آلوار آلتو Hugo Alvar Henrik Aalto

nino

مدیر بازنشسته
هوگو آلوار هنريك آلتو




آلوار آلتو در كورتان ، فنلاند در 3 فوريه 1898 بدنيا آمد در فنلاند معماران و جنگل بانان شخصيت اجتماعي برجسته اي دارند و از طبقات مرفه هستند ، اجداد آلتو جنگل باناني بودند كه از اين رفاه نصيب داشتند . خود التو كودكي اشرا در دهكده اي موسوم به آلارياري در انتهاي گوشه شمال غربي فنلاند كه در پر جمعيت ترين ايالت ايالت فنلاند قرار دارد بسر آورد . از سال 1916 به پلي تكنيك هلسينكي رفت و در سال 1921 فارغ تحصيل شد . او از شاگردان آرماس ليندگرن و لارس سونك بود .

از هنگامي كه آلتو كار را آغاز كرد ، فنلاند تا سال ها دچار عدم آرامش سياسي بود . نخست موضوع استقلال فنلاند پيش آمد كه پس از آن اين كشور تا مدتي كوتاه از آزادي برخوردار بود و سپس دو جنگ پي در پي باز آرامش اين كشور را بر هم زد . هر دو جنگ كافي بود هستي فنلاند را براي هميشه از ميان بردارد . پس از اين دو جنگ خزانه فنلاند تهي شد و براي مرمت كارخانه هاي توليدي كه در جنگ اسيب ديده بودند بودجه اي ناچيز در اختيار بود . خانه سازي به حداقل رسيده بود و اعتباري براي ساختن بناهاي عمومي و موزه ها و ساختمان هايي از اين قبيل كه نشان شكفتگي اقتصادي هر كشور است وجود نداشت . از همين رو در كارهاي نخستين آلتو بناهاي بزرگ و عمومي وجود ندارد . وي كار را در مراحل نخستين جواني آغاز كرد و هنگامي كه هنوز در دانشگاه مشغول به تحصيل بود براي نخستين بار دست آزمود و خانه اي براي والدين خود در دهكده آلاياروي ساخت . اندكي بعد نخستين كليساي خود را در نزديكي يوسكوله بنا نهاد .
به علت شرايط نامناسب اقتصادي بعد از جنگ ، مدت چند سال در سراسر اسكانديناوي ، اروپاي مركزي و ايتاليا سفر كرد و مدت كوتاهي در دفتر برنامه ريزي نمايشگاه گوتنبرگ فعاليت كرد .
اولين دوره معماري حرفه اي او با شركت در نمايشگاه صنعتي سال 1922 آغاز شد ، هر چند كارهاي مختلف ديگري نيز مرتبط به دوره دانشجوئي وي شناخته شده است كه از اهميت خاصي برخوردار هستند .

آلتو در سال 1922 در ژي واس كيلا اولين دفتر كارش را داير كرد و در سال 1925 با آينو مارسيو (1894-1949) ازدواج كرد . آينو مارسيو تا پايان عمر مهم ترين همكار او بود ، خصوصا در كار اداره و مديريت كارخانه توليدي مبلمان چوبي كه به سال 1928 در ارتباط با ساختمان اسايشگاه پايميو تاسيس شده بود ، نقش وي موثري داشت .
 
آخرین ویرایش:

nino

مدیر بازنشسته
شخصيت خصوصي آلتو
درباره شخصيت معماري آلتو بي آنكه از شخصيت خصوصي وي ياد شود ، نمي توان به كمال صحبت داشت . بشريت – دست كم به اندازه معماري – براي آلتو اهميت دارد . آلتو براي خواست ها و عقائد همه مردم از هر طبقه و اهل هر كجا كه باشند احترام قائل است . وي مانند جيمز جويس ( نويسنده ايرلندي ) از آشنايي با مردم مختلف با مشاغل گوناگون تجربه مي آموزد و اين تجربه به كارهايش مايه مي دهد . گاه همين كه پا از خانه بيرون مي گذارد خود را با گفتگو و ماجراهاي مردم و خيابان مشغول مي كند و همانگونه كه در استفاده از ماده آلي مانند چوب صريح وبي پروا است در آشنايي با مردم و آغاز سخن با آنان به خود ترديد راه نمي دهد .
به سال 1929 در كنگره CIAM در فرانكفورت وقتي آلتو براي نخستين بار وارد جمع شد قبل از آنكه از ساختمان هاي خود صبحت كند ، با ذكر واقعه اي كه صبح همان روز بين ايستگاه راه آهن و هتل محل اقامتش برايش اتفاق افتاده بود آغاز صبحت كرد . به سال 1933 هنگامي كه از فنلاند براي شركت كنگره معماران در آتن كه براي تنظيم شارت داتن تشكيل يافته بود با هواپيما ، ترن و اتومبيل به اين شهر آمده بود با علاقه و خوشحالي از گفتگوي خود در راه با مسافران ديگر ياد مي كرد . تازه همسفر خود او مادربزرگش بود كه قسمتي از بدنش را گچ گرفته بودند و آلتو از ترني به ترن ديگر او را ياري مي كرد .
به سال 1939 آلتو براي نخستين بار به آمريكا آمد تا ساختمان پاويون فنلاند را كه خود طراحي كرده بود در نمايشگاه جهاني آن سال در نيويورك نظارت كند با آن كه به زبان انگليسي تسلط چنداني نداشت براي مستمعيني كه در موزه هنرهاي جديد در نيويورك گرد آمده بودند و جلب توجه آنان ممكن نبود سخن راند . وضع و قيافه آلتو در مقابل مستمعين و بيان مطلب با همان انگليسي ناقص و چند OKEY كه چاشني جملات خود كرد ، آنان را از آغاز مسحور گفتار وي نمود.
احراز مقام استادي در دانشگاه فني ماساچوست نيز نتيجه طبيعي شخصيت آلتو ، موفقيت پاويون فنلاند و قبولي طرح هاي او براي ميز و صندلي ، در آمريكا بود . ( بدين ترتيب آلتو و گروپيوس در يك شهر به اشتغال پرداختند )
با آمدن به آمريكا و تدريس در دانشگاه فني ماساچوست ، آلتو از فنلاند غافل نماند و وقت خود را بين تدريس در آمريكا و طراحي براي عمران فنلاند تقسيم كرد . در آمريكا نيز علاوه بر تدريس طراحي منازل مسكوني دانشجويان دانشگاه ماساچوست را بر عهده گرفت . اگر در نظر آوريم كه بيشتر ساختمان هاي دانشگاه هاي آمريكا به تقليد معماري گوتيك و معماري قديمي ملهم از انگلستان ساخته مي شود مي توان جرات آلتو را در طراحي اين ساختمان درك كنيم .
شخصيت آلتو را نمي توان به كمال به دليل و منطق بررسي كرد . وي در برخوردهاي شخصي ، چنانكه گذشت ، بسيار خونگرم و صميمي بود ، اما همين كه از انسان دور مي شد و به شهر يا كشور ديگر مي رفت به هيچ وسيله اي نمي توان او را يافت و مكاتبه با او غير ممكن بود . بسيار محتمل است كه وي در تمام عمر خود به خوش قولي چند نامه با كسي رد و بدل نكرده باشد ! اما به محض اين كه دوباره پيدايش مي شد او بود و گرمي اش و داستان هايش كه از طنز و مزاح درباره زندگي و مردم مايه مي گرفت و چنان گرم بود كه انگار فقط به مسافرت يك روزه رفته بوده است .
كار برخي از معماران صرفا از معماري مايه مي گيرد اما برعكس در طرح هاي آلتو هر خط از وابستگي و علاقه وي به زندگي سخن مي گويد و شايد يكي از دلايل آن كارهاي وي نسبت به همكارانش كمتر با مقامت عمومي مواجه مي شود همين باشد .
در ذكر احوال خصوصي آلتو بايد از همسر وي كه به سال 1949 وفات يافت و در كارهاي وي موثر بوده است نيز ياد كرد . تا آن سال تمام كارهاي آلتو به نام خود او و همسرش آينو امضا مي شد و اين كار تظاهر به شواليه بودن از جانب آلتو نبود .زندگي زناشويي آلتو نيز مانند همه امور مربوط به وي خصوصيات خاص را داشت . ثبات آن از اين حقيقت مايه مي گرفت كه هر دو در تمام دوران زناشويي كه از روزگاران دانشجويي آنان آغاز شده بود شريك يكديگر در تجارب تلخ و شيرين زندگي بودند . اما راز موفقيت اين زناشويي شايد در عشق دو جانبه اي كه بر اثر طبيعت متفاوت آن بوجود آمده بود نهفته باشد . آلتو ناآرام و سرزنده بود و نمي توان كارهايش را پيش بيني كرد . آينو دقيق ، ملايم ، كم سخن و با ثبات بو د .
اگرچه آينو آلتو در 13 ژانويه 1949 بدرود حيات گفت اما نام وي همواره با كارهاي آلتو قرين بود . چنانكه گذشت كارهاي آلتو تا سال 1949 به نام خود و همسرش كه او نيز معمار بود امضا مي شد ، ولي آينو همواره مي گفت : " من مبتكر نيستم ، همه ابتكار از آلتو است ".
براي آلتو معماري جدا از زندگي نيست و اين خود مي رساند چرا همكار نزديك وي هميشه همسر او بوده است . نخست آينو و سپس همسر دوم آلتو ، اليسا كه چندين سال از آلتو جوان تر بود و قبلا در دفتر وي كار مي كرد . اليسا دختر ژنرالي كه به سال 1939 مانع جدايي فنلاند از سوئد شد بود ، او خلق و خوئي كاملا متفاوت با آينو داشت و تركيبي از ظرافت زنانه و خونگرمي بود . تاثير اليسا در كارهاي آلتو بندرت ظاهر مي شود ، جز در يك مورد كه وي مسئوليت امور طرح و اجراي خانه اي را براي لوئي كاره به عهده گرفت . اما در عوض وي به روحيه آلتو خوب آشنا بود و همه جا او را از مصاحبت خود برخوردار مي كند و هر جا كه آلتو سفر كند همراه او بود .
 

