی حساب و کتاب بودن مفاهیم دینی است مثلا در احادیث شما اگریک نماز جماعت بخوانید به قدری ثواب کرده اید اگر تمام درختان عالم قلم شوند نمی توانند مقدار این ثواب را بنویسند دین اصولا انقدر مبحث گسترده وبی درو پیکری است هر کاری را انجام دهید با استفاده از مفاهیم دینی توجیه کنید این است که این ترس چندان ضمانت مطمئنی نیست.همین بی پایه بودن و توجیه پذیر بودن مفاهیم دینی بزرگترین علت ضد اخلاق بودن پدیده دیانت است دینداران به همین دلیل بی پایه واساس بودن مفاهیم دینی انها انسانهای کاملا قانون گریز هستند چون قوانین الهی خود را بالاتر از هر قانونی می دانند دینداران خدا را در خود می بینند بجای اینکه خدا را طرفدار خود ببینند دینداری جادوگری و صوفیگری چون بر پایه های ضد علمی و غیر منطقی استوار هستند اصولا مراتبی از فرضهای غلط و ادعاهای بدون استدلال پایه های انها را تشکیل می دهد ذاتا به سمت جزمیت در اخلاق و اندیشه حرکت می کنند جزمیت دشمن بزرگ اخلاق است بسیاری از اخلاقیات در حال تغییر هستنند مثل برده داری اما مفاهیم دینی چون تغییر نمی کنند با اخلاقیات جدید سر دشمنی دارد برای همین است بزرگترین دشمنان اخلاقیات نوین همواره دینداران بوده اند. دینداران معمولا جدی ترین دشمنان مفاهیم اخلاقی زیر می باشند 1 برابری حقوق زن و مرد2 دموکراسی خرد کردن قدرت در جامعه3 سوسیالیسم برابری ثروت در جامعه4 حقوق بشر5 کثرت گرایی دینی ازادی ادیان6 ازادی اندیشه7 خردگرایی8 اصالت عقل ... باید توجه داشت اینها همگی اصول و برنامه های اخلاقی هستند که شرایط زندگی بهتر و اخلاقی تر را برای جامعه پدید می اورند.

نظر من:
بعد این همه بدگویی در مورد دینداران ایا کسانی که اون صفاتو براشون گفتین دین دار حساب میشن؟
دین دار کسیه که به دین عمل کنه هر چیزی رو که برای خودش میپسنده برای بقیه بخواد . خدا رو ببینه که داره نگاهش میکنه... ایا همچین کسی اون دینداری هست که شما برا خودت تعریف کردی؟
دین راهو نشون میده و انگیزه باید باشه تا به اون راه رفت. یکی برای رضای خدا یکی برای منافع مادی یکی برای پول دراوردن یکی برای خودنمایی حالا رفتار کدوم یکی از اینا میتونه دینو معرفی کنه؟
من تو دینداران ادم بدی ندیدم .
در اخر هم باید بگم ادعا های بزرگی تو این متن دیدم که دلایلی که برای اون ادعا ها اومده محکم و کافی نبود.به عنوان نمونه شما میتونی ثابت کنی دین ما با خرد گرایی مخالفه چند بار در قران اومده چرا تفکر نمیکنید؟یا احادیثی که تفکر رو از عبادت برتر میدونن. من به شخصه نمیتونم همه دستورات دینو برای خودم اثبات کنم ولی تا جایی که بتونم این کارو میکنم و بعد از اون هم اعتماد میکنم به قران و ... اگر بشر میتونست به تنهایی به این مرحله که الان هست برسه از نظر اخلاقی خدا هیچ پیامبری رو مبعوث نمیکرد تا دینی بوجود بیاد.
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی از اینکه نظر دادین اما تعصب ها رو کنار بذار من از الان تا 10 سال دیگه با شما بحث کنم فایده نداره ذهن انسان باید ازاد باشه یعنی دربند خرافات نباشید من کلی حرف زدم به شما بر نخوره دین ضامن اخلاق نیست دلیل بیار که هست

من جواب شما را در دو پستی که گذاشتم دادم
برید بخونیدش.

