یه بار یه دیوونه می ره بقالی می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…
میره مغازه بغلی که قنادی بوده، می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…
میره بغلیش که لباس فروشی بوده، می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…
خلاصه کل بازار رو می گرده و از همه می پرسه که پیث دارید؟همه هم می گن پیث چیه؟اونم می گه یه چیز گرد و قلنبه و دایره ای شکل! اصناف هم می گن نه نداریم.
تا اینکه می ره به یه داروخونه و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…ولی واست می پرسم اگه بود میارم.خلاصه یه کم روی خوش به دیوونه نشون می ده…
از فردای اون روز دیوونه هر روز می رفته داروخونه و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…این ماجرا به مدت یه سال طول می کشه.داروخونه ایه بعد از یه سال می فهمه که یه داروخونه دیگه هست که شاگردش یه دیونه است.وقتی دیوونه قصه میاد پیش آقای داروخونه چی و میگه آقا ببخشید پیث دارید، آقای داروخونه چی می گه من ندارم ولی یه داروخونه هست که اون داره.آدرس رفیقش رو می ده و می فرستش پیش اون.
دیوونه ی قصه ما میره پیش داروخونه چی جدید و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…
دوباره یه سال هم می ره پیش اون و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو هم می گه نه نداریم…تا اینکه بعد از یه سال شاگرده داروخونه که دیوونه بوده میاد و وقتی دیوونه قصه ما میره پیشش و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه آره داریم.میرن تو یه اتاق و بعد از چند دقیقه به هم دست می دن و از هم جدا می شن و دیوونه می ره.همه اصناف کنجکاو شده بودن که ببینن این پیث چیه؟به شاگرده می گن پیث دادی بهش؟شاگرده می گه آره دادم.میگن خب پیث چی بود؟می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!میگن خب برو یکی دیگش رو بیار ما هم ببینیم.شاگرده میگه نه دیگه همون یکی بود.تموم شد.
میره مغازه بغلی که قنادی بوده، می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…
میره بغلیش که لباس فروشی بوده، می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…
خلاصه کل بازار رو می گرده و از همه می پرسه که پیث دارید؟همه هم می گن پیث چیه؟اونم می گه یه چیز گرد و قلنبه و دایره ای شکل! اصناف هم می گن نه نداریم.
تا اینکه می ره به یه داروخونه و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…ولی واست می پرسم اگه بود میارم.خلاصه یه کم روی خوش به دیوونه نشون می ده…
از فردای اون روز دیوونه هر روز می رفته داروخونه و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…این ماجرا به مدت یه سال طول می کشه.داروخونه ایه بعد از یه سال می فهمه که یه داروخونه دیگه هست که شاگردش یه دیونه است.وقتی دیوونه قصه میاد پیش آقای داروخونه چی و میگه آقا ببخشید پیث دارید، آقای داروخونه چی می گه من ندارم ولی یه داروخونه هست که اون داره.آدرس رفیقش رو می ده و می فرستش پیش اون.
دیوونه ی قصه ما میره پیش داروخونه چی جدید و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو می گه نه نداریم…
دوباره یه سال هم می ره پیش اون و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه پیث چیه؟دیوونه می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!یارو هم می گه نه نداریم…تا اینکه بعد از یه سال شاگرده داروخونه که دیوونه بوده میاد و وقتی دیوونه قصه ما میره پیشش و می گه آقا ببخشید پیث دارید؟یارو میگه آره داریم.میرن تو یه اتاق و بعد از چند دقیقه به هم دست می دن و از هم جدا می شن و دیوونه می ره.همه اصناف کنجکاو شده بودن که ببینن این پیث چیه؟به شاگرده می گن پیث دادی بهش؟شاگرده می گه آره دادم.میگن خب پیث چی بود؟می گه یه چیز گرد و قلمبه و دایره ای شکل!میگن خب برو یکی دیگش رو بیار ما هم ببینیم.شاگرده میگه نه دیگه همون یکی بود.تموم شد.