nino

مدیر بازنشسته
ويژگي هاي معماري آلوار آلتو
اگر كارهاي آلتو را يك جا بررسي كنيم و اگر اهميت مقام وي را در ميان پيشروان نهضت جديد معماري بسنجيم به نتيجه اي كه ذيلا به شرح آن مي پردازيم خواهيم رسيد . در اواخر دهه قرن حاضر ، دو ساختمان و يك پروژه در صف نخستين قرارگرفتند . ساختمان باهاس كار والتر گروپيوس و پروژه مجمع اتفاق ملل كار لوكوربوزيه و بناي آسايشگاه مسلولين در پاي ميئو كار آلوار آلتو ، از اين روي مي بينيم كه آلتو اگرچه در كشوري نسبتا دورافتاده مانند فنلاند آغاز به كار كرد اما در اندك زمان به صف پيشاهنگان معماري معاصر پيوست .
اين مطلب نيز متذكر مي شويم كه آلتو مانند گروپيوس و لوكوربوزيه هر ساختمان را جزئي از مجموعه بزرگتري در نظر مي گيرد و آن را با ملاحظه به خصوصيات اين مجموعه طراحي مي كند نه مانند تابلويي كه بتوان آن را در هر موزه اي آويخت . اين اعتقاد آلتو نيز بخوبي در بناي آسايشگاه مسلولين در پاي ميئو از نخستين كارهاي او تجسم يافته است . به منظور ايجاد تنوع و احتراز از بوجود آمدن فضايي مستطيل شكل و محدود ، شاخه هاي مختلف بناي اين آسايشگاه نه موازي يكديگر ساخته شده اند و نه به يك ارتفاع .
آلتو مانند لوكوربوزيه همواره در ساختمان ها فضاي داخل و خارج را با يكديگر در مي آميزد و براي ايجاد چنين وحدتي اغلب فضاي داخل بنا را با يك طاقي ، غلافي مي پوشاند تا حجم بنا از خارج آن بهتر به ديده آيد .
ديوارهاي موجي شكل : در طرح هاي آلتو احجام مكعب مانند و زواياي قايم به ندرت ديده مي شود . وي از جمله معماراني است كه به ثبات ، سطوح و احجام موجي شكل را به كارهاي خود راه داده اند و بر اثر توجه آنان اين نوع فرم در معماري منزلت يافته امكانات آن بر معماران ديگر آشكار گشته است . تطور طرح هاي آلتو در استفاده از سطوح و احجام موجي شكل به ترتيب ذيل خلاصه مي شود :
نخست سقف چوبي تالار سخنراني در كتابخانه ويپوري با جراتي شگفت آور ، موجي شكل ساخته شد . سپس در ساختمان نمايشگاه فنلاند در پاريس به سال 1937، ديوار اصلي به شكل موج هايي نيم دايره بنا گشت كه پوشش چوبي آن تاثير موجي بيشتر كرد ، هر قسمت از اين ديوار از قسمت پائين خود پيش تر مي آمد و تمام ديوار با زاويه اي تند به جانب درون نمايشگاه تمايل مي يافت ، در نمايشگاه فنلاند در نيويورك به سال 1939 طرح كلي نمايشگاه پاريس تكرار شد با اين تفاوت كه موج هاي ديوارها ملايم تر گشتند . به سال 1947 تمام نماي ساختمان مسكوني دانشجويان در دانشگاه فني ماساچوست موجي شكل ساخته شد و نظير همين ديوارهاي خارجي موجي شكل به سال 1958 در آپارتمان هاي مسكوني در برمن آلمان تكرار شد . غير از اين ساختمان ها در بناهاي خصوصي كوچكتر مانند خانه مايرا و بناهاي عمومي مانند ساختمان اداره بازنشستگي فنلاند در هلسينكي و ساختمان اپراي اسن آلمان و در ساختمان شوراي شهر در سينه يكي حجم هاي منحني وار به صورتي ملايم جلوه گر مي شود .
رابطه بين سطوح افقي : ايجاد رابطه بين سطوح افقي و يا ساختن بناها بر ارتفاعات مختلف يكي از عواملي است در معماري كه دير زماني است به فراموشي سپرده شده است . اين نكته را از طرح هاي بسياري از معماران كه در مسابقات معماري شركت مي جويند مي توان دريافت . استفاده از سطوح مختلف موجب تنوع مي شود و بر تاثير هنري ساختمان مي افزايد ، اما بسياري از آن غافل مي مانند .
برعكس آلتو در ايجاد رابطه بين سطوح افقي نيز استاد است ، في المثل وي فضاي تالار مطالعه كتابخانه ويپوري را وسعت بيشتري داد تا رابطه سطوح افقي كه با سقف موجي شكل ايجاد مي شود بهتر به ديده آيد . سقف كتابخانه مركز فرهنگي ولفزبورگ آلمان نيز به همين صورت موجي شكل ساخته شده و رابطه سطوح افقي در آن به تاثير بيشتر به ديده مي ايد .
شهرسازي : آلتو از آغاز كار توجه خاص به شهرسازي داشت . از پروژه هاي او براي شهري نمونه 1940 گرفته تا مركز اجتماعي شهر كوچك سينا جوكي در همه كارهاي وي اين توجه به ديده مي آيد . در مركز فرهنگي و اجتماعي هلسينكي نيز كه ساختمان هايش به تنوع و تحرك در پاركي به نظم آمده اند و با پستي و بلندي زمين و جاده ها تركيبي كامل مي سازند همين هشياري وي در درك روابط قسمت هاي مختلف يك شهر جلوه گر مي شود .
آلتو از جمله معماراني است كه مي توانند از پيشرفت هاي صنعتي كه محدود به كشوري خاص نيست استفاده كنند و آن را لطف و رنگ محلي در آميزند . در كار همه هنرمنداني كه شرايط عصر ما را به خوبي درك كرده اند بين مقتضيات محلي و امكانات جهاني تبايني وجود ندارد .
در باب هنر آرپ كه ميان كارهاي او و آلتو قرابتي هست گفته اند كه هرگز حتي براي لحظه اي دلباخته مد روز نشده است ، بلكه كارهايش همه براساس قوانين جاويد طبيعت و بشريت است . درباره آلتو جز اين نمي توان گفت .
 

nino

مدیر بازنشسته
خانه تابستاني ، موراتسالو ، 1953

خانه تابستاني موراتسالو (1953) تنها براي سكونت و كار نيست ، بلكه نوعي خانه دريايي است . اين خانه در منطقه درياچه هاي فنلاند در شمال مركزي قرار دارد . در آنجا دو اتاق طولي وجود دارد كه يكي از آنها به اتاق نشيمن و ديگري به اتاق خواب مي پيوندند .اين دو بخش و جهت هاي ديگر كه به وسيله ديوارهايي كه به اندازه كافي بلند و محصور شده ، صحن خانه را به صورت مربع ، شكل داده است . بين اين ديوارها تقريبا پنجاه چراغ نصب شده است كه با آجر و صفحه هاي فلزكاري شده از شكل ها و اندازه هايي كه به روش هاي مختلفي به يكديگر پيوسته اند ، درآميخته است .


 

architecte khonj

عضو جدید
وحدت بین زندگی و معماری

وحدت بین زندگی و معماری

قبل از «آلتو» ، « فرانک لویدرایت » طرح هایی برای خانه ها آفرید که انگاری از دشت های وسیع سرزمین آمریکا مایه می گرفتند. در این خانه ها همه چیز برای آسایش زندگی به معنی واقعی کلمه طرح شدند و به این دلیل در اختلافی آشکار با آسمان خراش هایی بودند که به هنگام جوانی «رایت » ، یکی پس از دیگری سر به آسمان بر می داشتند.

اما راهی که معماران نوآور اروپایی پیش گرفتند تا خود را از تقید گذشته که مقبول عامه بود برهانند راهی بس مشکل تر بود. در این قاره معماری چندان محو تقلید گذشته بود که یافتن راهی مستقیم ، به آسانی میسر نبود و چاره آن بود که زوائد حذف گردند و فقط عوامل اساسی که از عصر جدید مایه می گرفتند ـ مانند اسکلت آهنی و یا بتنی ـ محفوظ نگاه داشته شوند .

مسئله دیگر برای معماران معاصر اروپایی حذف تجمل پرستی طبقات ثروتمند در معماری بود . این کار به برنامه ای دقیق و منظم احتیاج داشت و می بایست براصالت فن ساختمان تأکید و ابرام شود . از همین رو می بینیم که نوآوری های «والتر گرپیوس » در حدود سال ۱۹۱۳ در طرح خانه ها بروز نمی کند ، بلکه در طرح کارخانه ها و ساختمان ها ساده که توجهی به آن نمی شد آشکار می گردد.

در حدود سال ۱۹۲۰ « لوکربوزیه» براساس تصور فضایی جدید برای چند خانه طرح ریخت و از وسائلی که فن ساختمان جدید (فی المثل اسکلت بتن مسلح ) فراهم آورده بود به راه های هنرمندانه ای که پس از ظهور نقاشی کوبیسم به وجود آمد استفاده کرد .

در این زمان همانگونه که نقاشانی مانند « ژان میرو» و «پلی کلی » که به شیوه ای آزاد و طبیعی کار می کردند شهرت یافتند در معماری نیز توجه معطوف به فرم های «آزاد» و ارگانیک گشته بود. هنوز قرن بیستم به دهه سومین خود نرسیده بود که «لوکربوزیه» در پاویون «لسپری نوو» در پاریس ، اشیائ طبیعی مانند سنگ ، گوش ماهی و ریشه های گران پیکر درختان را در کنار فرآورده های صنعتی مانند لیوان ، بطری و وسائل آزمایشگاه که به مدد تجربه و فن بشر شکلی «استاندارد » یافته بودند به معرض تماشا گذاشت . امروز این امر طبیعی به نظر می رسد و ما به دیدار فرم های طبیعی در کنار فرم هایی که زاده طبع بشر است خو گرفته ایم ؛ اما آن روز وضعیت دیگر گونه بود.

اگر چه این نوآوری در معماری معاصر در حدود سال ۱۹۳۰ آغاز گشت اما به هیچ روی ارتباطی با مکتب فکری نازی ندارد که آن نیز در این زمان نضج می گرفت و ظاهری انقلابی داشت ، اما در واقع ادامه ای از کهنه پرستی گذشته بود.

پس از سال ۱۹۳۰، قدر چوب که از دیر زمان استفاده از آن معمول بود و در دوران اخیر فقط در صنعت بکار می رفت دوباره شناخته گشت و همراه آهن و بتن از مصالح اصلی معماری شد .