لطفا به این سوال من هم فکر کنید.

فرض کنید یک دکتر تمام مضرات سیگار رو بلحاظ علمی بدونه و برای شما با دلیل و آزمایش ثابت کنه سیگار برای بدن ضرر داره. بعد بره خودش سیگار بکشه.
در اینجا علم پزشکی اشتباه کرده که گفته سیگار برای سلامتی مضره یا این دکتره؟
گناه از علم پزشکی بود یا از خودش که به چیزهایی که میدونه پایبند نیست؟
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
سلام!!

واقعا این بحث خیلی ساده است :

قبول داشته باشید که برای عامه مردم تاکید بر اخلاق از طرف یه امر ماورایی و الهی مثل دین بسیار کارسازه ...

قبول داشته باشید که همه مردم نمیتونن پیش خودشون محاسبه کنند که آیا کاری یا حرفی بده یا خوب!!!

اما وقتی یک منبع اطمینان بخش مثل دین این کارها و حرفها رو رد یا تاکید میکنه مسلما مردم هم با آرامش به سمت اخلاق سوق پیدا میکنن!!

پس دين مهمترين ضامن اجرايي اخلاق در يك جامعه است ...

.
.
.
 

tehranUNIVERSITY

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
[/B گفت:
تکنو کرات;4620735]بسیاری از افراد در مورد اخلاقیات اسلام صحبت می کنند و میگویند اسلام خوب است چون انسان را به کارهای خوب دعوت می کند معمولان دلیل اینکه کسانی دروغ می گویند یا دزدی می کنند این نیست که این افراد نمی دانند دزددی کار بدی است در واقع شاهکار ادیان این است میگویند خوبی خوب است بدی بداست آیا تکرار این مسله باعث می شود انسانها دروغ نگویند دزدی نکنند؟ هرگز! کسانی که فکر می کنند دین ضامن اخلاق در جامعه است در واقع درک سبکی از جامعه شناسی و روانشناسی و ماهیت انسان دارند اینکه چرا در جامعه جرم وپلیدی وجود دارد و چه راهکار هایی برای کم کردن این مسائل باید ایجاد شود سوال ساده ای نیست علومی مانند روانشناسی جامعه شناسی جرمشناسی همواره در پی پاسخ دادن به این پرسشها هستند پس تا اینجا باید دانست دین کار بزرگی برای ترویج اخلاقیات نکرده است. کار دیگری که دینداران آنرا ضمانت اجرای قوانین اخلاقی دینی می دانند ترس از قیامت است آنها فکر می کنند انسانها مثل خردسالان از جانوران تخیلی ومتافیزیکی می ترسند در واقع دینداران خود از این مسائل می ترسند اما چیزی که ترس انها را تسکین می دهد بی حساب و کتاب بودن مفاهیم دینی است مثلا در احادیث شما اگریک نماز جماعت بخوانید به قدری ثواب کرده اید اگر تمام درختان عالم قلم شوند نمی توانند مقدار این ثواب را بنویسند دین اصولا انقدر مبحث گسترده وبی درو پیکری است هر کاری را انجام دهید با استفاده از مفاهیم دینی توجیه کنید این است که این ترس چندان ضمانت مطمئنی نیست.همین بی پایه بودن و توجیه پذیر بودن مفاهیم دینی بزرگترین علت ضد اخلاق بودن پدیده دیانت است دینداران به همین دلیل بی پایه واساس بودن مفاهیم دینی انها انسانهای کاملا قانون گریز هستند چون قوانین الهی خود را بالاتر از هر قانونی می دانند دینداران خدا را در خود می بینند بجای اینکه خدا را طرفدار خود ببینند دینداری جادوگری و صوفیگری چون بر پایه های ضد علمی و غیر منطقی استوار هستند اصولا مراتبی از فرضهای غلط و ادعاهای بدون استدلال پایه های انها را تشکیل می دهد ذاتا به سمت جزمیت در اخلاق و اندیشه حرکت می کنند جزمیت دشمن بزرگ اخلاق است بسیاری از اخلاقیات در حال تغییر هستنند مثل برده داری اما مفاهیم دینی چون تغییر نمی کنند با اخلاقیات جدید سر دشمنی دارد برای همین است بزرگترین دشمنان اخلاقیات نوین همواره دینداران بوده اند. دینداران معمولا جدی ترین دشمنان مفاهیم اخلاقی زیر می باشند 1 برابری حقوق زن و مرد2 دموکراسی خرد کردن قدرت در جامعه3 سوسیالیسم برابری ثروت در جامعه4 حقوق بشر5 کثرت گرایی دینی ازادی ادیان6 ازادی اندیشه7 خردگرایی8 اصالت عقل ... باید توجه داشت اینها همگی اصول و برنامه های اخلاقی هستند که شرایط زندگی بهتر و اخلاقی تر را برای جامعه پدید می اورند.