جنگل های فنلاند و ازدیاد چوب در این کشور موجب شد که «آلتو» با چشمی بینا امکانات این ماده را کشف کند و چون شیمیستی که به خواص چوب وارد باشد ، آن را به استادی هنرمندانه ای در معماری به کار برد ؛ به قسمی که اکنون هرجا استفاده از چوب در معماری مطرح شود نام «آلتو» به یاد می آید . همچنان که روح اسپانیا در کارهای «پیکاسو» و یا روح ایرلند در «جیمزجویس» مصور است ، تأثیر فنلاند همه جا در کارهای «آلتو» مرئی است و قدرتی که طرح های وی از آن برخوردار است از این کشور مایه می گیرد .

یکی از جنبه های اصیل هنر جدید این است که معرف محیطی باشد که هنرمند در آن پرورش یافته است . اما نباید فراموش کرد که در هنر جدید حد بین فضا و زمان ، مرز میان کشورها و تفاوت میان گذشته و آینده از میان رفته است . هنرمند جدید از جهان بینی برخوردار است که شامل عصر ما ، سراسر جهان و تمام تاریخ می شود . «ژرژ براک» در این باره جمله ای دارد که نقل آن در اینجا مناسب است : « آینده ادامه گذشته است و تابع شرایط زمان حال » .

فنلاند مجموعه ای از دریاچه ها و جنگلها است و دیدار آن آغاز افسانه آمیز آفرینش را که خاک و آب از یکدیگر خلق گشتند بیاد می آورد . فنلاند سرزمینی وسیع و دیار تنهایی است . مساحت این کشور نسبت به جمعیت آن بسیار است و اگرچه ده براب رخاک سوئیس وسعت دارد جمعیت آن به اندازه جمعیت کشور سوئیس است . مس و الوار و آب ، «منابع » طبیعی این کشور را تشکیل می دهند و از این مزیت برخوردار است که ده هزار دریاچه آن با چهار یا پنج راه آبی به یکدیگر متصل می شوند ـ برخلاف روسیه که فقط به دریای یخ بسته شمال ارتباط دارد ـ و به دریای آزاد در جنوب و غرب این کشور راه می یابند.

مهمترین ماده خام در فنلاند چوب است . درختان در ماه های تابستان بریده می شوند و شش ماه در جنگل باقی می مانند تا خشک شوند و سپس از طریق دریاچه ها و رودخانه ها با طی صدها کیلومتر و در مدت یکسال از شمال به جنوب این کشور می رسند تا در آنجا در کارخانه های سلولزسازی که در مصب رودخانه ها تأسیس گشته اند به خمیر کاغذ تبدیل شوند.
 

*ملینا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
آلوار آلتو

آلوار آلتو

دوره کارهای آلتو:1.دوره معماری سفید اوت/2.دوره میانی استفاده از آجر قرمز/3.دوره دوم معماری سفید..معماری آلتو اشاره به مکان دارد یعنی روح مکان در کار باید جاری باشد.بعنوان نمونه غرفه فندلاند مخصوص فرهنگ و خاص آنجاست.آلتودرجستجوی فرمهای تازه که منبع الهام این فرمهاطبیعت است.:gol::gol:
 

پیوست ها

  • cid_2355569.jpg
    cid_2355569.jpg
    60.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • aalto002.jpg
    aalto002.jpg
    61 کیلوبایت · بازدیدها: 0

Nazanin F

عضو جدید
کاربر ممتاز
الوار آلتو - Alvar Aaltto

1898-1976

در فنلاند متولد شد و در سال 1921 در هلسینکی تحصیلاتش را به پایان رساند . او کار حرفه ای را از سال 1925 در شهر تورکو Turku آغاز می کند . بین سالهای 1930-1928 دفتر روزنامه تورنوسانومات Turnu sanomat را طراحی می کند .
بعد از ساخت این ساختمان آلوار التو در دنیا چهره ای شناخته شده می شود .
در سال 1929 در دومین کنگره معماران سیام شرکت می کند و در سال 1933-1929 آسایشگاه مسلولین پایمبو Paimio Building که یکی از بهترین کارهای اوست ، را می سازد . عناصره مشخصه سبک مدرن در این ساختمان عبارتند از : دیوارهای پوشیده از سیمان سفید ، سکو با رنگ سیر و پنجره های ممتد افقی ، اتاق بیمارستان یکسان و به روشی منظم تکرار می شوند . تراس در بام برای استراحت مسلولین ، تامین حرارت اتاق از سقف ( موضوعی که به تازگی مرسوم شده بود . )
آلتو به سال 1935- 1932 کتابخانه ویپوری Viipuri را طراحی می کند . سقف چوبی مواج سالن کنفرانس ، دستگیره ها که از قاب درهای ورودی متمایزند ، نرده چوبی پله ها ، سوراخ استوانه ای سقف برای روشن کردن سالن مطالعه .
می توان گفت آلتو بعد از آسایشگاه پیامپو طراحی مبلمان ساختمانهای خود را نیز انجام می دهد .


منازل دانشجویان در دانشگاه فنی ماساچوست (1946) MIT

کوشش آلتو برای ایجاد طرح هایی آزاد ارگانیک غیر از سنت های تاریخی معماری فنلاند است. بلکه او امواج را از شکل طبیعت و بخصوص فرم های برسیر دریا الهام می گیرد . که در طرح این سطوح را خلق می کند ، نمای موجی ساختمان یاد آور این مباحث است .


Turnu Sanomat (1928-1930

Paimio Building (1929-1933
Viipuri Library (1932-1935
Town Hall (1949-1952
Finnish Pavilion At Newyork (1939
Summer House (1953
Seinajoki House( 1963-5
Seinajoki Town Center ( 1958



منبع
 

Mehran Aalto

عضو جدید
کاربر ممتاز
آلتو در 52-1950 «الار شهر سایناتسالو » را بنا کرد . بنایی شامل واحدهای کم ارتفاع با سقفهای شیبدار و دیوارهایی از آجر قرمز که در اطراف یک حیاط مرکزی گرد آمده بودند ، یک آگورای ضد اداری که در آن به کمک غرس گیاهانی بر روی پلکان ، طبیعت به داخل مجموعه اورده شده بود . اتاق شورا با یک سقف چوبی که از نطر طرح و اجراء یک کار غیر معمول بود ، پوشانده شده بود . داخل مصالح بنایی ر معرض دید قرار دارند و درزهای بین آنها با رنگ سفید بند کشی شده است .
نوع سقف و مصالح بنایی به کار رفته ، از این بنا ، تاثیری از برقراری نوعی رابطه با سنت ساختمانی روستایی محلی را ارائه می دهند .








 

Mehran Aalto

عضو جدید
کاربر ممتاز
« خانه فرهنگ» که بین سالهای 58-1955 در هلسینکی ساخته شد ، یک سالن اجتماعات دارای انحنای احساس انگیز را در کنار ساختمان اداری منشوری شکل قرار می دهد .


 

Mehran Aalto

عضو جدید
کاربر ممتاز
آلتو بین سالهای 1955 و 1964، « پلی تکگنیک اوتانایمی » را بنا کرد ، یک مجموعه وسیع متنوع و آزاد ساخته شده از بناهای آجری قرمز رنگ در یک محیط جنگلی سبز ، که آمفی تئاتر مربوط به تالار اصلی یخنرانی آن به صورتی گویا و تاثیر گذار بر مجموعه مسلط است .


 

marali_64

عضو جدید
هوگو آلوار هنريك آلتو

هوگو آلوار هنريك آلتو

چون متنش زیاد بود ، فایلشو واستون گذاشتم
 

پیوست ها

  • هوگو آلوار هنريك آلتو.rar
    818.1 کیلوبایت · بازدیدها: 0

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
آلوار آلتو

آلوار آلتو

آلوار آلتو در دهکده ی کورتان در جنوب شرقی بوسنی متولد شد، پدری نقشه بردار داشت، انضباط را از او و خلاقیت و سرزندگی را از مادرش به ارث برد .


در خانواده ای که عاشق طبیعت و جنگل و دشت بودند . آنها زندگی را در مرکز چشم انداز دریاچه ای در فنلاند شروع کردند به نام «آتن فنلاند» . آلتو جوانی خلاق بود و نقاش قابلی محسوب می شد او پرتره هایی از اعضای خانواده می کشید و متن های کوتاه می نوشت و به تئاتر و سینما علاقه داشت .


پس از تعلیمات نقاشی به آموختن پیانو پرداخت . او تحصیلات کلاسیک خود را در مدرسه گرامر فرا گرفت ، او که اکنون استاد عضو آکادمی فنلاند است در سال ۱۹۵۸ در سخنرانی خود در مورد عامل را آلودی به نام فرهنگ و تأثیرات آن تأکید ورزید . او پس از اتمام تحصیلاتش به کارآموزی زیر نظر معماری به نام سالرو (Salervo) پرداخت . بعداز قبولی در دانشگاه به مؤسسه تکنولوژی هلسینکی رفت .


دو معلم آلتو به نام های یوسکونیستروم(Usko Nystrom) و آرماس لینگرن (Armas Lingren) پایه های اصلی تحصیل او را بنا نهادند :


یوسکو در دیدگاه او در زمینه معماری قدیمی و قرون وسطی و لینگرن در زمینه معماری مدرن و فرضیه ساختمان و ساخت وساز او را همراهی کردند .


در سال ۱۹۲۳ دفتر معماری خود را با نام « دفتر آلوارآلتو برای هنر معماری و بناهای یادبود » تأسیس کرد .


او پس از آشنایی با آسپلوند ، اسون مارکلیوس شروع به کشیدن طرحی برای ساختمان روزنامه ترن ساناموت نمود .


آسایشگاه مسلولین پایمیو (Paimio) بنای مهمی است که باعث شد آلتو در میان معماران زمان خود ، به « کارکرد گرا » معروف شود .


در سال های ۱۹۲۸ به بعد با لوکوربوزیه ، فرناندلگر ، زیگفریدگیدئون ، و البته گروپیوس و کارل موزر آشنا شد .


آلتو در کنار طراحی بناهای خود در مسابقه های اثاثیه ساختمان هم شرکت می کرد در طراحی مبلمان اتوکورنهن به طراحی ۴ پایه ای با سه پایه ی L شکل پرداخت این ۴ پایه به میلیون ها نفر فروخته شد .


در ۱۵ اکتبر ۱۹۳۵ با تأسیس شرکت آرتک پرداخت . کارکرد اساسی این شرکت تولید مبلمان و اثاثیه بود . آلتو علاوه بر اینها به طراحی لباس و طراحی لوازم برقی نیز پرداخت . آلتو در کارهایش با تغییر موضوع از فولاد به چوب و نیز شیشه دست به ابتکارات جدیدی در طراحی وسایل منزل زد .


او در نمایشگاههای جهانی نیویورک دو جایزه دریافت کرد نظریه های او در زمینه سقف خمیده (منحنی شکل) سالن سخنرانی کتابخانه و دیوار موجدار نمایشگاه جزو ایده های برتر محسوب می شد. او سپس به طراحی شکلی از دیوار به صورت پرده ای نازک با نورپردازی پرداخت . آلتو طرفدار منطق گرایی انسان و تأثیر بیولوژیکی آن ب محیط بود . از مصالح مورد علاقه آلتو ، آجرهای قرمز و دیوارهایی با این متریال بود . اولین ساختمان رسمی آلتو در هلسینکی ، و روی به سمت فرودگاه در خیابان ارتوجا است . کارهای مشهور او با آجرهای قرمز ، مسی براق و پوشیده شده از مرمر می باشد . او سمت استادی را برای اولین بار در مساچوست تجربه کرد ، طراحی خوابگاه دانشجویان در MIT و کلیسایی در ریولای ایتالیا و کسب مدالهای طلای بی شمار در زمینه دکوراسیون و مبلمان از جمله اقدامات و افتخارات او محسوب می شود .


در سال ۱۹۲۷ طی سخنرانی خود گفت : شکلهای جدید وقتی جدید نیست ، توسعه نمی یابند .


در سال ۱۹۳۵ به عقیده اصلی و رای کارکردگرایی حمله کرد و هشدار داد : معماری احاطه ی محیط زندگی انسان نیست ، معماری بعدها در محیط هایی در همان زمان توسعه می یابد و نتایج یک جانبه و مصنوعی به دست نمی آید.


معماری منظم شاهکار او ویلای مایرآ بود : شکل رمزی که تعریف را دربرمی گیرد . او معتقد بود : ساختمانهای عمودی در جامعه باید مثل اندام های حیاتی در بدن انسان باشند «وکنِه» احساسی دارم که موقعیتهای زیادی در زندگی وجود دارد که در ان سازماندهی خیلی بی رحم است . وظیفه معمار زندگی دادن به ساختارهای حساس تر است .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Amir M@hdi.A

کاربر فعال تالار مهندسی شهرسازی
کاربر ممتاز
سایشگاه مسلولین (۱۹۲۸ تا ۱۹۳۳) پامید – فنلاند :

تصویر نمونه کار - 1

بعداز جنگ جهانی دوم فنلاند نیز درگیر مبارزه با بیماری سل بود ، آلتو در طراحی آسایشگاه مسلولین برنده شد . پنجره های طرح او به فرم L شکل ، و در کل داری سه بخش بیماران ، اجتماعی و اداری بود . طبقه مخصوص بیماران در ضلع جنوبی به سمت نور و بقیه به فرم قطری به آن متصل بودند . در طراحی این مکان آلتو در همه جزئیات کوچک حتی سرویس های بهداشتی بیماران کوتاهی نکرده است .


رنگها کارکردگرایی خالی و سفید بیمارستان را زنده م یسازند . قسمت اتاق بیماران روشن و در بیرون نرده ها و سایبان ها به رنگ نارنجی بود و پلکان ها به رنگ زرد در نظر گرفته شدند.
ساختمان مسکونی و اتاق کار (۱۹۳۵- ۱۹۳۶) : در ریهیتی ، هلسینکی ، فنلاند

تصویر نمونه کار - 2

خانه های کارکردگرا در مراحل خانه ریهیتی در شروع دهه ۱۹۳۰ شامل خانه ” سینیور کنسلتانت” (Senior consultant) در پامیو و ویلای تامکن (Tammekann) در استونی (Estonia) بود .


آلتو یک ایده آلیست بود و همیشه بر اهمیت ایجاد شرایط زندگی بهتر برای هر کسی تأکید می کرد . و ساختمان آلتو شانس زندگی در یک بهشت زمینی برای مردم است .


خانه واقع در ریهیتی ، محل خلوتی برای دفتر معماری آلتو شد ، او جناح دفتر را از آجر سفید ، و سطح و جناح مسکونی از دالهای چوبی تیره .


آلتو تأکید بر فضای داخلی و خارجی در معماری خود داشت . نمای خیابان بسته است و این امر توسط آجر بلند از از بخش نشیمن خانه کرده (فضای خیابان قرار گرفته) محافظت می کند ، گیاهان بالارونده و پله های سنگی طبیعی سادگی نما را دو چندان می کند .


یک حوض کوچک با فواره و حیاطی با شیب به سمت محوطه ورزشی یادآور باغ ژاپنی است ، که در آن جزئیات از یک کل متعادل به شکل اساسی محدود می شود .


آلتو گفت : باید بین فضای بیرون و درون خانه با یک ترکیب اصیل و متعارف ، هماهنگی و توازن برقرار شود . ااق های هم کف به طرف چشم انداز باز می شوند ، و توجه را به سمت نور و هوا معطوف می کنند .


خانه شخصی آلتو یک کارکردگرای رمانتیک نامیده می شود و او در کل خانه خود را به مثابه یک خانه رعیتی قدیمی فنلاند می پندارد که در آن مصالح بنا ساده و شکل ساختمان در کل دارای هارمونی ست . استفاده از چوب ، مس ، آجر از عناصر سبک اویند .
کلوپ کارگران : (۱۹۲۴-۱۹۲۵) در جیواسکیل ، فنلاند :


او در آثارش به الهام بخشی اثر توجه می کند ، اولین ساختمان دولتی آلتو ، کلوپ کارگران و تئاتر در جیواسکیلا بود .


در این اثر ردپای فرهنگ کهن در میان کلوپ کارگران مشخص می باشد .


اومشغول ساخت بنایی در کنج سایت شد ، پلان این اثر با بخش هایی مثل کلوپ ، کافه و رستوران در طبقه اول و تالار تئاتر در روی طبقه اول با نمایی با چند قاب پنجره بزرگ ، در این اثر از بالکن به عنون عنصری تزئینی و عاملی بر ترکیب بندی نامتقارن بناست . ستونهای این کلوپ به سبک دوریک ، ورودی اصلی بنا بر دیواری منحنی شکل قرار گرفته است . نقاشی های دیواز به سبک آلبرتی در دوره رنسانس برمی گردد . مقیاس او در این طراحی انسان بوده و بس .



کتابخانه شهری (۱۹۲۷-۱۹۳۵) در ویبوری ، روسیه:


در طراحی این کتابخانه ابتدا آلتو سعی کرد از سبک نئوکلاسیک استفاده کند ، و کتابخانه ای مشابه با اثر کتابخانه شهری اسپلند در استکهلم نمایش دهد ، سپس به دلیل بحران اقتصادی ساخت و ساز آن را به تأخیر انداخت .


ساختمان فعلی کتابخانه شامل دو بلوک متصل بهم است . در یک طرف کتابخانه و در طرف دیگر تالار کنفرانس واقع است ونمای این بناها پوشیده از گچ سفید می باشد . ساختمان شامل سه ورودی است که ورودی اصلی در سمت شمالی آن است . نمای اصلی کار در قسمت وسط با پلکانی تمام شیشه ای به طبقه بالا می پیوندد .


آلتو عاشق نورپردازی ۵۷ مرگیر سقفی در تالار با قطر ۱/۸ متر ایجاد کرد.


«آلوار آلتو» مانند « لوکربوزیه» از معماران نادری است که در عصر ما کوشیده است مسئله طاقی زدن را با امکانات خاص عصر حاضر حل کند. در تالار سخنرانی کتابخانه «ویپوری » سقف موجی شکل آن که نمودار این کوشش موفقیت آمیز «آلتو» است مانند خطوط مارپیچی نقاشی های «میرو» ودر فضا پیچ و تاب می خورد.

مؤسسه آرتک : (۱۹۳۵)


آلتو در اوایل دهه ۱۹۲۰ شروع به طراحی میز و اشیاء کلاسیک نمود ، بعد از آشنایی با یک کابینت ساز به نام اتوکرهنن به طراحی مبلمان های جدید پرداخت ، ساخت مبلمان لوله ای استیل سبک بوهاوس را طی مسافرت به اروپا فرا گرفت .


هدف اصلی او طراحی هندسی آرام و زیبا و راحت برای آسایشگاه پامیو ، بود . در سال ۱۹۵۴ نیمکت مبلی جدید به نام پایه × تنوع شکل بادبزن از مدلهای اولیه تولید شد .
 

asma90

عضو جدید
هوگو آلوار هنریک آلتو (به انگلیسی: Hugo Alvar Henrik Aalto) متولد ۱۸۹۸، بزرگترین معمار فنلاند[SUP][۱][/SUP] و از بنیانگذاران معماری مدرن بود.آلتو در ۱۹۷۶ در هلسینکی درگذشت.
در1916 به پلی تکنیک هلسینکی رفت و در 1921 فارغ التحصیل شد.از شاگردان آرماس لینگرن و لارس سونک بود.
مدت چند سال در سراسر اسکاندیناوی، اروپای مرکزی وایتالیا سفر کرد و مدت کوتاهی در دفتر برنامه ریزی نمایشگاه گوتنبرگ فعالیت داشت.اولین دوره معماری حرفه ای او با شرکت در نمایشگاه صنعتی سال 1922 آغاز شد، هر چند کارهای مختلف دیگری نیز مرتبط به دوره دانشجویی وی شناخته شده است که از اهمیت خاصی برخوردار هستند.

آلتو در سال 1922 در ژی وی اس کیلا اولین دفتر کارش را دایر کرد و در سال 1925 با آینو مارسیو ازدواج کرد.آینو مارسیو تا پایان عمر خود (1940)مهم ترین همکار او بود، خصوصا در کار اداره و مدیریت کارخانه ی مبلمان چوبی که به سال 1928 در ارتباط با ساختمان آسایشگاه پایمیو تاسیس شده بود، نقش مؤثری داشت.
آلتو در سال 1927، ژی واس کیلا را ترک گفت، شهری که در آن ساختمانهای مهمی همچون ساختمان کلوپ کارگران و ساختمان انجمن میهن پرستان را به اجرا در آورده بود.کارهای او در این دوره به طور کلی به دوره ی چند عملکردی و نئوکلاسیک مربوط میشود.او مدت کوتاهی در تورکو به سر برد که در آن زمان مهمترین شهر پذیرای هنرمندان در فنلاند بود.این سالها سالهای کلیدی در تکامل معماری او محسوب میشوند، دوره ای که نشان میداد، کارهای او به طور کلی از نظر محتوایی با پیشرفته ترین کارهای معاصر آن عصر در اروپای مرکزی در سطح و معیار برابری قرار دارد.ساختمان های چند طبقه استاندارد شده در تورکو با اجزای پیش ساخته ی بتنی که می توان آنها را با تجربیات معاصر معماران بزرگی چون میس واندر روهه و گریپوس برابر دانست. در سال 1929 بر اثر ستایشهای زیگفرید گیدیون در گردهم آیی سیام شرکت کردو کلاً به معماری مدرن جهانی روی آورد و این گردهمایی زمینه آشنایی او را با بسیاری از بزرگان معماری آن دوره فراهم آورد.