  • سلام. شما که دم از اخلاقیات مدرن میزنید، اینطور صحبت کردن جزء آموزه های اخلاقیات مدرن هست؟؟!!!! به قول خودتان « جزمیّت، دشمن بزرگ اخلاق است». هرچند بنده با این گزاره کمی مشکل دارم.
  • اگه به بحث حُسن و قبح عقلی و شرعی که در علم کلام و فلسفه اومده رجوع میکردید، اینطور نتیجه ای نمی گرفتید.
  • واقعا این استدلال شماست برای ضد اخلاق بودن دین؟؟؟؟؟؟ ( کمی علم منطق خواندن بد نیست.) کمی اشکالات منطقی رو میگم:
  • علت ضد اخلاق بودن دین : بی پایه و توجیه پذیر بودن مفاهیم دینی
علت قانون گریزی دینداران : بی پایه و توجیه پذیر بودن مفاهیم دینی
خب. اولا قانون گرایی مؤلفه ای از اخلاق است. به فرض محال اگر بپذیریم دینداران قانون گریزند، شما نمیتونید حکم کلّی صادر کنید که چون دینداران قانون گریزند پس دین ضد اخلاق است. (دلیلش رو بعضی از دوستان ارائه کردند).
ثانیا : هر دینداری قانون گریز است، قانون گریزی، ضد اخلاق است، پس دینداران ( یا دین) ضد اخلاق است. (با کمی فکر، بطلان این قیاس پذیرفتنیست).(مثل این قیاس: هر دیواری موش دارد، هر موشی گوش دارد، پس دیوار گوش دارد).
ثالثا: به قول بعضی ها : ثبت العرش ثم انقش . اول شما با دلیل قطعی و عقلانی ثابت کن که مفاهیم دینی بی پایه و اساسند، بعد نتیجه ای که میخواهی بگیری، بگیر

  • بعضی از اصول و مفاهیمی که نام بردید به یکدیگر برگشت میکنند مثل خرد گرایی که به اصالت عقل برمیگردد که به یک بیان هم دین اون رو و بعضی دیگر از مفاهیمی رو که نام بردید پذیرفته.
  • شما فقط یک سری ادّعا مطرح کردید و دلیلی ارائه ندادید. مثلا شما ثابت کنید چطور کثرت گرایی دینی از مفاهیم و اصول اخلاقی هست و باید اون رو پذیرفت.

=====================

بنده هدفم از این صحبتها این نیست که شما یا بزرگواران دیگه ای که به این گفته ها روی میارند رو متقاعد کنم که نظرشون اشتباه هست امّا لااقل این رو میتونم بگم که خیلی خیلی در نحوه ارائه دادن استدلال ضعف دارند (شاید بخاطر بطلان این گفته ها باشد که نمیشود براش استدلال آورد).:gol:
 

Similar threads

بالا