در سال 1931 آلتو به هلسینکی بازگشت که نشانه وابستگی کامل او به زندگی فرهنگی فنلاند بود. آنچه در این سالها بر آلتو در تورکو گذشت زمیبه ساز تحول او از معماری سنتی فنلاند به مدرنیسم بود، کارهایی که او در این چند سال انجام داد در پیشبرد و توسعه شیوه معماری او نقش بسزایی داشت و موجب گسترش سبک معماری او گردید.
اگر چه جایگاه ارزشی معماری او در این دوره خارج از شناسه ی معماری او قرار میگیرد، اما ظرفیت آثار او از یک سو ضرورتاً به زمان و از سوی دیگر به بی زمانی مرتبط میشود.به عنوان نمونه:ساختمان کتابخانه وی پور، ساخمان آسایشگاه جنوب غربی فنلاند در پایمیو و ساختمان اداره مرکزی روزنامه تورن سانومات در تورکو. کارهای دیگر او مربوط به این دوره در زمره آثار مدرن کلاسیک به شمار می روند، به عنوان مثال:خانه شخصی او در هلسینکی، غرفه فنلاند در نمایشگاه جهانی نیویورک و مجموعه مسکونی کارخانه تولید سلولز در سونیلا.
سالهای جنگ، زمانی که آلتو در خط اول جبهه خدمت میکرد، و همچنین بلا فاصله بعداز جنگ به شدت دست اندر کار بازسازی فنلاند بود(ار جمله طرح توسعه پایتخت ویران شده لپلاند فنلاند،5-1944).مدتی ار کار معماری دست کشید؛ هر چند که از اوایل سال 1950 ذهن او به سمت مجموعه مسایل پیچیده ای جهت گیری کرد، وبه طور همزمان فیزیک پایه ای، روان شناسی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی عصر خود را مورد توجه قرار داد.کارهای مربوط به این دوره از جمله خوابگاه دانشجویان ارشد بیکر هاوس در مجموعه انستیتو تکنولوژی ماساچوست در کمبریج ماساچوست(2-1950و1949)، که شاهکار بی نظیری از مهرورزی به ماده و نوعی احساس رمانتیک از فضا به منظور دست یابی به ارزش های اجتماعی و سیاسی جامعه بود.طرح اجرا نشده گورستان کلیسای مالم در شمال هلسینکی(1950)بازتاب حساسیت روان شناختی وی به شکنندگی انسان در برابر تجربه ی رنج و رودرروی تصور دیگری از ماهیت واقعی حضور مرگ است؛ در اینجا آلتو به نوعی ژرف اندیشی و احساس والای شاعرانه دست یافت که در معماری این عصر همتراز و برابر با آن را نمی توان یافت، به همین نحو نیز پروژه غیر اجرایی قبرستان کونگز لینگبی نزدیک کپنهاگ(1951)، در جمع بندی فرآیند خلاقیت او در شرح وابستگی او به طبیعت به مثابه شریک عقلانی از کارهای دیگر او موفقتر است.
سرانجام، پروژه وُگل واید پلاتس در ودن(1953)نشانه تناوبی دیگر در بازگشت به زمینه های پیچیده در کارهای اوست -بازتاب خاصی که هر جزء را به کلان فضا مرتبط می ساخت.
آلتو در این مقطع به کنترل مطلق کاربرد تکنیک و فضا پرداخت، که بر مبنای سی سال در گیری مدام مشغله ی ذهنی او با انسان و نیازهای روان شناختی بارور شده بود.همچنین در این دوره با مسائل برنامه ریزی مواجه بود و نقطه ی اوج این درگیری ها برنامه ریزی های مختلفی بود که در مرکز پایتخت فنلاند به انجام رساند(73-1959).مهمترین ساختمانهای او در هلسینکی بدین قرارند:ساختمان دفتر رائو تاتالو(6-1952و1948)، ساختمان مرکز فرهنگی(8-1955)، ساختمان مرکز کنفرانس فنلاند و تالار کنسرت (1970-5-1973)و...
الیسا ما کی نی می که در رشته معماری تحصیل کرده بود در 1952 با آلتو ازدواج کرد ودر کارهای آینده همواره با وی همکاری داشت، به ویژه در طرح توسعه ساختمان پلی تکنیک اوتانی می و ساختمان مرکز فرهنگی لاپیا در رووانیمی؛ ساختمانی که بعدها در فاصله 1970تا 1975به منظور توسعه ی ساختمان اداری و مرکز فرهنگی به اجرا در آمد؛ پروژه ی اصلی آن در سال 1963 طراحی شده بود. الیسا آلتو تا 1976 کارهای دفتر آلتو را که در هنگام مرگ او ناتمام رها شده بود یا هنوز در مرحله طراحی طبقات بود ادامه داد؛ از جمله ساختمان اپرای ِاسن(خاتمه در 1959)ساختمان مرکز شهری در ژای واس کیلا (اتمام در 1964)و کلیسای لاهتی(پروژه مسابقه ای سال 1950 که در 1970 به اتمام رسید.)





منبع:
ویکیپدیا
 
آخرین ویرایش:

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
آلوار آلتو - مدرنیستی طبیعت گرا

آلوار آلتو - مدرنیستی طبیعت گرا

چکیده :

«معنای معماری مدرن استفاده از مواد و مصالح خام جدید نیست؛ کار اصلی در این معماری تخلیص مصالح در راستایی هر چه بیشتر انسانی است.»

آلوارآلتو (1898- 1976)، معمار و طراح فنلاندی، به «پدر مدرنیسم» در کشورهای اسکاندیناوی مشهور است. دامنه¬ی کار او، طراحیهای بسیار متنوعی را از مبلمان و ساخته¬ های شیشه¬ ای تا نقاشی و معماری در بر می¬گیرد. آنچه در دورنمای اندیشه این معمار اساسی تلقی می¬شد، دست یافتن به سبکی بود که در آن انسان و طبیعت بار دیگر با هماهنگی زندگی کنند. آلتو یک ایده آلیست بود و همیشه بر اهمیت ایجاد شرایط زندگی بهتر برای هر کسی تأکید می کرد. ساختمان آلتو شانس زندگی در یک بهشت زمینی برای مردم است. در این مقاله ابتدا به بیان نظریه¬های آلتو در خصوص معماری پرداخته و پس از مرور اندیشه این معمار در خلال پروژه¬هایش، نحوه¬ی چگونگی ارتباط با طبیعت و انسانی کردن معماری از دید آلتو بررسی می¬شود.

کلمات کلیدی : آلوار آلتو، مدرنیسم، طبیعت، انسان

مقدمه :

آلوار آلتو معماری است غنی¬تر و جالب¬تر از آنکه در مقالات نسبتا تنگ و محدودی بگنجد که مورخان خواسته¬اند آثارش را در آنها جای دهند. هرچند آلتو بی¬تردید شخصیتی محوری در تاریخ معماری مدرن بوده است، چند و چون دقیق سهمی که بر عهده داشته چون معمایی باقی می¬ماند. هنوز باید کارها کرد تا اصول راهنمای معماری او کشف شود، بناهای منفرد او و متن زمینه آنها عمیقا تحلیل شود، و میزان تأثیر وسیع و متنوع او در معماران دیگر در سراسر جهان اندازه¬گیری شود. شکی نیست که آلتو سنتی مدرن را گسترش داد و در ساختن آن سهیم بود؛ شکی نیست که (همچون "همه استادان مدرن") از منابع بسیاری الهام گرفت؛ و نیز شکی نیست که به شرایط اجتماعی و طبیعی موطن خود عمیقا پاسخ داد. اما ضمنا توانست از زمان و مکان خود فراتر رود و حتی از لحاظ رسانه معماری و وضعیت بشری به نوعی جهانی شود.

معماری که تجربیات انسانی را به عنوان کانون توجه اصلی خود قرار می¬دهد متفاوت است از معماری است که ابزار تکنولوژی را به عنوان مولد در طراحی استفاده می¬کند. آلتو علم و طبیعت در تجربیات انسانی را چنانکه به زمان و مکان تعلق داشت می¬دید. عقاید او از مهارت و اغوایی بهرمند بود که در در ساختمان¬هایش دیده می¬شد. به همان اندازه که در هر یک از آثار آلتو تنوع وجود دارد، در موضوعاتی که وی بدان¬ها پرداخته است نیز تنوع موجود است: از غرفه نمایشگاه گرفته تا مرکز فرهنگی و خوابگاه دانشجویی طیف وسیعی را به¬وجود می¬آورد که کارها ی آلتو را شامل می¬شود. در همه این آثار تنوع و نوع¬آوری به دیده می¬آید.

آلوار آلتو


آلوار آلتو ، معمار مدرن و برجسته فنلاندی، بیشتر برای طراحی¬هایش شناخته شده تا بیانیه¬ها و نظریه¬هایش. کارهای او در دهه¬ی 30، به¬وضوح، شخصیت سبک بین¬المللی او را مجسم می¬کند، با این حال، طراحی¬های او همواره با روحیه¬ی منطقه بومی او مرتبط بوده-است. او همیشه منحصر به¬فرد باقی ماند، هرچند نظریه¬های او به طور کامل اکتشاف نشد.


آلوار آلتو


آلتو بیان می¬دارد:

"ما ممکن است کمال مطلوب معماری را در این بدانیم که ساختمان باید مانند یک وسیله¬ای که تمام تأثیرات مثبت را در برمی¬گیرد و تمام تأثیرات منفی موثر بر انسان را قطع می¬کند... یک ساختمان نمی¬تواند این وظیفه را به¬انجام رساند مگر اینکه خود به طور ظریف و دقیق جزء محیطی باشد که از آن برمی¬خیزد."

همچنین در خلال یک سخنرانی در کنفرانس معماری نودریک در اوسلو، آلتو اذعان داشت: "قبلا هم گفته¬ام که طبیعت به¬خودی¬خود بهترین کمیته و نهاد استانداردسازی در عالم است. اما استانداردسازی در عالم تقریبا در انحصار ریزترین واحد زنده¬ی طبیعی، یعنی سلول است. این استانداردسازی منجر به میلیون¬ها ترکیب گوناگون می¬شود که هرگز نه شماتیک می¬شوند و نه یکنواخت، و در عین حال به ثروت¬های بیکران و دگرگونی¬های دائمی در صورت¬های گوناگون رشد می¬انجامد. ما باید در استانداردسازی معماری نیز از همین روش پیروی کنیم."

معماری آلتو با گونه¬ای گرمی و انسانیت در استفاده از مصالح، منفردنمایی ساختمان¬های خاص، و هماهنگی با مقیاس آدمی مشخص می¬شود. این معماری در مقایسه با معماری لوکوربوزیه یا رایت، تقریبا فروتن و خوددار است. به نظر می¬رسد که از دل زمین و مسائل ویژه اختصاصی، اهم از مسائل مربوط به کارخانه، خانه یا مدرسه، یا مسائل مربوط به نقشه شهر می¬روید.

توجه آلتو به ساختمان¬ها به منزله واسطه¬هایی بین زندگی انسانی و چشم¬انداز طبیعی در سال¬های پس از جنگ همواره مورد بررسی قرار می¬گرفت. وی معماری بود که تصور می¬کرد برای نمایاندن بافت¬های اساسی اساسی اجتماع بشری همواره ترکیب¬های ساختمانی اصیلی وجود داشته و دارد. او قادر بود این بافت¬ها را هم در قالب¬های بومی و هم در کهنترین ساختمان¬ها یادواره¬ای شناسایی و درک کند. در حقیقت، وی در یافتن اصول اساسی تعارض دروغینی میان سنت¬های "عالی" و "پست" ملاحظه نکرد.

ویلا مایرا، الوار آلتو


گرایش او به فضا¬های موجی شکل و خطوط منحنی را در طرح ظروف شیشه¬ای و نیز صندلی کار آلتو می¬توان مشاهده کرد و آن را نشان عدم انقیاد وی به فرم¬های راست گوشه¬ی هندسه¬ی مسطحه به¬شمار آورد. آلتو در وابستگی به این گرایش تا آنجا پیش رفت که تمام ساختمان خوابگاه دانشجویان ام.آی.تی را بدین شکل درآورد. او تأکید داشت که مبلمان و مجسمه¬ها نیز حتما در زمره معماری محسوب شوند. "مبلمانی که من طراحی می¬کنم به¬ندرت نتیجه طراحی حرفه¬ای به¬شمار می¬آید. بدون تقریبا هیچ استثنایی، من مبلمان را در ارتباط با پروژه¬های معماری خودم طراحی کرده¬ام." آلتو اغلب با شور و حرارت فراوان از جادویی سخن¬می¬راند که آن را عنصر لاینفک و ضروری جهت خلق و طراحی در هنر معماری برمی¬شمرد.

در ارتباط با فضاهای موجی شکل، آن¬دسته از طرح¬هایی که سقف¬های منحنی آزاد دارند، امواج صوتی را بهتر انعکاس می¬دهند. اثبات شده که آلتو مانند یک شاعر، همزمان بین فضا و زمان سرگردان است. به بیان دیگر، مشاهده سجع و وزن در یک ترکیب وحشت¬زده از زندگی کیهانی.

خوابگاه دانشجویان ام.آی.تی
ماخذ: bc.edu/bc_org/avp/cas/fnart/fa267/aalto.html

در کنار ساختمان¬های آلتو، که مدرکی برای طرز کار خلاقانه اوست، مقاله مهم و صاف و ساده آلتو-"قزل¬آلا و جریان تند آب" است که در آن آلتو توضیح می¬دهد که چگونه احساس و درک عملی به یک طرح تکرارشونده می¬رسد. آلتو در هنگام طراحی پر از احساسات و تخیلات تصادفی بود. تصویری درونی و زنده، قوه¬ای محوری در دل طرح¬های موفق¬تر آلتو نهفته است که نیروی محرکه¬اش را در تمام فرم¬ها و جزئیات می¬دواند.

معماری آلتو

در معماری آلتو، ابتکار و نوع¬آوری نقش بازی می¬کرد. آلتو از طرحی به طرح دیگر به دنبال نوع¬آوری بود و این نکته¬ای است که از نخستین آثار این معمار هویداست. از جمله در پاویونی که به سال 1931 برای نمایشگاه کشاورزی و جنگل¬بانی فنلاند طراحی کرد. در فنلاند چوب فراوان است و آلتو نخستین تجارب خود رابا این ماده ساختمانی آغاز کرد. پاویون کشاورزی و جنگا¬بانی نیز از این ماده ساخته شده¬است. این ساختمان چندان بزرگ نیست و از این نظر اهمیت چندانی ندارد؛ اما چون گرایش آلتو را نشان می¬دهد کاملا قابل توجه است. باقی¬گذاشتن چوب در نمای این ساختمان به صورت طبیعی کاملا کیفیت مدرن دارد، گشودگی و آزادی فرم این نمایشگاه نیز کاملا از پنین کیفیتی برخوردار است. اما انحنای دیوار¬های آن و سیالیت فرم آن حاصل ابتکار آلتو استو نشان از یکی از خصوصیات اصلی معماری وی دارد.

جالب است که همین کیفیت مبتکرانه آلتو در ایجاد فرم¬ سیال در نمایشگاه¬های دیگری که وی طرح کرد متجلی شد، کار آلتو در طرح غرفه فنلاند در نمایشگاه جهانی 1939 نیوروک معرف این نکته است. این یک دیوار مواج متمایل به درون بود، که هم نمونه واقعی معماری پویا به¬شمار می¬رفت، هم یک فضای نمایشی فوق¬العاده کارآمد بود. حالت حرکت و حساسیت در برابر مصالح گوناگون از ویژگی-های معماری آلتو بوده¬اند.

پویایی در پیوستگی آزاد نقشه¬های خانه¬های مسکونی آلتو نیز به چشم می¬خورد و در نقشه خوابگاه بزرگ انستیتوی تکنولوژی ماساچوست که در سال 1947 ساخته شد، مخصوصا خودنمایی می¬کند. اتاق¬هی دانشجویان در امتداد منحنی s شکل واقع شده¬اند. که هم
نمایشگاه کشاورزی و جنگل¬بانی فنلاند
ماخذ:
greatbuildings.com/buildings/Finnish_Pavilion_1939.html


چشم¬اندازی پیوسته متغییر فراهم می¬آورد هم تعداد زیادی واحدهای مشابه. این معمار چه در نقشه و چه در نمای ساختمان، منحنی¬ها را در مقابل تأکیدهای چهارگوش و سه¬گوش قرار می¬دهد، که عملا درهم¬بافته می¬شوند و بر آن¬ها غلبه می¬کنند. البته طرح دیوار نمای اصلی این ساختمان بدین حالت موجی شکل، به جای خط مستقیم، باعث می¬شود اتاق¬های بیشتری از این خوابگاه رو به رودخانه چارلز که در مقابل این ساختمان جریان دارد گشوده شوند. این طرح تنوع شایان توجهی را در اتاق¬ها می¬آفرید و نماهای قطری را در بالا و پایین رودخانه فراهم می¬آورد و برای قالب، غیر یکنواختی با حیات¬بخشی شمایل¬نگارانه¬ی باشکوهی ساخته شده بود. همچنین یکنواختی راهروی درونی را زایل می¬سازد. طولانی بودن و تاریکی و یکنواختی راهرو مشکلی است که حتی ساختمان مشهور و معتبری چون اونیته دابیتاسیون لوکوربوزیه در مارسی نز از آن فارغ نیست.

نمای رو به رودخانه چارلز در این خوابگاه و نمای پشت به خوابگاه، پنداری نماهای دو ساختمان متفاوت باشند، با یکدیگر متفاوت¬اند. معمار به ملاحظات عملکردی دو گونه نما برای این ساختمان به وجود آورده است. در نمای پشتی¬، ساختمان موجی بودن خود را تا میزان قابل ملاحظه¬ای از دست می¬دهد. چون موردی بر این کیفیت موجود نیست.در عوض، پله¬های ساختمان که صرفا کاربردی عملکردی دارند در نما جلوه¬گر می¬شوند.

عدول از خطوط مستقیم و زوایای نود درجه که در بخش¬های بسیاری از کارهای آلتو مشاهده می¬شود، در عین حال به آن کیفیتی تندیس¬گون می¬دهد. می¬توان همین نکته را به صورتی دیگر نیز بیان کرد و گفت که در جستجوی یافتن فرم¬های آزاد، آلتو به ترکیبی از احجام رسیده¬ است که کاملا به تندیسگری تقرب دارد. نمونه¬ای بارز در این مورد ساختمان شورای ده ساینتسالو است. در این بام مورب، اختلاف ارتفاع دو بخش مجموعه که پله¬هایی چند آن¬ها را به هم ارتباط می¬دهد، رابطه دیوارها و وضع قرار گرفتن ساختمان¬های مختلف در مجموعه، این تندیس عظیم معمارانه را پدید می¬¬آورد. این تالار، مرکز یک شهر کوچک است و از بخش¬هایی چون کتابخانه، دفترهای اداری و چند خانه تشکیل می¬شود. ساختمان آجری با خطوط شکسته و اریبی پشت بام¬هایش، با محیط طبیعی خود ادغام می-شود. در سقف¬ها از الوار سنگین با ریزه¬کاری¬های زیبا به عنوان عنصری متضاد با دیوارهای آجری داخل استفاده شده¬است. ای مرکز با آنکه از تصوری نسبتا رمانتیک حکایت دارد، تجسمی است از برنامه¬ریزی و احترام به محیط طبیعی، که از مختصات معماری آلتو و پیشترفته¬ترین معماری اروپای شمالی به¬شمار می¬رود. تقرب به تندیسگری، در آثار معماران تراز اول مدرن دیگر نیز مشهود است. بیش از همه محتملا آثار رایت دارای چنین کیفیتی است و هیچ بعید نیست که این کیفیت آثار رایت بر آلتو نیز اثر گذاشته باشد.

یکی از موفقیت آمیزترین ساخته¬هایش خانه¬ای بود که از سال 1956 تا 1958 در بازوشه، نزدیک پاریس، برای لویی کاره مجموعه¬دار و دلال هنری ساخت و امروزه به¬درستی کاخ کاره نامیده می¬شود. این خانه بر زمین اریبی واقع شده و خط اریب پشت¬بام آن تکرار شیب و منظره طبیعی است. نمای خارجی این ساختمان به¬صورت توالی پیوسته ای از سطوح اریبی و صاف است. در داخل ساختمان، معمار برای اینکه حالتی از فضای متحرک و منحنی به¬وجود آورد از چوب سبک بر سقف¬های قوس¬دار استفاده کرد. این خانه تماما با میزها و صندلی¬های ساخته شده توسط خود آلتو طراحی شده است.

آلتو در مقام برجسته معمار فنلاند و اسکاندیناوی، فرصت¬های بسیاری برای آزمایشگری در عرصه ساختمان¬های عمومی، کلیسا، و شهرسازی داشته¬است.

کلیسا، آلوار آلتو
ماخذ: snyfarvu.farmingdale.edu/~straaw/design2/project3/alvaraalto.html

سنت اسکاندیناوی در معماری آلتو

نمونه رویکرد به گذشته در مضامین آلتو الحاق شکل بادبزن به قالبی عمود و سخت بود. تقابل نقشمایه¬ها شاید در بالاترین سطح روحی، بیانگر توجه وی به نقش قطبیت¬ها در شرایط انسانی باشد. به طور مسلم، این الگو علاقه وی را به قیاس و تجزیه سبک¬های بشری و طبیعی نشان می¬داد. بارها از این تقابل قالبی استفاده شد تا از تندی لبه¬ها بکاهد و آن¬ها را تعدیل کند یا با آرایش چشم¬انداز، یعنی ساختمان¬های همجوار با هندسه متنوع یا انبوهی از درختان پیوند یابد. در ساختمان¬های متعدد مربوط به تئاتر و موسیقی که آلتو آن¬ها را طراحی کرد، شکل بادبزنی به صورتی طبیعی با تالار حضار که از تصویرپردازی پرتوهای روی صحنه برخوردار بود تناسب کاملی داشت.

در ویژگی¬های موضع¬نگاری در پیش¬افکنده¬های طراحی شهری بزرگتر آلتو حساسیت مشابهی دیده می¬شد؛ مانند طراحی برای ژیواسکیلا (Jyvaskyla)، که در آن تالار شورا و تئاتر به صورت سازه¬هایی با قالب باز نشان داده شد که در مقابل هندسه متعامد گونیایی با خطوط تراز زمین متناسب بود.

نتیجه این کار شیوه¬ای فریبنده بود که از ایده بی¬نظمی بهره می¬گرفت؛ اما از طریق کشش¬های فضایی و تأثیرات متقابل سبک مستطیلی شهری محیط اطراف، هماهنگ می¬شد. بعلاوه، آلتو مانند لوکوربوزیه، از منابع کلاسیک الهام می¬گرفت و در عین حال مجذوب تأثیرات متقابل و نیرومند قوه فکری و احساسی در معماری یونان باستان شده بود؛ اما در صورتی که معمار فرانسوی پارتنون را نمونه اصلی(آفرینش خالص اندیشه) تلقی می¬کرد، معمار فنلاندی از شیوه¬ای الهام می¬گرفت که یونانیان از طریق آن ساختگاه¬های شهری خود را با آمفی¬تئاترها، ورزشگاه¬ها و سکوهای تشریفاتی می¬آراستند و با راه¬ها و مسیرهایی آن¬ها را به هم مرتبط می¬ساختند.این شیوه،سبکی بی¬قائده از این نوع بود که در عین حال، هماهنگی ساختمان¬ها، چشم¬انداز و حال و هوای مکان در آن وجود داشت¬- عواملی که آلتو تلاش می¬کرد در طرح¬های شگفت¬انگیزش در دلفی برانگیزد. او کوشش نمود تا مایه¬هایی از این چشم¬انداز سحرآمیز را در معماری و طرح¬های شهری خود به¬کار گیرد. مشخص است که منشأ نهایی شکل بادبزنی که ذهن وی را مشغول کرده بود آمفی تئاترهای یونانی بود.

هیروگلیف¬ها و اندیشه نگاشت¬ها

نیروهای طبیعی به جهان آلتو جان می¬بخشید. نیروهایی که او به¬گونه¬ای اساطیری – شاعرانه، و بخاطر کیفیات روحی آنها، علاوه بر کیفیات جسمانی¬شان، ادراک می¬کرد. و در جستجویش برای دستیابی به نظمی سیال،منبع الهام اصلی را در نیروهای نور، جاذبه و صدا، حرکت از میان هوا، آب و ماده یافت- و در هندسه¬ای که در توصیف این پدیده¬ها بکار می¬رفت. آلتو کیفیات انسان¬وارگی را نه فقط با درک کامل فعالیت¬های روزمره آدم¬ها، که نیز با عمیق مجدد در اهمیت و نقش اندازه¬ها، هماهنگی¬ها و قالب¬های کلاسیک دوباره کشف کرد. چندان مایه تعجب نیست که آلتو این همه شیفته ویرانه¬های تماشاخانه یونان باستان بود. طرح¬ها سردستی او از سفر به دلفی یا تماشاخانه دیونیزوس در آتن احساس غریزی او را درباره این دموکراتیک¬ترین نوع بناهای باستانی و منابع اساسی الهام آن القا می¬کند: بنایی که شهری است اما باز جزئی است از منظره طبیعی، جمعی است اما باز برای اندام انسان¬های منفرد تنظیم شده؛ کلی وحدت یافته را می¬سازد اما باز با جهان وسیع¬تر طبیعت پیوند دارد.

معانی بسیاری در نظم کلی و جزئیات تک تک بناهای آلتو به¬صورت فشرده جمع آمده¬اند؛ این بناها به¬نوعی عصاره¬اند. در آنها عملکرد و سازه، ایده و فرم، ماده و اسطوره در هم آمیخته¬اند. برای کشف معنا آنها باید از ظواهر گذشت و به کالبد تفکر و احساس نهفته در آن زیر رسوخ کرد. وقتی از میان لایه¬ها می¬گذریم با تجریدی مواجه می¬شویم سرشار از پژواک¬های نیم¬نهفته تاریخ. خطوط در هم رفته ترسیمات و طرح¬های دستی او در سفرهایش در واقع مجموعه¬ای است از هیروگلیف¬ها که ادراکات او را به زبانی صوری¬تر تبدیل می¬کنند؛ این طرح¬ها یک¬جور نوشتن در فضا هستند؛ ضمنا برشی از عناصر نوعی و اصول سازمان¬دهنده¬ی یک سبک شخصی را ارائه می¬دهند. نتیجه گیری :

کوشش آلتو برای ایجاد طرح هایی آزاد ارگانیک غیر از سنت های تاریخی معماری فنلاند است بلکه او امواج را از شکل طبیعت و بخصوص فرم های برسیر دریا الهام می گیرد . که در طرح این سطوح را خلق می کند ، نمای موجی ساختمان یاد آورد این مباحث است .در جستجو برای یافتن نظمی ورای نظم دلبخواهی، نظم شخصی صرف، با ابزاری صرف، طبیعت الهام بخش آلتو بود: زیرا در طبیعت انواع زنده¬ای را می¬یافت که ظرفیتشان برای تنوع، تشخیص و زیبایی تقریبا نهایتی نداشت.

بناهای آلتو نوعی جهان¬های صغییرند، مثل تکه¬های کوچکی از یک جامعه آرمانی. در آنها سرخوشی با جدیت درمی¬آمیزد و صمیمیت با نوعی حالت آیینی. در آنها وضعیت ذهنی خوش¬بینانه¬ای منعکس می¬شود که نوعی احساس تراژیک بر آن سایه انداخته است. "آرمانشهر" او هرگز در قالب کلمات بیان نشد: اما در بناهایش حضور دارد. در این آرمانشهر روابط اجتماعی مجددا از ریشه بررسی می-شوند و حسرت چهارچوب از دست رفته ارزش¬های روشنگری احساس می¬شود. این آرمانشهر که از جهانی پیشرو بود، از جهات دیگر عمیقا با حسرت گذشته عجین بود. در زمانه صنعتی شدن انبوه، فرد و شهر دموکراتیک یونان باستان در آن آرمانی شده¬است. این آرمانشهر بازگشت به ریشه¬های موجود در "نظم طبیعی" و چشم¬انداز درونی ذهن را از طریق ابزارهای مدرنیته پیشنهاد می¬کرد.

منابع :

فارسی

1. آرناسون، تاریخ هنر مدرن ،ترجمه: مصطفی اسلامیه، نشر آگه، تابستان 75
2. کامل¬نیا، حامد، طراحی با کلیدواژه¬ها، معماری و فرهنگ، شماره 25، 1385
3. کرتیس، ویلیام ، طاهری، فرزانه ،آلوار آلتو و مناظر اساطیری،معمار، شماره 4، بهار 1378
4. کرتیس، ویلیام، معماری مدرن از 1900، ترجمه: گودرزی، مرتضی،تهران، انتشارات سمت، 1303
5. لاهتی، لونا، آلوار آلتو، ترجمه: رضوی، زهرا ، انتشارات گنج هنر ، 1486
6. لاهتی، لونا، آلوار آلتو، ترجمه: سید احمدیان، علیرضا، انتشارات هنر و معماری، شهریور 1387
7. مزینی، منوچهر، از زمان و معماری، 1376

انگلیسی


[1] Kidd, Alex, Yale University Press, 2005, “Alvar Aalto: Architecture, Modernity and Geopolitics”

[2] Ray N, 2006, “Aalto’s creative imagination”
[3] William T Willoughby, Louisiana Tech University School of Architecture, 2005, The Nascent sense: Alvar Aalto and preserving the Finnish cultural Myth
[4] Michele Grant, Humanism in the modernist era, 2004

منبع : نشریه منظر شماره 78 / پانزدهم خرداد 91 -
آشنایی با معماران منظر

نویسنده مقاله :
الهام الیاسی - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه علوم تحقیقات تهران
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
موزه آلوار آلتو؛ یادمانی برای یک غولْ معمار مدرن

موزه آلوار آلتو؛ یادمانی برای یک غولْ معمار مدرن





موزه آلوار آلتو (موزه ای مختص به معماری) در سال ۱۹۶۶ بنا نهاده شد.

این موزه در ساختمانی که توسط خود آلوار آلتو طراحی و در سال ۱۹۷۳ ساخت آن به پایان رسید، قرار دارد.

موزه که به عنوان مرکز اطلاع رسانی کارهای آلتو عمل می کند، نمایشگاههایی در فنلاند و دیگر کشور ها ساماندهی می کند و انتشارات مرتبط با آلوار آلتو را منتشر می سازد.



در موزه بازه وسیعی از کارهای وی به طور دایمی نمایش داده می شود.

این نمایشگاه دایمی در اوایل سال ۱۹۹۸ در جشن ۱۰۰ سالگی او برای اولین بار باز گشوده شد.

یکی از وظایف مهم موزه ، نگهداری از ساختمان های آلوار آلتو است.

موزه از ساختمان های حفاظت شده و ثبت شده ملی حمایت و به امور مرتبط با ساختمان های آلتو، در یک همکاری نزدیک با سازمان ملی آثار باستانی رسیدگی می کند.


موزه آلوار آلتو - دید داخلی

موزه آلوار آلتو

موزه آلوار آلتو

موزه آلوار آلتو


منبع:اتوود




 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانه فرهنگ نوردیک، جواهری میان شاهکارهای آلوار آلتو

خانه فرهنگ نوردیک، جواهری میان شاهکارهای آلوار آلتو





مرکز فرهنگی نوردیک (مربوط به شمال اروپا) در ریکیاویک یک موسسه فرهنگی است که در سال ۱۹۶۸ بازگشوده و توسط شورای وزیران شمال اروپا اداره می گردد. این خانه فرهنگ یکی از آخرین کارهای آلوار آلتو است. جواهری پنهان میان در میان شاهکارهای شناخته شده و ویژگی های بسیار و صفات برجسته آلوار آلتو .



این ویژگی ها همگی در سرامیک های آبی سیر بالای سقف مشهود اند که شکل ارگانیک خود را از سلسله کوه های پشت سر خود گرفته اند، فضای مرکزی در کتابخانه و استفاده گسترده از کاشی و چوب سفید در سراسر ساختمان مؤید این صفات برجسته هستند. علاوه بر این آلوار آلتو در بسیاری از ساختمان هایی که طراحی کرده، شخصاً طراحی مبلمان را انجام داده است.


در این خانه نیز تمام تجهیزات نصب شده، لامپ ها و مبلمان توسط آلوار آلتو طراحی شده اند.

نمای ساخنمان

نمای شب

جزییات طراحی شده توسط آلوار آلتو

منبع:اتوود



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانشگاه فنی اوتانمی ـ آلوار آلتو

دانشگاه فنی اوتانمی ـ آلوار آلتو




آلوار آلتو پردیس برای دانشگاه فنی اوتانمی در اسپو، فنلاند بین سال های ۱۹۴۹ و ۱۹۶۶ طراحی کرده است.

ساختمانی که
آلوار آلتو برای دانشکاه طراحی کرده است شامل ساختمان اصلی، کتابخانه، مرکز خرید و برج آب با یک تالار هلال شکل در مرکز.

نقطه کانونی این مرکز دانشگاهی ساختمان تالار با دو سرسرای بزرگ (که برای کنگره در نظر گرفته شده است) می باشد. راه پله همانند ردیف های بالا رونده پنجره ها از بیرون و آمفی تئاتر بر این نکته تاکید می کنند.



تمام فضاهای آموزشی در ساختمان های مجاور حول یک حیاط مرکزی جا داده شده اند همچنین در این قسمت فضاهای کوچک سخنرانی، آزمایشگاه ها و اتاق های اساتید هستند.

مرکز به سه قسمت اصلی تقسیم می شود. قسمت عمومی، قسمت ژئودزیک و قسمت معماری .متریال های عمده آجر قرمز تیره، گرنیت سیاه و مس هستند.


دانشگاه فنی اوتانمی در اسپو فنلاند

دانشگاه فنی اوتانمی در اسپو فنلاند

دانشگاه فنی اوتانمی در اسپو فنلاند- عکس هوایی




دانشگاه فنی اوتانمی در اسپو فنلاند


منبع:اتوود




 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
جام های شیشه ای الاوار التو در ژاپن؛ تدقیق کالبد تعامل فرهنگی

جام های شیشه ای الاوار التو در ژاپن؛ تدقیق کالبد تعامل فرهنگی





طراحي هاي شيشه اي فنلاند در توكيو ، اساكا و ساپورو به نمايش در مي آيند؛ اين قطعات شيشه اي از مجموعه شيشه هاي موزه فنلاند در ريهيماكي انتخاب شده اند ؛

مجموعه از طراحي هاي قديمي و جديد تشكيل شده است و با نام " شيشه هاي طراحي شده از فنلاند ؛ سرزمين جنگل ها و درياچه ها " معرفي شده است.



اين نمايش يك ساله ، اولين رونمايي اش را در موزه هنر سانتوري توكيو شروع خواهد كرد و هدفش ارائه تاريخچه ي كاملي از طراحي شيشه در فنلاند است.



كايسا كويويستو ، متصدي موزه شيشه فنلاند مي گويد : " اين مجموعه به سه دوره با تغييراتي مشهود و بزرگ تقسيم مي شود : شيشه هاي قديمي فنلاندي از دوره طلايي طراحي ؛ شيشه هايي از دهه 1930 و دوره پس از 1970. " وي ادامه مي دهد : " فنلاند و نمايشگاه فنلادي در ژاپن با شگفتي خاصي همراه شده است و اين بيگانگي از نام نمايش شروع مي شود . "



ساده ، زیباست .
نام اين نمايش با تصور ژاپن از فنلاند و طراحي فنلاندي تركيب مي شود و آنرا ساده ، كارا و زيبا مي يابد. اشيا فنلاندي براي عموم مردم ساخنه شده اند و طراحي آنها قديمي نمي شود ؛ آنها براي خانه هاي همه ساخته شده اند و مي توانند دلفريبي و مهارت را به خانه هايمان بياورند. در اين نمايشگاه ، علاوه بر دربرگرفتن تاريخ شيشه فنلاند ، طرحهايي از طراح معاصر ايتالا و كارهايي از هري كچينن نمايش داده مي شوند.



 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
ـ ویلا مایرا ـ آلوارو آلتو

ـ ویلا مایرا ـ آلوارو آلتو




عموما ساختمان به عنوان مرزی میان مخاطب و جهان پیرامون او شناخته می شود،

ساختمان مخاطبان خود و زندگی آن ها را فراگرفته اند؛ برخورد با چنین چالشی است که هر معماری با آن مواجه خواهد شد.

در عموم ساختمان ها این تقسیم بندی و مرز شکل گرفته میان فضای داخل و خارج کمتر به این صراحت شکل مشاهده می شود؛

پیش فضاییی که غالبا از آن با عنوان گذرگاه و یا فضای واسط یاد می شود.

مثالی که در معماری سنتی ژاپن با عنوان انگاوا یاد می شود؛

پروژه هایی همانند خانه ی آبشار با تراس خود و یا ایوان در معابد یونان باستان .

آلوارو آلتو در پروژه ی ویلا مایرا به واسطه ی سازمان دهی لایه های مختلف موفق به خلق اثر خود در فضای واسط شده است.

نه تنها او در این پروژه تقسیمات معمول میان فضای داخل و خارج را محور کرده، بلکه تلاش داشته تا ترکیبی انسانی در بطن طبیعت، همانند یک نقاشی انتزاعی که بر زمینه ی پارچه ای بوم نقش می بندد ایجاد کند.




پروژه ی ویلا مایرا به عنوان خانه ای برای کارفرمای ثروتمند خود خلق شده است.

ویلا مایرا در جنگل واقع شده و یک چهارم از مساحت خود را به کاربری های خدماتی مختلفی از قبیل : آشپزخانه، فضای نشیمن، فضای ناهارخوری، پاسیو، کتاب خانه و اتاق های خواب در طبقه ی بالا قرار دارند، اختصاص داده است.


در بالای پاسیو، اتاق کار و در فضای خارج نیز استخر و سونا به کاربری های اصلی خانه در جداره ی جنوبی به واسطه ی ایجاد یک تراس اضافه شده اند.همچنین چند شومینه هم در این ویلا طراحی شده است.




در این پروژه یک هسته ی مسطیل شکل و مرکزی وجود دارد که با نزدیک شدن مخاطب از امتداد مسیر حرکت سواره در شرق ساختمان، ورودی خانه در این بخش مرکزی مشخص می شود


.علاوه براین هسته ی مستطیل شکل مرز میان داخل و خارج را برای طرح تعریف کرده است.


اگرچه این نکته در پروسه ی طراحی آلتو صرفا یک نقش بصری و ادراکی به خود گرفته و او از این فضا نیز مانند لایه ای در کار خوددر تعامل با فضای خارج استفاده کرده است.





آلتو از ترکیب لایه های مختلفی با مقیاس انسانی و هندسه ای منظم در کار خود بهره برده است؛ در برخی فرم های او نیز با آزادی خود قوائد هندسی موجود در طرح سعی کرده اند به حالتی متفاوت و طبیعی دست یابند.




در کتاب های متعددی به علاقه و تاثیرپذیری آلتو از خانه ی آبشار اشاره شده است. البته می توان به وضوح این تاثیر گذاری را دید.چنان که در طرح به اجرا رسیده و پروسه ی طراحی آلتو مشاهده می شود، سعی شده است تاهمانند خانه ی آبشار ارتباط ویژه تنگاتنگی با طبیعت پیرامون برقرار شود.


ارائه ی یک هندسه ی منظم توسط فرانک لویدرایت در پروژه ی خودش و طراحی تراس های هوشمندانه در نحوه ی لایه بندی مختلف فضایی در تعامل انسان با طبیعت و ارجحیت یافتن از ان در پروژه ی آلتو دیده می شود.

تعملی که به طور خاص به ارتباط میان انسان و طبیعت اشاره دارد، اگرچه با دخالت انسان در طبیعت کنترل آن حادث خواهد شد. اما این دخالت او با پیدایش ترکیبی زیبایی شناسانه (شاعرانه) جلوه ای بیش از صرف بر آورده کردن نیازهای عملکردی و یا فعالیت های مصنوع خواهد داشت؛


خصوصیتی که به واسطه ی توانایی تکنیکی و عملکردی انسان پدیدار خواهد شد.


اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

فضای داخلی ویلا مایرا

فضای داخلی ویلا مایرا

فضای داخلی ویلا مایرا

پنجره های زیبای ویلا مایرا در نگاهی دقیق تر

فضای داخلی ویلا مایرا

اتووود کلاسیک – ویلا مایرا – آلوارو آلتو

سایت پلان ویلا مایرا

پلان طبقه ی همکف

پلان طبقه ی اول


منبع:اتوود



 
  • Like
واکنش ها: mpb
بالا